انیمه‌ همیشه پایانی خوش ندارد و بعضی مواقع بهترین پایان‌ها در عین حال تاریک‌ترین آنهاست. پایان‌ها می‌توانند تلخ و شیرین یا غمناک باشند، اما با توجه به داستان و نحوه قصه‌گویی‌شان می‌توانند راضی‌کننده نیز باشند. در اینجا دقیقا راجع به انیمه‌هایی صحبت می‌کنیم که پایانی تاریک دارند، پایان‌هایی که خیلی شادی‌آور یا دل‌گرم کننده نیستند اما با این حال مخاطب را راضی کرده و گاها به آنها درس نیز می‌دهند.

با اینکه پایان‌های تاریک عمیقا ناراحت‌‌کننده هستند، اما طرفداران انیمه‌ دلیل‌های فراوانی برای دنبال کردن این آثار دارند. پایان‌ها به شکل غیر قابل انکاری تلخ هستند اما این داستان‌ها و روایات است که این عناوین را ارزشمند و به یاد‌ماندنی می‌کنند. انیمه‌های کلاسیک زیر با اینکه پایانی غم‌افزا دارند اما همچنان دیدنشان توصیه می‌شود.

اخطار: فهرست زیر شامل اسپویل می‌باشد، لذا اگر این عناوین را تماشا نکرده‌اید، از خواندن مطلب زیر اکیداً پرهیز کنید.

10. Princess Mononoke

اینکه شخصیت‌ها از اشتباهات خود درس می‌گیرند یا خیر بدون جواب باقی می‌ماند

انیمه‌
سال انتشار ۱۹۹۷
مدت زمان فیلم ۲ ساعت و ۱۴ دقیقه
نمره IMDB 8.3

اگر همه عوامل داستان و هزینه‌هایی را که پرداخت شده در نظر بگیریم، انیمه Princess Mononoke (شاهزاده مونونوکه) پایانی خوش بینانه را داشته است. اما هشداری وجود دارد و آن این است که هیچ تضمینی نیست که صلح و آرامش به دست آمده در طولانی مدت از بین نرود. روح شناخته‌شده جنگل و مادرخوانده سَن یعنی مورو مرده‌اند و Iron Town و جنگل نیز ویران شده‌اند. از طرفی طلسم آشیتاکا از بین رفته است و ساکنان Iron Town نیز نجات پیدا کرده‌اند. شخصیت ابوشی نیز مصمم شده که با همسازی و زندگی با طبیعت ادامه دهد. جنگل هم کم‌کم و با ظهور مجدد «کوداما» تصمیم به ادامه حیات می‌گیرد.

با تمام این‌ها، فیلم پایانی باز دارد و هیچ تضمینی نیست که خانم ابوشی و ساکنان Iron Town به همسازی با طبیعت پایبند بمانند. احتمال زیادی وجود دارد که مردم Iron Town به روش‌های قدیمی خود یعنی طمع و بهره‌برداری از منابع طبیعی برگردند و در نتیجه چرخه خشونت و انتقام را که در وهله اول این درگیری‌ها را ایجاد کرد، دوباره آغاز کنند.

9. Code Geass

«لولوش» خودش را از بین ‌برده تا دنیا را نجات بدهد

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۰۶
تعداد قسمت ۵۰ (همراه با چهار فیلم)
نمره ‌IMDB 8.7

در انیمه‌ سریالی Code Geass، «لولوش» از حیله‌گری و قدرت‌های ماورایی خود به نام گیاس برای فریب‌ دادن جناج‌های مختلف سیاسی استفاده کرده تا بتواند قدرت امپراتوری بریتانیا را گرفته و ژاپن را از سلطه آنها خارج کند. نقشه لولوش این است که خودش را گناهکار و به عنوان یک ستمگر بی‌رحم جلوه دهد تا تمام دنیا علیه‌اش متحد شوند. اساسا لولوش در حال خلق یک ویلن و ایجاد یک بحران است تا تمام شخصیت‌ها و حزب‌ها را با هم یکی کند، چرا که آنها در حالت عادی به جنگ با یکدیگر می‌پرداختند.

