کنترلرهای خاص و غیرمعمول، که به آنها ناولتی کنترلر (Novelty Controller) هم گفته میشود، امروزه بسیار کمتر از گذشته در دنیای بازیهای ویدیویی دیده میشوند. برخی از این کنترلرها بیشتر به نوعی قاب برای کنترلرهای استاندارد شباهت داشتند، دستگاههایی بزرگ که همان دکمههای معمول را داشتند اما در نقاط متفاوت قرار گرفته بودند، در حالی که برخی دیگر تلاش کردند با ارائه روشهای کاملا جدید برای تجربه بازی، مفهوم کنترلر را از نو ابداع کنند. بسیاری از این کنترلرها بیشتر جنبهی کلکسیونی داشتند و امروزه در میان افرادی که کالکشن بازیهای ویدیویی جمعآوری میکنند، با قیمتهای بالایی خریدوفروش میشوند.
دستههای شبیهساز آلات موسیقی مانند آنهایی که در سری گیتار هیرو (Guitar Hero) و راک بند (Rock Band) استفاده میشدند، در میانهی دههی ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ بسیار محبوب بودند، اما عجیبترین کنترلرهای دنیای بازی از این هم فراتر رفتهاند. از قلاب ماهیگیری گرفته تا اره برقی، برخی از این کنترلرها آنقدر عجیب هستند که باید حتما آنها را ببینید تا باور کنید! با ویجیاتو همراه باشید.
اسکیتبرد تونی هاک

بازی تونی هاک: راید (Tony Hawk: Ride) یکی از نسخههای سری تونی هاک است که با نام بزرگترین و مشهورترین اسکیتباز حرفهای جهان گره خورده است. این نسخه یک کنترلر اسکیتبرد مجهز به حسگرهای حرکتی معرفی کرد که هدف آن، شبیهسازی حرکات واقعی اسکیتبورد در دنیای بازی بود. بازی سه حالت مختلف برای گیمپلی داشت: Casual ،Confident و Hardcore که هرکدام روی میزان حساسیت و دشواری کنترلها تأثیر میگذاشتند. با وجود نوآوریهای این بازی، تونی هاک: راید هرگز نتوانست طرفداران را جذب کند و بیشتر به یک گجت تجملی تبدیل شد. یکی از بزرگترین مشکلات این بازی، نبود کنترل واقعی برای بازیکن بود؛ حرکات روی تخته تقریبا بهصورت خودکار انجام میشد و بازیکنان نمیتوانستند بهطور مؤثر اسکیتبرد را در محیط بازی هدایت کنند. نتیجه این بود که بسیاری از بازیکنان در نقاط مختلف نقشه گرفتار میشدند. این ایده حتی با عرضهی دنبالهی بازی، تونی هاک: شرد (Tony Hawk: Shred)، نیز تغییر نکرد و سرانجام این پروژه بهطور کامل کنار گذاشته شد.
کنترلر ماهیگیری سگا

بازیهای شبیهساز ماهیگیری از جمله تجربههای آرامشبخش در دنیای گیم محسوب میشوند، و پیشرفتهای امروزی در کیفیت بصری، باعث شدهاند که بازیکنان احساس کنند واقعا کنار دریاچهای نشستهاند و مشغول ماهیگیری هستند. اما سگا این حس را در دههی ۹۰ میلادی و روی دریمکست (Dreamcast) به بازیکنان ارائه کرده بود. بازی گت بس (Get Bass) که در خارج از ژاپن با نام سگا بس فیشینگ (SEGA Bass Fishing) شناخته میشود، یکی از اولین شبیهسازهای ماهیگیری موفق بود که با یک کنترلر مخصوص به شکل قلاب ماهیگیری عرضه شد.
بازیکنان در نقش یک ماهیگیر حرفهای باید خارماهیهای غولپیکر را در محیطهای مختلف شکار میکردند. گیمپلی این بازی شامل انتخاب طعمهی مناسب، پرتاب دقیق قلاب و استفاده از چرخ ماهیگیری بود که با کمک کنترلر اختصاصی، حس کاملا واقعی چرخاندن دسته و مدیریت تنش نخ ماهیگیری را ایجاد میکرد. بازیکنان باید با دقت میزان کشش نخ را کنترل میکردند تا مانع از پاره شدن آن در حین کشمکش با ماهی شوند.
ماراکاسهای سامبا د آمیگو

کنسول نینتندو وی (Wii) یکی از محبوبترین کنسولهای تاریخ است که حتی در خانهی کسانی که گیمر نبودند نیز یافت میشد. محبوبیت آن به لطف بازیهای خانوادگی بود که از کنترلر وی ریموت (Wii Remote) و نانچاک (Nunchuk) به شیوههای خاصی استفاده میکردند. برخی از این بازیها با کاورهای مخصوص کنترلر عرضه میشدند تا حرکات درون بازی را به شکل واقعی شبیهسازی کنند، و یکی از عجیبترین آنها متعلق به نسخهی ۲۰۰۷ بازی سامبا د آمیگو (Samba de Amigo) بود.
سامبا د آمیگو که ابتدا در سال ۲۰۰۰ برای دریمکست منتشر شده بود، یک بازی ریتمی بود که در آن بازیکنان کنترلرها را در جهتهای خاصی تکان دادند و حرکات خود را با ریتم موسیقی هماهنگ میکردند. نسخهی وی از نظر تشخیص موقعیت، نسبت به نسخهی دریمکست محدودیتهایی داشت و نمیتوانست ارتفاعهای مختلف را تشخیص دهد. بهجای آن، بازی به حرکات مختلف تکان دادن متکی بود. با اینکه بازی امروزه جنبه نوستالژیک دارد، اما همچنان یکی از بازیهای خانوادگی جالب آن دوران محسوب میشود.
کنترلر وو-تنگ

