طرفداری | در میان داستان زندگی هیجان‌انگیز فوتبال روبرت لواندوفسکی، نام بلکبرن روورز را هم می‌بینیم.

بازیکن لهستانی می‌توانست در سال ۲۰۱۰ برای بلکبرن روورز بازی کند، به‌شرطی که ابرهای خاکستر آتشفشان ایسلند او را از پرواز به انگلیس برای دیدار با سم آلاردایس منع نمی‌کرد. ماه‌ها بعد، ونکی (Venky) و صاحبان آن، دو برادر هندی، بلکبرن را خریداری کردند و آلاردایس اخراج شد. با حضور استیو کین به‌عنوان مربی بلکبرن، لواندوفسکی صلاح ندید پا به انگلستان بگذارد و درگیر نبرد سقوط و صعود شود. در عوض، به بروسیا دورتموند پیوست و به تیم هیجان‌انگیز یورگن کلوپ کمک کرد تا در هر دو فصل اول حضورش قهرمانی بوندسلیگا را به دست آورد.

بقیه داستان زندگی فوتبالی روبرت لواندوفسکی را همه می‌دانند. فوتبال‌دوستان اروپا، به‌ویژه آلمانی و اسپانیایی، باید خیلی ممنون از Eyjafjallajökull (آیفایال‌یوکول) باشند؛ آتشفشانی که از آخرین دوره یخبندان نسبتاً مکرراً فوران کرده است و آخرین بار در سال ۲۰۱۰ فوران نسبتاً کوچکی داشت که باعث اختلال شدید در سفرهای هوایی در سراسر اروپای شمالی و غربی به مدت یک هفته شد.

اکنون، لواندوفسکی ۱۱ عنوان قهرمانی لیگ در سه کشور مختلف و بیش از ۷۰۰ گل در دوران حرفه‌ای با مجموعه‌ای از کفش‌های طلا در افتخارات خود دارد. او دو بار به‌عنوان بهترین بازیکن فیفا در جهان انتخاب شده است، حتی اگر توپ طلا درِ خانهِ بخت او را به صدا درنیاورده باشد.

پس از اینکه همه‌گیری کووید منجر به لغو غافلگیرکننده جایزه در سال ۲۰۲۰ شد، بسیاری احساس می‌کردند که او شایسته شکست دادن لیونل مسی در سال ۲۰۲۱ بود. «فور فور تو» در آن سال با فرمتی مشابه نظرسنجی میان روزنامه‌نگاران جهان انجام داد و لواندوفسکی تقریباً پنج برابر سایرین رأی آورد.

در ۳۶ سالگی، او بار دیگر در این فصل (۲۵-۲۰۲۴) به طرز شگفت‌انگیزی پرکار بوده است؛ در حال حاضر و تا ژانویه ۲۰۲۵، او ۱۶ گل در دیدارهای لالیگا و ۹ گل در لیگ قهرمانان برای بارسلونا به ثمر رسانده است که او را به‌خوبی در صدر جدول گلزنان قرار می‌دهد. ضمن اینکه در دیدار سوپرکاپ مقابل رئال مادرید در عربستان سعودی یکی از گل‌های پیروزی ۵-۲ را در مقابل حریف دیرین بارسا به ثمر رساند. او در آستانه تمدید قرارداد تا سال ۲۰۲۶ قرار دارد، اگر در نیمی از بازی‌های بارسا در این فصل بازی کند.

لواندوفسکی، یک گیمر مشتاق و جدی است و به‌عنوان سفیر جهانی G2A.COM فعالیت می‌کند؛ یک پلتفرم آنلاین که در آن مردم در سراسر جهان اقلام مرتبط با بازی‌های ویدئویی را خریدوفروش می‌کنند.

او در ملاقات با «فور فور تو» به سؤالات فوتبال‌دوستان و علاقه‌مندان که سؤالات خود را از طریق شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک یا اینستاگرام مطرح کرده‌اند، پاسخ می‌دهد و حقیقت را در مورد آنچه واقعاً با بلکبرن رخ داده است، فاش می‌کند. اوه، بله، و توضیح می‌دهد چگونه ممکن بود با منچستریونایتد قرارداد ببندد.

مردی از خانواده‌ای ورزش‌دوست که دستی در همه ورزش‌ها دارد، خاطراتش یکی‌دو تا نیست، ولی هرچه هست شنیدنی و خواندنی است. جایی که لواندوفسکی جمله «جلوی آینه می‌ایستید، به خود نگاه می‌کنید، و می‌گویید، تلاش خودم را کردم»، تأثیرگذار و تکان‌دهنده است و یادآور بسیاری از شخصیت‌های سینمایی که در برابر آینه به خود خیره شده‌اند تا شاید بتوانند رو بازی کنند و خود را صادقانه در زندگی قضاوت کنند.

درحالی‌که جک نیکولسون در نقش مک مورفی در شاهکار میلوش فورمن، «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» که در ایران با نام «دیوانه از قفس پرید» پخش و معروف شد، را هم به یاد می‌آورد؛ جایی که مک مورفی بعد از عدم موفقیت برای تکان دادن «آب‌سردکن» در آن درمانگاه روانی، این جمله را زمزمه کرد: «لااقل سعی خودم را کردم».

