آیا به خاطر دارید در دهه ۲۰۰۰ مخاطبان دور چه فیلم‌هایی در سینماها غوغا می‌کردند؟ یا به یاد دارید که استودیو‌های شاخص، در تابستان سال ۲۰۰۴ چه چیزی را ارائه کردند؟ ما امروز در این مقاله ویجیاتو می‌خواهیم به شما یادآوری کنیم که سینما در آن سال چگونه بود، یا بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴ چه آثاری بودند، زمانی که فرماندار کالیفرنیا آرنولد شوارتزنگر در یک فیلم کاملاً احمقانه ظاهر شد، تام کروز به طور غیرمنتظره‌ای نقش یک شرور بی‌رحم را بازی کرد و جیم کری، بار دیگر وارد سینمای دراماتیک شد. برای تکرار کردن خاطرات خوش، ما در این فهرست فیلم‌هایی را در نظر گرفتیم که در ژانر‌های گوناگون قرار دارند.

لازم به ذکر است که این مقاله شامل رتبه بندی فیلم نیست. قبل از هر چیز در نظر گرفته شده که چه چیزی سلیقه مخاطبان جوان آن زمان را شکل داده است، چه ژانرها و گرایش‌هایی مورد تقاضا بوده و به طور کلی، سینمای انبوه آن زمان، حتی قبل از ظهور مارول، چه چیزی را به مخاطبان نشان می‌داد.

The Incredibles

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

شاید گل سر سبد سال ۲۰۰۴ انیمیشن The Incredibles باشد؛ در این فیلم صداپیشگانی مانند کریگ تی نلسون، ساموئل ال. جکسون و هالی هانتر حضور دارند و داستان خانواده‌ای از ابرقهرمانان مخفی را دنبال می‌کند که وقتی دنیا در خطر است باید از مخفیگاه خود بیرون بیایند. غیرمعمول نیست که مردم درباره انیمیشنی که برای کودکان طراحی شده صحبت می‌کنند و می‌گویند این واقعاً یک فیلم بچه گانه نیست تا دیگران را متقاعد کنند که آن را تماشا کنند. پویایی خانوادگی این انیمیشن کمک می‌کند تا آن را از همسالانش متمایز کند.

چیزی که در مورد شگفت‌انگیزان بسیار عالی است این نکته است که این فیلم کاملاً یک اثر جذاب برای کودکان است، اما برای هر سنی نیز لذت‌بخش است. این برای کودکان ساخته شده، اما بدون اینکه با یک لحن حمایتی یا ساده همراه باشد که اغلب در میان پیشنهادات مشابه یافت می‌شود. همچنین این اثر یکی دیگر از فیلم‌های کلاسیک ابرقهرمانی است که قبل از محبوبیت این ژانر منتشر شد. فراموش نکنید شگفت‌انگیزان یکی از بهترین فیلم‌های پیکسار است.

The Butterfly Effect

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

اگر از خود بپرسید که ستاره‌های جوان این اثر، یعنی اشتون کوچر و امی اسمارت اکنون کجا هستند، پیدا کردن پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اولی گهگاه در آثار بیهوده‌ای ظاهر می‌شود، در حالی که دومی در سال‌های اخیر عمدتاً از پرده سینما دور بوده و اگر هم در اثری حاضر بوده شما تا به حال نام آن را نشنیده‌اید.

اما بیست سال پیش اتفاق افتاد که هر دوی آنها در یک فیلم بسیار جدی‌تر از حد معمول نقش اصلی را بازی کردند؛ منظور من تریلر علمی‌تخیلی ‌اثر پروانه‌ای است که داستان پسر جوانی را روایت می‌کند که می‌تواند به دوران کودکی خود سفر کند و بنابراین آینده را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. هرچند منتقدان از این فیلم قدردانی مناسبی نکردند، اما بینندگان آن را پسندیدند و همین باعث شد فیلم با بودجه‌ای مضحک باکس آفیس 100 میلیون دلاری را به دست آورد. این فیلم از آن دست آثاری است که همچون آثار نولان کماکان حرف‌های زیادی را پشت خود دارد.

