جهان سینمایی مارول به عموم مردم هدیه‌ای بزرگ تقدیم کرد و آن‌ها خیلی زود عاشق این جهان شدند. استودیوهای مارول در دنیای فیلم‌سازی یک مهره‌ی مهم و سنگین به حساب می‌آیند و یکی از دلایل مهم رسیدن به چنین جایگاهی شخصیت‌هایی بود که در دست داشتند. مارول همیشه برخی از بهترین ابرقهرمانان تاریخ را داشته است و جهان سینمایی مارول باعث شد طرفداران برای این شخصیت‌ها دیوانه‌وار مشتاق شوند. فضاهای هواداری پر از طرفدارانی به شدت پرشور است؛ در حالی که این اشتیاق می‌تواند مثبت و کارساز باشد، همین اشتیاق گاهی می‌تواند کاملاً در جهت مخالف پیش برود. برخی از شخصیت‌های MCU وجود دارند که طرفداران به دلایل مختلفی آن‌ها را مورد سرزنش و انتقاد شدید قرار می‌دهند.

در حالی که جهان سینمایی مارول قطعاً در حق بسیاری از شخصیت‌هایش اشتباهاتی کرده، در برخی موارد، گاهی اوقات هواداران زیاد از حد واکنش منفی نشان می‌دهند. برخی از شخصیت‌های حاضر در دنیای سینمایی مارول هستند که بیش از حد مورد سرزنش قرار می‌گیرند. این پنج شخصیت ام‌سی‌یو شایسته رفتاری که از طرف هواداران دریافت می‌کنند نیستند؛ آن‌ها خیلی بهتر از آن چیزی هستند که توسط طرفداران در نظر آورده می‌شوند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا این پنج شخصیت را به شما معرفی کنیم و زیر ذره‌بین ببریم.

هالک

واکنش طرفدارا نسبت به هالک نه از سر منفی‌نگری، بلکه بیشتر از سر ناامیدی است. همه چیز از Avengers: Infinity War و Endgame شروع شد. بسیاری از طرفداران هالک به شدت عصبانی شدند که تانوس بر هالک غلبه کرد. آن‌ها وقتی دیدند که هالک آن‌قدر ترسیده بود، خوشحال نبودند؛ از اینکه که بروس بنر نمی‌توانست به او تبدیل شود ناامید شدند و از این که هالک هرگز فرصتی برای مبارزه دوباره با تانوس و گرفتن انتقامش پیدا نکرد، متنفر بودند. به‌ویژه از پروفسور هالک خوششان نمی‌آید و فکر می‌کنند اشتباه بزرگی بود که هالک نتواند وحشی و غالب باشد. آن‌ها مقدار بیشتری از محتوای مربوط به هالک می‌خواهند، البته آن هالکی که خودشان می‌خواهند.

جالب اینجاست که هالک در Endgame به معنای واقعی کلمه جهان را نجات داد. تنها کسی که می‌توانست بدون این که فوراً بمیرد، معکوس‌کردن Snap را انجام دهد، او بود. علاوه بر این، هالک شخصیتی است که از زمان معرفی‌اش در کمیک‌ها همواره در حال تکامل بوده است. این شخصیت بخشی از اختلال هویت تجزیه‌ای (DID) بروس بنر است و نحوه‌ی ترکیب، تغییر و مبارزه‌ی شخصیت‌هایش جالب‌ترین جنبه‌ی این کارکتر است. خرد کردن دنیا با هالک باحال است، اما تکامل هالک حتی باحال‌تر است. نسخه‌ی فعلی شخصیتی عالی با پتانسیل بسیار بیشتری‌ست تا اگر فقط یک هیولای بی‌فکر بود. هالک هیولا جایگاه خودش را دارد، اما پروفسور هالک هم همین‌طور. این شخصیت چیزی فراتر از صرفاً خرد کردن و خراب‌کاری است و شاید روزی این طرفداران این را ببینند.

