انشا درباره هوای گرم : نوشتن انشا در پایه های ابتدایی و حتی دوره اول راهنمایی ضروری است. پس باید موضوع خاص و زیبا و سرگرم کننده باشد. در ادامه همراه حرف تازه باشید.

7 انشا درباره هوای گرم مناسب پایه دوم تا ششم با مقدمه و نتیجه گیری

۷ انشا درباره هوای گرم مناسب پایه دوم تا ششم با مقدمه و نتیجه گیری

انشا اول :

مقدمه : گرما، عنصری زندگی‌بخش

بدنه : گرما، عنصری از طبیعت است که زندگی را در سیاره زمین ممکن می‌سازد. گرما باعث می‌شود که آب‌ها تبخیر شوند و باران ببارد، گیاهان رشد کنند و حیوانات زنده بمانند. گرما همچنین باعث می‌شود که انسان‌ها احساس راحتی کنند و بتوانند کارهای خود را انجام دهند. گرما می‌تواند به دو صورت وجود داشته باشد: گرمای طبیعی و گرمای مصنوعی. گرمای طبیعی از خورشید می‌آید و گرمای مصنوعی توسط انسان‌ها تولید می‌شود. گرمای خورشید باعث می‌شود که زمین گرم شود و زندگی در آن ممکن شود. گرمای مصنوعی نیز کاربردهای مختلفی دارد، از جمله گرمایش خانه‌ها، تولید برق و پخت و پز. گرما می‌تواند مفید و مضر باشد. گرمای مفید باعث رشد گیاهان و تولید غذا می‌شود. گرمای مضر نیز می‌تواند باعث گرمازدگی، آتش‌سوزی و تغییرات آب و هوایی شود. در پایان باید گفت که گرما عنصری مهم در طبیعت و زندگی انسان‌ها است. انسان‌ها باید از گرما به طور مسئولانه استفاده کنند تا از گرمایش زمین و سایر اثرات مضر گرما جلوگیری کنند.

نتیجه : گرما، عنصری زندگی‌بخش است که باید از آن به درستی استفاده کرد.

انشا دوم :

مقدمه : تابستان، فصل گرمِ بودن در کنار هم، فصل گشت و گذار در طبیعت بکر و زیبای الهی، فصل کار و تلاش مضاعف برای داشتن روزهایی روشن. اینک بهار کوله بارش را جمع کرده و قصد سفر دارد.

بدنه : فرزندانِ شکوفه اش را در دل خود پرورانده و هم اکنون، میوه هایی شده اند در آغوش درختان. بهار رفت و سبدهایی از میوه بر در خانه تابستان به یادگار گذاشت. تابستان اما، فارغ از دل مشغلگی های روزانه، در دنیای خودش سیر میکند! هم بازی خورشید می شود و جان می گیرد با هر تابش سوزناک او! سبد میوه همچنان در دستان تابستان خودنمایی می کند؛ انگور، برگ هایش را گسترانده و میوه های دانه دانه طراحی شده اش را به نمایش میگذارد. هلو، از خجالت گونه هایش سرخیده. زردآلو از فرط شوخ طبعی، لب هایش به خنده باز شده است. آلبالو و گیلاس هم شده اند گوشواره های درخت که هراز گاهی میهمان وعده صبحانه و نهار گنجشک ها می شوند! در دل هندوانه غوغایی به پاست؛ منتظر است دست بر دلش بگذارند و به شرط چاقو، شیرینی اش را بچشند. سبد تابستان پر است از میوه های رنگارنگ. تابستان، دست و دلباز است. همه را بی هیچ چشم داشتی به زمینیان می بخشد. بخشش و بزرگی را از خالقش آموخته است! چه سری در وجود تابستان نهفته است که این چنین گشت و گذار در دل او لذت بخش است؛ کوه ها کلاه برفی را که خورشید از سرشان برداشته، روانه رود میکنند و ماهی ها در دامنش آرام می گیرند؛ گله گوسفندان هم، هم مسیر رودخانه زلال می شوند و جان تشنه را لحظه ای با نوشیدنش، سیراب می کنند. تابستان، زیبا و سرشار از آرامش است چه برای بشر و چه غیر آن. آب بازی کودکان، رقص پرنده ها در آسمان آبی و از این شاخه به آن شاخه کردنشان بر روی درخت، سفرهای تابستانی و … همگی از نعمت وجود تابستان است؛ چه بسا وجود آن برای آنهایی که در تعطیلات و دور از امتحانات به سر میبرند، لذت بخش تر باشد!

نتیجه گیری : خالق تابستان را قدر بدانیم؛ تابستان همچون دیگر هدایای او عزیز و دلرباست.

انشا سوم :

مقدمه : انشا اول تابستان یکی از چهار فصل خداوند است که به برکت و سرسبزی و گرمای زیادش در بین فصل های دیگر شناخته شده است و من تابستان را خیلی دوست دارم.

بدنه : تابستان را دوست دارم به خاطر اینکه همه جای زمین را سبزه پوشانده، میوه های رنگارنگ روی درخت ها به ما چشمک می زنند، روزهای آن آنقدر طولانی است که می توانیم به همه کارهایمان برسیم و شب هایش معمولا دورهمی های شادی با دوستان خانوادگی مان داریم. تابستان فصل تعطیلات است، فصل دوچرخه سواری، فصل مسافرت به شهرهای خنک تر ایران و من به خاطر همین عاشق این فصل زیبا هستم. اگرچه بعضی اوقات به خاطر گرمای بیش از حد، هوس زمستان و برف و باران می کنم و این گرما ما را در خانه زندانی می کند اما به خاطر خنکی کولر این گرما خیلی زود از یادمان می رود و به خوبی می دانم همین گرما است که باعث می شود دانه های درختان به میوه تبدیل بشوند و آماده چیدن شوند. من و خانواده ام بسیاری از شب های تابستان بخصوص آخر هفته ها به پارک نزدیک خانه مان می رویم، دور هم می نشینیم، بازی می کنیم، شام می خوریم و از هوای خنک شب های تابستان لذت می بریم. هر ماه تابستان را هم چند روز در خانه پدربزرگ می گذرانیم که باغ میوه سرسبز دارد. گشتن و بازی کردن در آن جا، کمک به برداشت محصول و انگور چینی و خوابیدن در پشت بام هنگام شب ها خیلی خیلی خوش می گذرد.ی تابستان با این که خیلی خوب است اما همیشه بعد از مدتی که می گذرد دلم برای مدرسه، معلم و دوستانم تنگ می شود و دوست دارم زودتر تابستان تمام شود و دوباره به مدرسه بروم. مادرم همیشه می گوید من در بهار زندگی ام هستم و وقتی به سن و سال او برسم وارد تابستان زندگی ام خواهم شد. به قول مادرم آدم ها در تابستان زندگی پخته می شوند و تجربه های زیادی به دست می آورند. انشای دوم تابستان چه دیر می آمد و چه با شتاب می گذشت و چقدر خاطره برای ما می ساخت، قبل از دبستان که برای من تابستان و زمستان و بهارش چندان تفاوتی نداشت و چهار فصل خداوند را تنها در اضافه و کم شدن حجم لباس هایم درک می کردم و بس! به دبستان که رفتم تابستان پادشاه فصل هایم شد، همان که برای رسیدنش از اول مهر لحظه شماری می کردم و ۳۶۵ روز سال را می شمردم، همان که سخت می آمد و قبل از آمدنش باید هفت خوان رستم را رد می شدم، هفت خوانی به تلخی امتحانات پایان سال! توصیف طعم روز آخر مدرسه و آغاز تعطیلات تابستان غیرممکن است اگرچه همه ما مزه آن را زیر زبان خود احساس کرده ایم! سه ماه بدون درس و مشق، سه ماه تا دیروقت بیدار ماندن، صبح زود بیدار نشدن، سه ماه تفریح، بازی های کودکانه عصرگاهی، مسافرت و … اما چه زود می گذشت این سه ماهی که یک سال منتظرش بودم، در یک چشم به هم زدن همه روزهایش خاطره می شد و می رسید آن روزهایی که از فکر کردن به آن هم تنم می لرزید! همان روزهای آخر تابستان … همان روزهایی که شمارش هایم دوباره شروع می شد و بوی ماه مهر تمام اعصاب بویایی ام را دچار اشکال می کرد.

