اگر در چند وقت اخیر پیگیر رسانه‌های بازی‌های ویدیویی بوده باشید، احتمالا از هیجان فراوان بازیکنان برای انتشار Kingdom Come Deliverance 2 شنیده‌اید. این بازی که توسط استودیویی نه چندان مطرح یعنی Warhorse در دست ساخت قرار دارد، توجه بسیاری از هواداران ژانر خود و دیگر افراد را جلب کرده است. اما سری بازی‌ای که نسخه‌ی اول آن در متاکریتیک (و دیگر سایت‌ها) نمره‌های آنچنان درخشانی ندارد و مدام در فروشگاه‌های مختلف، تخفیف‌های بزرگی دریافت می‌کند، چگونه در سال ۲۰۲۵ به چنین محبوبیتی رسیده است؟ در این مطلب ویجیاتو به دلایل موفقیت چشمگیر اولین اثر سری، با وجود مشکلاتی که داشت، می‌پردازد. در ابتدا پیشنهاد می‌شود تا مطلب «هر آنچه که باید از بازی Kingdom Come Deliverance 2 بدانید» را هم از دست ندهید.

دقت به جزئیات تاریخی

بازی‌های زیادی هستند که توجه بسیاری به جزئیات تاریخی بازه‌ی زمانی‌ای که داستان در آن پیش می‌رود، می‌کنند. Kingdom Come Deliverance اما در لیگ دیگری از این لحاظ قرار دارد. سازندگان بازی نه تنها خود علاقه‌ی فراوانی به تاریخ دارند، بلکه برای ساخت جهان آن از تاریخ‌دان‌های واقعی و البته متخصصین معماری کمک گرفته‌اند. تمامی شخصیت‌های مهم داستان مانند Sir Radzig Kobyla، پادشاه Wenceslaus IV و یا رقیب او یعنی Sigismund همگی شخصیت‌هایی واقعی هستند که به اعتقاد بسیاری، به دقیق‌ترین شکل ممکن از لحاظ رفتاری به تصویر کشیده شده‌اند. همچنین شهرهای سرزمین بوهمیا که داستان در آن‌ها اتفاق می‌افتد، با وسواس فراوانی مشابه نسخه‌ی واقعی خود ساخته شده‌اند و به غیر از چند تغییر کوچک جهت پیوسته کردن گیم‌پلی، تغییری دیگری در آن‌ها دیده نمی‌شود. فراموش نکنید که Bohemia بخشی از جمهوری چک امروزی بوده و شما همین الان نیز می‌توانید با یک جست و جوی ساده، شباهت مثال زدنی موقعیت‌های مهم بازی با نسخه‌ی واقعی آن‌ها را ببینید.

البته که با وجود تمامی مسائل گفته شده، در زمان عرضه برخی از افراد بودند که به تحریف تاریخ توسط Kingdom Come Deliverance اعتراض داشتند. برخی از آن‌ها معتقد بودند که با توجه به بازه‌ی زمانی داستان، افراد رنگین پوست فراوانی در Bohemia حضور داشته‌اند و استودیو Warhorse به صورت کامل این نکته را نادیده گرفته است. برخی نیز نسبت به تصویری که آن‌ها از کومان‌ها و مجارها نشان می‌دهند، اعتراض داشتند و بر این باور بودند که این دو گروه بسیار بیشتر از مزدورانی غاصب بوده‌اند. همه‌ی این‌ها در حالی است که شخصیت‌های اهل جمهوری چک داستان همواره مثبت هستند که البته با توجه به قرار داشتن شرکت سازنده در پراگ، این اتفاق آنقدر عجیب نیست. مباحث جنجالی فراوان دیگری مانند ایده‌های ضد مهاجرتی سازندگان نیز در آن زمان مطرح شدند ولی هیچکدام از آن‌ها نتوانستند فروش بازی را دچار مشکل کنند. در نهایت نیز تمامی صحبت‌های موافق و یا مخالف در مورد دقت تاریخی فراوان Kingdom Come Deliverance، به تدریس شدن این اثر در دانشگاه‌های مختلف توسط اساتید برتر ختم شدند.

دقت به سلسله مراتب قدرت

در تاریخی که اتفاقات Kingdom Come Deliverance در آن رخ می‌دهند، جامعه‌ی کشورهای اروپایی عموما به دو دسته‌ی اشراف‌زادگان (Nobles) و مردمان عادی (Peasants) تقسیم می‌شد. استودیو Warhorse با توجه به این مسئله، دقت فراوانی به سلسله مراتب قدرت داشته است. به عنوان مثال Sir Radzig با وجود آن که خود مبارزی بسیار مشهور است، نمی‌تواند به وارث قدرت شهر Rattay یعنی هانس کاپون دستوری بدهد. مردم پناه برده به Rattay از Skalitz نیز ابتدا در برابر مردم این شهر و سپس نسبت به اشراف‌زادگان آن، قدرت بسیار کمتری دارند و مدام در خیابان‌ها مشغول گدایی هستند. در کل همانطور که داستان بازی از دید هنری این مسئله را تعریف می‌کند، ورود یک فرد عادی مانند او به جامعه‌ی افراد قدرتمند، به سادگی اتفاق نمی‌افتد و برای رسیدن به چنین هدفی باید زحمت بسیاری کشید.

