سلام به شما رفقای ویجیاتویی. بالاخره به آخرای فصل اول از صندلی داغ ویجیاتو رسیدیم و خلاصه که سعی کردیم در این مدت تا جای ممکن با اکثر بچههای ویجیاتو آشنا بشیم و یه گپ و گفت دوستانه با هم بزنیم.
تو این مدت اگر نظری، نقدی انتقادی چیزی داشتید خوشحال میشم که باهامون به اشتراک بذارید تا در آینده بتونیم با برنامههای ویژهتری برگردیم و این چرخه رو ادامه بدیم.
اما برای قسمت نوزدهم، از یه مهمون بسیار ویژه دعوت کردیم تا به سوالاتمون پاسخ بدن. این شما و مانی قاسمی، مؤسس گروه رسانهای پرتو که ویجیاتو هم بخشی از این خانواده به حساب میاد:
سلام مانی، خوش اومدی به آخرین قسمت از صندلی داغ ویجیاتو! میدونم که خیلی از بچهها به واسطه گپتایم باهات آشنا هستن، اما ممنون میشم یک بار دیگه خودت رو به صورت کامل معرفی کنی.
سلام به همه خوانندگان دوست داشتنی ویجیاتو که انگیزه اصلی همه ما واسه ادامه دادن هستند و همیشه با حمایتهای گرمشون، انرژی بخشیدن بهمون. من مانی هستم، الان که با هم صحبت میکنیم ۳۴ سالمه و ۹ سال پیش مسیری رو شروع کردم که باعث شد الان همه ما اینجا کنار هم باشیم.
خوشحالم از این که لطف کردی و دعوتم رو پذیرفتی.
شاید خیلی از بچهها دوست دارن در رابطه با تحصیلاتت بدونن. چه رشتهای خوندی و این که آیا به رشتت علاقه داشتی؟
من مهندسی صنایع خوندم و آره دوستش داشتم. چیزی که این رشته رو برام جذاب میکنه تنوعی هست که درساش داره؛ به خاطر این تنوع گزینههای متعددی رو شما میتونید برای ادامه مسیر پیش پای خودتون داشته باشید.
یادمه سالهای تحصیل بهش میگفتیم اقیانوسی به عمق یک وجب. طبعا برای همه انتخاب خوبی نیست و خیلیها شاید ترجیح بدهند که روی یک موضوع مشخص عمیق بشوند، ولی برای کسایی که ذهنشون مثل من آروم و قرار نداره، شاید گزینه بدی نباشه.
هرچند این روزها دیگه مسیر پیشرفت واقعا از دانشگاه نمیگذره و این مهارتهای شما هستند که حرف اول رو میزنند؛ حالا این مهارتها ممکنه تو دانشگاه یاد گرفته بشه یا حین کار.
مانی گیمر هستی؟ اگه آره، یادت میاد اولین گیمی که بازی کردی چی بود؟
مگه میشه اصلا روی صندلی داغ ویجیاتو نشست و گیمر نبود؟ از وقتی که یادم میاد، لذت حل یک معما، اون صدای جذاب بوت شدن کامپیوتر یا کنسول، و اون دنیای جادویی که تو رو با سخاوت قسمتی از خودش می کنه، وسوسه کننده بوده برام. گیم رو با آتاری شروع کردم، ولی بعدا روی کامپیوتر نسخه تحت داس پرنس آف پرشیا جزو اولین تجربههام بود.
چی شد که وارد این حوزه شدی؟ اولین بار کی با محسن و باقی بچهها آشنا شدی؟
من همیشه تولید محتوا رو دوست داشتم. از اینکه چیزی که میدونم و برام جالب هست رو با دیگران به اشتراک بگذارم، لذت میبردم. اولین تجربه وبلاگ نویسیم روی یاهو ۳۶۰ بود که شاید خیلی از شماها یادتون نیادش، یه چیزی بود شبیه فیسبوک که یاهو بعدا تعطیلش کرد. این علاقه ادامه پیدا کرد تا اینکه از آرش برهمند که اون موقع سردبیر هفته نامه عصرارتباط پلاس بود، از نوشتههام توی وبلاگم خوشش اومد و من رو به عنوان نویسنده به تیمشون اضافه کرد. اون موقع من بررسی گجتها رو انجام میدادم و همینطور راجع به اپلیکیشنها مینوشتم. توی همون دوران بود که با محسن که تو صفحه گیم عصرارتباط مینوشت آشنا شدم. بعد از گذشت چند سالی از این تجربه، و وقتی که تصمیم به راه اندازی دیجیاتو گرفتم، محسن جزو اولین کسایی بود که باهاشون صحبت کردم و ازش خواستم که تو مسیر جدید هم کنارم باشه چون که میدونستم تو کار خودش بهترینه. از اون موقع تا حالا نزدیک به ۱۰ سال میگذره، بخش گیم کم کم از دیجیاتو جدا شد، اسمش شد ویجیاتو و حالا صدها هزار نفر در روز محتواش رو دنبال میکنند.
کتاب، فیلم یا گیمی رو اخیرا دنبال کردی که دوست داری به بچهها معرفی کنی؟
در زمینه گیم که اجازه بده اظهار نظر نکنم، اینجا همه خودشون این کاره هستند. اما در مورد کتاب، فکر کنم اثر مرکب برای کسایی که دارند این متن رو میخونند بتونه جذاب باشه. راجع به این صحبت میکنه که تاثیر کارای کوچیکی که توی زندگی میکنید رو دست کم نگیرید، تاثیر این کارها روی هم جمع میشه و یه روزی یه نتیجه بزرگ میده.
موسیقی چطور؟ سبک موسیقی موسیقی مورد علاقت چی هست؟ خواننده به خصوصی هست که خیلی فنش باشی؟
موسیقی همیشه نقش مهمی تو زندگیم داشته. هر موقع که احتیاج به تمرکز دارم، میخوام انرژی بگیرم و یا هر سناریو دیگهای که فکر کنید، موزیک خوب همیشه کار رو در میاره. بیشتر راک گوش میدم، اما بلوز و الکترونیک رو هم دوست دارم. صدای لئونارد کوهن همیشه برام جادویی بوده و با موزیکای ایمجین دراگون هم خیلی حال میکنم.
میتونی اسم خفنترین کاراکتر فیکشنال (تخیلی) مذکر و مونثت رو برامون بگی و این که آیا کاراکتری هست که واقعا ازش بدت بیاد؟
یه فیلمی بود به اسم Osmosis Jones که فکر کنم به فارسی سلول قهرمان ترجمهش کردند. ماجرای یه گلبول سفید بود که در نقش پلیس توی بدن مشغول مبارزه با ویروسای خلافکار بود. فیلمش ترکیبی از انیمیشن و رئال هست و خیلی کاراکترش رو دوست داشتم. از کاراکتری ولی بدم نمیاد، تا کاراکترای منفی نباشند، قهرمانها به چشم نمیان.
اصلا فکر نمیکردم کسی انیمیشن جونز رو یادش باشه! عالی بود این انیمیشن!
آیا دنیای فیلم یا بازی یا داستان خاصی هست که دوست داشتی تو اون زندگی کنی و نقش به خصوصی رو ایفا کنی؟
دوست داشتم توی قسمت دوم لست آو آس کنار الی باشم، بهش بگم که دنیا ارزش اینکه بیفتی دنبال انتقام رو نداره.
فرض کن که تو یه جزیره گیر افتادی و تنها میتونی با خودت یک بازی، یک فیلم و یک کتاب رو نجات بدی، چه شخص و آیتمهایی رو انتخاب میکنی؟
برای بازی «سایبرپانک» رو انتخاب میکردم، بین فیلمها «اجاره نشینها» رو بر میداشتم، و بین کتابها «مواجهه با مرگ» اثر برایان مگی.
بین ایکسباکس، نینتندو و پلیاستیشن یکی رو انتخاب کن و اگه دوست داری دلیل انتخابت رو بهمون بگو.
راستش هیچ وقت تجربه بازی طولانی با ایکس باکس رو نداشتم. دنیای نینتندو رو خیلی خیلی دوست دارم، نوع طراحی بازیهاش واقعا جذابه و وقت گذروندن باهاش خیلی آرامش بخشه، ولی نهایتش سالهاست که فن پلیاستیشنم.
به نظرت بزرگترین نقطه قوت و مهمترین نقطه ضعف ویجیاتو چیه؟
نقطه قوت ویجیاتو بدون شک تیمش و فرهنگ کار تیمی هست که بین بچهها وجود داره. برای نقطه ضعف شاید اگه میتونستیم به الگویی برسیم که مخاطبین هم توی تولید محتوا نقش بیشتری داشتند، میتونست جذاب باشه.
خیلی هم عالی. در انتها حرف آخری داری که دوست داشته باشی بزنی؟
ویجیاتو همیشه برای من پر از حس خوب بوده، پر از امید به آینده. امیدوارم شرایط برای همه مایی که در ایرانیم جوری پیش بره که بتونیم کلی اتفاقای خوب رو کنار هم رقم بزنیم و رنگ بپاشیم به سیاهیها.
خیلی ممنون که دعوتم رو پذیرفتی مانی و ممنون از شما رفقای عزیز که تا انتهای این بخش صندلی داغ رو مطالعه کردید. تا قسمت بعدی که آخرین قسمت از فصل اول ما هست خدا نگهدار.
source
بهترین عطر مردانه