نتیجه : تنها دلخوشی آن روزها خریدن لباس های نو بود، دفتر نو و دیدن دوستانم در لباس فرم مدرسه، اولین روز مدرسه همیشه با ذوق و شوق بود، بیشتر در حد معارفه و خوش و بش هایی معمولی اما چه زود درس و مشق و ساعت ۹ شب خوابیدن جای آن همه شادی تابستانی را می گرفت و من دوباره شمارشگر سالیانه ام را با عدد ۳۶۵ تنظیم می کردم و روز از نو …

انشا چهارم :

مقدمه : تابستان خیلی گرم است و من گرمای تابستان را اصلا دوست ندارم. شاید خیلی از دوستانم این فصل را دوست داشته باشند اما تحمل گرمای این فصل برای من سخت است. این انشا در مورد تابستان است.

بدنه : فصل تابسان برای ما کلاس چهارمی‌ها، بسیار شیرین است. ما در این فصل نیازی به مدرسه رفتن نداریم و تا سه ماه در تعطیلات هستیم. می‌توانیم از بیکاری و تفریحات مختلف لذت ببریم، می‌توانیم به مسافرت برویم یا اینکه در کلاس‌های آموزشی شرکت کنیم. همه این‌ها باعث شده‌اند که فصل تابستان، فصل محبوب کودکان باشد.اما من با بقیه دوستانم فرق دارم. من اصلا فصل تابستان را دوست ندارم. گرمای فصل تابستان زیاد است. گرمای این فصل باعث می‌شود که حالم بد شود و نتوانم از این فصل لذت ببرم. درست است که من کلی اوقات فراغت دارم و می‌توانم تفریح کنم، اما تفریح در هوای گرم چه فایده‌ای دارد؟ هوای گرم تابستان اصلا دوست‌داشتنی نیست.به نظر من برای نظر دادن درباره هر چیزی، هم باید درباره چیزهای خوبش صحبت کرد و هم درباره چیزهای بد. تابستان خوبی‌های زیادی دارد. اگر امکاناتش را داشته باشید، تابستان بسیار خوب و مفرح است. اما این فصل هزارتا چیز بد هم دارد که باعث می‌شود بسیار اذیتمان کند. به نظر بنده، به‌جای تابستان، می‌توان فصل بهار را به عنوان بهترین فصل انتخاب کرد.

نتیجه‌گیری: در این انشا در مورد تابستان من سعی کردم درباره بدی‌های تابستان برای شما بگویم. همانطور که این فصل فواید خودش را دارد، دارای بدی‌هایی نیز هست. گرمای زیادی از حد تابستان بدترین چیز آن است و درست به همین دلیل، فصل تابستان، فصل موردعلاقه من نیست. من ترجیح می‌دهم فصلی را انتخاب کنم که هوا در آن خنک‌تر باشد و آدم بتواند با راحتی بیشتر به تفریح کردن بپردازد. مرسی از اینکه این انشا در مورد تابستان که من نوشته‌‍ام را خواندید.

انشا درباره هوای گرم

انشا پنجم :

مقدمه : این آخرین انشا در مورد تابستان است و شما باید پس از آن موضوع خود را برای انشا در مورد تابستان انتخاب کرده باشید.

