به گزارش سلام نو، اگر دلایل این کار را برای مردم توضیح دهند، حتماً مردم متوجه و قانع میشوند، ولی حالا اگر هم بخواهیم بنزین را کماکان مجانی در اختیار مردم بگذاریم، چرا فقط به دارندگان اتومبیل آن هم نه بهطور مساوی بلکه به صورت ناعادلانه (هر کس بیشتر مصرف کند بیشتر از رانت سوبسید برخوردار میشود) حداقل اجازه بدهیم بنزین مجانی بین همه ملت به صورت مساوی و عادلانه توزیع شود، مثلاً به هر ایرانی ماهیانه ۳۰ لیتر بنزین مجانی به جای یارانه نقدی داده شود.
طبق آمارهای اعلامی در حال حاضر حدود ۱۳۰ میلیون لیتر بنزین روزانه در کشور مصرف میشود و برای هر لیتر آن حدود ۶۵ سنت یعنی حدود ۴۰ هزار تومان یارانه از بیتالمال یعنی از جیب مردم پرداخت میشود.
علیاصغر سمیعی، رئیس هیئت مؤسس کانون صرافان، در هممیهن نوشت: چند هفتهای میشود که آقای پزشکیان و کابینهاش کار خود را آغاز کردند، اقتصاد به هم ریخته و رانتی شده، و قیمتهای غیرواقعی و دستوری و متنوع به وجود آمده؛ از جمله مهمترین آنها قیمت ارز و از آن هم حیاتیتر قیمت برای حاملهای انرژی از جمله قیمت برای بنزین است که طبق آمارهای اعلامی در حال حاضر حدود ۱۳۰ میلیون لیتر بنزین روزانه در کشور مصرف میشود و برای هر لیتر آن حدود ۶۵ سنت یعنی حدود ۴۰ هزار تومان یارانه از بیتالمال یعنی از جیب مردم پرداخت میشود که البته کسانی که از داشتن اتومبیل محروم هستند، از این سوبسید و یارانه هم بهرهای ندارند، ممکن است گفته شود که اگر این یارانه برای بنزین پرداخت نشود و بنزین بخواهد به قیمت واقعی عرضه شود مردم ناراحت میشوند و احتمالا دست به اعتراض میزنند.
اگر دلایل این کار را برای مردم توضیح دهند، حتماً مردم متوجه و قانع میشوند، ولی حالا اگر هم بخواهیم بنزین را کماکان مجانی در اختیار مردم بگذاریم، چرا فقط به دارندگان اتومبیل آن هم نه بهطور مساوی بلکه به صورت ناعادلانه (هر کس بیشتر مصرف کند بیشتر از رانت سوبسید برخوردار میشود) حداقل اجازه بدهیم بنزین مجانی بین همه ملت به صورت مساوی و عادلانه توزیع شود، مثلاً به هر ایرانی ماهیانه ۳۰ لیتر بنزین مجانی به جای یارانه نقدی داده شود.
میشود بنزین را به شماره کارت ملی هر کسی واریز کرد، مواهبی که اینگونه توزیع مجانی بنزین دارد اینکه اولاً بعد از گران شدن بنزین دیگر کسی نگران نمیشود، چون هر مقدار که قیمت بنزین بالا برود، قیمت سهمیه او هم افزایش مییابد و شاید حتی برای آنهایی که مقدار مصرفشان کمتر از مقدار بنزین دریافتیشان باشد و مازاد آن را بخواهند بفروشند بالا رفتن بنزین و واقعی شدن قیمت آن امر شادیبرانگیزی هم باشد، در این صورت روزانه حدود ۹۰ میلیون لیتر بنزین مجانی به جای یارانه نقدی به مردم داده میشود و مازاد آن یعنی حدود ۴۰ میلیون لیتر بنزین در اختیار دولت باقی میماند، که احتمالاً با واقعی شدن قیمت بنزین و اصلاح الگوی مصرف و صرف نکردن قاچاق، دیگر نیاز به آن ۴۰ میلیون لیتر هم نخواهد بود.
دولت میتواند آن مقدار را صادر کند یا وارد نکند و در هر دو صورت از فشار بر بودجه کشور و نرخ تورم کاسته میشود، البته دولت میتواند در مواقعی با تزریق مقداری از آن از نوسانات در بازار بنزین جلوگیری کند، از سوی دیگر پمپبنزینها با درج قیمت روزانه برای خرید و فروش بنزین، اقدام به خرید و فروش بنزین از داخل کارتهای مردم نموده یا با تحویل فیزیکی به فروش بنزین بپردازند، حتی بانکها و صرافیها هم میتوانند با درج قیمت اقدام به خرید و فروش بنزین داخل کارت مردم بنمایند و بنزین میتواند بهعنوان یک کالای سرمایهای مورد خرید و فروش قرار بگیرد.
در ضمن نرخ برابری بنزین با ارزها یا با سکه یا با حاملهای دیگر انرژی به طور منظم از سوی بانک مرکزی اعلام شود، بانک مرکزی میتواند به بانکها اجازه دهد همانگونه که حسابهای ارزی برای مردم باز میکنند حسابهای بنزینی هم به صورت جاری و پسانداز برای مردم افتتاح نمایند، مردم هم میتوانند بدون اینکه نگران باشند که از ارزش اموالشان کاسته شود حساب بنزینی افتتاح کرده و سرمایههای خود را به صورت بنزین در حسابشان پسانداز کنند، حتی بانکها میتوانند سود مختصری هم به این حسابهای بنزینی بدهند و آن را به صورت وام در اختیار صاحبان صنایع یا تجار قرار دهند، حتی بورسبازانی که معمولاً با خرید و فروش ارز و طلا به بورس بازی میپردازند، (در حال حاضر برآورد میشود بیش از بیست میلیارد دلار ارز خارجی به طور نقدی توسط مردم نگهداری میشود) میتوانند از این به بعد با بنزین، بورسبازی کنند، یعنی بنزین را خریداری کنند در کارتشان یا در حساب بنزینی خود در بانکها قرار دهند، و با خرید و فروش آن از این طریق هم بورسبازی کنند و هم وجدانی آسوده داشته باشند، و هم از خطرات نگاه داشتن ارز و طلا، مانند آتشسوزی یا گم شدن یا دزدیده شدن یا مصادره شدن ایمن باشند، موهبت دیگری که واقعی شدن نرخ بنزین برای مردم دارد همانا کم شدن مصرف آن به خاطر تغییر الگوی مصرف خواهد بود که باعث میشود هوای شهرها کمتر آلوده شود و همچنین مسلماً با کم شدن سفرهای زمینی با اتومبیل، از تعداد تصادفات جادهای کم میشود و همچنین از ترافیک در شهرها که موجب تلف شدن وقت مردم و خرد شدن اعصاب آنها خواهد بود کاسته خواهد شد، و از این طریق انواع بیماریها کم میشود و از بار سیستم بهداشت و درمان هم قدری کاسته میشود.
source