Dawn of the Dead

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

در آغاز دهه 2000، ژانر ترسناک زامبی که ظاهراً از بین رفته بود، ناگهان از گور برخاست. ابتدا پل دبلیو اس اندرسون یک رزیدنت ایول قوی را بر اساس بازی کپکام به همین نام منتشر کرد. پس از آن دنی بویل ۲۸ روز بعد را ارائه کرد و همکار بریتانیایی او ادگار رایت فیلم طنز Shaun of the Dead را در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. حتی اووه بول نیز به دنبال عادتش در فیلمبرداری یک بازی ویدیویی، فیلم خانه مردگان از سگا را جلوی دوربین برد.

اما شاید گل تمام این آثار بازسازی یک فیلم شاخص این ژانر توسط زک اسنایدر کارگردان موزیک ویدیو‌های گوناگون در آن زمان بود. تمام فیلم‌های بالا و البته این اثر زک اسنایدر مد جدیدی را برای این ژانر شکل دادند، و همچنین این فیلم اسنایدر نیز به تنهایی اثری هیجان انگیز، پویا و فوق‌العاده موثر برای زیرژانر زامبی‌ها بود.

Van Helsing

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

در آن سال یونیورسال تصمیم گرفت احترام خود را به هیولاهای کلاسیک توسط استفان سامرز ابراز کند، که در آن زمان به خاطر چندین اثر برجسته، به ویژه فرنچایز ماجراجویی محبوب مومیایی مورد توجه قرار گرفته بود. ون هلسینگ به کارگردانی سامرز از مشهورترین آثار برام استوکر و مری شلی و همچنین پرونده عجیب دکتر جکیل و آقای هاید اثر رابرت لوئیس استیونسون و فیلم کلاسیک ترسناک The Wolf Man (1941) الهام گرفته شده است.

این فیلم انتقادات زیادی را از سوی منتقدان دریافت کرد و در باکس آفیس چندان خوب ظاهر نشد. با این حال، اگر در آن زمان به اندازه کافی جوان بودید و بنابراین تجربه چندانی نداشتید، ون هلسینگ ممکن است برای شما بهترین فیلم تاریخ به نظر برسد. این حرف من در درجه اول برای آن دسته از بینندگان جوانی در نظر گرفته شده است که در آن دوره زمانی شیفته ولورین شده‌اند و مخفیانه عاشق کیت بکینسیل بوده‌اند که او نیز در آن دوران با آثار اکشن خون‌آشامی سر زبان‌ها بود.

Troy

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

در این سال ویژه همراه با احیای آثار ترسناک زامبی، آثار حماسی تاریخی باشکوه دهه‌های 50 و 60 قرن بیستم نیز شکوفا شد. پس از این که در اواخر قرن بیستم محبوبیت این ژانر از بین رفت، اما با شروع قرن جدید یک انرژی جدید به تولیدات این ژانر وارد شد. قبل از آن، در نیمه دوم دهه 90، پس از اکران «شجاع دل»، موجی از فعالیت‌ها رخ داد، اما با توجه به پیروزی «گلادیاتور» ریدلی اسکات، صحبت از رنسانس جهانی این نوع سینما در قرن بیست و یکم منطقی است.

تنها در سال 2004 حماسه‌های تاریخی مانند «شاه آرتور»، «اسکندر»، «اسپارتاکوس»، «مصائب مسیح» و البته «تروی» توسط ولفگانگ پترسن آلمانی منتشر شد. البته در میان این آثار اسکندر از نظر مقیاس تولید، بودجه، درآمدهای گیشه، کیفیت ستاره بازیگران و غیره قانع کننده ترین به نظر می‌رسد. «اسکندر» الیور استون می‌توانست در میان این آثار رقابت جذابی کند، اما ناامیدی بزرگ و شکست شرم‌آور آن در باکس آفیس نکته ویژه آن بود. چیزی که از الیور استون تعجب دارد. اما با دوری از اسکندر می‌توانید برای همیشه به آشیل براد پیت نگاه کنید.