بدنه : من امسال تابستان همه‌اش خدا خدا می‌کردم که تابستان زودتر تمام شود! اگر از من می‌پرسید چرا، الان دلیلش را برای شما خواهم گفت. تابستان امسال خیلی اذیت‌کننده بود و من اصلا حال و حوصله این همه سختی را نداشتم!گرمای امسال تابستان کشنده بود! این تابستان آنقدر گرم بود که اگر تخم مرغ را در خیابان می‌گذاشتیم، می‌پخت و اصلا سرخ می‌شد! حتی شاید هم می‌سوخت. خودتان فکرش را کنید، با این اوضاع چه بلایی سر ما آدم‌ها می‌آمد؟ جایی که ما زندگی می‌کنیم هوا خیلی گرم‌تر است و به همین دلیل، تابستان واقعا عذاب‌آور است.ما کل تابستان را در خانه بودیم و هیچ جایی نرفتیم. در خانه ماندیم تا سلامت خودمان را حفظ کنیم! اگر بیرون می‌رفتیم گرمازده می‌شدیم و کارمان به بیمارستان می‌رسید. در خانه ماندن و زیر کولر خوابیدن خیلی بهتر از پختن زیر آفتاب سوزناک تابستان است. تابستان اصلا دوست داشتنی نیست و همه دروغ می‌گویند که منتظر این فصل هستند.هیچکس از گرمای تابستان خوشش نمی‌آید، همه در این فصل کلافه و بی‌اعصاب هستند. گرمای هوا کاری کرده است که همه آماده دعوا و درگیری باشند!

نتیجه : با این چیزها، حالا خودتان بگویید؛ اگر شما جای من بودید، برای تمام شدن تابستان لحظه‌شماری نمی‌کردید؟ قطعا همه مثل من بودید! امیدوارم که از این انشا در مورد تابستان خوشتان آمده باشد.

انشا ششم :

مقدمه : تابستان فصل گرما و آفتاب است این فصل معمولاً از ماه تیر تا شهریور ادامه دارد.

بدنه: تابستان فصلی پر از شادی و نشاط است. در این فصل می‌توان از تفریحات زیادی مانند شنا، آب‌تنی، آفتاب گرفتن، مسافرت، گردش، و بازی‌های تابستانی لذت برد.
من تابستان را خیلی دوست دارم به نظر من این فصل بهترین فصل سال است در تابستان می‌توانم تمام کارهایی را که در فصل‌های دیگر سال فرصت انجام آن‌ها را ندارم، انجام دهم. مثلا من خاطرات زیادی از تابستان دارم، اما یکی از خاطرات مورد علاقه‌ام مربوط به زمانی است که من ۱۵ ساله بودم. در آن سال تابستان خیلی گرم بود و هوا خیلی آفتابی بود. من و خانواده‌ام تصمیم گرفتیم که به شمال کشور سفر کنیم.ما به یک ویلای کوچک در کنار دریا رفتیم. آن‌جا خیلی زیبا بود ما در دریا شنا کردیم، آفتاب گرفتیم، و در جنگل قدم زدیم.آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی من بود. من با خانواده‌ام در شمال کشور خوش گذراندیم و خیلی لذت بردیم.

نتیجه: تابستان فصلی زیبا و پر از شادی است. این فصل فرصتی برای لذت بردن از طبیعت و سپری کردن وقت با خانواده و دوستان است.

انشا هفتم :

مقدمه : تابستان فصلی است که من بیشتر از همه دوست دارم. در این فصل، مدرسه تعطیل می‌شود و من فرصت بیشتری برای تفریح و استراحت دارم.

بدنه:من تابستان امسال را به خوبی گذراندم. با خانواده و دوستانم به مسافرت رفتم، در دریا شنا کردم، در پارک بازی کردم و ورزش کردم.یکی از خاطرات خوب تابستان امسال، سفرم به شمال کشور بود. ما به یک روستای کوچک در کنار دریا رفتیم. آنجا هوا خیلی گرم بود و من می‌توانستم هر روز در دریا شنا کنم.من همچنین تابستان امسال در یک کلاس شنا شرکت کردم. در این کلاس یاد گرفتم که چگونه به درستی شنا کنم. من خیلی از این کلاس لذت بردم و حالا می‌توانم در دریا شنا کنم.در کنار تفریح و استراحت، من تابستان امسال به مطالعه و یادگیری هم پرداختم. من کتاب‌های زیادی خواندم و در دوره‌های آموزشی آنلاین شرکت کردم.من تابستان امسال را به خوبی گذراندم و از آن لذت بردم. من امیدوارم که تابستان سال آینده هم به همین خوبی باشد.

نتیجه: تابستان فصلی است که می‌توان از آن برای لذت بردن از زندگی و یادگیری استفاده کرد. من تابستان امسال را به خوبی گذراندم و از آن خاطرات زیادی به یاد دارم.

 

source

توسط petese.ir