چندی پیش نگارشی از شمارهی ۱ کمیک Action Comics که جام مقدس کمیک بوکها محسوب میشود و شامل نخستین حضور سوپرمن است، از طریق هریتیج آکشنز به قیمت ۶ میلیون دلار فروخته شد تا تبدیل به گرانبهاترین کمیک تاریخ شود. ولی این تنها بخش کوچکی از ماجرای جالب این روزهای مرد پولادین است. در کنار این شماره، نامهای سه صفحهای که در سال ۱۹۳۴ توسط جری سیگل، یکی از پدیدآورندگان سوپرمن، نوشته شده بود با مبلغ ناچیز ۲۶۴,۰۰۰ دلاری هم به مزایده گذاشته شد.
این نامه به نگارگری با نام راسل کیتون فرستاده شده بود تا ایدهی کار روی یک کمیک استریپ تازه با نام Superman را به اشتراک بگذارد. ایدهی ابتدایی که در این نامه میبینیم با وجود شباهتهایی که با سوپرمن امروز دارد ولی به طرز شگفتی متفاوت نیز است. با این نامه که اکنون بخشی از تاریخچهی دنیای کمیکها به شمار میآید، میتوان به سوپرمنی پی برد که ممکن بود از آن چه که امروز میشناسیمش فرق داشته باشد.
زادهشدن سوپرمن جری سیگل و راسل کیتون
راسل کیتون هنرمندی بود که برای روزنامهی محبوب کمیک استریپِ اسکایرودز (Skyroads) و همچنین به عنوان تصویرگرِ در سایهیِ کمیک استریپ باک راجرز (Buck Rogers) فعالیت میکرد. استایل نگارگریاش شبیه به جو شوستر، دیگر پدیدآورندهی سوپرمن، بود ولی توسعهیافتهتر به حساب میآمد.
سیگل و شوستر در آن زمان پس از این که نسخهی پیشین The Superman توسط ناشران رد شد به شکل گذرا از هم جدا شده بودند. شوستر بسیار دلسرد شده و حتی طراحیهای ابتداییشان را هم سوزانده بود (تنها کاور این طراحیها بازماند). سیگل که امید داشت یک هنرمند جاافتادهتر بتواند در زیر و رو کردن اوضاع کمک کند، به چندین نگارگر نامه نوشت.
برخیها بر اساس این رویداد میگویند که سیگل انسان سنگلدلی بود که شریک و بهترین دوستش را برای به دست آوردن شانسی برای موفقیت کنار گذاشت. ولی او در شرححال منتشرنشدهاش با نام «آفریدن یک ابرقهرمان» (Creation of a Superhero) که در سال ۱۹۷۹ نوشت، بیان کرد که شوستر از این پروژه ناامید شده بود و تنهایش گذاشت تا بدون او پیش برود.
در هر صورت، از بین هنرمندانی که سیگل به آنها نوشت کیتون پاسخ داد. در نامهی مزایدهشده، سیگل جزئیاتی از ایدهی «ناچیز شگفتانگیز» خود دربارهی یک کمیک استریپ روزنامهای میگوید. این نامه مربوط به ۱۲ ژوئن سال ۱۹۳۴ میشود که تاریخ آن مربوط به پیش از شمارهی ۱ کمیک Famous Funnies در جولای ۱۹۳۴ است که به طور کلی به عنوان اولین کمیک بوک مدرن به شمار میآید. او در نامهاش دربارهی قهرمانی میگوید که میتواند «از روی یک ساختمان ده طبقه بپرد، اوزان ناشنیده را بلند کند، به تندی یک قطار سریعالسیر بدود» و همچنین با گزارهای که تبدیل به پیشگفتار مشهور سوپرمن شد توصیف میکند «تندتر از یک گلولهی سریع، نیرومندتر از یک لوکوموتیو، میتواند با یک خیز به ساختمانهای بلند بپرد».
سیگل و کیتون به نامهنگاری خود ادامه دادند که پیامدش ۹ کمیک استریپ بین ماههای ژوئن تا نوامبر سال ۱۹۳۴ شد.
تاریخچهی کوتاهی از بهای شمارهی ۱ کمیک Action Comics
طبق گفتهی شرکت سیجیسی که درجهی کمیک مزایدهشدهای که دربارهاش گفتیم را ۸.۵ معین کرده بود (بسیار خوب)، تنها بین ۴۰ تا ۵۰ نگارش ابتداییِ بازسازینشده از شمارهی ۱ کمیک Action Comics وجود دارد و تنها دوتا از آنها کیفیت بهتری از این کمیک مزایدهشده با درجهی ۹.۰ دارند.