The Day After Tomorrow

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

نکته جالب سال 2004 این است که به معنای واقعی کلمه یک هفته پس از نمایش «تروی»، یک فیلم پرفروش دیگر اکران می‌شود، بازهم از کارگردان آلمانی دیگر، رولاند امریش. جذابیت تابستان آن سال این بود که سینماها با فیلم‌های متنوع ژانری به طرز خوشایندی غافلگیر شده بودند. در آن سال اگر نمی‌خواستید به خون آشام‌ها و گرگینه‌های بدجنس نگاه کنید، یا نماینده گران قیمت ژانر شمشیر و صندل یعنی تروی را دوست نداشتید؛ و حتی اگر به تنه آماده برد پیت علاقه نشان نمی‌دادید، بازهم می‌توانستید به سینما بروید و برف آخرالزمانی و جیلنهال جوان را ببینید.

ما قبلاً در مورد روز پس فردا در مقالات متفاوتی پیرامون آثار فاجعه‌ای برتر نکاتی را نوشتیم، اما می‌توانیم یک بار دیگر اشتیاق صادقانه امریش برای تخریب پرهزینه سیاره را تحسین کنیم. اگرچه این کارگردان، در طول تمام این‌ سال‌ها نتوانسته از تخریب زیبای جهان دست بردارد! اما این فیلم به کارگردانی رولند امریش، داستانی هولناک از بقا در برابر خشن ترین نیروهای طبیعت است.

Eternal Sunshine of the Spotless Mind

بهترین فیلم های سال ۲۰۰۴

در میان هزاران فیلم پرفروش ژانرهای متفاوت، ملودرام علمی تخیلی میشل گوندری «آفتاب ابدی ذهن پاک» که بی دلیل برنده اسکار بهترین فیلمنامه اصلی نشده است، جزیره‌ای از درام و اصالت برجسته است. بازیگران برجسته کیت وینسلت و به خصوص جیم کری شایسته ذکر ویژه هستند. در اینجا جیم کری که معمولاً یک کمدین شیطان است، تصویر یک همنوع شاد اصلاح ناپذیر را اجرا کرده و نمایشی ویژه ارائه می‌دهد و یک بار دیگر استعداد نمایشی خود را ثابت می‌کند. «آفتاب ابدی» جایگزینی عالی برای بلاک‌باسترهای غم‌انگیز تابستان 2004 به نظر می‌رسد.

با وجود پیش‌فرض ظالمانه‌اش، Eternal Sunshine به خوبی احساسات دلشکسته‌ای را که همه پس از پایان یک رابطه احساس می‌کنند، به تصویر می‌کشد. بازیگران فیلم فوق‌العاده هستند در حالی که فیلمنامه چارلی کافمن یکی از بهترین فیلم‌نامه‌های تمام دوران است و خود فیلم در مورد بهترین فیلم‌های سال 2004 برجسته است.

Harry Potter and the Prisoner of Azkaban

Harry Potter and the Prisoner of Azkaban

شش ماه پس از قسمت سوم ارباب حلقه‌ها، یک فانتزی برجسته دیگر نیز برای سومین بار به پرده‌های بزرگ سینما رفت؛ این هری پاتر و زندانی آزکابان بود. اثری تماشایی بر اساس رمانی به همین نام از جی کی رولینگ. کارگردان این بار آلفونسو کوارون بود که تصمیم گرفت لحن تیره تری از روایت را در مقایسه با نسخه‌های قبلی خود از کریس کلمبوس انتخاب کند. و این به وضوح سودمند بود. این فیلم به یک اندازه مورد پسند تماشاگران و منتقدان قرار گرفت.

منتقدان خاطرنشان کردند که این یک گام رو به جلو برای فرنچایز بود، و برخی در نهایت تردیدی نداشتند که این قسمت را بهترین در کل مجموعه هری پاتر بدانند. نقدهای مثبت با دریافت‌های خوب باکس آفیس، که بالغ بر حدود 800 میلیون دلار (کمتر از قبل، اما هنوز هم بسیار خوب) بود و دو جایزه اسکار برای بهترین موسیقی و جلوه های بصری حمایت شد.

