عمدتا بازی‌های ویدیویی در تلاشند تا آرزوهای افراد، مثل جنگیدن به عنوان یک شوالیه یا سفر به فضای بی‌کران را برآورده کنند. البته همان‌قدر که سلیقه‌ها می‌تواند متفاوت باشد، فانتزی‌های هر شخص نیز متفاوت خواهد بود. شاید بسیاری از مخاطب‌های عمومی تصور کنند که بازی‌های ویدیویی به ژانرهای اکشن‌، مخفی‌کاری، داستانی یا نقش‌آفرینی محدود شود اما این‌گونه نیست. گاهی بازی‌هایی عرضه می‌شوند که کاملا سبک و سیاق متفاوتی دارند و باعث شکل‌گیری یک زیرژانر یا حتی ژانر مستقل می‌شود. سبک‌هایی که گاهی اوقات صرفا به کلیک زدن یا بعضی مواقع به تعامل با فیلم‌ها محدود می‌شود. در طول این مقاله قرار است تا با هم به عجیب‌ترین ژانرها در بازی‌های ویدیویی بپردازیم و آن‌ها را معرفی کنیم. با ویجیاتو همراه باشید.

سبک Idle و کلیک‌محور

درست مثل کیک تولد یا یک غذای خوشمزه، آدم‌ها به شدت از بالا رفتن عددها در نمودار لذت می‌برند. شاید این تنها توضیح منطقی برای بازی هایی مثل Cookie Clicker یا Banana به شمار برود. کل حلقه گیم‌پلی این بازی‌ها آن است که بازیکنان روی یک آیتم یا تصویر کلیک می‌کنند و بازی برای شما کنتر می‌اندازد. البته که در عمده بازی‌های این چنینی شانس دستیابی به آیتم‌های کمیابی مثل موزها یا شیرینی‌های کمیاب و فروش‌ آن‌ها به قیمت‌های گزاف وجود دارد.

همین امر در مورد بازی‌های Idle که بازی‌های کلیکی هم سبکی از آن هستند صدق می‌کند. عمدتا این سبک از بازی‌ها روی استراتژی بلند مدت تمرکز می‌کنند و با اعداد سر و کار دارند. شاید این ایده که افراد پر‌مشغله می‌توانند روی موبایل یا سیستم خود شرکت، رستوران یا حتی زندان کوچک داشته باشند که به مرور به آن سر بزنند و آن را گسترش دهند برای گروهی جذاب باشد. این سبک از آثار خود به صورت خودکار پیشرفت کرده و بازیکن نهایتا باید به صورت مداوم به آن سر زده و با انجام چند کلیک برای خرید آیتم‌های اضافی یا چینش استراتژی‌های جدید اقدام کند که در کل عجیب به نظر می‌رسد.

سبک Avant-Garde / Art

هر کسی که تا به حال با نگاهی مثبت و حسن نیت وارد یک استودیو بازی‌سازی شده و علاقه‌مند به زیبایی، فلسفه و علوم انسانی بوده به به صراحت می‌داند که بازی های ویدیویی هنر هستند. سوال اصلی این است که آیا اثری که تجربه می‌کنیم یک آثر هنری خوب است یا خیر؟

برخی از سازندگان ظاهرا در تلاشند تا همین مرز باریک میان بازی و هنر را به صورت کامل قطع کنند. برای مثال اثری آوانگارد مانند The Graveyard در تلاشند تا بازیکنان را با این سبک آشنا کرده و نظر آن‌ها را به خود جلب کند. با وجود تلاش سازندگان در به ثمر رساندن چنین هدفی، عمدتا این سبک از بازی‌ها به خاطر سیستم مینیمالیستی و ​​بیش از حد خطی بودنشان مورد نقد قرار می‌گیرند.

البته که بازی‌های عمیق بسیاری در این سبک ساخته شده که هر یک تاثیر به سزایی روی صنعت گذاشته‌‌اند. برای مثال می‌توان به Gris اشاره کرد که به زیباترین شکل ممکن تلاش می‌کند تا به موضوع مهمی از جمله افسردگی بپردازد. البته که آثاری مثل Viewfinder را نباید فراموش کرد که علاوه بر دید هنری خود در حوزه عکسای و نقاشی، به خوبی از مفاهیم هنر مثل پرسپکتیو یا زاویه دید، گیم‌پلی خلاقانه‌ای ارائه می‌کند.

Job Simulators (شبیه‌ساز مشاغل)

در حالی که حقیقت پشت هر حرفه و شغلی می‌تواند در واقعیت به شکل ناراحت‌کننده‌ای خسته‌کننده باشد، برخی مشاغل جذابیت‌هایی دارند که ممکن است در کودکی لذت چشیدن آن را آرزو کرده باشید. به عنوان مثال، چه کسی شانس پرواز با یک جت درجه نظامی یا سوار شدن بر کامیون قرمز بزرگ را در کودکی نداشته است؟ از آثاری مثل Ace Combat یا Surgeon Simulator گرفته که سعی در به تصویر کشیدن مشاغل پیچیده‌ای مثل خلبانی یا عمل جراحی را دارند تا اثری ساده‌تر مثل PowerWash Simulator که شما را در نقش یک مسئول شست و شو می‌گذارد، همگی ساخته شده‌اند تا آرزوی‌های شما را به واقعیت تبدیل کنند.

برخی از گیمرها حتی حوصله دست زدن به چمن زمین را ندارند و شاید اصلا علاقه‌ای به ورزش و فعالیت بدنی نداشته باشند، از همین رو حضور این سبک از بازی‌ها کمک می‌کند تا حداقل حس و حال حضور در یک مسابقه بزرگ یا صحنه نبرد را تجربه کنند. این که برخی از طاقت‌فرساترین حرفه‌ها مثل شبیه‌ساز کامیون می‌توانند تجربه‌های سرگرم‌کننده‌ای محسوب شده و شما را جذب خود کنند، یک ویژگی عجیب و غریب در طبیعت انسان است. در حالی که این فعالیت‌ها در دنیای واقعی خطرناک یا پیش پا افتاده به شمار می‌روند، پشت کامپیوتر و بدون هیچ خطر یا سختی به خصوصی، تبدیل به فعالیت‌های سرگرم‌کننده‌ای می‌شوند.

Utsuge ( سبک مالیخولیایی)

حتی در ژانرهای نه‌چندان محبوب دنیای بازی، یا در سبک‌هایی که از بازیکن انتظار می‌رود که خودشان سرگرمی‌های جهان بازی را پیدا کنند، تلاش است تا بازیکن یک حس مثبت و خوب را داشته باشد. درست است که حتی به پایان رساندن یک بازی ترسناک به بازیکن احساس آرامش خوشایندی می‌دهد. با این حال، نوعی از بازی‌ها وجود دارد که نهایتا شما را با حس ناامیدی تنها خواهد گذاشت.

این سبک از بازی‌ها، عمدتا پس از ساعت‌ها زمانی که بازیکن با شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش می‌گذارند، ناگزیر او را در معرض اتفاقات و سرنوشت‌های غم‌انگیزی قرار می‌دهد. این مشکلات می‌تواند به بیمار‌های لاعلاج، اعتیاد، بیماری و یا حتی آزار جنسی اشاره داشته باشد. به طور خلاصه، هیچ راهی برای «برنده شدن» در این بازی‌ها وجود ندارد.

در حالی که یک فیلم تراژیک یا نمایش تلویزیونی می‌تواند به مخاطب کمک کند تا احساسات سرکوب‌شده خود را رها کند، اما به نظر می‌رسد آثاری مثل OMORI یا Narcissu رفتار یک فرد را در طولانی مدت نشان می‌دهند. این ژانر ممکن است در ظاهر عجیب به نظر برسد؛ شاید به این دلیل که به طرز ناراحت کننده‌ای نیاز انسان به غم را نشان می‌دهد.

Interactive Film Games

بازی Immortality

بازی‌های ویدئویی فول موشن یا (FMV) در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ به لطف پیشرفت‌های شگفت‌انگیز فناوری ذخیره‌سازی حافظه، بسیار محبوب بودند. با این حال، گیمرها از تجربه فیلم‌های ضبط شده از افراد واقعی در طول بازی‌های ویدیویی خسته شده و خواهان محتوای از پیش رندر شده با ظاهری واقع‌گرایانه در ژانر رمان تعاملی شدند. البته که این اتفاق احتمالا به دلیل هزینه‌های هنگفت فیلمبرداری طولانی و هزینه‌بر این سبک از بازی‌ها رقم خورد. با این حال، بازی‌های FMV در سال‌های اخیر به لطف آثار فوق‌العاده این روزها، دوباره زنده‌ شده و طرفداران خاص خود را پیدا کرده‌اند.

بازی‌های قدیمی‌تر FMV از زمان لودینگ طولانی رنج می‌بردند، اما این مشکل با تکنولوژِی امروز حل شده است. به عنوان مثال، Not For Broadcast به بازیکن اجازه دهد تا فیلم را ثانیه به ثانیه مدیریت کرده و در قبال اتفاقات آن تصمیم گیری کند. از دیگر فیلم‌ها/بازی‌های این ژانر می‌توان به سری Her Story یا Immortality اشاره کرد که تاثیر بسیار خوبی روی این ژانر گذاشته‌اند.

source

توسط petese.ir