بازیکنان جوان اکنون کاملاً متفاوت هستند. وقتی کوچکتر بودم، وقتی یک بازیکن قدیمی به من می گفت فلان کار را انجام بده، بدون سوال درجا از آنها اطاعت می کردم. حالا فرق می کند، اشتباه نکنید، خوب یا بد، فقط متفاوت است. آنها به تمام معنا نترس هستند و نه فقط در فوتبال. در جامعه هم چنین است. جوانان با اعتماد به نفس بیشتر، سرنترسی دارند.

روبرت لواندوفسکی

از مصاحبه با اتلتیک؛ نوامبر ۲۰۲۴

بازیکنی که دائماً «فکر می‌کردم» را از عنفوان جوانی در ذهن خود تکرار کرده و هر قدم را با آگاهی برداشته است، و با حضور دو اعجوبه بی‌نظیر تاریخ فوتبال، مسی و رونالدو، همیشه سایه به سایه آن‌ها حرکت کرد، کنار آمد و پذیرفت و وا نداد، و رو به جلو به حرکت خود ادامه داد، همیشه زهردار و کشنده باقی ماند و دروازه‌ها و قلعه‌های بسیاری را فرو ریخت. و داستان تاریخی خود را نوشت. آرامش، لذت و رضایت کاملی دارد، و مگر «خوشبختی» جز این است: احساس رضایت و خرسندی!

امیرحسین صدر

۲۴ ژانویه ۲۰۲۵

روبرت لواندوفسکی و روایت پذیرش پیشنهاد سرالکس فرگوسن، با وجود این‌که حرف‌هایش را به سختی می‌فهمید!

پیش از شروع، همچنین بخوانید: به قلم روبرت لواندوفسکی در The Players Tribune؛ زندگی ام مثل یک فیلم سینمایی است 

  • قهرمانان فوتبالی شما در دوران نوجوانی چه کسانی بودند؟

وقتی شش ساله بودم، روبرتو باجو بود. بعداً آلن شیرر. اما تیری آنری قهرمان واقعی من بود. من نه تنها نحوه گلزنی او، بلکه نحوه دویدن، تکنیک و حرکات و تصمیماتش در زمین را به دقت تماشا می‌کردم و لذت می‌بردم.

  • با پدر فوتبالیست و قهرمان جودو و مادری والیبالیست، شما چه ورزش‌های دیگری را انجام دادید؟

در ابتدا ساعت‌های زیادی را در خانه، جودو را با پدرم، فقط برای سرگرمی امتحان کردم. با این حال، وقتی پدرم دید که من در جودو خوب خواهم بود، کمی ترسید. او نمی‌خواست من حرفه‌ای‌تر تمرین کنم، زیرا می‌دانست جودو چقدر سخت و دشوار است. می‌دانست من عاشق فوتبال هستم. نمی‌دانم من فوتبال را انتخاب کردم یا فوتبال مرا انتخاب کرد! با مادر و خواهرم در حیاط خانه والیبال هم بازی می‌کردم، همچنین بسکتبال و هندبال. ژیمناستیک هم کار کردم، برای این‌که پدرم معلم ورزش مدرسه بود.

  • شما همیشه در واکنش نشان دادن، زمانی که توپ به محوطه جریمه می‌رسد، بسیار خوب بوده‌اید، به سرعت بدن خود را در موقعیت مناسب برای گل زدن قرار می‌دهید. آیا سابقه خانوادگی شما در رشته‌های مختلف ورزشی به این امر کمک کرده است؟

بله، خیلی. در مدرسه همیشه دوست داشتم فوتبال بازی کنم، اما هرگز اجازه نداشتم این کار را انجام دهم. از پدرم می‌پرسیدم: «چرا؟ من می‌خواهم فوتبال بازی کنم!» و او می‌گفت: «نه، شما بعداً جلسه تمرین دارید، همان کافی است. ورزش‌های مختلف برای بدن شما، برای انعطاف‌پذیری شما مفید خواهد بود.» در آن زمان نمی‌فهمیدم، اما سال‌ها بعد متوجه شدم پدرم چه می‌گفت. حتی الان وقتی خودم را با فوتبالیست‌های مختلف مقایسه می‌کنم، بدنم هنوز در سطح متفاوتی است و می‌تواند به سرعت با تمرینات جدید، حتی در ۳۶ سالگی، سازگاری نشان دهد.

در ورزش‌های دیگر، شما به حرکات کاملاً متفاوتی نیاز دارید. اگر فقط فوتبال بازی ‌کنید، بدن و مغز شما فقط حرکات فوتبال را به یاد می‌آورد و وقت واکنش متفاوت در زمین را نخواهید داشت. با ورزش‌های دیگر بدن شما آمادگی بیشتری پیدا می‌کند، و انجام حرکات متفاوت آسان‌تر است و این مورد در تمام دوران حرفه‌ای‌ام به من کمک زیادی کرده است. حتی در حال حاضر نیز ممنون پدرم هستم. در کودکی نمی‌دانستم چرا این کارها را انجام می‌دهیم، اما حالا بعد از گذشت سال‌ها از خدمات و توصیه‌های او بسیار سپاسگزارم.