Kill Bill: Vol. 2

Kill Bill: Vol. 2

بیل را بکش در ابتدا توسط کوئنتین تارانتینو به عنوان یک فیلم طراحی شد، اما سازندگان بعداً تصمیم گرفتند آن را به دو قسمت جداگانه تقسیم کنند. از همه طرف، این فیلم در درجه اول شامل یک زیبایی شناسی فرمی است. این یک ادای احترام پرشور تارانتینو به خانه مورد علاقه کارگردان است. این یعنی پست مدرن به همراه تصاویر هنرهای رزمی قدیمی هنگ کنگ و سینمای سامورایی است که در این اثر به مخاطب چشمک می‌زند. حتی تارانتینو با بیل را بکش مبتکرانه به وسترن‌های اسپاگتی و انیمه نیز ادای احترام می‌کند. در یک کلام، آقای تارانتینو این بار هم در مقام کارگردان از طرفداران پرشور فیلم است.

تارانتینو قصد داشت که حماسه بیل را بکش فقط یک فیلم باشد، اما از آنجایی که زمان نمایش بیش از چهار ساعت بود، تصمیم گرفت فیلم را به دو قسمت تقسیم کند. در حالی که جلد دوم به اندازه جلد اول شامل اکشن سنگین نیست، اما بیشتر پس زمینه عروس را نشان می‌دهد و در نهایت او را به یکی از بهترین شخصیت‌های تارانتینو تبدیل می‌کند. این فیلم که در جشنواره فیلم کن به دلیل داستان سرایی نوآورانه‌اش جایزه دریافت کرد، یک اودیسه سینمایی است که تسلط تارانتینو را بر هنر فیلم‌سازی به نمایش می‌گذارد.

Spider-Man 2

Spider-Man 2

پس از موفقیت Blade (1998) و X-Men (2000)، در آغاز قرن جدید، شکوفایی دیگری در این ژانر، یعنی در واقع فیلم‌های ابرقهرمانی شکل گرفت. در آن زمان این آثار مانند قارچ‌های سمی درون جنگل، پس از یک باران ظاهر می‌شدند و هنوز جهان‌های سینمایی همانند زمان حال وجود نداشتند! موفقیت این پروژه‌ها نیز متفاوت بود. برای مثال گاهی یک اثر ابرقهرمانی کاملا فاجعه آمیز به نام Catwoman وجود داشت که تمشک طلایی می‌گرفت، یا هم‌زمان اثری چون Daredevil وجود داشت که انتظارات را برآورده نکرد.

اما «مرد عنکبوتی» اثر سم ریمی و «بتمن» ساخته کریستوفر نولان در این میان به رسمیت شناخته شدند و متعاقباً به جایگاه کالت رسیدند. با این دو فیلم موفق هم ژانر و هم نگرش نسبت به آن تغییر کرد؛ این نگاه به صورت ویژه که با سه گانه نولان تسهیل شد. در واقع پس از سه‌گانه ریمی و نولان ابرقهرمانی‌ها پیچیده‌تر، تاریک‌تر و واقعی‌تر شدند. فیلم «مرد عنکبوتی» سم ریمی به این شکل تولید شد که داستان را با اکشن عالی پر کرد، اما فراموش نکرد که در چارچوب ژانر، شخصیت‌ها را جذاب کند. خیلی ها قبول دارند که دومین فیلم از سه گانه ریمی بهترین است.

Saw

Saw

این فیلم به کارگردانی جیمز وان، کاوشی هیجان‌انگیز از غرایز بقای انسان است که ژانر وحشت را دوباره تعریف کرد و یک فرنچایز طولانی را به مخاطب داد که تا امروز ادامه داشته است. یک چالش وحشتناک در مرکز صحنه در فیلم اره قرار می‌گیرد و نام تجاری جدیدی از آثار ترسناک پیچیده و عذاب آور را به وجود می‌آورد. این اثر به کارگردانی جیمز وان داستان تاریک وحشتناک فرنچایزی را راه اندازی کرد که استعداد شخصیت‌ها و بینندگانش را آزمایش کرد.

به نظر من فیلم اره یک قصه روانشناختی است که مرزهای داستان سرایی نامتعارف را از طریق ساختار داستانی پیچیده و تنش اعصاب خردکنش جابجا می‌کند. شاید خیلی از مخاطبان با چنین آثاری راحت برخورد نکنند، اما نمی‌توان فراموش کرد که در آن سال اره با مدلی جدید از جیمز وان شخصیتی چون جیگساو را به یک شخصیت جذاب در تاریخ ژانر اسلشر تبدیل کرد که برای سال‌ها مورد علاقه مخطاب قرار داشته و دارد.

Hellboy

Hellboy

در پی ظهور ژانر ابرقهرمانی، پسر جهنمی گیرمو دل تورو نیز در میان سایرین تبدیل به اثری برجسته می‌شود. به نظر می‌رسد که فقط این استاد خاص در خلق موجودات عجیب و غریب می‌تواند به اندازه کافی چنین داستانی را به مدیوم سینما منتقل کند. دل تورو که در دنباله Blade نشان داد چه فیلمساز جذابی برای این ژانر است، به یک چیز واقعاً خوب رسید. به لطف عشق او به هیولاهای رنگارنگ و توانایی منحصر به فردش در زنده کردن آنها روی پرده، این فیلم به طرز چشمگیری با ابرقهرمان‌های استاندارد هالیوود متفاوت بود.

این یعنی شیطان سرخ دل‌تورو با شاخ‌هایی که به دقت پر شده بود و اشتیاق صمیمانه او به گربه‌ها، با بازی ران پرلمن، بسیار جذاب بود. برای تعریف این اثر باید گفت فیلمی غرق در ماوراء طبیعی، پسر جهنمی یک ماجراجویی اکشن است. این فیلم به کارگردانی گیرمو دل تورو، عناصر ترسناک و فانتزی را به طرز ماهرانه‌ای با توسعه شخصیت‌ها و جلوه‌های بصری جذاب ترکیب می‌کند.

Collateral

Hellboy

شکی نیست که فیلم هیجان‌انگیز و نئو نوآر مایکل مان، یعنی Collateral، فیلمی قابل توجه است. اولا، داستان آن فریبنده است و شما را در تعلیق نگه می‌دارد. ثانیا، تماشای توسعه روابط بین شخصیت‌ها جالب است. ثالثاً هر روز فرصت نیست که یک تام کروز مو خاکستری را در نقش یک رذل بی‌رحم ببینید. در ماهیت مکانیکی حرکات او، می‌توان مهارت‌های کاملاً پیشرفته همکارش جان ویک را از روی فرم عمل او به راحتی حدس زد، بدون اینکه به کت و شلوار تجاری سخت و تیراندازی‌های شیک در کلوپ‌های شبانه اشاره کنیم.

با این حال، برخلاف جان ویک، Collateral بیشتر به تعلیق متکی است تا اکشن دیوانه کننده، که البته همین موضوع را نیز به لطف کارگردانی عالی مایکل مان بسیار خوب انجام می‌دهد. یک قاتل بی‌رحم می‌تواند کوه‌هایی از اجساد را پشت سر بگذارد، اما شکست دادن کسی که یک رمانتیک اصلاح‌ناپذیر است واقعاً یک ماموریت غیرممکن است. این تریلر به کارگردانی مایکل مان یک سواری پرمخاطره است که تنش و اکشن را به یک روایت فشرده تبدیل می‌کند.

The Chronicles of Riddick

The Chronicles of Riddick

فیلم ترسناک علمی‌تخیلی دیوید توهی، یعنی Pitch Black موفق شد که بیش از دو برابر بودجه خود را در باکس آفیس برگرداند و وین دیزل (ریدیک) به عنوان ضد قهرمان آن را به یک ستاره تبدیل کند. بنابراین ادامه آن اجتناب ناپذیر بود. اما چگونه می‌توان از محبوبیت شخصیت Riddick استفاده کرد؟ پاسخ، برای کارگردان و وین دیزل (که اعتبار تهیه کننده را در ادامه کار دریافت کرد)، اساساً ساخت چیزی مانند کونان بربر در فضا بود.