نقشه لولوش در نهایت موفقیت‌آمیز است و داستان این انیمه‌ زمانی اوج می‌گیرد که لولوش ترور خودش را به شکلی دقیق برنامه‌ریزی می‌کند. لولوش جان خود و همینطور شهرت و اعتبارش را بخاطر منافع دنیا قربانی می‌کند. تلخی و تراژدی داستان Code Geass این است که تمام دنیا لولوش را به عنوان یک ظالم به یاد خواهند آورد و هیچکس واقعا نمی‌داند که او خودش را برای تبدیل دنیا به مکانی بهتر فدا کرده است.

یادداشت: گیاسِ لولوش براساس یک مفهوم از اسطوره‌شناسی‌ ایرلندی است که در انگلیسی امروزی geas یا geis نوشته شده و gesh خوانده می‌شود. geas در واقع یک تعهد ماورایی است که فرد باید به آن عمل کند و اگر آن را بشکند با عواقب خیلی‌ جدی‌ای رو به رو خواهد شد.

8. Cowboy Bebop

«اسپایک» مرگ احتمالیِ باشکوهی دارد

انیمه‌
سال انتشار ۱۹۹۸
تعداد قسمت ۲۶
نمره IMDB 8.9

حتی قبل از رسیدن به چند قسمت اخر، Cowboy Bebop به روایت تاریک و تلخ خود می‌رسد، درست قبل از اینکه درگیری اخر اسپایک با Vicious و تشکیلات Red Dragon Syndicate شکل بگیرد. شخصیت‌های پر‌رنگ و بامزه‌ای مانند «اِد» و «این» گروه Bebop را ترک می‌کنند تا فضا برای قسمت‌های آخر آماده شود. اسپایک با جت و فی خداحافظی کرده و عازم راه می‌شود تا دست تنها به مواجهه با تمام اعضای گروه Red Dragon Syndicate بپردازد. آن هم زمانی که می‌داند احتمال کشته شدنش در این هنگام بسیار زیاد است. با این حال اسپایک بالاخره موفق به کشتن Vicious می‌شود و ما شاهد اسپایکی زخمی هستیم که انگشت خودش را مانند تفنگ به سمت دوربین نشانه گرفته و می‌گوید «بنگ» و بلافاصله از حال می‌رود و سریال در همین ‌جا به پایان می‌رسد.

اگرچه پایان غیر‌منتظره Cowboy Bebop سرنوشت اسپایک را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد اما نحوه‌ای که صحنه به تصویر در می‌آید امید را برای زنده ماندن اسپایک کمتر می‌کند. حتی اگر او به وسیله زخم‌هایش کشته نشود، پایان همچنان و اساساً یک تراژدی محسوب می‌شود. اسپایک مجبور به فدا کردن همه چیز — از جمله روابطی که با بقیه اعضای گروه Bebop برقرار کرده بود — شد تا بتواند در نهایت Vicious و Red Dragon Syndicate را شکست بدهد.

7. Witchblade

ماسانه همه چیز را فدای دخترش می‌کند

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۰۶
تعداد قسمت ۲۶
نمره IMDB 7.0

یکی از چندین اقتباس از ناشر Image Comics انیمه‌ Witchblade است که در آن شاهد دارندگان شیء باستانی Witchblade که شکل سپری جادویی‌ را به خود می‌گیرد، هستیم. این عنوان با اینکه فضایی پسا-آخرالزمانی،اکشن و مهیج دارد، اما اساسا راجع به مادر بودن است. در این انیمه سریالی دارنده ویچ بلید، «ماسانه آهاما»، مادر تنهای دختری شش ساله به نام ریهوکوست.

تلاش‌های‌ پی در پی ماسانه زمانی به اوج خود می‌رسد که برای حفاظت از ریهوکو در مقابل ویچ بلید و یک ابرشرکتِ بدسگال خودش را فدا می‌کند. تلاشی که ماسانه در پی آن اسلحه‌های زنده و مهندسی‌شده دشمن را که در طول سریال جان او و دخترش را تهدید می‌کردند، نابود می‌کند. تراژدی مرگ این مادر فقط زمانی قابل تحمل‌تر می‌شود که ریهوکو در طول سریال زنده مانده و در نهایت یک خانواده جدید در بین دوستان ماسانه و یارانش پیدا می‌کند.

6. Puella Magi Madoka Magica

مدوکا دنیا را ترک می‌کند تا به تجسمی از امید تبدیل شود

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۱۱
تعداد قسمت ۱۲
نمره IMDB 8.2

با اینکه انیمه‌های سبک دخترانه و جادویی با لحظات تلخ و تاریک غریبه نیستند اما انیمه‌ Puella Magi Madoka Magica به نحوی تاریکی را در برمی‌گیرد که در آن دختران نوجوان برای جنگیدن با هیولاها داوطلب می‌شوند. در طول روایت سریال جنگیدن رو در رو با جادوگران به نظر تصمیم اشتباهی است، زیرا که شخصیت‌های سریال در هر خط زمانی و بارها و بارها با تکرار آن کشته می‌شوند.

تنها راه شکست دادن این جادوگران زن آرزو کردن مدوکاست که در آن یک تناقض زمانی به وجود می‌آید. این تناقض زمانی از به وجود آمدن این جادوگران در وهله اول جلوگیری می‌کند؛ طوری که انگار تا قبل از این وجود نداشته‌اند. متاسفانه در این پروسه او جسم خودش را فدا کرده و به روح الهه مانندِ امید و محافظ ارواح دختران جادویی تعالی پیدا می‌کند. با اینکه مدوکا به یکی از قدرت‌مند‌ترین شخصیت‌های انیمه تبدیل می‌شود، اما آرزویش وجود خودش را نیز تماماً از صفحه روزگار محو می‌کند و مرگ او برای هومورا بسیار ناخوشایند است. در نهایت هیچ‌کس جز هومورا و برادر کوچک مدوکا به یاد نخواهد آورد که او اصلا وجود داشته است که این پدیده تصویر کلی را غم‌انگیز‌تر نیز می‌کند.

5. JoJo’s Bizarre Adventure: Phantom Blood

پیروزی «دیو» ادامه داستان سریال را شکل می‌دهد.

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۱۲
تعداد قسمت ۲۶

«دیو برندو» در کنار ویلن بودن یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها در انیمه‌ Jojo’s Bizarre Adventure است و نقش دشمن را در بخش اول و سوم ایفا می‌کند. جالب توجه است که تاثیر دیو در بقیه داستان این فرنچایز باقی مانده و اهمیت دیو در ادامه سریال — چه به دلیل ایفای نقشی اصلی و چه به این خاطر که بسیاری از ویلن‌ها میراث او را یدک می‌کشند — به این دلیل است که که دیو در اخر Phantom Blood پیروز می‌شود.

اگرچه جاناتان در نقشه‌های دیو در Phantom Blood دخالت کرد، اما این پدیده موجب مرگ خودش شد. جاناتان بجای اینکه دیو را کاملا متوقت کند، فقط توانست که روند پیش رفتن نقشه‌اش را آهسته‌تر کند و بخاطر فداکاری‌اش، پیروزی دیو کم‌تر به چشم آمد. با این حال Phantom Blood پایانی غمناک دارد، مخصوصا به این دلیل که دیو همچنان و تا فصل پنجم انیمه‌ یعنی Stone Ocean در داستان تاثیر می‌گذارد.

