به گزارش سلام نو به نقل از انتخاب، محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی دولت استعفا داد؛ اتفاقی که بسیاری را متعجب کرد. او پس از ارائه لیست وزرای پیشنهادی دولت به مجلس در متنی نوشت: «از ۱۹ وزیری که امروز معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، شش نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیته‌ها و یا شورای راهبری بودند… البته از نتیجه کار خود رضایت ندارم و از این‌که نتوانستم به شکل شایسته‌ای نظر کارشناسی کمیته‌ها و حضور بانوان، جوانان و اقوام را آن‌گونه که که وعده داده‌بودم به نتیجه برسانم، شرمنده‌ام…».

آن طور که برداشت می‌شود، ظریف از رفتار و تصمیمات برخی افراد درون دولت و چیدمان کابینه رضایت ندارد؛ به ویژه آنکه تعدادی از وزرای پیشنهادی همان‌هایی هستند که در دولت سید ابراهیم رئیسی هم حضور دارند و همین موضوع باعث شد علاوه بر ظریف بسیاری از اصلاح‌طلبان هم نقدهایی را نسبت به انتخاب وزرای پیشنهادی مطرح کنند.

محمدجواد ظریف در پایان متن استعفایش گفته است که ادامه مسیر برایم در دانشگاه رقم خورده است.

بر کسی پوشیده نیست که حمایت محمدجواد ظریف از مسعود پزشکیان یکی از مهم‌ترین دلایل جذب رای‌های تحریمی بود. ظریف در ایام انتخابات هر آنچه در دست داشت، در اختیار پزشکیان قرار داد تا هم کشور در مسیر بهتری نسبت به گذشته قرار بگیرد و هم جلوی پیش روی تندروها گرفته شود. برخی در ایام انتخابات می‌گفتند که ظریف نقش چهره‌ای رئیس‌جمهورساز را ایفا می‌کند، زیرا او هم به صفت شخصی دارای سرمایه اجتماعی بالایی بود و هم آنکه سابقه کاری‌اش نزد مردم به عنوان یک نیروی متخصص مقبول بود. پزشکیان در نهایت توانست رأی بیاورد و به محض پیروزی در انتخابات، ظریف را به عنوان رئیس شورای راهبری برای انتخاب وزرای پیشنهادی تعیین و پس از برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف هم او را به عنوان معاون راهبردی دولت برگزید.

حالا ظریف به دلیل برخی تحولات داخل دولت و کنش برخی افراد و همچنین نقدهایی که خود به انتخاب برخی از وزرای پیشنهادی دارد، استعفا داده است؛ همان نقدهایی که اصلاح‌طلبان هم ابراز می‌کنند. نقدهایی که دلسوزانه به نظر می‌رسد.

از جمیع این نکات چنین بر می‌آید که ظریف هیچ عداوتی با دولت پزشکیان ندارد و همان‌طور که بعدتر ظریف نوشت: «پیام دیشب به‌معنای پشیمانی و یا ناامیدی از دکتر پزشکیان عزیز نیست؛ بلکه به معنای تردید در مفید بودن در معاونت راهبردی است». متن پیام‌های ظریف نشان می‌دهد او همچنان دغدغه‌مند آینده دولت چهاردهم است؛ دولتی که در برپایی‌اش خودش سهم ویژه‌ای داشته؛ بنابراین به نظر می‌رسد حفظ او در دولت یکی از مهم‌ترین ضرورت‌هایی مسعود پزشکیان باشد به دو دلیل مهم: نخست آنکه در نبود ظریف حتما بخش قابل توجهی از سرمایه اجتماعی دولت فرومی‌ریزد و امیدواران به دولت پزشکیان ناامید می‌شوند؛ به ویژه با ترکیب کابینه پیشنهادی کنونی. از طرفی پزشکیان علاوه بر آن‌هایی که رأی دادند باید دل آن بخشی از جامعه را هم به دست آورد که رأی ندادند؛ همان‌طور که خودش نیز در مناظره‌های انتخاباتی بیان کرده بود. با این شرایط او نه‌تن‌ها نمی‌تواند صدای ناراضیان و تحریمی‌ها باشد بلکه همان سرمایه اجتماعی‌ای که پای صندق آمدند را هم از دست می‌دهد. حتما حضور ظریف می‌تواند دولت را از این جهت تقویت کند.

دومین مسئله آن است که حضور ظریف جلوی پیش‌روی تندروها در دولت و تحمیل خواسته‌هایشان بر بدنه دولت را می‌گیرد. ظریف نشان داده است اهل تسامح نیست و بر سر اصول کلی ترسیمی می‌ایستد. اکنون اصولگرایان به شدت چشم دوخته‌اند تا دولت پزشکیان را به تسخیر خود درآوردند؛ همان‌طور که گفته می‌شود در لیست وزرای پیشنهادی هم سهم خود را دریافت کرده‌اند. نبود ظریف بزرگ‌ترین موهبت به آن‌ها به ویژه رادیکال‌هایشان است تا به تدریج بر دولت پزشکیان که ماحصل رأی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان سوار شوند. پزشکیان در این شرایط می‌تواند با برگرداندن ظریف به دولت جلوی هرگونه مخاطرات اینچنینی آینده را بگیرد.

source

توسط petese.ir