به گزارش سلام نو به نقل از اعتمادآنلاین، کارگر رستوانی در فشم به ماموران گزارش داد که گونی خون‌آلودی را پیدا کرده است. وقتی ماموران به محل رفتند، دست و پای یک انسان را در آن پیدا کردند. شکل دست و پا نشان می‌داد مقتول یک مرد است.

زن کوهنوردی که متهم است شوهرش را کشته و جسدش را مثله کرده، چون او را دوست نداشته، با حکم دادگاه به حبس و قصاص محکوم شد.

یک سال پیش کارگر رستوانی در فشم به ماموران گزارش داد که گونی خون‌آلودی را پیدا کرده است. وقتی ماموران به محل رفتند، دست و پای یک انسان را در آن پیدا کردند. شکل دست و پا نشان می‌داد او مرد است. به فاصله چند روز، چند تکه دیگر از جسد در اطراف فشم پیدا و آزمایش دی‌ان‌ای از او انجام شد. بررسی‌ها نشان داد جسد متعلق به مردی به نام شهرام است که خانواده‌اش چند روز قبل مفقودی او را گزارش دادند. برادر شهرام به ماموران گفت: همسر برادرم به من گفت برادرم شهرام برای پیدا کردن گنج از خانه بیرون رفته و برنگشته است، چون قبلاً هم چند بار این کار را کرده بود، من فکر کردم برمی‌گردد و به همین خاطر دیر گزارش دادم.

وقتی ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند، متوجه شدند شهرام و همسرش شیرین، که ورزشکاری حرفه‌ای است اختلافات زیادی با هم داشته‌اند. شیرین که بازداشت شد، در تحقیقات به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت که او را مثله کرده است. این زن گفت: شوهرم روز حادثه داشت در خانه شیشه می‌کشید. او در دستشویی بود که پسرمان این صحنه را دید و من سر این موضوع با شوهرم جروبحث کردم. یک ضربه به او زدم و درگیر شدیم. شال را دور گردن او انداختم و وقتی به خودم آمدم شوهرم مرده بود.

من صبح بچه‌ها را به مدرسه بردم و بعد جسد شوهرم را مثله کردم و در بخش‌های مختلف از خانه بیرون بردم. او ادامه داد: بعد از اینکه بقایای جسد را از خانه بیرون بردم، حمام و سرویس بهداشتی را تمیز کردم و فرزندانم را به خانه آوردم.

متهم گفت:، چون خانواده شوهرم ما با رفت‌وآمدی نداشتند، موضوع را به برادرشوهرم گفتم و این‌طور وانمود کردم که شهرام برای پیدا کردن گنج رفته و دیگر برنگشته است. از آنجا که شهرام اعتیاد داشت، برادرش گفت حتماً برمی‌گردد. من فکر می‌کردم همه باور کرده‌اند، اما وقتی برادرشوهرم پیگیر ناپدید شدن برادرش شد، دستگیر شدم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی پدر و مادر شهرام از طرف خود و فرزندان مقتول درخواست قصاص کردند و گفتند گذشت نمی‌کنند. مادر شهرام گفت: ما به خاطر عروسم با پسرم رفت‌وآمد نمی‌کردیم و حالا هم او را نمی‌بخشیم و باید مجازات شود.

وقتی نوبت به شیرین رسید، او از کودکی دردناکش صحبت کرد و گفت که قبول دارد مرتکب قتل شده و پشیمان است. شیرین گفت: سه ساله بودم که مادرم فوت شد و در هفت سالگی پدرم دوباره ازدواج کرد، اما برادرهای نامادری‌ام مرا آزار می‌دادند. چند بار به دام سیاه آنها افتاده بودم. به همین خاطر ناچار شدم خانه پدری‌ام را ترک کنم. من با مادربزرگم زندگی می‌کردم، اما مادربزرگم می‌گفت دیگر نمی‌تواند از من نگهداری کند. وقتی نوجوان بودم از من خواست تا با شهرام که پسر خاله مادرم بود ازدواج کنم. من هیچ علاقه‌ای به شهرام نداشتم، اما با اصرار مادربزرگم و برای اینکه سربار او نباشم راضی به این ازدواج شدم. سختی‌های زندگی و بدرفتاری‌های شهرام با من باعث شد حالا در این جایگاه قرار بگیرم.

در پایان، هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند.

source

توسط petese.ir