استار-لورد

هر کسی که با استار لورد آشنا باشد، می‌داند که قرار است در اینجا چه بگوییم. در فیلم Avengers: Infinity War، استار-لرد از مرگ گامورا مطلع می‌شود و همه چیز را به هم می‌ریزد. قهرمانان تقریباً توانسته بودند که دستکش ابدیت را از دست تانوس خارج کنند، اما خشم استار-لرد او را به سمت حمله به مد تایتان سوق می‌دهد. تانوس از حمله ذهنی منتیس بیدار شد و دوباره به شکست دادن همه کسانی که در مقابلش بودند پرداخت؛ نهایتاً به زمین رفت، آخرین سنگ‌های ابدیت را به دست آورد و با یک بشکن نیمی از جمعیت جهان را نابود کرد. از آن زمان به بعد، طرفداران از استار-لرد متنفر شده‌اند و او را ضعیف و نابالغ نامیده‌اند.

با این حال، این موضوع همه چیز را درباره استار-لرد نمی‌گوید. پیتر کویل مردی‌ست که زندگی‌اش با از دست دادن عزیزانش شکل گرفته است. این موضوع با مرگ مادرش شروع شد، سپس یونو، و در نهایت زنی که دوستش داشت، گامورا. هیچ راهی وجود نداشت که او پس از مطلع شدن از مرگ گامورا، با خونسردی بتواند مأموریت را ادامه دهد. سرنوشت او این نبود که بفهمد نمی‌تواند به تانوس آسیب برساند و در مقابلش ضعیف است. او قرار بود به طور کورکورانه علیه جهانی خشمگین شود که دوباره یکی از عزیزانش را از او گرفته است. این بخشی از مسیر رشد شخصیتی او بود؛ مسیری بی‌نقص.

شی-هالک

 She-Hulk: Attorney at Law یکی از بهترین سریال‌های MCU از نظر وفاداری به کمیک‌ها است. طرفداران کمیک،  شی-هالک را به عنوان شخصیتی طنزپرداز که دیوار چهارم را می‌شکند، از دوران جان بایرن و دن اسلات به یاد می‌آورند. شخصیت او دراین  سریال، اساساً همان شی-هالک کمیک‌هاست؛ زنی با رزومه‌ی کاری پربار که مدام با مخاطب درباره زندگی‌اش صحبت می‌کند و اتفاقاً قدرت‌های یک هیولای خشمگین را دارد که بیشتر اوقات می‌تواند آن را کنترل هم کند. هر کسی که کمیک‌های شی-هالک را خوانده باشد، سریال را دوست دارد و امیدوار است که She-Hulk: Attorney at Law فصل دوم داشته باشد.

مشکل از بخش‌های سمی‌تر جامعه طرفداران مارول است. به محض اینکه جنیفر گفت می‌تواند هالک خود را بهتر از بروس کنترل کند، زیرا به عنوان یک زن با موقعیت‌های خشم‌آوری روبرو شده که بروس حتی نمی‌تواند تصورشان کند، آن‌ها در اینترنت نارضایتی خود را ابراز کردند. به مرور، این واکنش‌ها فقط زن‌ستیزانه‌تر شدند. جالب اینجاست که خود سریال نشان داد که جنیفر در مورد توانایی‌اش برای کنترل شی-هالک اشتباه می‌کرد و آن مکالمه یک‌جور ابراز اعتماد به نفس کاذب بود. او کنترل را روی هالک خود از دست می‌دهد. سریال این موضوع را مطرح کرد و سپس به طور مناسبی آن را به نتیجه رساند. شخصیت شی-هالک در MCU فوق‌العاده است و کسانی که از او انتقاد می‌کنند، چیزی درباره او و کمیک‌هایش نمی‌دانند و می‌توان گفت که سریال را متوجه نشده‌اند.

جان واکر / مأمور آمریکا

بگذارید به این شخصیت هم بپردازیم؛ جان واکر انتخاب خوبی برای تبدیل شدن به کاپیتان آمریکا نبود. تماما علت منفور شدن او هم در همین نکته خلاصه می‌شود. واکر سرباز بزرگی بود، این درست است اما او نباید در آن موقعیت قرار می‌گرفت. اقدام واکر در کشتن آن فلگ‌سمشر در حالی که خشمگین بود و در حالی که در مقابل مردم تسلیم شده بود، برای نشان دادن اینکه چقدر از عهده موقعیت برنمی‌آمد، طراحی شده بود. در آن موقعیت او به تازگی بهترین دوستش را از دست داد و قدرت سرم فوق‌سرباز در رگ‌هایش جریان داشت. او در شکننده‌ترین حالت خود بود. لحظه‌ای از Captain America: The First Avenger وجود دارد که به طور کامل توضیح می‌دهد چرا؛ پروفسور ارسکین می‌گوید که سرم کسی را به یک قهرمان تبدیل نمی‌کند، بلکه فقط آن‌ها را بیشتر از آنچه هستند، می‌کند. و جان واکر از آن دسته افرادی نبود که باید چنین قدرتی داشته باشد.

بسیاری از طرفداران دنیای سینمایی مارول از واکر متنفرند، اما هدف از وجود شخصیت جان واکر این نیست که از او متنفر باشیم. بلکه برای نشان دادن این است که گاهی اوقات، فردی که به نظر می‌رسد همه مهارت‌های مناسب را دارد، در واقع نمی‌تواند کار را به خوبی انجام دهد و فرد مناسبی نیست. جان واکر، باید مورد ترحم قرار گیرد. او یک شخصیت جذاب است و حتی جالب خواهد بود اگر به شیوه‌ای عمیق‌تر مورد بررسی قرار گیرد. با این حال، بخشی از طرفداران هستند که واکر را دوست دارند و معتقدند که او یک کاپیتان آمریکای خوب بود، اما آن‌ها هم به علت پرداخته نشدن مناسب به او منظور از وجود این شخصیت را درک نمی‌کنند.

کاپیتان مارول

کاپیتان مارول با بازی بری لارسون قرار بود با چالش‌های زیادی روبرو شود. این شخصیت به عنوان قدرتمندترین قهرمان مارول تا به حال معرفی شد و سلاح مخفی نیک فیوری بود. فیلم اول او موفقیت بزرگی داشت، که با در نظر گرفتن تصویر بزرگ‌تر منطقی بود؛ طرفداران دنیای سینمایی مارول که Avengers: Infinity War  را تماشا کرده بودند، می‌خواستند بدانند منشأ او چیست و چگونه نیک فیوری را می‌شناسد. با وجود اینکه فیلمCaptain Marvel  یک کمدی اکشن استاندارد مارول با مبارزات جذاب، جوک‌های خنده‌دار و شخصیت‌های جالب است، این مانع از نفرت طرفداران از بری لارسون در نقش کاپیتان مارول نشد.

اگر صادقانه بنگریم، نفرت از کاپیتان مارول ارتباط بسیار کمی با خود شخصیت دارد و بیشتر به بازیگرش مربوط است. مانند فیلم اولش، او یک شخصیت کاملاً خوب در این دنیاست. او قدرتمند می‌باشد، در صحنه‌های اکشن جذابی حضور دارد و تمام پتانسیل‌های دنیا را در خود جمع کرده است. با این حال، بری لارسون در مصاحبه‌ای گفت که منتقدان نباید همگی مردان سفیدپوست باشند و این سخنان بخشی از طرفداران را عصبانی کرد. این اساساً دلیلی است که مردم از شخصیت کاپیتان مارول متنفرند. آن‌ها شخصیت را بر اساس شایستگی‌هایش قضاوت نمی‌کنند، فقط از او متنفرند. لارسون قبلاً به بازگشت این شخصیت و خودش در فیلم‌های آیندهAvengers اشاره کرده است؛ و البته که او قطعاً باید ظاهر شود، فقط برای اینکه افرادی که بی‌دلیل از او متنفرند، بیشتر هم عصبانی شوند.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir