هیچکس همچین چیزی را نمیخواهد.. چه چیزی؟ این که یک ربی(آموزگار تورات) با یک دختر آتئیست(خداناباور) وارد رابطه شود. بله، سریال Nobody Wants This دست روی چیزی میگذارد که اتفاق افتادن آن بسیار بعید به نظر میرسد، اما به هر حال میخواهد کاوشی در این مسئله داشته باشد که آیا اصلا این امکان وجود دارد که یک ربی یهودی با یک دختر آتئیست وارد رابطه شود؟ برای فهم ماجرا، با نقد ویجیاتو بر سریال Nobody Wants This همراه باشید.
ژوان، زنی جوان (با بازی کریستن بل)، با خواهر خود مورگان(با بازی جاستین لوپ) پادکستی دو نفره را اداره میکنند که در آن به مسائل مربوط به زنان، روابط عاشقانه و جنسی میپردازند و وقتی که پایش برسد از حرف زدن در مورد هیچ چیز دریغ نمیکنند، حتی از مسائلی که خیلیها از بیان آنها شرم دارند. محتوای پادکست را، تجارب عاطفی و جنسی خود دو خواهر تشکیل میدهد و تجارب ژوان پای ثابت برنامههای پادکست است، آخر او وارد هر رابطهای که میشود، در نهایت چیزی جز شکست نصیبش نمیشود.
به همین خاطر یکی از دوستان او، ژوان را به مهمانیای دعوت میکند که در آن یک ربی یهودی وجود دارد. ژوان که بر اساس ظاهر یک شخص، قضاوت میکند که او همان ربی یهودی مهمانی است، سعی میکند از ارتباط با او دوری کند و قضاوتها و تیکههایی نیز نسبت به او، در مکالمه با مرد دیگری که در مهمانی حضور دارد، روا میدارد. اما او نمیداند که ربی یهودی، در واقع همین شخصی است که اکنون با او در حال صحبت است و از قضا احساسات و مفاهیم مشترکی بینشان وجود دارد. پس از یک رونمایی غافلگیرانه، ژوان موضوع را میفهمد و این دو کمکم آشنایی خود را عمیقتر کرده و شروع به دیدن خود در فضای کاری و خارج از کار میکنند، تا جایی که رابطهی عمیق عاشقانه بین آنها برقرار میشود.
اما همانطور که از نام سریال پیداست، کسی همچین چیزی را نمیخواهد… نه خانوادهی سنتی نوح (با بازی آدام برودی)، که راضی به رابطه پسرشان با یک فرد غیریهودی(چه برسد فردی بیخدا که از قضا یک پادکست در مورد روابط جنسی دارد!ً) نیستند، و چه خواهر ژوان که اطمینان دارد فردی با روحیات ژوان، قطعاً در رابطه با یک ربی یهودی شکست میخورد. آخر ژوان آتئیست را چه به یک ربی یهودی؟ این قضیه از آن جا بدتر میشود که شخص نوح قبل از رابطه با ژوان، تا پای ازدواج با ربکا، زنی یهودی و کاملاً مناسب او از دیدگاه خانوادهاش، پیش رفته بود و حالا خانوادهی او در تلاش هستند تا ژوان را از دایره عاطفی او خارج کرده و ربکا را دوباره به او برگردانند.
سریال Nobody Wants This کاملاً روی سناریو سوار است و هر چه دارد از روی قصه و فیلمنامهی خود دارد، پس در آن به دنبال تکنیکهای خاص روایی، چه میدانم زوایای خاص دوربین و تدوینهای عجیب نگردید. از آن جا که سریال روی سناریو سوار است، بار پیشروی قصه روی دیالوگها و شخصیتهای داستان میافتد و از این رو بامزه بودن دیالوگها در ارتباط مستقیم با شخصیتپردازی شخصیتها قرار میگیرد، یعنی هر چه قدر که شخصیت قابلباورتر و نقشش بهتر نوشته شده باشد، دیالوگ مربوط به او هم بامزهتر است.
به همین دلیل بر اساس شخصیتپردازی، از برادر نوح، ساشا(با بازی تیموتی سیمونز)، یهودیای که آنقدرها سنتها را جدی نمیگیرد و از هر فرصتی برای تیکه انداختن به سنن یهودی استفاده میکند، بامزهترین دیالوگها و موقعیتها را دریافت میکنیم، اما از آن سمت شخصیت نوح، به علت ذات حرفهاش، هیچوقت حرکات و دیالوگهایش بامزه نمیشود، حال هر چه قدر در این امر تلاش کند و زور بزند، چون اصولاً برای بیننده قابلباور نیست که یک ربی یهودی، با توجه به حرفهاش، بتواند چنین دیدگاه و شخصیتی داشته باشد، به همین دلیل اکثر دیالوگهای نوح با این که شاید روی کاغذ بامزه باشد، اما در اجرا کاملاً کسل کننده و بیمزه هستند.
اما این کسلکنندگی و بیمزگی فقط مربوط به شخصیت نوح است و سه شخصیت اصلی دیگر، دیالوگها و نقشهای خوبی برایشان نوشته شده است، مخصوصاً ساشا که تقریباً هر صحنهای که متعلق به اوست، جزو بامزهترین لحظات سریال به شمار میرود. اما کار سریال برای شخصیتهای فرعی راحتتر است. برای شخصیتهای فرعی، سریال میتواند از مادر نوح، یک زن یهودی سنتی عصبی بسازد و در مواقع خاص مچ او را بگیرد و در موقعیتهای کمدی گیرش بیاندازد، یا میتواند پدرش را یک فرد بیخیال نشان دهد که چارهای جز پابند بودن به سنن ندارد. سریال دقیقاً همین کار را با پدر و مادر ژوان و مورگان میکند و هر بلایی بخواهد سر آنها میآورد.
ولی برای شخصیت نوح سریال نمیتواند ماجرا را شل بگیرد، بالاخره او نقش اصلی سریال است و باید صحنههای جدی و درام را از سر بگذارند. اما متاسفانه واقعا کسی همچین چیزی را نمیخواهد، همچین رابطهای را نمیخواهد. شکلگیری رابطهی ژوان و نوح زوری است. ربی بودن نوح، فیلی در اتاق است که نمیتوان نادیدهاش گرفت و ارتباط یک دختر آتئیست با چنین شخصیتی را مصنوعی و غیرقابل باور میکند.
اما بگذارید سریع نتیجهگیری نکنیم، چون در انتهای سریال اتفاقهایی میافتد که خبر از این میدهد در فصل دوم قرار است همه چیز عوض شود. اگر سریال بتواند شجاعت به خرج داده و اتفاقات انتهایی فصل اول را تا انتها پیش برده و چرخشی کاملاً 180 درجهای را نسبت به فصل اول بگیرد، آنوقت فصل بعدی آن ارزش تماشا دارد، آخر راستش را بخواهید سریال در مباحث تکنیکی سریال ضعیفی نیست و غیر از مورد ذکر شده ضعف چندانی ندارد و میتواند در اوقات پاییزی، به عنوان یک سریال حالخوبکن شبهایتان را پر کند. پس امیدوارم شما هم عین من یک فصل دیگر به این سریال وقت بدهید تا شاید رابطهی نوح و ژوان از یک رابطهی زوری غیرقابلباور، به رابطهای تبدیل شود که ورای مرزهای دین و بیدینی است.
65
امتیاز ویجیاتو
تنها ضعف سریال Nobody Wants This اتفاقاً در مهمترین نقطهی سریال قرار دارد، یعنی در رابطهی ربی یهودی و دختر آتئیست، آخر هر کاری هم کنید، این رابطه برای بیننده قابلباور نمیافتد، اما با توجه به پایان سریال، میتوان انتظار داشت که در فصل دوم سناریو چرخشی به خود بگیرد که آنگاه فصل اول هم ارزشمند و ضعفهای آن تبدیل به نکات مثبت شود. باید منتظر بود و دید. برای الان، Nobody Wants This یک سریال حالخوبکن پاییزی است که ارزشش را دارد تا در شبهای پاییزی وقتتان را پر کند.
source