شمارهی ۱ کمیک Action Comics که به شکل گسترده به عنوان برجستهترین کمیک به چاپرسیده در تاریخ به حساب میآید، شامل رونمایی از سوپرمن و به همراه او پایهگذاری ژانر ابرقهرمانیست که امروز میشناسیم. تأثیر تاریخی این کمیک را نمیتوان نادیده گرفت به گونهای که در سال ۲۰۰۳، مجلهی تایم انتشار آن را به عنوان یکی از موارد «۸۰ روزی که دنیا را دگرگون ساختند» در کنار کشف پنیسیلین، فرود آپولو ۱۱ روی ماه و خلق اینترنت به شمار آورد.
این کمیک که در سال ۱۹۳۸ روی دکههای روزنامهفروشی با قیمت ۱۰ سنت فروخته میشد، پس از سالها تبدیل به یکی از خواستنیترین اشیای کلکسیونی شد. هر چند ارزش آن تا نیم قرن بعد به اوج نرسید. طبق گزارشهایی که میتوان این روزها پیدا کرد، در سال ۱۹۷۴ این کمیک به قیمت ۴۰۰ دلار فروش رفت، سپس ۵,۰۰۰ دلار در سال ۱۹۸۴، بعد ۳۵,۰۰۰ دلار در سال ۱۹۸۸ و در سال ۱۹۹۱ برچسب ۸۲,۵۰۰ دلاری خورد.
در سال ۲۰۱۰ شمارهی ۱ کمیک Action Comics با بهای ۱ میلیون دلار فروخته شد تا تبدیل به نخستین کمیک بوکی شود که به این مبلغ میرسد. در سال ۲۰۱۴ یک مزایدهی بسیار تبلیغشده در ایبِی منجر به فروش این کمیک با قیمت ۳.۲ میلیون دلار شد. یک شمارهی ۱ کمیک Action Comics دیگر نیز در سال ۲۰۲۱ به بهای ۳.۲۵ میلیون دلار به فروش رفت. در سال ۲۰۲۲، یک نسخه از شمارهی ۱ کمیک Superman (سری اختصاصی سوپرمن که مربوط به ژوئن سال ۱۹۳۹ میشود) برچسب ۵.۳ میلیون دلار خورد؛ بالاترین بهایی که یک کمیک بوک تا آن زمان فروخته شده بود تا این که اکنون دوباره شمارهی ۱ کمیک Action Comics این رکورد را شکست.
یک قهرمان از آیندهی رو به نابودی زمین
این نگارش مرد پولادین دقیقاً مرد آینده بود، یک نوزاد که نه از سیارهی دوردست کریپتون بلکه از زمین در میلیونها سال آینده آمده بود؛ زمانی که انسانها تکامل پیدا کردند تا «نیروی غولآسا» به دست آورند. زمانی که «فجایع بزرگ» سیاره را نابود کردند، واپسین انسان روی زمین که یک دانشمند بدون نام بود پسرش را با یک ماشین زمان کوچک که اختراع کرده بود به سال ۱۹۳۵ میفرستد (سیگل میخواست تا ماجراهای سوپرمنِ بالغ در آیندهای نزدیک رقم بخورند).
او توسط سم و مالی کنت پیدا میشود؛ آمریکاییهایی میهنپرست که زبانی عجیبی که این بچه با آن سخن میگویند را نمیفهمند تا به این باور برسند که «مردمانش از یک کشور خارجی آمدهاند». آنها این بچه را به یک پرورشگاه میسپارند ولی بعداً برمیگردند تا سرپرستیاش را بپذیرند و نام کلارک را برایش برگزینند.
استریپهای آتی نشان میدهند که او به بلوغ رسیده است و تصمیم میگیرد تا در جایگاه سوپرمن «وجودیتش را وقف کمک به کسانی کند که نیازمند هستند». این کاراکتر نیروی فرانسانی و شتاب فراانسانی داشت ولی پوشش ویژه به تن نمیکرد.
همانند پالیمپسستها و پِنتیمِنتی (نوشتهها و نگارگریهایی که توسط نوشتهها و نگارگریهای تازه پوشیده ولی هنوز هم شامل رد نسخههای قدیمی میشدند) استریپهای سیگل و کیتون نیز چشماندازی جالب نسبت به فرگشت سوپرمن در خود جای دادهاند.
زمانی که سوپرمن نوزاد در شمارهی ۱ کمیک Action Comics رونمایی شد، او به دست پدر دانشمندش از یک سیارهی دوردست فرستاده شده بود و توسط «یک رانندهی گذرا» پیدا شد که او را تحویل یک پرورشگاه داد. در شمارهی ۱ کمیک Superman که یک سال بعد چاپ شد، این سیاره نام کریپتون به خود گرفت و خانوادهی کنت هم بازگشت. هر چند آنها تا فوریهی سال ۱۹۵۰ و شمارهی ۱۴۹ کمیک Adventure Comics با نام جاناتان کنت و ژانویهی سال ۱۹۵۱ و شمارهی ۱۲ کمیک Superboy با اسم مارتا کنت شناخته نشدند.
نسبت به اوریجینهایی که به چاپ رسید، ورژن سیگل/کیتون تأکید بیشتری روی بیگانگی سوپرمن داشت. به جای یک نوزاد، او به عنوان یک بچهی سه ساله فرستاده شده بود و به اندازهای سن داشت تا سخن بگوید و از روی دلتنگی گریه کند. بدین گونه آن مرد پولادین داستانی تکاندهندهتر و کمتر افسانه-گونه را پشت سر میگذاشت.
در آن ماشین زمان یک یادداشت پنهان بود که در استریپهای آینده از آن به عنوان میراثش پرده برداشته میشد. در زمان بلوغ، این کاراکتر دیگر نمیتوانست آن را بخواند. این پلات پوینت رهاشده یک بازتاب قوی از استعارهی مهاجر درون نهاد سوپرمن است؛ سخن گفتن به زبان دوم نخستین چالش ادغامشدنش بود و فراموش کردن زبان اجدادیاش بهای آن.
همچنین با نامههایی که همراه بچههایی که در حال فرار از نازیها در انتقال کودکان فرستاده میشدند هماهنگیهایی داشت که بسیاری از آنها بدون دانستن انجمن و فرهنگی که در آن ریشه داشتند بزرگ میشدند. البته این مفهوم بعدها و در سری Superman: Birthright راه خود را به داستانهای سوپرمن به شکل یک لوح کریپتونی که کلارک نمیتواند آن را بفهمد باز کرد.
تفاوت بنیادین داستان اوریجین سیگل و کیتون (که سوپرمن از نابودی زمین به جای نابودی کریپتون گریخته بود) تسخیرکننده ولی احتمالاً بیش از اندازه بیمار-گونه بود. همچنین با هویت او که به عنوان یک شخصیت خوشبین و امیدوار معرفی میشد همخوانی نداشت. البته چنین چیزی او را همانند موسی میکند (الهامبخش ایدهی «بچه در یک ساختهی کوچک به امنیت رسید»)؛ چرا که او به عنوان یک انسان از آینده، قهرمانی بود که به مردمش بازمیگشت تا با تواناییهای شگفتانگیزش آنها را نجات دهد.
بذرهای سوپرمنی که امروز میشناسیمش
بر اساس بیان سیگل، هر دوی بِل سیندیکیت و پابلیشرز سیندیکیت به این استریپت علاقه نشان دادند ولی عملی نشد. کیتون ناگهان و بدون توضیح از شراکت کنار کشید. شاید دلیلش این بود که فهمید سیگل تنها ۲۰ سال داشت یا این که میخواست کمیکهای خودش را ادامه دهد. او در اکتبر سال ۱۹۳۹ استریپ فلاین جنی (Flyin’ Jenny) را دربارهی یک خلبان زن جسور آغاز کرد. با وجود محبوبیت نسبیاش ولی پس از مرگ کیتون در سال ۱۹۴۶ بر اثر سرطان دیگر ادامه پیدا نکرد.
سیگل در شرححالش بازگو میکند آن روزی که در پایان نوامبر سال ۱۹۳۴ پیام کوتاه رد شدنش توسط کیتون را دریافت کرد شب بیخوابی مشهورش را پشت سر گذاشت که در آن همهی المانهای سوپرمن آشنا سر جای خود قرار گرفتند. در روز بعد او به خانهی شوستر رفت و تا شب آنها به اندازهی چند هفته کمیک استریپ پدید آورده بودند.
البته ۴ سال دیگر طول کشید تا آنها بتواند سوپرمن را به دیسی بفروشند که خود آن هم ماجرایی جداگانه دارد.
source
کلاس یوس