فارنهایت ۴۵۱ (Fahrenheit 451) شاهکار ری بردبری (Ray Bradbury) روایت هیجانانگیزی از دنیای دیستوپیایی (ِDystopia – متضاد اتوپیا، به معنای ویرانشهر) است که در آن کتابها ممنوعاند و آتشنشانان وظیفه دارند هر کتابی را که پیدا کنند، بسوزانند. در این دنیا که نوشتهها سلاحهایی غیرقانونی محسوب میشوند، همراه آتشنشانی به نام گای مونتگ (Guy Montag) میشویم که باید هر کتابی سر راهش میبیند را به خاکستر تبدیل کند.
خلاصه داستان فارنهایت ۴۵۱
داستان فارنهایت ۴۵۱ در جامعهای پرتنش و آتشین آغاز میشود که آزادی انتخاب، کنجکاوی و خلاقیت جرم محسوب شده، ذهن جامعه از طریق رسانه (تلویزیون و رادیو و شاید اینترنت؟) شستشوی داده شده و انسانها در آن خالی از قدرت تفکر و استدلال شدهاند. آتشنشانان در این دنیا آتش را مهار نمیکنند؛ بلکه خودشان آن را راه میاندازند تا کتابها و ایدههای خطرناک که در آنها جاسازی شده است، بسوزانند. گای مونتگ، یکی از این آتشنشانان است که رفتهرفته در مورد هدف شغلش سوالاتی در ذهنش شکل میگیرد و اساس زندگیش را زیر سوال میبرد.
در دنیای فارنهایت ۴۵۱، با سرزمینی خیالی (؟) آشنا میشویم که توسط دوربینهای مدار بسته، رباتها و واقعیت مجازی کنترل میشود. زندگی انسانها با پیشرفت تکنولوژی به شکلی تغییر یافته که فکر کردن کاری بیهوده و حتا غیرقانونی محسوب میشود و فرهنگها مدتهاست که همراه کتابها و کتابخانهها سوخته و نابود شدهاند اما در این میان گای مونتگ بیدار شده و به عمق فاجعه پی میبرد. او که تعداد بسیار کمی از کتابهایی که باید سوزانده شوند را در خفا مطالعه میکند آماده میشود تا انقلابی بزرگ را رقم بزند.
برای چه افرادی کتاب فارنهایت ۴۵۱ جذاب است؟
ماجراهایی که در دنیاهای دیستوپیایی رخ میدهند امروزه در فرنچایزهای مختلفی از جمله فیلم و سینما، ویدیو گیمها و کتاب ادبیات حضور مهم و پررنگی دارند اما فارنهایت ۴۵۱ در کنار آثار شاهکاری همچون 1984 جورج اورول، یکی از کتابهایی است که موفق میشود این ژانر را به خوبی به نمایش بگذارد و به نوعی سرمشقی برای آثاری که در این ژانر خلق شدهاند محسوب میشود.
در دنیای بازیهای ویدیویی نمونههای مشهوری مانند Bioshock Infinite و Dishonored و Control به طور مشخص از ساختار دنیای دیستوپیایی بردبری الهام گرفتهاند که جامعه با سانسور، شستشوی مغزی و از بین بردن یا کنار گذاشتن افراد متفکر و خلاق اداره میشود و ما در نقش قهرمانی هستیم که باید جامعه را بیدار کند.
در دنیای سینما به جز اقتباسهای سال ۱۹۶۶ و ۲۰۱۸ که مستقیما داستان کتاب را روایت میکنند آثار شاهکاری مانند V for Vendetta دنیاهای دیستوپیایی را به ما نشان میدهد که الهام گرفته از فضای داستان فارنهایت ۴۵۱ هستند.
چرا داستان فارنهایت ۴۵۱ مهم است؟
داستان فارنهایت ۴۵۱ با تخیل نویسنده و نگرانیهای جوامع در برابر پیشرفت سریع تکنولوژی به ویژه در زمان جنگ سرد، در سال ۱۹۵۳ به رشته تحریر درآمده است. در این دوران تفتیش عقاید در کشورهای مختلفی با هدف ریشهکن کردن کمونیسم، به شکلی همچون دوران شکار جادوگران دوباره از سرگرفته شد و تعداد کثیری از نویسندگان، هنرمندان و متفکران دستگیر و ناپدید شدند. بردبری با الهام از روایات هولناک آتش زدن کتابخانهها توسط نازیها دنیایی را خلق میکند تا بتواند تاثیر مهم اتحاد و تفکر انسانها در به چالش کشیدن سیاهیها و نابرابریهای تاریخ را به خوانندگان یادآور شود.
نام کتاب براساس دمای مشخصی که کاغذ در آن میسوزد، یعنی 232.78 درجه سلسیوس یا همان ۴۵۱ درجه فارنهایت انتخاب شده است که البته امروزه درست بودن این درجه حرارت برای آتش زدن کاغذ مورد بحث واقع شده اما این موضوع خدشهای در اهمیت این شاهکار ادبی در خلق دنیایی دیستوپیایی ایجاد نمیکند. هدف اصلی داستان این کتاب نمایش سرنوشتی است که با انقراض تفکر و پوچ شدن افکار و زندگی انسانها در انتظارمان خواهد بود.
source
بهترین عطر مردانه