4. Cyberpunk Edgerunners

این انیمه با توجه به سبکش، پایانی خوش ندارد

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۲۲
تعداد قسمت ۱۰
نمره IMDB 8.3

با توجه به یک قانون کلی، داستان‌های سایبرپانک تلخ و تاریک هستند و با اینکه از لحاظ زیباشناسی حرف‌های بسیار برای گفتن دارند، اما همچنان طبق موازین اخلاقی غم‌افزا هستند. Cyberpunk Edgerunners از این قاعده مستثنی نیست. جهان اصلی بازی رومیزی سایبرپانک و اقتباس بازی ویدیویی‌ آن یعنی Cyberpunk 2077 اساسا دنیایی تلخ دارد، در نتیجه انیمه‌ Cyberpunk Edgerunners از غمناک بودن آن نمی‌کاهد. زمانی که سرقت‌ها به خوبی پیش نمی‌روند، شخصیت‌های اصلی کشته می‌شوند، آن هم درست پیش از اینکه «آدام اسمشر» به تنهایی به نابود کردن بقیه بپردازد. لوسی و فالکو تنها کارکتر‌های اصلی هستند که زنده می‌مانند و با اینکه لوسی به آرزوی خود برای رفتن به ماه می‌رسد، اما در حقیقت ارزش هزینه‌هایی که در میان راه پرداخت کرده‌اند را نداشته است.

3. Basilisk

اثری نینجا‌طور از داستان رومئو و ژولیت که به پایان اجتناب‌‌ناپذیر خود می‌رسد

اخطار: در مطلب زیر در مورد خودکشی صحبت شده است

انیمه‌
سال انتشار ۲۰۰۵
تعداد قسمت ۲۴
نمره IMDB 7.8

تراژدی بنیادی در انیمه‌ Basilisk به واسطه جنجال تاریخی سیاست‌های ژاپنی به تصویر در می‌آید و قبیله‌های نینجای کوگا و ایگا توسط شوگان و دربار او فریب داده می‌شوند. برای تعیین جانشین شوگان، دربار دو قبیله را به جان یکدیگر انداخته تا از جانب دو جانشین احتمالی بجنگند، آن هم زمانی که در ابتدای سریال این دو قبیله آتش بس اعلام کرده بودند. این اتفاقات جانشینان این دو قبلیه یعنی «گنوسوکه» از کوگا و «اوبورو» از ایگا را در جایگاه رومئو و ژولیت قرار می‌دهد. در نتیجه این دو عاشق یکدیگر شده و گرفتار اختلافات و منازعه قبایل خود می‌شوند.

تمام اعضای شناخته‌شده هر دو قبیله تا انتهای انیمه Basilisk به روشی خشن و دلخراش می‌میرند و متاسفانه گنوسوکه و اوبورو تنها زمانی که خودکشی می‌کنند و پس از آن به یکدیگر می‌رسند. قانونا و در نهایت قبیله ایگا پیروز می‌شود زیرا که گنوسوکه قبل از مرگ غمناک خود آنها را برنده اعلام‌ می‌کند و در واقع دلیل این عمل گنوسوکه عشق و احترامش به اوبورو است.

2. Grave of the Fireflies

ترسیمی ثابت‌ قدم از روزهای آخر جنگ جهانی دوم

انیمه‌
سال انتشار ۱۹۸۸
مدت زمان فیلم ۱ ساعت و ۲۹ دقیقه
نمره IMDB 8.5

Grave of the fireflies (مدفن کرم‌های شب‌تاب) ساخته استودیوی Ghibli داستان خواهر و برادری یتیم به نام «ستسوکو» و «سیتا» را در پسایند بمباران Kobe در مارس ۱۹۴۵ تعریف می‌کند. چه خود بمباران و چه پیامد‌های بعد آن به شکلی دردناک و پرجزئیات به تصویر کشیده شده است. Grave of the Fireflies در تمام طول روایت خود تاریک باقی می‌ماند و ستسوکو و سیتا در اوج داستان می‌میرند. با اینکه پایان به شدت تلخ و ناراحت‌کننده است، اما دست کم روزنه‌ای از امید را در آن و زمانی مشاهده می‌کنیم که روح ستسوکو و سیتا از آن دنیا موفق به تماشای ساخت دوباره شهر Kobe در جهان مدرن می‌شوند. تماشای Grave of the Fireflies به شدت دردناک و سخت به نظر می‌آید اما به دلیل عمق احساسی بی‌نظیرش به یکی از بهترین فیلم‌های انیمه‌ای تاریخ تبدیل شده است.