داستان این فیلم پنج سال پس از وقایع فیلم Pitch Black روایت می‌شود، Chronicles of Riddick از محدوده و ساختار هیجان‌انگیز فیلم اول خود جدا می‌شود و به نفع یک داستان ماجراجویی حماسی که در چندین سیاره جریان دارد دنبال می‌شود. و این فیلم ریدیک را دوباره به عنوان یک قهرمان برگزیده تصور می‌کند که آخرین امید است. در مجموع این فیلم یک بلاک‌باستر تمام عیار با بودجه‌ی بالا، با افسانه‌های گسترده، بازیگران ستاره‌ای و مقیاس بزرگ اکشن است. با این حال، عموم مردم به وضوح برای چنین تضاد شدیدی آماده نبودند. بنابراین اکنون می‌توان «تواریخ ریدیک» را فیلمی دست کم گرفته شده در نظر گرفت.

Shrek 2

Shrek 2

همه شرک را دوست دارند؛ اما قسمت دوم آن از نظر خیلی‌ها بهترین است. این دنباله ترکیبی از طنز، ماجراجویی و لحظات عاشقانه را ارائه می‌دهد و در عین حال مضامین پذیرش و هویت را بررسی می‌کند. در دوره‌ای که با تعداد بی‌شماری از انیمیشن‌هایی که برای جلب توجه رقابت می‌کردند، شرک توانست با طنز خاص خود و برداشت خرابکارانه‌اش از داستان‌های افسانه‌ای، سر و صدا ویژه‌ای به پا کند.

قسمت دوم شرک با شوخ طبعی تیز، صداگذاری بی نقص و شخصیت‌های دوست داشتنی که در بین نسل‌ها طنین انداز می‌شود، نه تنها راه خود را به قلب بینندگان باز کرده است، بلکه جایگاه خود را در بین بهترین فیلم‌های قرن بیست و یکم نیز محکم کرده است.

نتیجه: ماندگاری سال ۲۰۰۴ برای سینما دوستان

ماندگاری سال ۲۰۰۴ برای سینما دوستان

با مجموعه‌ای غنی از روایت‌های فراموش نشدنی، سال ۲۰۰۴ به عنوان یک سال استثنایی در تاریخ سینما محسوب می‌شود، که مملو از فیلم‌های پیشگامانه‌ای است که همچنان الهام بخش و جذاب هستند. از درام و اکشن جذاب گرفته تا آثار خانوادگی دلگرم‌کننده، بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۴ تأثیرات محو نشدنی بر مخاطبین گذاشتند. با گذشت زمان، این فیلم‌ها به عنوان نقطه عطفی در چشم انداز داستان سرایی بصری و تأثیر فرهنگی مهم باقی می‌مانند.

برترین فیلم‌های سال ۲۰۰۴ با در هم تنیدن ماهرانه مضامین، ایدئولوژی‌ها و شخصیت‌های فراموش نشدنی در روایت‌هایشان، خود را متمایز می‌کنند. این فیلم‌ها مرزها را جابه‌جا کردند، روایت‌ها را دوباره تصور کردند و دیدگاه‌های تازه‌ای را به صفحه نقره‌ای آوردند. برترین فیلم‌های آن سال با رویکردهای مبتکرانه خود، قدرت دگرگون کننده سینما را به نمایش گذاشتند. با تأمل در بهترین فیلم‌های این سال، می‌توان انبوهی از داستان‌های متنوع و فیلم‌سازی نوآورانه را که برای همیشه اثر خود را در سینما به جا گذاشت، قدردانی کرد. این فیلم‌های فراموش نشدنی همچنان بینندگان را مجذوب خود می‌کنند و تأثیری ماندگار در تاریخ سینما بر جای می‌گذارند.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir