این روزها به واسطه مسئله تروفی و اچویمنتهای پلتفرمها، بیشتر خودمون رو به چالش میکشیم و دوست داریم که بهترین جایزه بازی رو به دست بیاریم. از طرفی بازیها هم برای اینکه بیشتر مخاطب رو غرق در دنیای خودشون کنن و ارزش تکرار رو بالا ببرن، مسئله 100% کردن تمام فعالیتها رو توی بازیهاشون قرار دادن. همین موضوع بهانهای شد تا توی تیم ویجیاتو این هفته این سوال رو از تیم تحریریه بپرسیم. شما هم یادتون نره که نظرتون رو با ما به اشتراک بذارید!
متاسفانه از بدیهای کمالگرایی اینه که نمیتونی جلوی خودت رو بگیری که بازیها رو صد در صد نکنی. واسه همین برای یه مدت این کار رو میکردم. اما از یه جایی به بعد دیدم که چقدر اینطوری دارم وقتی که میتونستم پای یه بازی دیگه بذارم رو سر صد در صد کردن فقط یه بازی گذاشتم. با اینکه این کار باعث میشه که چیزای جدیدی از اون بازی کشف کنی اما در مجموع و اگه منطقی بهش نگاه کنی ارزشش رو نداره. تهش برای بازیای که خیلی آدم دوستش داره باید این کار رو بکنه.
من برای اینکه دیگه این اشتباه رو نکنم به محض اینکه تمومش میکنم پاکش میکنم که وسوسه صد در صد کردنش سراغم نیاد
مریم خواجوی
قبلا خیلی وسواس اینو داشتم که تمام بازیهایی که تجربه میکنم رو صد در صد کنم و نتیجش این بود که در طول سال خیلی عناوین کمی رو بازی میکردم. تلاش زیادی کردم تا این وسواس رو بذارم کنار اما الان اینطوری شده که بازیهایی که خیلی دوستشون دارم یا حداقل به دست آوردن تروفی پلتینیوم یا اچیومنت بزرگش راحت باشه (حتی اگر بازی خوبی هم نباشه) رو کامل 100% میکنم. کلا وضعیت عجیبیه.
علیرضا طالقانی
تا سه چهار سال پیش من اصلا عادت نداشتم بازیها رو صد درصد کنم. اما بازیهای فرام سافتور و اول از همه «سکیرو» انگار یک آتشی در من شعلهور کردن که هنوز هم خاموش نشده. بعد از اون هر سه نسخه دارک سولز رو صد درصد کردم. هیدیس رو صد درصد کردم. کلی بازی هم بودن که تا مرز کامل کردن پاشون نشستم اما به دلایل مختلف نشد که کامل کنم.
در کل بعضی بازیها ارزش این رو دارن که ساعتها پاشون باشی و کاملشون کنی، اما در عین حال وقت زیادی که میگیرن باعث میشه بازیهای کمتری تجربه کنی که بزرگترین نکته منفی چنین عادتیه.
مجتی مجمودی
نه راستش، مگر اینکه بازی جایزه خیلی خوبی پشت ۱۰۰٪ شدنش گذاشته باشه یا پروسه ۱۰۰٪ شدنش خیلی سخت و عجیب نباشه. من معمولا تا جایی که محتوای بازی برام جذاب باشه حسابی پاش وقت میذارم و خوب دنیاش رو میگردم، ولی دلیلی نمیبینم که پای بخشهایی از بازی که هیچ جوره برام سرگرمکننده نیستن بشینم که صرفا یه اچیومنت ۱۰۰ درصد بگیرم.
دوتا بازی رو یادم میاد ۱۰۰٪ کرده باشم. یکی Saints Row 4 هست و یکی Batman Arkham Knight. سینتس رو یادمه برای ۱۰۰٪ کردنش لازم نبود کار عجیب و غریبی بکنی و محتوای جانبیش هم طوری ساختاردهی شده بودن که چندان حس نکنی داری کار اضافه و بیخودی میکنی. بتمن هم همینطور، تازه با این نکته مثبت اضافی که پایان کامل بازی هم میتونستی ببینی.
رایان زجاجی
راستش هیچوقت حوصله نداشتم که یه بازی رو صد در صد کنم. بیشترم به خاطر حضور کالکتیبلاس که به نظرم واقعا جمع کردنشون وقت کشی بی فایدس! با این وجود چند وقتیه که شروع کردم که بازیهای سولز رو پلت کنم که این پروژه چند روز پیش با بلادبورن استارت خورد. یه سری بازیها هم مثل اسپایدرمن یا آستروپلی روم بودن که تجربشون واقعا بهم خوش گذشت و به خاطر همین پلتشون کردم.
محمدرضا نوروزی
والا معمولا نه. شاید قبلاً اینطوری بود که همه بازیها رو تموم میکردم تا ببینم داستانش چطوری تموم میشه، ولی الان دیگه بازیها حس اون موقع رو ندارن. نمیدونم چی عوض شده، ولی انگار که دیگه این بازیها مثل سابق نمیتونن منو درگیر داستان کنن و صرفا بعد از یه تایمی از بازی خسته میشم. البته بازیهایی هم هستن مثل بالدورز گیت که به قدری داستان خوب و مهیجی دارن که اصن نمیتونم بیخیالش بشم، ولی اکثر بازیهای دیگه تا قبل از اینکه داستانشون تموم شه، گیمپلیشون خستهکننده میشه. نمیدونم شاید فقط من اینطوری فکر میکنن.
امیرحسین وفاراد
بیشتر بخوانید:
- تیم ویجیاتو: خندهدارترین لحظاتی که توی بازیها داشتیم!
- تیم ویجیاتو: بازیهای داستانی که بیشترین زمان رو براشون گذاشتیم!
source