1. Berserk (1997)

تلخ‌ترین اتفاقات مانگا در پایان اقتباس انیمه‌ای آن اتفاق می‌افتد

انیمه‌
سال انتشار 1997
تعداد قسمت ۲۵
نمره IMDB 8.7

مراسم Eclipse یکی از مهم‌ترین لحظات در انیمه سریالی Berserk است و همینطور یکی از تلخ‌ترین و ترسناک‌ترین لحظه‌های این فرنچایز به شمار می‌آید. شخصیت گریفیث تمام اعضای گروه شاهین را قربانی کرده تا به Godhand (دست خدا) پیوسته و به فمتو تبدیل شود. گاتس و کاسکا نیز از لحاظ ذهنی و جسمی آسیب شدید دیده و بقیه اعضای گروه شاهین به شکلی دلخراش توسط شیاطین خورده می‌شوند و پس از آن سریال به اتمام می‌رسد.

تنها نکته خوش‌بینانه پایان، صحنه پس از تیتراژ است که گاتس را در حالی نشان می‌دهد که در جستجوی گریفیث برای گرفتن انتقام از اوست، با این حال هیچ تضمینی وجود ندارد که گاتس در نهایت موفق به این کار شود. نه شخصیت‌ها و نه مخاطبان شانس پردازش کابوسی را که تماشا کرده‌اند، پیدا نمی‌کنند. با اینکه در مانگا گاتس را در حالی می‌بینیم که بالاخره امید پیدا کرده و کمی اجتماعی‌تر رفتار می‌کند، اما انیمه سریالی سال ۱۹۹۷ هیچ نشانه‌ای از آن را به ما نشان نمی‌دهد و در نهایت پایان این انیمه را به یکی از تلخ‌ترین پایان‌ها در این صنعت تبدیل می‌کند.

با توجه به اینکه اتمام انیمه درست بعد از اتفاقات مراسم Eclipse اتفاق می‌افتد و به تاریک‌تر شدن پایان دامن می‌زند اما زمانی که این اقتباس در سال ۱۹۹۷ تولید شد مانگای اصلی آن نیز تنها تا پسایند این اتفاق نوشته شده بود، بنابراین داستانی پس از آن برای اقتباس وجود نداشت. تولید پایانی باز و در عین حال تلخ در این اقتباس انیمه‌ای تنها گزینه تولید‌کنندگان بود و شایان ذکر است که سختی‌های فراوان اقتباس از مانگای اصلی منجر شده که بیشتر اقتباس‌ها بر روی داستان Golden Age تمرکز کنند. پس با توجه به نکات گفته شده، مراسم Eclipse پایانی اجتناب ناپذیر و غم‌افزا باقی می‌ماند.

انیمه‌ سال ۱۹۹۷ در حال حاضر برای تماشای آنلاین در دسترس نیست، اما اقتباس سال ۲۰۲۲ از این فرنچایز به نام Berserk: The Golden Age Arc – Memorial Edition برای تماشا در کرانچی رول و آمازون پرایم ویدئو در دسترس است.

کلام آخر

برخی از بهترین انیمه‌‌های ساخته‌شده با صحنه‌هایی غمناک و تلخ به اتمام می‌رسند. با این حال به لطف قصه‌گویی عالی و بار احساسی ژرف، حتی این پایان‌های تاریک می‌توانند راضی کننده باشند. طرفدارانی که به دنبال داستان‌های عمیق و عالی در دنیای انیمه‌ می‌گردند، نباید از پایان‌های تاریک و اتفاقات تلخ بترسند و از آنها دوری کنند.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir