به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،‏آخرین قسمت پادکست «صدای خیال»(فیلم امروز) دربارهٔ سیروس گرجستانی بود که می‌گوید: «وقتی سناریوی «امام علی» را خواندم، دیدم «اباقُطام» خیلی نقش سنگین و سختی است برای من. سناریو را خواندم و خیلی کلنجار رفتم.

بعد برای اینکه به نقش برسم، چند تا کتاب تاریخ اسلام خواندم. اسمی از اباقطّام برده‌نشده‌بود. باز کلنجار رفتم.

گفتم چه جوری می‌توانم به این شخصیت برسم. بعد دیدم کلّی هنرپیشه‌های پیشکسوت در این سریال هستند و یک حسّ دیگر به من دست داد. این بود که من باید از تمام اینها بهتر بازی کنم.

[دربارهٔ احساس در دو لحظه از سریال]:

اوّلاً خدا لعنت کند ولید را. از سخت‌ترین سکانس‌های من بود.

گفتم چطور بازی کنم که خودم باورم بشود. اوّلین سکانس همان بود که مویی را آوردند و دادند به من. یک حسّی که باورم نمی‌شد جلوی دوربین به من دست داد. حتی اشک از چشم‌هام سرازیر شد که این مو خودش است که آرزو می‌کردم. همه چیز برایم همین مو بود و قبول کردم دختر را بدهم به ولید لعنتی.

بعد که در مسجد فهمیدم چه کلاهی سرم رفته، آنجا اگر آقای میرباقری می‌گفت سرت را بزن زمین، بدون ناراحتی و اذیت سرم را می‌زدم به زمین.

آنجا فهمیدم ارتجاع چقدر می‌تواند تخریب‌کننده و ویرانگر باشد و حالت ایستا به یک جامعه بدهد. آنجا فهمیدم خرافات چقدر می‌تواند ویران کننده باشد.»

۲۴۵۲۴۵

source

توسط petese.ir