علاوه بر این شما می‌توانید شاهد آن باشید که شخصیت اصلی به عنوان یک پسر ساده، توانایی آنچنانی در کارهای خارج از شغل پدر خود ندارد. هنگامی که او توسط Sir Radzig به عنوان بخشی از ارتش انتخاب می‌شود، تازه اجازه‌ی پرورش توانایی‌ها خود در دیگر زمینه‌ها را پیدا می‌کند. بدون حضور هنری در تمرینات مبارزه‌ای که بازی از همان اول به شما معرفی می‌کند، حتی اگر خودتان سیستم مبارزه را درک کرده باشید، در درگیری‌ها شکست خواهید خورد. این اتفاق بدین دلیل است که او تجربه‌ی مبارزه ندارد و برخلاف بقیه با اصرار پدر، اصلا به سمت شمشیر در دست نگه داشتن هم نرفته است. در دیگر بخش‌های داستان نیز این قضیه با رابطه‌ی جالب میان هانس کاپون و هنری بیشتر به چشم می‌آید. با وجود آن که هانس در طول داستان تبدیل به دوست صمیمی هنری می‌شود، اما در نهایت بازهم دیدگاه بالا به پایین میان آن‌ها، حتی به شوخی، وجود دارد. دقت این چنین به سلسله مراتب قدرت، در اکثر بازی‌های هم سبک Kingdom Come Deliverance وجود ندارد و چنین چیزی باعث غرق شدن هرچه بیشتر بازیکن می‌شود.

شبیه‌سازی فوق‌العاده

یکی دیگر از مواردی که بازی‌های هم سبک Kingdom Come Deliverance از ترس فراری دادن بازیکن، رعایت نمی‌کنند، شبیه‌سازی انسان بودن شخصیت اصلی، به حساب می‌آید. هنری مانند هرکدام از ما، گشنه و تشنه می‌شود و اگر برای مدتی به شست و شوی خود و یا لباس‌هایی که می‌پوشد، نپردازد رفتار مردم با او فرق می‌کند. او همچنین نیاز به خواب دارد. گره زدن مکانیک‌هایی این چنین به صورت مستقیم با گیم‌پلی جذابیت خاصی را ایجاد می‌کند. به عنوان مثال اگر قرار است در مرحله‌ای با یک اشراف‌زاده ملاقات کنید، باید از قبل به شست و شوی لباس‌های خود و پوشیدن البسه‌ی مجلسی‌تر فکر کنید. یا اگر قصد دارید گروهی از مردم شهر زادگاه هنری را متقاعد کنید، نباید از مبارزاتی که داشتید خونی بر روی لباستان نمانده باشد. همه‌ی این‌ها در حالی است که در برخی از مراحل جهت محدود کردن دید دشمن بهتر است در شب و با لباسی تیره رنگ، حرکت کنید.

چنین مکانیک‌هایی اکثر اوقات آزار دهنده می‌شوند، زیرا که ما گیمرها برای دور شدن از واقعیت برای مدت زمانی کوتاه، به بازی‌های خود پناه می‌بریم. با این وجود چنین چیزی در بازی‌ای که در گذشته اتفاق می‌افتد، به صورت عجیبی، خوب کار می‌کند. در حالی که با توجه به بودجه‌ی محدود Kingdom Come Deliverance، شاید در هر لحظه شاهد شبیه‌سازی‌های دقیق نباشید، اما در اکثر اوقات می‌توانید انتظار تعاملاتی جالب با NPCها به دلیل شرایط مختلفی که هنری در آن‌ها قرار می گیرد، داشته باشید. مکانیک شبیه‌سازی در نسخه‌ی اول به قدری برجسته بوده که یکی از نکات تبلیغاتی Kingdom Come Deliverance 2، اعمال شبیه‌سازی‌های سنگین‌تر است. علاوه بر این استودیوهای فراوانی با پیروی از فرمول Warhorse، تصمیم به اجرای چنین المان‌هایی در آثار خود گرفته‌اند.

گوش دادن به بازیکنان

در دورانی هستیم که گوش فرا دادن استودیوها به صحبت‌های بازیکنان، تبدیل به دستاوردی باورنکردنی شده است. Warhorse به دلایل مختلفی، از نظرات هواداران خود استفاده‌ی فراوانی می‌کند. آن‌ها کار ساخت Kingdom Come Deliverance را جهت راضی کردن سرمایه‌گزاران بزرگ‌تر، با کیک‌استارتری آغاز کردند که با استقبال فوق‌العاده‌ای مواجه شد و حتی بعد از پایان آن، حمایت‌ها از طریق سایت بازی ادامه پیدا کردند. در نهایت نیز از طریق یک ویدویی یوتیوب اعلام شد که بازی حدود ۲ میلیون دلار از سمت ۳۸هزار نفر دریافت کرده است. Warhorse بعد از این حمایت باورنکردنی اقدام به انتشار نسخه‌های آزمایشی کرد و با استفاده از انتقادات بازیکنان، به رفع مشکلات پرداخت. دو بازیگر اصلی Kingdom Come Deliverance نیز یعنی Tom McKay (هنری) و Luke Dale (هانس کاپون) هر دو همواره ارتباط بسیار خوبی با هواداران داشته‌اند. این دو با برگزاری استریم‌های مختلف و حضور در رویدادهای گیمی، مدام با بازیکنان ارتباط برقرار می‌کنند. محبوبیت آن‌ها به حدی بالا است که استودیوی Warhorse برای تبلیغات از چهره‌ای به غیر از چهره‌ی آن‌ها، بهره نبرد.

حالا بهتر می‌توانیم درک کنیم که چرا با وجود مشکلات فنی بازی اول و البته نمرات پایین منتقدان به آن، بازیکنان زیادی منتظر Kingdom Come Deliverance 2 هستند. همانطور که Swen Vincke در مراسم گیم‌آواردز گفت، گاهی اوقات احترام گذاشتن به بازیکنان و سازندگان، باعث می‌شود تا همه با آستانه‌ی تحمل بیشتری به سمت بازی شما بیایند.

آیا شما Kingdom Come Deliverance را تجربه کرده‌اید؟ اگر جواب شما بله است، نظر خود را در مورد آن به ما بگویید.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir