دنیاها در بازیهای ویدئویی یکی از دوست داشتنیترین قسمتهایی هستند که یک عنوان ویدئویی را تشکیل دادهاند. دنیاهایی که داستانها، رویدادها و اتفاقات عجیبی را در دل خود جای دادهاند و گاهی بقدری غیرقابل پیشبینی میشوند که ابدا کسی انتظار دیدن چنین چیزهایی را از آنها ندارد. هیچ محدودیتی در دنیای بازیهای ویدئویی نیست و بازیسازها نیز سعی میکنند که با قرار دادن المانهای مختلف در روایت داستانهایشان؛ بازیهایی را بسازند که تا مدتها در ذهن تمامی گیمرها باقی میمانند. بازیهایی که ابدا نمیتوان آنها را فراموش کرد و به سبب داستان فوقالعادهای روایت کردهاند، لایق تجربهاند.
همچنین از همینرو ما نیز در ویجیاتو سعی کردهایم که همواره دنیای بازیهای ویدئویی را از دیدگاههای متفاوتی بررسی کنیم. بنابراین اگر شما نیز طرفدار بازیهای ویدئویی هستید، در این مطلب از ویجیاتو همراه ما باشید تا نگاهی به ۱۰ مورد از اتفاقات و صحنههای شوکهکنندهای بیندازیم که در دنیای بازیهای ویدئویی رخ دادهاند. اتفاقاتی که قطعا تا مدتها در ذهن هر گیمری باقی خواهند ماند و ابدا نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
هشدار! این مقاله ممکن است که حاوی اسپویل باشد
نمایش
حقهها و بازیهای ذهنی Scarecrow
- بازی Batman: Arkham Asylum
بازی Batman: Arkham Asylum قطعا یکی از بهترین بازیهای ممکن از سری بتمن است. این بازی نهتنها انقلابی در صنعت بازیهای ویدئویی است، بلکه دنیای بازیهای ویدئویی ابرقهرمانی را نیز وارد نسل جدیدی کرد. تا پیش از انتشار این بازی جذاب؛ اکثر بازیهای ابرقهرمانی کیفیت لازم را نداشتند و آنطوری که باید دیده نمیشدند. اما با عرضه Batman: Arkham Asylum ورق برگشت و بازیهای ابرقهرمانی فصل جدیدی را شروع کردند. با اینحال یکی از کاراکترها و ویلنهایی که شما با آن در این بازی رو به رو خواهید شد، کاراکتر Scarecrow است.
یکی از دوست داشتنیترین و شوکهکنندهترین صحنهها در این بازی؛ صحنههایی است که بتمن با Scarecrow مبارزه میکند. Scarecrow سعی میکند تا با استفاده از مواد سمی و گازهای مضر؛ ذهن و ناخودآگاه بتمن را به بازی بگیرد و سبب توهمات عجیبی برای بتمن میشود. این موضوع دیوار چهارم را میشکند و شما میتوانید توهمات و چیزهایی که بتمن از آنها میترسد را ببینید! حتی گاهی بازی کرش میکند و باعث میشود تا خود گیمرها نیز درگیر این حقهها و بازیهای فکری Scarecrow شوند.
خیانت Whealtey
- بازی Portal 2
هیچ چیزی به اندازه خیانت، تلخ نیست! صحنههای بیشماری در دنیای بازیهای ویدئویی میتوان پیدا کرد که کاراکترهای مورد اعتمادمان به ما خیانت میکنند. اما شاید یکی از غیرهمنتظرهترین آنها و شوکهکنندهترین این خیانتها مربوط به بازی پورتال ۲ و خیانت Wheatley باشد. جاییکه درست در همانجایی که انتظارش را ندارید، Wheatley به شما خیانت میکند.
داستان بازی پورتال ۲ یکی از بهترین روایتهای داستانی است که از همان ابتدا تا پایان این بازی؛ به طرز زیبایی روایت میشود و گیمرها را میخکوب خودش میکند. اما قطعا یکی از غیرهمنتظرهترین صحنههای این بازی؛ زمانی است که Wheatley؛ دوست و همسفر شما به شما خیانت میکند و تبدیل به ویلن و یکی از دشمنهای این بازی میشود.
آخرین دوئل جان مارستون
- بازی Red Dead Redemption
قانون نانوشته بازیهای ویدئویی این است که بسیاری باور دارند که پایان این بازیها همیشه باید شاد باشد و کاراکتر اصلی این بازیها باید بر تمامی آدم بدها پیروز شود! اما واقعا اینطور نیست و گاهی صحنههایی را میتوان پیدا کرد که نهتنها کاراکترها شکست میخورند، بلکه پایان بسیار تلخ و غیرهمنتظرهای را برای بازیهای ویدئویی رقم زدهاند. پایانهایی که قطعا تا مدتها در ذهن هر گیمری باقی خواهند ماند. خوشبختانه یکی از همین پایانها را در نسخه اول Red Dead Redemption میتوان پیدا کرد. پایانی که نهتنها ناراحتکننده است، بلکه واقعا تلخ و دلخراش تمام میشود.