 

  • چگونه به تجربه جدایی از لژیا ورشو به دلیل مصدومیت، سقوط به دسته سوم لهستان، و صعود به دوران اوج نگاه می‌کنید؟

زمان سختی بود وقتی لژیا را ترک کردم. خیلی جوان بودم و شاید یک سال یا یک سال و نیم قبل از آن پدرم را از دست داده بودم. وقتی ۱۷ ساله بودم، مصدوم شدم، فکر می‌کنم در ماه مارس بود و نمی‌دانستم چه بلایی سر قراردادم خواهد آمد، قراردادی که در پایان فصل به پایان می‌رسید.

وقتی برگشتم، ۱۰۰ درصد نبودم. عضلاتم آماده نبود. نمی‌توانستم بدوم و ناگهان این پیام را دریافت کردم؛ قرار نیست قراردادت تمدید شود. نمی‌دانستم باید چه کار کنم، به خصوص این‌که بعد از مصدومیت، نمی‌توانستم با پدرم صحبت کنم و مادرم هر روز بعد از تمرین منتظر من بود چون گواهینامه رانندگی نداشتم. باشگاه “شنیژ پروزکوف Znicz Pruszkow” یک سالی بود مرا می‌خواست. در آن زمان، علاقه‌ای نداشتم، اما با توجه به شرایط شروع به فکر کردن کردم، چه تصمیمی بگیرم؟ انتخاب کردم تا به آن‌ها بپیوندم. بعد از این تصمیم مهم، همه چیز در حرفه من به سمت بالا شروع به حرکت کرد.

  • پس از تنها چهار بازی در لیگ برتر برای لخ پوزنان، چه حسی داشتید وقتی در اولین بازی ملی خود برای لهستان مقابل سن مارینو موفق به گلزنی شدید؟

احساس شگفت‌انگیزی بود. قبل از اولین بازی‌ام در لخ پوزنان، چند روزی در تیم ملی بودم، اما مصدوم بودم و نمی‌توانستم بازی کنم. مربی من می‌گفت: آن‌قدر خوب هستم تا برای تیم ملی بازی کنم، با وجود این‌که در لیگ دسته دوم بازی می‌کردم و انتخاب یک بازیکن از دسته دوم همیشه سخت است. دو ماه بعد یک دعوتنامه دیگر گرفتم و بعد از چهار بازی برای لخ پوزنان، اولین گلم را برای لهستان به ثمر رساندم. این حس… وای… این شروع همه چیز بود، و همه چیز خیلی سریع پیش می‌رفت. وقتی به باشگاهم برگشتم، احساس خوبی داشتم، نه تنها به خودم افتخار می‌کردم که برای لهستان گل زدم، بلکه اطمینان حاصل کرده بودم، اکنون یک بازیکن واقعی تیم ملی هستم. با این حال، می‌دانستم این اولین قدم است و باید به راه خود ادامه می‌دادم، این‌که چه کاری انجام داده‌ام اهمیت نداشت، من به کارهایی که می‌توانم در آینده انجام دهم فکر می‌کردم.

لواندوفسکی در تیم ملی؛ یک مسیر طولانی…

 

  • زمانی که لخ پوزنان در سال ۲۰۱۰ عنوان قهرمانی را به دست آورد، بهترین گلزن لیگ بودن چقدر خاص بود؟

واقف بودم قصد ندارم زمان زیادی را در لیگ لهستان سپری کنم. می‌خواستم به یک باشگاه بزرگ در یکی از لیگ‌های بزرگ اروپا بروم. با لخ پوزنان به هر چیزی که می‌توانستم رسیدم و طی دو سال همه آن چیز را که باید به دست آوردیم. از این‌رو با خودم فکر می‌کردم: «حالا، زمان برداشتن گام بعدی است.» حتی اگر قلباً کمی نامطمئن و غمگین بودم.

آخرین بازی‌ام برای لخ پوزنان را به‌خوبی به یاد دارم؛ اگر بازی را می‌بردیم، قهرمان می‌شدیم. در آنجا هواداران زیادی دیدم، با پلاکاردهایی که نام من به همراه جمله «لطفاً بمان» در آن نقش بسته بود. پیش از این شایعاتی وجود داشت مبنی بر این‌که می‌خواهم تیم را ترک کنم. حقیقتاً قلبم شکسته بود. از یک طرف دستاوردهای زیادی در باشگاه کسب کرده بودم و سپاسگزار بودم، اما از طرف دیگر، اگر می‌خواستم بهترین باشم، باید قدم بعدی را برای ادامه حرفه‌ام برمی‌داشتم. تصمیم بسیار سختی بود. با وجود این‌که در قلبم و از نظر احساسی به این فکر می‌کردم شاید بهتر باشد برای پوزنان در مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا بازی کنم، اما در ذهنم می‌دانستم وقت تشکر و خداحافظی است، وقت رفتن به سوی راه خودم بود.

  • وقوع انتقال شما از لخ پوزنان به بلکبرن چقدر نزدیک بود؟

باید بگویم، آن‌قدر نزدیک نبود. پیشنهاد را در مقابل خود داشتم، آن‌ها علاقه‌مند بودند مرا به آنجا ببرند، اما من فقط قصد دیدن آنجا را داشتم تا همه چیز را با چشمان خودم ببینم؛ باشگاه را، حرفه‌ای بودن را، زمین تمرین را، همه چیز را. به همین دلیل تصمیم گرفتم برای دیدن و بررسی به آنجا سفر کنم. در آن دوران پیشنهادات زیادی داشتم. می‌دانستم اگر قرار است به جایی بروم، می‌خواهم به باشگاهی بروم که در رقابت‌های اروپا بازی کند. بله، قصد داشتم به بلکبرن پرواز کنم اما به دلیل آتشفشان عملی نشد. شاید مسئولان بلکبرن فکر می‌کردند وقتی برای دیدن زمین تمرین و استادیوم در آنجا هستم، سعی خواهند کرد تا مرا متقاعد کنند تا به آن‌ها ملحق شوم، اما من فقط برای تجربه و بازدید قصد پرواز به آنجا را داشتم.

  • فورفور تو؛ پس حتی بدون ابر خاکسترهای آتشفشان به بوروسیا دورتموند می‌رفتید؟

بله. می‌دانستم پیشنهاد بلکبرن را دارم، و البته آگاه بودم دورتموند، باشگاهی فعال و عظیم است و در سطح بالای اروپا فوتبال بازی می‌کند. انتخاب درستی بود. آن‌ها در موقعیت بهتری در مقایسه قرار داشتند.

  • به غیر از بلکبرن، آیا شانس دیگری برای بازی در انگلیس داشتید؟

من به منچستریونایتد بله گفتم. فکر می‌کنم بعد از دومین فصل حضورم در دورتموند بود. با سر الکس فرگوسن صحبت کردم. آن موقع انگلیسی من خوب نبود و با لهجه اسکاتلندی او، سعی می‌کردم همه چیز را خوب بفهمم اما درک هر کلمه‌ای که او بر زبان می‌آورد بسیار سخت بود! [می‌خندد] اما به‌عنوان یک پسر ۲۲ یا ۲۳ ساله، بسیار خوشحال بودم با سر الکس صحبت کردم. او شما را می‌خواهد و شما می‌گویید: «باشه.» من موضوع را با بروسیا دورتموند در میان گذاشتم، به آن‌ها گفتم: «می‌خواهم به منچستریونایتد بپیوندم» و البته دورتموند جواب منفی داد. اگر آن‌ها می‌گفتند بله، احتمالاً برای منچستریونایتد بازی می‌کردم.

لواندوفسکی می‌گوید خدا از آن بالا، مراقبش بوده است

 

  • بروسیا دورتموند هفت سال بود که در بین چهار تیم برتر بوندسلیگا قرار نگرفته بود تا این‌که شما به آنجا رفتید. کسب عنوان قهرمانی در دو فصل اول برای شما چه معنایی داشت؟

فصل اول، یک فصل بزرگ بود، نه‌تنها برای من بلکه برای باشگاه. در فصل دوم نیز جام حذفی DFB-Pokal را بردیم، سپس در فصل سوم در فینال لیگ قهرمانان اروپا بازی می‌کردیم. در دوران حضورم در بوندسلیگا، هرگز کمتر از مقام دوم به دست نیاوردم. این یک دستاورد بزرگ برای دورتموند بود و برای من شگفت‌انگیز. ما یک تیم بسیار جوان بودیم و بازیکنانی داشتیم که سعی می‌کردند بهترین چیزی را که داشتند نشان بدهند، ازاین‌رو دو بار متوالی قهرمان شدیم، جام را بردیم و در جام حذفی بازی کردیم و به فینال لیگ قهرمانان رسیدیم. در آخرین فصل حضورم در آنجا، بهترین گلزن لیگ هم بودم. این یک تجربه بزرگ برای من در دورتموند بود. از آن بسیار لذت بردم و در آن دوران خیلی چیزها یاد گرفتم درحالی‌که به باشگاه کمک کردم تا به اوج برسد.

  • به‌عنوان رکورددار گل و تعداد بازی برای تیم ملی لهستان، به ثمر رساندن گل افتتاحیه یورو ۲۰۱۲، در زمین خانگی در ورشو، لحظه‌ خاصی در دوران حرفه‌ای شما است؟

بله، این اولین گل در ورزشگاه ملی ما پس از ساخت آن بود. یک لحظه حماسی، گل اول یورو و اولین گل در آن ورزشگاه. برای من بهترین و برترین ورزشگاه اروپا است. متحیرکننده است.

  • لحظه مورد علاقه شما از دوران حرفه‌ای‌تان تاکنون چه بوده است؟

اوه… انتخاب یکی دشوار است! [می‌خندد] اما اگر الان فکر کنم، احتمالاً قهرمانی در فینال لیگ قهرمانان اروپا با بایرن مونیخ و همچنین، زدن ۵ گل تنها ۹ دقیقه در دیدار بایرن با ولفسبورگ و البته زدن ۴ گل برای بوروسیا دورتموند مقابل رئال مادرید و حتی آخرین ال‌کلاسیکو. اخیراً در برنابئو، دو گل برای بارسلونا به ثمر رساندم تا با نتیجه ۴-۰ به پیروزی برسیم. گلی که برای تیم ملی در مرحله یک‌چهارم نهایی یورو ۲۰۱۶ مقابل پرتغال، برای ۱-۰ کردن بازی، یکی دیگر از موارد است. جو فرانسه در آن یورو خارق‌العاده بود.

  • خاطرات شما از بازی اول نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۳ چیست؟ زمانی که چهار گل برای دورتموند در مقابل رئال مادرید با مربیگری ژوزه مورینیو به ثمر رساندید.

در نیمه اول یک گل زدم، در پایان نیمه نتیجه ۱-۱ بود، سپس در نیمه دوم همه‌چیز خیلی سریع پیش رفت: گل دوم، سوم و آخرین گل از روی نقطه پنالتی. معمولاً همه فکر می‌کنند: «پنالتی را نزن – تو قبلاً سه گل زدی!» اما حسم می‌گفت باید برایش اقدام کنم. نمی‌توانستم از انجام کاری تاریخی ترس به خودم راه بدهم و طفره بروم. زدن سه گل به‌اندازه کافی خوب است، اما اگر شانس زدن گل چهارم را دارید، نباید آن را از دست بدهید، هرچند ریسک بزرگی است. من هرگز از ریسک کردن نمی‌ترسم؛ شاید هر بار آن‌طور که می‌خواهید پیش نرود، اما همیشه می‌توانید جلوی آینه بایستید و به خودتان بگویید؛ تلاشم را کردم.

  • چرا در سال ۲۰۱۴ تصمیم گرفتید بروسیا دورتموند را به مقصد بایرن مونیخ ترک کنید؟

قبل از آخرین فصل، پیشنهاداتی داشتم و تصمیم را گرفته بودم. بوروسیا به من گفت: «ما نمی‌توانیم تو را بفروشیم» و من در جواب گفتم: «باشه، یک سال دیگر می‌مانم.» نمی‌توانم هیچ‌گونه اهانتی کنم یا شکایتی از بروسیا دورتموند داشته باشم، اما در آخرین فصل آماده رفتن بودم. باید تا پایان قراردادم می‌ماندم، ولی به کارم ادامه دادم و تمام تلاشم را به خرج دادم. آخرین بازی‌ام در دورتموند را به یاد دارم. هواداران می‌دانستند من به رقیب آن‌ها، بایرن مونیخ، می‌روم اما پس از پایان بازی در داخل ورزشگاه منتظر من ماندند و نامم را فریاد می‌زدند. مطمئناً افرادی بودند که به خاطر اینکه به بایرن می‌رفتم از من دلخور و عصبانی بودند، اما آن‌ها به خاطر همه چیزهایی که با دورتموند به دست آوردم و در ماه‌های آخر چگونه عمل کردم، به من احترام زیادی گذاشتند. آن‌ها می‌دانستند که من ۱۰۰% تلاشم را کرده‌ام و برای هر کاری که در آنجا انجام دادم، سپاسگزار بودند. 

  • وقتی بعد از مصدومیت در نیمه دوم مقابل وولفسبورگ به میدان آمدید، آیا می‌توانستید تصور کنید طی تنها ۱۵ دقیقه بعد، ۵ بار گل می‌زنید؟

حتی بعد از بازی هم نمی‌دانستم چه کار کرده‌ام. می‌دانستم گل‌ها را به ثمر رسانده‌ام، اما توماس مولر بعد از بازی مرا به سوی هواداران هل داد و من گفتم: «خوب، ما پیروز شدیم و گل‌ها را به ثمر رساندم، اما فکر نمی‌کردم کاری تاریخی انجام داده‌ام.» در طول آن ۹ دقیقه، جای دیگری بودم. به این فکر نمی‌کردم چند دقیقه طول کشید یا چند تا گل زدم. وقتی گل اول را به ثمر رساندم، به این فکر می‌کردم: «باشه، ۱-۱ است، حالا به دومی نیاز داریم.» بعد از گل دوم فکر کردم: «خوب، به سومی نیاز داریم.» سپس مطمئن خواهیم شد که برنده بازی خواهیم بود.

توفان تاریخی برابر وولفسبورگ؛ ۵ گل در یک ربع!

 

گل سوم و چهارم و پنجم را زدم، اما هنوز به این فکر نمی‌کردم چند گل زده‌ام، فقط به دنبال فرصت بعدی بودم. من حتی شانسی برای گل ششم داشتم و یکی از مدافعین توپ را روی خط خارج کرد. بعد از بازی کمی عصبانی بودم چرا گل ششم را نزدم! اما بعد به خودم گفتم گل ششم در دل آن ۱۰ دقیقه جای نمی‌گرفت. خاطرم نیست چند دقیقه بعد بود. ۵ گل در ۹ دقیقه، شاید به خاطر اعداد پنج و نه، به یک چیز حماسی تبدیل شد که تا آخر عمر با من خواهد ماند.

  • در فصل ۲۰-۲۰۱۹ با بایرن مونیخ در ۴۷ بازی، ۵۵ گل به ثمر رساندید. بهترین رکورد شما طی یک فصل بود، چه چیزی باعث موفقیت شما شد؟

شروع آن از سال ۲۰۱۹ بود. در فصول بعد، ۲۱-۲۰ و ۲۲-۲۱، گل‌های زیادی به ثمر رساندم. ما به همه عناوینی که می‌شد دست پیدا کردیم، نه فقط باشگاه، بلکه من. ما قهرمان لیگ قهرمانان، بوندسلیگا، جام حذفی، سپس سوپرکاپ و جام باشگاه‌های جهان را هم بردیم. سعی کردم بهترین عملکردم را انجام دهم. احتمالاً آن سال‌ها بهترین دوران زندگی ورزشی من بودند. به همه چیز رسیدم و هر آنچه بود و نبود را به دست آوردم.

  • بعد از سالیان سال شکستن رکورد «گرد مولر» افسانه‌ای با زدن ۴۱ گل در فصل ۲۱-۲۰۲۰ بوندسلیگا، چقدر خاص بود؟

حقیقتاً شگفت‌انگیز بود. همیشه فکر می‌کردم شکستن رکورد مولر غیرممکن است. در بوندسلیگا شما ۳۴ بازی دارید و زدن ۴۱ گل با یک «اوه» و تعجب همراه بود. ضمن اینکه من این رکورد را طی ۲۹ بازی انجام دادم. به دلیل مصدومیت نتوانستم در ۵ بازی حضور داشته باشم. اگر آن بازی‌ها را انجام می‌دادم، شاید می‌توانستم به ۴۵ یا ۴۶ گل دست پیدا کنم. این رکورد را بعد از سال‌ها شکستم. فکر می‌کنم نزدیک به ۴۰ سالی می‌شد.

واقعاً خوشحال بودم و افتخار می‌کردم رکورد «بمب‌افکن» را شکستم. خیلی‌ها فکر می‌کردند شاید قرار نیست این اتفاق روی دهد، اما من این کار را در آخرین دقیقه، در آخرین لحظات باقی‌مانده در آخرین بازی انجام دادم! گاهی اوقات نمی‌توانید چنین داستانی بنویسید. فکر می‌کنید ممکن نیست چنین واقعه‌ای رخ دهد. شاید اصلاً یک نفر در آن بالا، داستان شما را نوشته است! اگر کسی به من می‌گفت: شما در آخرین لحظه آن رکورد را خواهی شکست، به او می‌گفتم: نه، چرا در آخرین لحظه؟ چرا در دقیقه ۳۰ یا ۷۰ نه؟ باید همیشه باور داشته باشید و باید تا آخر به مبارزه ادامه بدهید، باید!

شکستن رکورد گرد مولر فقید، جز از او برنمی‌آمد

 

  • چقدر احساسی داشتید زمانی که در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به عنوان بهترین بازیکن سال فیفا انتخاب شدید ولی توپ طلا را از دست دادید؟

اگر دو بار جایزه فیفا را به دست می‌آورید و برای دو سال متوالی به عنوان بهترین بازیکن جهان انتخاب می‌شوید، این معنا زیادی دارد. البته، با توپ طلا، گاهی اوقات چیزهای مختلفی بیرون از زمین فوتبال اهمیت پیدا می‌کند. اما وقتی به عنوان بهترین بازیکن فیفا در جهان انتخاب می‌شوید و در آن زمان با کریستیانو رونالدو و لیونل مسی مقایسه می‌شوید، می‌توانید تصور کنید دستاوردهای زیادی کسب کرده‌اید. همین کافی است که به آنها نزدیک بودم. امکان نداشت آنها را در زمین بازی یا کسب جام‌ها و عناوین فردی شکست دهم. بنابراین با کسب عنوان بهترین بازیکن جهان واقعاً از آن لحظات لذت بردم. نمی‌دانم چند بازیکن موفق شدند هر دوی آنها را شکست دهند. حقیقتاً افتخار می‌کردم. آنها اسطوره‌هایی هستند که تاریخ فوتبال را نوشتند و همه‌چیز را دگرگون کردند و من در برهه‌ای به آنها نزدیک بودم.

  • توپ طلای ۲۰۲۰ به طور شگفت‌انگیزی به بهانه کووید لغو شد…

فکر می‌کنم این تنها سالی بود که به دلایلی اهدای این جایزه لغو شد. نمی‌دانم چرا؟ شاید چند سال بعد بفهمم دلیلش چه بوده. فعلاً جوابی ندارم!

  • در حال حاضر بازی کردن برای بارسلونا برای شما چه معنایی دارد؟

بودن به عنوان عضوی از بارسلونا…احساس واقعاً متفاوتی دارد. از همان ابتدا، حمایت زیادی از سوی طرفداران داشتم. آنها به من عشق خالص ارزانی داشتند و من بسیار از این بابت ممنونم. شما نمی‌توانید آن احساس را بخرید. این احساس به من چیز اضافی، قدرت مضاعفی در زمین بازی می‌دهد.

  • از بردن لالیگا در اولین فصل حضورتان در بارسلونا در فصل ۲۳-۲۰۲۲ برای ما بگویید؟

کسب عنوان همیشه بخش مهمی در سطح باشگاهی چون بارسلونا است. در فصل اول که قهرمان لیگ شدیم، سوپرکاپ را هم به دست آوردیم، اما می‌خواهم با بارسلونا عناوین بیشتری کسب کنم و امیدوارم این فصل نیز همین‌طور باشد (در این بین بارسلونا بار دیگر با شکست قاطعانه مادرید در ریاض سوپرکاپ را بار دیگر به دست آورد). وقتی با اتوبوس در شهر سفر می‌کردیم و قهرمانی را جشن می‌گرفتیم، احساسات و استقبال مردم شگفت‌انگیز بود. مهم نیست که چند عنوان پیش از این کسب کرده‌اید: حتی برای من در ۳۴ سالگی، در آن زمان، باعث شد که فکر کنم، می‌خواهم این کار را دوباره و دوباره انجام دهم.

 

قهرمانی لالیگا، در اولین فصل

  • شما در ۶ تورنمنت بزرگ برای لهستان بازی کرده‌اید، به مرحله یک چهارم نهایی یورو ۲۰۱۶ رسیدید، اما چهار بار در مرحله گروهی حذف شدید. آیا آرزو می‌کنید می‌توانستید به تیم کشور خود کمک کنید تا در آن تورنمنت‌ها دستاوردهای بیشتری داشته باشند؟

برای ما، حضور در مسابقات بزرگ بسیار مهم است. اگر در این تورنمنت‌ها حضور داشته باشید، نشانگر موفقیت‌های نسبی با تیم ملی است. البته، زمانی که آنجا هستید، رویاهای بیشتری در سر دارید تا شاید بتوانید به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید. خیلی خوشحالم که با لهستان در هر یک از رقابت‌های یورو و جام جهانی حضور داشتم. اکنون هدف بعدی صعود به جام جهانی است و اگر جواز حضور را دریافت کنیم، مسلماً این احساس وجود خواهد داشت تا چیزی فراتر از حضور و بازی کردن به دست آوریم. در جام جهانی گذشته، ما در مرحله یک هشتم نهایی با فرانسه روبرو شدیم، اما نمی‌دانید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. سال‌ها پیش هدف فقط این بود که تیم ملی به تورنمنت‌های بزرگ راه پیدا کند.

  • شما در این فصل هنوز هم در سن ۳۶ سالگی، تعداد باورنکردنی گل برای بارسا به ثمر رسانده‌اید. چطور این کار را انجام می‌دهید؟

[می‌خندد] سن فقط یک عدد است. مهم‌تر این است که بدن چه احساسی دارد. ما در پیش فصل خیلی خوب کار کردیم. البته همیشه اگر تیم خوب کار کند، برای من به عنوان یک مهاجم گلزنی راحت‌تر است. اما آمادگی فیزیکی من نیز در سطح بالایی قرار دارد. زمانی که ۲۰ یا ۲۲ ساله بودم، همیشه به این مورد توجه داشتم، چگونه می‌توانم نسبت به سایر بازیکنان برای مدت طولانی‌تری در اوج بازی کنم. زمانی می‌رسد که بازیکنان به بازنشستگی فکر می‌کنند، اما در مورد من نه. و نه تنها این، چون من همچنان در سطح بالایی فوتبال بازی می‌کنم. در واقع من نتایج همه کارهایی که سال‌ها پیش از این شروع کردم را می‌بینم.

  • آیا کارهای خاصی برای حفظ تناسب و آمادگی اندام خود انجام می‌دهید؟

راه و رسم و استایل زندگی خیلی مهم است. شما نمی‌توانید از نظر فیزیکی در سطح بالایی باشید، اگر خارج از فوتبال زندگی و راه و روش کاملاً متفاوتی داشته باشید، یا به گونه دیگری فکر کنید. من هر کاری که در داخل و خارج از زمین انجام می‌دهم فقط به خاطر فوتبال نیست یا فقط به این دلیل که باید آن را انجام دهم. نه، به این دلیل است که من دوست دارم آن کار را انجام دهم. واقعاً می‌خواهم؛ این سبک زندگی من است و این یک تفاوت بزرگ است. اگر قصد انجام آن را نداشته و فقط مجبور بودم، احتمالاً در جایی که الان هستم قرار نداشتم.

از نظر ذهنی خیلی سخت است. نه تنها به اوج رسیدن، بلکه برای سالیان متمادی در اوج ماندن، از نظر روحی بسیار دشوار است. فقط لازم نیست ورزش و تمرین کنید؛ خیلی چیزهای دیگر که شما بیرون از زمین نمی‌بینید. روال زندگی، سفر، و… همچنین کارهایی که در صورت وقت در روزهای تعطیل انجام می‌دهید. خوب، شاید «روزها» خیلی زیاد درست نباشد… روز تعطیل! [می‌خندد] یا حتی در طول دوره تعطیلات تابستانی، من به این فکر نمی‌کنم که «به خاطر فوتبال باید تناسب اندامم را حفظ کنم». نه، اصلاً، من می‌خواهم وقتی دوران حرفه‌ای‌ام به پایان رسید، تناسب اندام و سلامتی‌ام را حفظ کنم. احتمالاً، شاید دقیقاً همان تمرینات را انجام ندهم، ولی برخی تمرینات را کنار نخواهم گذاشت و همچنان سالم زندگی می‌کنم. به عنوان یک انسان انجام آن مهم است. همیشه می‌خواهم احساس خوبی داشته باشم.

