سلام رفقا، من محمدرضام و خوش اومدید به قسمت ۱۲ از سری صندلی داغ ویجیاتو. امیدوارم که آبان رو به خوبی گذرونده باشید و از این آب و هوای بارونی و سرد حسابی لذت ببرید!
امروز قراره که با یکی دیگه از رفقای ویجیاتویی آشنا بشیم! این شما و این علی جلیلی، نویسنده و خبرنگار ویجیاتو:
سلام علی! خوش اومدی به آیتم صندلی داغ ویجیاتو و امیدوارم حالت خوب خوب باشه. میتونی با بچهها یه سلام علیکی داشته باشی و خودتو به صورت کامل معرفی کنی.
سلام و درود به مخاطبای میلیونی ویجیاتو از واشنگتن تا لندن، تهران تا توکیو و کسایی که از خارج از جو زمین مارو دنبال میکنن و همچنین شما محمدرضا عزیز و تمام مسئولان بزرگترین رسانه سرگرمی ایران یعنی ویجیاتو! همونطور که ذکر کردی، من علی جلیلی هستم، دانشجوی ارشد حقوق تجارت بینالملل از دانشگاه تهران (شعبه مرکز) و همچنین نویسنده، خبرنگار و تولیدکننده محتوای فارسی با بازدیدهای میلیونی در پلتفرم وطنی آپارات! در خدمتتون هستم.
چه سلام و علیک گرمی! مرسی که دعوتم رو پذیرفتی و امیدوارم که گفت و گوی خوبی رو داشته باشیم.
بریم سراغ سوال اول. علی تو توی چه رشتهای تحصیل کردی و اصلا درس خوندن رو دوست داشتی؟
خب این یه سوالیه که همیشه از آدمای بزرگ پرسیده میشه و اونا نظراتشون رو به طور متفاوتی بیان میکنن که من هم از این قاعده مستثنی نیستم! به عنوان یکی از پدرهای ویدیوی گیم ایران (نه در حوزه بازیسازی، بلکه در حوزه تولید محتوا) مسیر درس خوندن من متفاوت بود. هرچند که همیشه به بازی و بازیسازی علاقه داشتم؛ منتها هیچ وقت به سمت رشتههای داخل کشوری توی این زمینه نرفتم.
اصلیترین دلیلشم یه تیزر بود که سالهای پیش منتشر شد با اسم «در بهشت احتمالات از دست رفته: ماجرای بازیسازی مستقل در ایران» که کارگردانش متین ایزدی عزیز بود (که از همینجا بهش درود میفرستم) و البته هیچ وقت منتشر نشد. یذره که توی اینترنت بچرخین، میتونین ویدیوی تیزر این مستند رو ببینید. از اونجایی که همیشه مشکلات زیادی توی حوزه ساخت و ساز داریم، هیچ وقت فکر نکردم به سراغ بازیهای ویدیویی به صورت آکادمیک برم و در نتیجه رسیدم به رشته هیجانانگیز حقوق و قصد دارم تا دکتری اگه خدا یاری کنه ادامه بدم ببینم تهش چه خبره. البته با علاقهای که همچنان به ویدیو گیم دارم، سعی میکنم توی تحقیقات دانشجویی روی موضوعات مرتبط حقوق با بازیهای ویدیویی کار کنم که اتفاقا چند وقت پیش یه کنفرانسی داشتم در خصوص ساختار بازیهای ویدیوی در نظام مالکیت فکری و اینکه چطوری قانونگذاران میتونن از این صنعت حمایت کنن تا حق هیچ سازندهای ضایع نشه! بنابراین میشه فهمید که درس خوندن رو دوست دارم به شرطی که چالشی باشه!
چقدر عالی که رشتت رو با علاقت تطبیق دادی و همین به نظرم نشونه دقیقی از موفقیته.
بازی کردن رو از چه سنی و با چه کنسولی شروع کردی و اصلا چی شد که به این حوزه علاقهمند شدی؟
خب من میتونم ادعای این رو داشته باشم که تا سالها فقط نظارهگر بازی کردن بقیه با کنسولهایی مثل میکرو، گیمبوی و غیره بودم. هرچند که الان توی این سن همگام با نسلها جلو میرم، ولی وقتی کوچیکتر بودیم اصلا نمیدونستیم نسل چیه. بنابراین طبیعی بود که تو زمانهایی که پلیاستیشن ۱ و پلیاستیشن ۲ در جهان خدایی میکردن، ما دور و بر خودمون ببینیم که هنوز سگا داره یکهتازی میکنه.
من خودم به شخصه یادم میاد که توی بچگی و توی یه مسافرت به شمال کشور (رامسر) توی یه گیمنتی با پلیاستیشن ۲ آشنا شدم. هرچند که کنسولهای دیگه رو میشناختم اما تا اون موقع اصلا پلیاستیشن رو ندیده بودم! از اونجایی که گیم نت شلوغی بود و منم بلد نبودم که بازی کنم، کنار یه آقا پسری نشستم که داشت یه بازی دو بعدی توی سبک رزیدنت اویل بازی میکرد، اما یادم نمیاد که دقیقا اویل بود یا نه… فقط یادمه که توی یکی از مراحلش، ماشینهای پلیس بودن و ما هم به عنوان یکی از ماموران SWAT باید با زامبیها مبارزه میکردیم.
از اونجا بود که وقتی برگشتیم خونه، پدرم با ۸۰ هزارتومن اون سالها، یه پلیاستیشن ۲ خرید برام که پسر عموم اومد نصبش کرد (روی تلویزیونهای سه فیش قدیمی) و اولین بازی که تجربه کردم، Crash Bandicoo: Twinsanity بود. هرچند که زیاد عمر با دوامی نداشت ولی بعد از اون دومین بازی که تجربه کردم WWE SmackDown Vs Raw 2007 بود و از اون زمان طرفدار درجه یک کشتی کجام و با هرکی هم که ادعا داشته باشه میتونم رقابتی کاملا دوستانه و سنتی داشته باشم (روی هر پلتفرمی!)
چه جالب، نظر والدینت بعد از این که ویدیو گیم رو کشف کردی چطور بود؟ از این قضیه خوشحال بودن؟
خب طبیعتاً یکی از معضلاتی که هم سن و سالای من (یعنی کسایی که توی بچگی نسلی از ویدیو گیم رو تجربه میکردن که از آب و گل درومده بود و حسابی داشت میترکوند) تجربه کردن، مشکلات مربوط به خونه و خانواده تلقی میشد. ماها اصولا توی دوران دبستان تا شروع دبیرستان، هیچ وقت با خیال راحت بازی نمیکردیم. یا تهدید به جمع کردن کنسول وسط بود، یا بحث کور شدن به خاطر زیاد بازی کردن یا بحث رفوزه شدن و کارتون خوابی و این داستانا! حتی مشکلاتی مثل پرخاشگری و این قبیل از موارد رو هم مینداختن رو دوش ویدیو گیمی که اوج خاطرهسازیش «پا بزن …» معروف توی برههای بود که داشت تازه شیرازه بازیهای ویدیویی دستم میومد!
حتی با توجه به اینکه هنوز هم ویدیو گیم رو به صورت کاملا حرفهای دنبال میکنم، یادمه ۲ سال پیش تصادفی توی رانندگی داشتم که وقتی مادرم متوجه شد، گفت: «همش به خاطر این بازیاس… فکر میکنی زندگیم بازیه!» که البته شیرینترین حرفایی بود که شنیدم. ولی خب چرا دروغ، زندگیم بازیه دیگه. همونطور که ما توی ویدیو گیم تصمیم میگیریم و پای طبعاتش وای میستیم، اینم همونه و فرقی نمیکنه… فقط هیچ چک پوینت و ری استارتی وجود نداره.
اوه اوه، جدی جدی حواست رو جمع کن، چیت کد نداریم بزنیم برگردیا!
بگذریم، اولین بار چی شد که تصمیم گرفتی در رابطه با بازیها بنویسی؟
من خیلی به مجلههای بازی که عرضه میشدن اون سالها علاقهمند بودم. حتی توی این تجربه ۱۱ سالهای که توی حوزه نگارش و نویسندگی دارم، افتخار کار کردن با سایتهای ویدیوگیمی مطرحی رو توی کارنامهام دارم که یه زمانی مجله میدادن بیرون و عشق این رو داشتم که فقط پوستراشونو در بیارم بچسبونم به در و دیوار اتاقم تا به همه بفهمونم من چقدر خفنم!
برای اولین بار توی یک انجمن گیم بود که یه تاپیک راه انداختم و چون اون موقع که اواخر عمر نسل هفتم یعنی نسل ایکس باکس ۳۶۰ و پلیاستیشن ۳ بود و منم کنسول ایکس باکس داشتم و به نوعی مجذوب فناوریش شده بودم (همون فناوری به ظاهر خفنی که روی صفحه داشبور، دکمه Y رو میزدیم بعد جای درایو دیسکش خارج میشد و با A دوباره بر میگشت داخل)، سر اولین تریلر گیمپلی بازی GTA V که روی کنسول پلیاستیشن ۳ اجرا شده بود، تاپیک زدم که گرافیکش روی این کنسول مسخرس و بافتها بی کیفیتن و این داستانا!
هرچند که بین خودمون باشه، من تحت تاثیر این حرف قرار گرفته بودم که بازیهای مولتیپلتفرم روی ایکس باکس ۳۶۰ بهینهتر و از لحاظ گرافیکی با ثباتتر بودن، چراکه سختافزار پیچیده و عجیب پلیاستیشن ۳ دست تیمهای سازنده استودیوهای ترد پارتی رو بسته بوده مثل اینکه (راست و دروغش گردن هرکی که شایع میکرد، هنوزم که هنوزه وقت نکردم برم راجع بهش مطالعه کنم)
بعدش که دیدم تاپیکم گرفته، گفتم چرا نزنم تو خط نوشتن و بحث راه انداختن؟ من الان هم عاشق اینم که وقتی مقاله و خبری مینویسم، مردم بیان بخونن و زیرش کامنت بذارن؛ بنابراین شروع کردم به تاپیک زدن و رفتم جلو. بچههای قدیمی که با انجمنهای قدیمی آشنا هستند حتما مقالاتم رو به یاد دارن.
پس چرا ویجیاتو؟ چی شد که به تیم پیوستی؟
خب من چند سالی بود که توی رسانههای مختلف کار میکردم، اما بدون دروغ، سایتی نبود که وقتی مطلبی رو منتشر میکنم چه به صورت خبر و چه به صورت مقاله، کسی ببینه یا زیرش کامنت بذاره و خب احساس میکردم چون کامنتی نمیگرفتم، پس مطالبم خونده نمیشه!
بنابراین خیلی دوست داشتم توی رسانه رده بالایی مثل ویجیاتو کار کنم؛ چون میدونستم حقم این نیست که چیزی رو که مینویسم، کسی نخونه. بنابراین میدونستم اینجا همه مخاطبا هرچقدرم که کامنت زیر پست و نوشتههام نذارن، اونقدر اسم ویجیاتو بزرگ هست که برای یکبارم که شده مطلبمو باز کنن و سر تا تهشو یه نگاه اجمالی بندازن. بنابراین با چنگ و دندون تلاش کردم به تیم ویجیاتو بپیوندم که به خاطر این جنگندگیم، تونستم با محمد امین بهتوئی عزیز ارتباط بگیرم که اضافه بشم به تیم که البته کار آسونی نبود ۲ ماه انتظار، ولی خب انجام شد!
قبول داری یه سری از بازیها همیشه تو خاطرمون یه جایگاه ویژهای دارن؟ حالا چه بد چه خوب. بهترین و بدترین گیمی که تا به حال تجربه و یا بررسی کردی کدوم بازی بوده؟
خب من هنوزم بازیهای زیادی رو بازی میکنم و نقد میکنم و خب فهرست بلند بالایی از این عناوین دارم که همشون برام خوب بودن… محصولات انحصاری ایکس باکس و پلیاستیشن همشون برام خوب بودن و تجربههای لذت بخشی داشتند. عاشق بازیهای ورزشی و بازیهای اپن ورلد یا همون جهان باز خودمونم! بازیهای اکشن اول شخصم توی جایگاه متوسط رو به بالان!
جدا از سری بازی GTA و Red Dead که سلطان عناوین جهان باز هستند؛ و البته جدا از تک تک بازیهای انحصاری سونی، به نظرم بهترین بازی عمرم جدا از همه اینا، سری بازی WWEعه! البته نمیشه گفت بهترین بازی که تجربه کردم یا نقد کردم چون بازیهای مهمتر از این هستند که اسمشونو تریلی نمیکشه؛ اما خب من دیوونه WWEام و هیچ وقت از تجربه این بازی دست نمیکشم!
از اونجایی هم که تنفر شدید و زیادی نسبت به بازیهای RPG یا همون نقشآفرینی دارم، هرچی بازی نقشآفرینی به ذهنتون میاد رو من توی لیست بدها میذارم و پنجتا ضربدرم میزنم کنارشون، از Horizon و The Witcher بگیر برو تا Blacktail. اصلا کهیر میزنم میبینم یکی جلوم داره بازی RPG بازی میکنه!
آیا گیمی هست که واقعا ازش بدت بیاد، ولی بقیه دوستش داشته باشن؟
تا دلتون بخواد زیاد. همین سری بازی The Witcher و Horizon رو هنوزم که استودیو برای ضبط برنامههام میرم، میبینم که خیلی از بچهها بازی میکنن… بدون هیچ هشدار قبلی اتاق رو ترک کرده و اصلا به محل جنایت برنمیگردم! البته جدا از عناوین نقش آفرینی (که تنفرم نسبت به بازیهای جادوگری دیگه حد و مرز نداره)، این بازی آخر کوجیما پروداکشنز یعنی Death Stranding رو هم چون درک نکردم و نتونستم با فضاش ارتباط بگیرم که به پایان برسونمش، خوش نیومد ازش ولی دیدم که خیلیها تعریفشو میکنن. این قضیه راجع به سایبرپانک ۲۰۷۷ هم صدق میکنه که البته اونقدارم ازش بدم نیومد، ولی وقتی یه مدت بین تجربم فاصله میوفته، ازش به شدت زده میشم!
(به شکل عجیبی داری دشمن تراشی میکنی😂)
اگر قرار باشه که تو یه دنیای فیکشنال زندگی کنی، کدوم دنیاست و دوست داری چه نقشی رو توش ایفا کنی؟
اووف پسر من عاشق دنیای GTA V ام! البته شاید بعد از تجربه نسخه بعدی GTA نظرم عوض بشه ولی جهان این بازی، اتمسفرش رو با هیچی عوض نمیکنم. یعنی روزی نیست که من یه سناریو توی ذهنم درست کنم و مرتبط با لوس سانتوس، سندی شرز و بلین کانتی نباشه!
میتونی اسم خفنترین کاراکتر فیکشنال مذکر و مونثت رو برامون بگی؟
لارا کرافت از Tomb Raider و الی ویلیامز و ابی اندرسون از The Last of Us به نظرم بهترین کاراترهای مونثی هستند که من توی عمرم دیدم!
اما از اون طرف، هرچی اسم بگم بازم کمه! ترور فیلیپس از GTA V، جوئل میلر از The Last of Us، آرتور مورگان و جان مارستون از Red Dead Redemption 2، الطائر ابن لا احد از Assassin’s Creed 1، رومن رینز و جان سینا از سری بازی WWE (البته اینو شوخی کردم!) و خب هزاران اسم وجود داره که متاسفانه الان این اسامی به ذهنم میان!
سبک موسیقی محبوب چیه و خوانندهی مورد علاقت کیه؟
من کلاً نه موسیقی گوش میدم نه فیلم و سریال دنبال میکنم! شاید جالب باشه بدونید همین ۲-۳ ماه پیش بود که برای اولین بار هم سریال گیم آف ترونز رو تموم کردم و یذره قبلترشم فرار از زندان رو به پایان رسوندم. خیلی از دوستام میگن کاش ما جای تو بودیم برای اولین بار یه سری از سریالا و فیلمها رو نگاه میکردیم که توی این همه اسم واکینگ دد و بریکینگ بد زیاد به گوشم خورده و هنوز هیجانی بابت تماشاشون ندارم!
در نهایت اتک آن تایتانم یکی از سریالای انیمهای که تمومش کردم و فکر نکنم بیشتر از این وارد دنیای انیمه و این داستانا بشم! ولی در حالت کلی هر موزیک یا موسیقی که توی بازیهای ویدیویی بشنوم و خوشم بیاد، میرم گوش میدم برای بارها که خب از بین این همه تجربه شنیداری، موسیقیهای گوستاوو سانتائولایا روحمو جلا میده!در هر صورت فقط و فقط ویدیو گیم
چه جالب، کم پیش اومده ببینم گیمری که فیلم و سریال رو دنبال نکنه!
بریم سراغ باسفایت نهایی: بین اکسباکس، پلیاستیشن و نینتندو یک کنسول رو انتخاب کن. یادت باشه که انتخاب پیسی برای در رفتن از این سوال تقلب محسوب میشه!
از اونجایی که لذت میبرم بعد از تجربه بازیهام و پلات کردنشون از کد تقلب استفاده کنم، پس پیسی! D:
ولی با این حال، سالها است که طرفدار پلیاستیشن بودم و هستم. اصلا با کنسول دستی مثل نینتندو یا استیم دک و این داستانایی که جدیدا مود شده حال نمیکنم و به نظر اصالت رو باید از ایکس باکس و پلیاستیشن یاد گرفت نه حتی چیزی مثل آمازون لونا و گوگل استدیا مرحوم شده.
به نظرم با توجه به اینکه اینترنت شگفتانگیز در حد جمیز وب داخل مملکتمون داریم و بدون نیاز به دی ان اس میتونیم به سرور همه بازیها و حتی شبکهای مثل ایکس باکس لایو وصل بشیم، همون پلیاستیشن بهترین گزینه است و البته جا داره تشکر کنم از عوامل محترم سونی که هنوز بعد از گذشت این همه مدت به فکر ساخت بازیهای داستان محور هستند تا ما بیشتر از این اذیت نشیم!
پس پلیاستیشن رو انتخاب میکنی! خیلی هم عالی.
در انتها حرف آخری داری که دوست داشته باشی بزنی؟
برای پدر تولید محتوای متنی ویدیو گیم ایران مثل من که حرف زیاده، ولی به طور کلی ممنونم از تمام کسایی که وقتشونو گذاشتن تا این صندلی داغ رو مطالعه کنن و با من بیشتر آشنا بشن! یه بار دیگه باید ابراز خوشحالی کنم از اینکه توی ویجیاتو هستم و این شرایط برام به وجود اومد تا دومین مصاحبهام رو به صورت رسانهای انجام بدم.
و اینکه مخلص همتونم. شما نمیدونید چه بلایی سر ما نویسندهها میاد، ما داریم اینجا زحمت میکشیم؛ پس هر مطلبی که توی ویجیاتو میبینید، لطفاً باز کنید و برای انگیز بیشتر نویسندهها، یه پیامی، کامنتی چیزی براشون بذارید که دلشون قرصتر باشه برای رسوندن آخرین اخبار و مقالات با کیفیت!
در نهایت هوای هم دیگه رو داشته باشیم توی این روزها! اگه کمکی از دستتون بر میاد تا کسی رو بخندونید، این کار رو انجام بدید. جامعه ما نیاز به طراوت و شادی داره، پس هر کاری از دستتون بر میاد انجام بدید و در نهایت هیچ وقت به ویدیو گیم پشت نکنید و حتی اگه شده بازیها رو تجربه کنید تا یکم از فضای ملتهب واقعی دور بشید و چند ساعتی برای خودتون خوش بگذرونید! ویدیو گیم بهترین دارو برای هر فرده، پس تا میتونید ازش دست نکشید.
کاملا باهات موافقم! بازم ممنونم از انرژیت(!) و این که دعوتم رو پذیرفتی و تو آیتم صندلی داغ حضور پیدا کردی.
رفقا شما هم اگه از علی سوالی دارید میتونید در بخش کامنتا بپرسید. مرسی از این که تا اینجای کار همراه ما بودید و تا صندلی داغ بعد، به درود!
source