۱- ۱۹۰۰ نفر از کارمندان اکسباکس گیم استودیوز در حالی تعدیل شدند که سه ماه پیش و با تکمیل قرارداد ۶۹ میلیارد دلاری اضافه شدن نامهای اکتیویژن-بلیزارد کینگ به ردموندیها، بسیاری از همین کارمندان و بازیسازان امید به بهبود شرایط و وضعیت کاری خود داشتند. خیل عظیمی از این افراد کارمندان همان شرکتی هستند که طی دوازده هفتهی اخیر به مالکیت مایکروسافت درآمده. این طبیعت خریدهای بزرگ است و خیلی مواقع با ادغام شرکتها، نقشها و مسئولیتهایی وجود دارند که با یکدیگر همپوشانی پیدا میکنند. موضوع در اکتیویژن-بلیزارد اما بزرگتر از این حرفهاست. این بار نهتنها ۱۹۰۰ نفر از کارمندان شرکت تعدیل شدهاند؛ بلکه به دنبالشان توسعهی پروژه «اودیسه»، ساخته بلیزارد در ژانر Survival نیز متوقف شده است. به دنبال این اتفاقات، حالا نامهای بزرگتری نیز از استودیوی خالق وارکرفت و دیابلو جدا میشوند: مایک یبارا، مدیر بلیزارد، که چند ماه پیش گفته بود آنقدر این شرکت و برنامههایش را دوست دارد که «یک نفر باید به زور از کمپانی بیرون بکشدش» و البته الن ادهم که با نقش راهبر دیزاین در این شرکت فعالیت میکرد و از همموسسان اولیهی آن بود. پس بگذارید بار دیگر تاکید کنیم: موضوع در اکتیویژن-بلیزارد، بزرگتر از این حرفهاست!
۲- دو سال و شش ماه به عقب برمیگردیم. روزهایی که هنوز نام اکسباکس بهعنوان مالک احتمالی اکتیویژن-بلیزارد مطرح نمیشد و کسی از بزرگترین تصاحب تاریخ صنعت بازیهای ویدئویی خبری نداشت. در همین روزها بود که اورواچ ۲ و نمایشهایش هواداران را از فرط بیتوجهی به خواستههایشان متعجب میکردند. روزهایی که مسیر دیابلو در بلیزکان به تمسخر گرفته میشد و البته زمانی که مشکلات داخلی مدیریت اکتیویژن-بلیزارد به اوج خود رسیده بود. زمانی که بیش از ۲۰۰۰ کارمند حال و سابق این شرکت کنار هم جمع شدند و در یک اعتراض دستهجمعی، پیام خود را به گوش مدیریت این تیم و البته جهانیان رساندند. مایکروسافت تنها چند ماه پس از این حواشی و در بدترین روزهای تصویر عمومی برند اکتیویژن-بلیزارد (و صد البته پرسودترین وضعیت آن در تاریخ خود تا آن زمان با اضافه شدن کینگ!) آنها را به استودیوهای خود اضافه کرد. اتفاقی که بهواسطهی دخالت رگولاتوری و رقبای اکسباکسیها، بیش از دو سال تا نهایی شدن فاصله داشت. در طول این دو سال، همچنان اکتیویژن-بلیزارد با فرم پیشین مدیریت میشد. البته که بهبودهای چشمگیری بهواسطهی اعتراضهای کارمندان و فشارهای عمومی در روندهای کاری شرکت ایجاد شد؛ اما همچنان تا جدا شدن از سیاستهایی که این شرکت را از اصل خود دور میکرد، فاصلهی زیادی بود.
۳- «اودیسه» و آنچه پیشتر بهعنوان «سیاستهایی که اکتیویژن-بلیزارد را از اصل خود دور میکرد» از آن یاد کردیم، یک اثر در ژانر Survival بود. عنوانی که ۶ سال در دست توسعه قرار داشت و میگویند اگر منابع کافی و چند برابری میگرفت، احتمالا به ماههای پایانی ۲۰۲۶ میرسید. احتمالا تصورتان این است که با توقف روند توسعهی «اودیسه»، مایکروسافتیها حجم زیادی از منابع خود را به هدر دادهاند. حال جالب است بدانید که شش سال پس از آغاز روند توسعه، هنوز هم تا آخرین لحظهی توقف ساخت بازی، موتور گرافیکی «اودیسه» مشخص نبوده. مشکلات روند ساخت محصول بیشمار بودهاند و همواره بین مدیریت و تیم ساخت آن، عدم توافق سر مسائل کوچک و بزرگ به چشم میخورده است. ماجرای موتور گرافیکی هم در نوع خودش از آن شاهکارهای مدیریت سابق اکتیویژن-بلیزارد و تیمِ کوتیک است: «سازندگان معتقد بودند که آنریل انجین بهترین گزینه برای توسعهی بازی است و حتی دموهای خود را روی آن توسعه میدادند؛ اما تیم مدیریت به استفاده از موتور داخلی سیناپس که برای بازیهای موبایلی استفاده میشده، تمایل بیشتری داشته است». فکر میکنم حالا و با این وضعیتی که از «اودیسه» تعریف کردیم، کمابیش شما هم با من همنظرید که در بهترین شرایط، احتمالا نزدیک به سه سال دیگر یک «ردفال» پولیششده یا Suicide Squad: Kill The Justice League نصفه و نیمه تحویلمان میدادند. آن هم با لانچهای کمکیفیتی که این روزها از اکتیویژن-بلیزارد دیدهایم. این تیم و شرکت، نیاز به تغییری اساسی داشته و کنسل شدن ساخت «اودیسه»، شروع خوبی برای آن است.
۴- همهی بخشهای این تصمیم قابل دفاع بهنظر میرسد. مایکروسافت و اکس باکس با لبخند یوهانا فریس را بهعنوان جانشین یبارا معرفی و ساتیا نادلا و امی هود در گزارش به سهامداران از پیشرفتهای مالی بهواسطهی اضافه شدن اکتیویژن-بلیزارد صحبت میکنند. در این میان اما ۱۹۰۰ انسان و خانوادههایشان در اولین ماه از سال جدید میلادی با بحرانی بزرگ دست و پنجه نرم میکنند. در روزهایی که «رایت گیمز» تا شش ماه پرداخت حقوق به کارمندان تعدیلشده را در دستور کار خود قرار میدهد و حتی به جذب آنها به استودیوهای جدید کمک میکند، حذف شدن نزدیک به ۲۰۰۰ نیروی متخصص (حتی با وجود آگاهی از شرایط ادغام دو شرکت) بسیار بیرحمانه بهنظر میرسد. تصمیمهای بیرحمانه و صنعتی که با زندگی بیش از ۲۰۰۰ توسعهدهنده بازی میکند و البته شاید در صورت هدایت درست از سمت مدیران جدید، به محصولات بهتری برای مصرفکننده ختم شوند. اینکه در شرایط کنونی و با اشتباهات مدیریتی اکس باکس در سوپروایزری استودیوهایی مثل بتزدا امکان اشتباه مدیران این برند از هر زمانی بیشتر است را هم از یاد نبرید. شاید زمان آن رسیده است که مت بوتی هم در ساختار جدید با نیرویی تازهنفس و شومنی دوستداشتنی به سبک سالهای نهچندان دور صنعت بازی جایگزین شود.
۵- پیت هاینس در آخرین روزهای حضور اجرایی خود در بتزدا و در اوج کمپینهای تبلیغاتی «استارفیلد» گفت: «ما آشوب را در آغوش میکشیم». این درست همان کاری است که امروز، فیل اسپنسر و در نگاه کلانتر برند اکس باکس باید انجام دهند. تصمیمی که برای اضافه کردن پولسازترین آیپی این روزهای صنعت بازی به نام اکس باکس گرفتند و در ادامه تصمیماتی که برای تغییر مدیریت آن اتخاذ کردند، همگی در شرایطی میتوانند جذاب باشند که مایکروسافت آنطور که ادعا میکند خود را «متعهد به گیمینگ» بداند. برای قضاوت اینکه ردموندیها تا چه اندازه در تحقق هدف خود موفق خواهند بود، چندین و چند فصل دیگر باید منتظر ماند. بیشک لبخندهای این روزهای گزارش به سهامداران در آن زمان نیز باقی خواهند ماند؛ اما مایکروسافت مسیری طولانی برای نشاندن این لبخند بر لب هواداران و مخاطبان خود دارد.
source
بهترین عطر مردانه