نمونه یک ورزشکار حرفه‌ای…

 

  • شما «گیمر» حرفه‌ای هستید و قبلاً در مورد علاقه وافر خود به بازی‌های ویدئویی صحبت کرده‌اید. کدامیک از بازی‌ها مورد علاقه شماست و بیشتر با آن مشغول هستید؟

من همیشه از طرفداران Call Of Duty بوده‌ام و همچنین طرفدار فرمول یک و NBA هستم، نه فقط در بازی‌های ویدئویی، بلکه در زندگی واقعی نیز. وقتی این مسابقات را تماشا می‌کنم، زمانی که بازی می‌کنم فارغ از همه‌چیز هستم. گاهی خوب است وقت خود را صرف فکر کردن به هیچ‌چیز نکنید و فقط روی بازی تمرکز کنید. واقعاً از آن زمان محدود لذت می‌برم، یک تنظیم مجدد. آدمی نیستم که ساعت‌ها بازی کنم، اما اگر زمان مناسبی را پیدا کنم، شاید فقط یک ساعت، احساس آرامش بیشتری می‌کنم. احساس بهتری دارم. اگر یک مسابقه NBA را از تلویزیون تماشا کنم، گاهی اوقات فکر می‌کنم: «من مشغول تماشای این تیم هستم و حالا می‌خواهم در مقابل آن‌ها بازی کنم.

  • آیا هیچ بازی فوتبالی انجام می‌دهید، شاید با هم‌تیمی‌هایت در بارسلونا؟

خیلی فوتبال بازی نمی‌کنم. همیشه این احساس را دارم آیا باید خودم را در تیم قرار دهم یا نه، ازاین‌رو ترجیح می‌دهم بازی نکنم. واقعاً نمی‌توانید ترفندهای بازی‌های ویدئویی را در زندگی واقعی انجام دهید. برای حرکت سریع نمی‌توانید F2 را فشار دهید، به این شکل کار نمی‌کند! بااین‌حال، من بازی‌های فوتبالی را با خیلی از مردم انجام داده‌ام. آن‌ها می‌گویند: «شما همچین هم نمی‌توانید خوب بازی کنید.» و من پاسخ می‌دهم: «باشه، آره، چند سال گذشته زیاد بازی نکردم.» اما در پایان من برنده شدم! سپس به آن‌ها می‌گویم: «ظاهراً فراموش کردی، من هنوز تجربه این بازی را دارم، زمانی که در سال ۲۰۰۶ شروعش کردم!»

  • به نظر می‌رسد قرارداد فعلی شما با بارسلونا برای یک فصل و نیم دیگر ادامه خواهد داشت. امیدوار هستید تا کی به فوتبال ادامه دهید؟ آیا می‌توانید تا ۴۰ سالگی بازی کنید؟

نمی‌دانم. من نگران بدن و مشکلات فیزیکی نیستم، همه‌چیز به آنچه در سَرَم می‌گذرد، بستگی دارد. هنوز فکر می‌کنم شاید تا دو سال دیگر می‌توانم در سطح بالا فوتبال بازی کنم، اما شاید این‌طور فکر کنم: وقت آن رسیده تا از زندگی‌ام لذت ببرم، تمرکز بیشتری روی خانواده داشته باشم و قبل از رسیدن به ۴۰ سالگی تلاش کنم تا زندگی بدون فوتبال را یاد بگیرم. من این را در گوشه ذهنم دارم که در شرایط خوب فیزیکی بمانم، اما همچنین می‌خواهم بدون فوتبال زندگی کنم تا تفاوت‌ها را ببینم. بااین‌حال، همه‌چیز بستگی به من دارد. یک روز شروع به فکر کردن در مورد این خواهم کرد، اما بدن من هنوز در فرم خوبی است و می‌دانم تا دو سال آینده آمادگی بازی در سطح بالا را خواهم داشت.

پانوشت

هرچند نگارش و اظهار نظر درباره آخرین تحولات و وقایع در مطبوعات و رسانه‌ها در همه‌جای دنیا امری عادی به‌نظر می رسد، باید به مطلبی که چندی پیش درباره بارسلونا، مشکلات مالی و قضیه اولمو اشاره کنم که انتشار آن ۱۰ روزی به تعویق افتاد و ناباورانه، چاپ آن مصادف شد با پیروزی بارسا در مقابل مادرید در عربستان. زمان بدی بود، شکی نیست که پیروزی بارسا ربطی به مطلب مورد نظر نداشت. به هر شکل و طبق معمول، طرفداران تیم‌های بزرگ که هیچ‌گونه انتقادی را حتی درباره فعالیت‌های مالی تیم خود نمی‌پذیرند، مرا مورد لطف و محبت خود قرار دادند.

از این‌رو امیدوارم مصاحبه یکی از ستارگان بارسا، دل‌های چرکین آن دسته از دوست‌داران عصبانی و ناراضی بارسا را کمی تسکین داده باشد. یادمان باشد به هم اجازه دهیم به رسم و اصول پایبند باشیم، انتقادها را شخصی نکنیم و‌ هیچ چیز را به دل نگیریم و مطمئن باشیم خصومتی نسبت به هیچ تیم و فردی وجود ندارد. در آخر کار همه ما از یک خانواده هستیم؛ خانواده فوتبال!

source

توسط petese.ir