مطلب پیشنهادی:راهنمای خرید بهترین تلویزیون برای پلی استیشن ۵تجربه بصری ایدهآل!
جان مارستون در پایان Red Dead Redemption باید درحالتی به سراغ Edgar Ross برود که تا پیش از این دوئل او تمام دشمنان را از بین برده و بازی به نوعی پیش میرود که گیمرها از جان مارستون یک قهرمان جاودان ساختهاند. اما طولی نمیکشد که مبارزه این جان مارستون و Edgar Ross به تنگنا کشیده میشود و جان برای نجات خانواده و فرزندانش؛ باید از خودگذشتگی کند و در یک پایان غمانگیز؛ Edgar Ross با یک تیر جان مارستون را میکشد.
فسفر سفید
- بازی Spec Ops: The Line
یکی از اصلیترین دلایل محبوبیت بازیهای ویدئویی؛ این است که این مدیوم سرگرمی گاها بلندپروازنه فکر میکند و چیزهایی را به تصویر میکشد که شاید سایر مدیومها مانند سینما نتوانند. بازیهای ویدئویی میتوانند یک رسانه برای آگاهی مردم باشند و برخی از بازیسازها نیز به خوبی از چنین پتانسیلی استفاده میکنند. موضوعی که مصداق بارز آن عناوینی چون The Last of Us است که صحنهها و اتفاقات وحشتناک و ناراحتکنندهای را میتوان در آن پیدا کرد.
اما این صرفا The Last of Us نیست که چنین فرمولی دارد. بازی Spec Ops: The Line یکی دیگر از آن دسته از بازیهای شاهکاریست که به سبب داستانی که دارد، ستایش میشود. یک بازی جنگی که متفاوتترین روایت ممکن را از جنگ دارد و چهره تاریک و غمانگیز جنگ را به تصویر میکشد. یکی از صحنههای تاریک، زمانی است که شما از بمب فسفر سفید استفاده میکند و میتوانید ببینید که یک سلاح نظامی تنها در چند لحظه چه بلایی بر سر انسانهای بیگناه میآورد.
نیکول مرده است
- بازی Dead Space
خوشبختانه بالاخره در سال ۲۰۲۳ بود که استودیوی الکترونیک آرتز تکانی به خودش داد و بعد از سالها نسخه ریمیک بازی Dead Space را منتشر کرد. یک بازی شاهکار در سبک بازیهای ترسناک که مدتهای بسیاری در فراموشی به سر میبرد و با نسخه ریمیک سال ۲۰۲۳؛ دوباره به صنعت بازیهای ویدئویی بازگشت. این نسخه بقدری جذاب بود که حتی از نسخه کلاسیک سال ۲۰۰۷ نیز به مراتب بهتر بود گیمرها و منتقدان از این بازی کاملا راضی بودند.
شما در دنیای این بازی باید همسفر Issac Clarke شوید و به او کمک کنید تا همسر گمشدهاش به نام نیکول را پیدا کند. اما این سفر ابدا ساده نیست و مملو از ترس و وحشت است! اما بالاخره در پایان این بازی وقتی شما به نیکول میرسید و نفس عمیقی میکشید و درست همان لحظهای که فکر میکنید دیگر این کابوس به پایان رسیده، متوجه میشوید که نیکول تمام این مدت مرده بود و کسی که با شما ارتباط گرفته بود و صحبت میکرد، صرفا تخیل و ذهن خود Issac Clarke بود. حال این شما هستید که باید با چنین غم بزرگی کنار بیاید.
صحنه مرگ شپرد
- بازی Mass Effect 2
شروع یک بازی ویدئویی بسیار مهم است. این موضوع که شما چطور یک بازی را روایت کنید و آن را شروع کنید، میتواند بر موفقیت یک بازی ویدئویی تاثیر گذار باشد و حتی باعث شود تا آن بازی تا مدتها در ذهن گیمرها باقی بماند. حال استودیوی BioWare نیز با آگاهی از این موضوع؛ بازی مسافکت ۲ را در حالتی شروع کرد که کسی انتظارش را نداشت.
در ابتدای این بازی ما سفینه نرماندی را میبینیم که کاملا ویران شده و از بین رفته. اما شاید بدترین و شوکهکنندهترین لحظه این بازی؛ صحنه مرگ شپرد – کاراکتر اصلی سری مسافکت – باشد. البته بعدها و در طول داستان بازی شپرد بهبود پیدا میکنند و مجددا به داستان بازی بر میگردد. اما قطعا چنین شروعی تا مدتها در ذهن گیمرها باقی خواهد ماند.
بمب اتم
- بازی Call Of Duty 4: Modern Warfare
باید اعتراف کرد که برخی از بازیهای فرنچایز کال آو دیوتی بقدری زیبا هستند که ابدا نمیتوان آنها را صرفا با کلمات توصیف کرد و تنها تجربه این بازیها میتواند به درک آنها کمک کند. کال آو دیوتی خیلی خوب میدانست که چگونه باید یک بازی زیبا را بسازد. آنها پیشتر سری به جنگ جهانی زده بودند و بازیهایی را ساخته بودند که از نظر داستان و گیمپلی حرف برای گفتن داشت. اما وقتی اکتیویژن در سال ۲۰۰۷ تصمیم گرفت تا سری به جنگهای مدرن بزند، همهچیز برای همیشه تغییر کرد.
Call Of Duty 4: Modern Warfare که اولین بازی از سری مدرن وارفر است، یکی از عجیبترین و تاملبرانگیزترین صحنههای ممکن را در دل خود جای داده. در این بازی صحنههای وجود دارد که شما در هنگام فرار از شهر؛ ناگهان قارچی بزرگ را میبینید. قارچی که نشات گرفته انفجار بمب اتمی است که خالد – ویل بازی – آن را در شهر منفجر کرده و تنها خدا میداند که چند هزار انسان بیگناه تنها در یک لحظه از بین رفتهاند.
صحنه نبرد با Psycho Mantis
- بازی Metal Gear Solid
راستش را بخواهید بازیهای زیادی نیستند که گاها دیوار چهارم با بشکنند و با گیمرها مستقیما ارتباط بگیرند. اما با اینحال یکی از تاثیرگذارترین این بازیها را میتوان با Metal Gear Solid که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، تجربه کرد. این بازی کارهایی را انجام داده و رکوردهایی را زده که هیچکدام از بازیهای بزرگ موفق به شکست این رکوردها و انجام این کارها نشدهاند.
مطلب پیشنهادی:۱۵ نکته که باید پیش از شروع Red Dead Redemption بدانیدبازگشت جان مارستون
در دنیای این بازی شما با ویلن و باسفایتی رو به رو خواهید شد که تاثیر بسزایی در گیمپلی بازی دارد. در دنیای این بازی شما با ویلنی به نام Psycho Mantis مبارزه خواهید کرد که ظاهرا توانایی بسیاری در شکستن دیوار چهارم دارد. او با عوض کرن پورت دستهتان باعث میشود تا دسته شما از کار بیوفتد و حتی سیو بازیتان را نیز از روی کنسولتان پاک میکند.
مرگ Aerith
- بازی Final Fantasy 7
سری فاینال فانتزی شاید در ایران چندان طرفدار نداشته باشد، اما قطعا یکی از بهترین مجموعههای ویدئویی است که میتوان روی آن حساب باز کرد. فرنچایزهای تقریبا تمامی بازیهایش کیفیت بسیار خوبی دارند و واقعا دوست داشتنیاند. اما قطعا نسخه هفتم فاینال فانتزی؛ چه از نظر داستانی و چه از نظر شخصیتپردازی؛ نقطه عطفی در دنیای بازیهای ویدئویی است.
در داستان این بازی؛ Sephiroth با کشتن و از بین بردن Aerith در شهر فراموششده، تبدیل به ویلنی واقعی میشود. مرگ Aerith در بازی فاینال فانتزی ۷ نهتنها شوکهکننده و ناراحتکننده است، بلکه سبب تغییر کلی داستان بازی نیز میشود.
عبارت Would You Kindly
- بازی BioShock 1
دیالوگها در دنیای بازیهای ویدئویی بسیار مهماند. چه بسا رازها و موضوعات مهمی در بین این دیالوگها رد و بدل میشوند که تنها با دقت به آنها میتوان متوجهشان شد و بازی BioShock 1 نیز از چنین فرمولی استفاده میکند. این بازی یکی از زیباترین دیالوگها را در دنیای خودش جای داده که اتفاقا یکی از شوکهکنندهترین لحظات را نیز در دنیای بازیهای ویدئویی را در خود پنهان کرده.
مطلب پیشنهادی:بررسی بازی Starfieldجایی میان ستارهها
در اواسط این بازی شخصیت اصلی بازی یعنی جک؛ بالاخره با Andrew Ryan بنیانگذار شهر خیالی Rapture ملاقات میکند. اما در این ملاقات، شخصیت اصلی ما متوجه میشود که دوستش Atlas؛ او را از همان ابتدای بازی با عبارت Would You Kindly کنترل میکرده و جک، نهتنها تمام این مدت بازیچه بوده، بلکه Atlas نیز به او خیانت کرده است.
source
بهترین عطر مردانه