زمانی که به بازیهایی که تجربه کردیم فکر میکنیم، معمولا باس فایتهای خاطرهانگیز و داستانهایی که یاد گرفتیم به ذهنمان میآیند. دیگر در بازیهای امروزی باس فایتها تنها بخشی از مراحل نهایی بازی نیستند. در این بازیها باس فایتها به نماد پایان داستان و یک سرانجام شکوهمندی از یک قصه تبدیل شدهاند. حالا چگونه میتوانیم از این نقاط احساسی در بازی استفاده کنیم تا کمی هم درس زندگی بیاموزیم؟
بزرگترین باس فایتهای تاریخ بازیهای ویدیویی معمولا به خاطر سختی و چالشی که دارند به یاد نمیمانند، بلکه آنهایی از همه خاطرهانگیزتر میشوند که درس زندگی مهمتری را به بازیکنان یاد میدهند و تاثیر بیشتری روی آنها میگذارند. این مبارزات نهایی که همیشه نیاز نیست سرشار از نفرت باشند. پس اگر شما هم دوست دارید که با این باسهای تاثیرگذار آشنا شوید، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
Dark Link از بازی The Adventure Of Link
یکی از جالبترین بازیهای تاریخ نینتندو Zelda 2: Adventure of Link بود. با این حال باس فایت آخر این بازی را شاید تمامی طرفداران این مجموعه میشناسند. شما باید در طول کل بازی تلاش کنید تا لینک را لول آپ کنید و مهارتهای خود را ارتقا دهید. در نهایت هم بعد از تمامی زحماتتان باید با خودتان مبارزه کنید.
دارک لینک (Dark Link) آخرین چالشی است که سعی میکند جلوی شما را بگیرد. ممکن است که شما ساعتها زمان را صرف کنید تا خودتان را به قویترین موجود دنیا تبدیل کنید، ولی در نهایت نمیتوانید بدون دانستن نقطه ضعفهای خودتان بازی را به پایان برسانید.
Mike Tyson از بازی Punch-Out
یکی از مهیجترین باس فایتهای بازی Punch-Out کسی نبود جز قهرمان مشهور بوکس تاریخ، یعنی مایک تایسون. به عنوان مبارز کوچکی که ما در این بازی هستیم، شکست مایک تایسون یک دستآورد خیلی بزرگ محسوب میشود. شما باید به تمامی مهارتهای بازی به طور کامل مسلط باشید تا بتوانید او را شکست دهید.
در تمامی مبارزههای بازی Punch-Out بازی شما را تشویق میکند تا از تمامی موقعیتهای خود استفاده کنید تا بهترین ضربات را وارد کنید. ولی مبارزه مایک تایسون کاملا متفاوت است. پنجرههای موقعیت در این بازی به شدت کماند و شما باید روی مهارتها دفاع خود به قدری کار کنید تا بتوانید در این مبارزه تا جایی زنده بمانید که بتوانید از این موقعیتها استفاده کنید. این موضوع میتواند به شما یاد دهد تا صبر داشته باشید و همیشه منتظر بهترین موضع برای انجام کار خود باشید.
Trainer Red از بازی Pokemon Gold & Silver
نسل دوم از مجموعه پوکیمون از بازی Pokemon Gold & Silver آغاز شد. آخرین باس فایت در این بازی شما را به سفری در خاطراتتان میبرد و در مقابل Trainer Red قرار میداد. اگر نمیدانستید، این شخصیت در حقیقت شخصیت اصلی اولین نسل بازیها بود که موجوداتی مثل پیکاچو در تیمش بودند.
در میان تیمهای پوکیمون، این تیم نسبتا متوسط است و نیازی به تمرین خاصی برای شکستش ندارید. بیشترین لول در میان پوکیمونهای این تیم را پیکاچو با لول ۸۰ دارد و شما مقابل او به خوبی میتوانید بازی کنید. اگر انتظار این مبارزه را نداشته باشید، به خوبی یاد میگیرید که همیشه منتظر بهترینها باشید.
The End از بازی Metal Gear Solid 3
این پیرمرد ۱۰۰ ساله اسنایپر با Naked Snake در جنگل Sokrovenno یک دوئل از راه دور برگزار میکند. البته شما میتوانید از این باس فایتِ به شدت سخت اجتناب کنید، اگر به اندازه کافی حوصله داشته باشید.
اگر شما در اواسط این فایت بازی خود را سیو کنید و از بازی خارج شوید و سپس ۸ روز واقعی صبر کنید و دوباره وارد بازی شوید؛ میبینید که The End از کهولت سن جانش را از دست داده است. این موضوع شاید بیشتر یک ایستر اگ باشد تا درس زندگی، ولی به خوبی نشان میدهد که با صبر هر چیزی را میتوانید به دست آورید.
GLaDOS از بازی Portal
یکی از عجیبترین و ترسناکترین باس فایتهای کل تاریخ بازیهای ویدیویی مربوط به بازی اول پورتال میشود که در آن باید با GLaDOS مبارزه کنید. در طول این بازی معمایی، شما دائما صدا یک هوش مصنوعی را در گوش خود میشنوید که هرچقدر مراحل بازی را جلوتر میروید، خشنتر میشود. تمامی این مدت GLaDOS سعی دارد که با کلکهای متعددی شما را بکشد و به هر طریقی که میتواند جلو شما را بگیرد.
برای شکست او شما باید هوش شخصیتی او را از بدن رباتیاش جدا کنید. در انتها این بازی شما متوجه میشوید به هر کسی نمیتوان اعتماد کرد و اگر در اعتماد خود اشتباه کنید، بها سنگینی را در نهایت باید بپردازید.
Papyrus از بازی Undertale
بازی Undertale یکی از محبوبترین بازیهایی است که تا به حال وارد بازار شده و از زمان انتشارش در سال ۲۰۱۵ تا الان طرفداران بسیار زیادی را دور خودش جمع کرده است. یکی از اصلیترین دلایل این اتفاق، کاریزما بالا شخصیتهایش است یکی از این شخصیتها که اول در غالب یک باس با او آشنا میشویم، Papyrus است. مثل بسیاری از بازیهای دیگر هم در انتها مبارزه شما میتوانید پاپیروس را ببخشید و یا حتی با او یک رابطه را آغاز کنید.
البته درس زندگی این باس این است که در نهایت به شما میگوید که هیچ علاقهای به شما ندارد. او به شما میگوید که دوست دارد شما را به عنوان یک دوست حفظ کند. در پایان بازی هم در یکی از صحنههای آخر، پاپیروس جان شما را نجات میدهد. این موضوع نشان میدهد که اگر یک رابطه عاشقانه به سرانجام خوبی هم نرسد، خوب است که به عنوان دوست با یکدیگر ارتباط داشته باشید.
Malus از بازی Shadow Of The Colossus
بازی Shadow of the Colossus پر از باس فایتهای بزرگ است که در زمینهای آزاد با آنها مواجه میشوید. شانزدهمین باس فایت این بازی Malus است که شاید ترسناکترین باس فایت کل این بازی هم باشد. این هیولا غولپیکر ۲۰۰ پا ارتفاع دارد ولی نمیتواند تکان بخورد. شکست دادنش به شدت سخت است و بها سنگینی هم دارد.
درست است که در داستان بازی، بعد از شکست Malus بازی کمی دارکتر میشود؛ ولی این موفقیت بزرگ را نمیتوان نادیده گرفت. شما با جثهای بسیار کوچک، حریف یک هیولا بزرگ میشوید و باید هم به آن افتخار کنید. گاهی اوقات شاید باورش سخت باشد که کوچکترین اتفاقات میتوانند بزرگترین عواقب را پشت سر داشته باشند.
Giygas & Porky از بازی Earthbound
Porky یکی از شخصیتهای منفی بازی Earthbound بود که خودش را در ابتدا به عنوان یکی از متحدان Giygas معرفی میکند و نقش یک همسایه ساده را بازی میکند. این دو شخصیت در نهایت به شما درس خیلی مهمی را یاد میدهند که نباید به این زودیها فراموش کنید.
در باس فایت پایانی بازی اگر برای ۹ بار دعا کنید، تمامی دوستان و همراهانی که در بازی پیدا کردید به کمک شما میآیند تا در این مبارزه به شما کمک کنند. شاید کمی مسخره و زیادی احساسی به نظر برسد، ولی شاید اصلیترین درس زندگی که میتوانیم یاد بگیریم این است که درخواست کمک هیچ اشکالی ندارد. اشکالی ندارند که ما به خانواده و دوستان خود نیاز داشته باشیم تا ما را در مشکلاتمان کمک کنند. شاید این موضوع یکی از اصلیترین موضوعاتی باشد که میتوانیم از این بازی یاد بگیریم.
بیشتر بخوانید:
source
کلاس یوس