در طول سالها، بسیاری از بازیها برای جذب مخاطب از چهرههای مشهور استفاده کردهاند. یکی از این نمونهها، بازی وو-تنگ: شائولین استایل (Wu-Tang: Shaolin Style) است، یک بازی مبارزهای که در سال ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن ۱ منتشر شد و گروه وو-تنگ کلن (Wu-Tang Clan) را بهعنوان شخصیتهای قابلبازی در خود داشت. این بازی بازتابی از تأثیرات هنرهای رزمی در موسیقی این گروه بود.
درحالیکه این بازی را میشد با کنترلر استاندارد دوالشاک پلیاستیشن بازی کرد، اکتیویژن یک کنترلر مخصوص به شکل حرف W (برگرفته از لوگوی وو-تنگ) نیز عرضه کرد. این کنترلر از نظر ظاهری جذاب بود، اما نداشتن آنالوگ استیک و طراحی عجیب آن، کنترل بازی را بهشدت دشوار میکرد.
کیبورد ASCII

تجهیزات جانبی کیبورد برای کنسولهای بازی چیز جدیدی نیستند، اما کیبورد ASCII موفق شد میان آنها متمایز شود. این کنترلر که بهطور انحصاری در ژاپن برای گیمکیوب (GameCube) عرضه شد، یک کیبورد کامل با دستههای کنترلر گیمکیوب در دو طرف آن بود. این دستگاه بهطور خاص برای بازی فانتزی استار آنلاین اپیزود ۱ و ۲ (Phantasy Star Online) طراحی شده بود و اجازه میداد بازیکنان بهسادگی درون بازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
با وجود اینکه این کنترلر از بازخورد لرزشی (Rumble) پشتیبانی نمیکرد، از نظر عملکرد کاملا مشابه کنترلر استاندارد گیمکیوب بود. این بازی در اروپا و آمریکای شمالی نیز منتشر شد، اما بازیکنان در آن مناطق مجبور بودند از کنترلرهای عادی استفاده کنند که ارتباط درون بازی را دشوارتر میکرد.
ارهبرقی رزیدنت اویل

رزیدنت اویل ۴ یکی از تأثیرگذارترین و نمادینترین بازیهای تاریخ است، و کاملا منطقی است که یکی از منحصربهفردترین و بهیادماندنیترین کنترلرها را نیز داشته باشد. کنترلر ارهبرقی رزیدنت اویل ۴، که به یکی از ترسناکترین سلاحهای بازی شباهت داشت، در دو مدل عرضه شد: مدل زرد برای گیمکیوب و مدل قرمز برای پلیاستیشن ۲.
با وجود طراحی فوقالعاده، این کنترلر صرفا بهعنوان یک آیتم کلکسیونی ساخته شده بود و استفاده از آن در عمل دشوار بود. چیدمان دکمهها بهشکلی نامناسب قرار گرفته و باعث میشد بازیکنان مجبور شوند دستان خود را در وضعیتی عجیب قرار دهند تا بتوانند به تریگرها و آنالوگ استیکها دسترسی داشته باشند. این کنترلر دارای ویژگیهای حرکتی نیز بود، بهعنوان مثال بازیکنان میتوانستند با چرخاندن آن، برخی حرکات درون بازی را اجرا کنند. اما در نهایت، این کنترلر بیشتر جنبهی نمایشی داشت تا یک وسیلهی کاربردی برای گیمینگ.
کاتانای اونیموشا ۳

اونیموشا ۳: دیمن سیج (Onimusha 3: Demon Siege) یکی از بهترین نسخههای این سری بهشمار میرود. این بازی علاوه بر داستان سفر در زمان، یک کنترلر خاص و فوقالعاده نیز داشت. این کنترلر که کاتانا: سول کنترلر (Katana: The Soul Controller) نام داشت، تمامی دکمهها و آنالوگ استیکهای یک کنترلر استاندارد پلیاستیشن ۲ را داشت اما بهشکل یک شمشیر سامورایی طراحی شده بود و حتی یک غلاف جداشونده نیز داشت که تیغهی پلاستیکی خاکستریرنگ آن را آشکار میکرد.
این کنترلر، با توجه به شکل غیرمتعارف خود، استفادهی طولانیمدت را دشوار میکرد و همچنین در زمان عرضه حدود ۱۵۰ دلار قیمت داشت. بنابراین، این کنترلر بیشتر یک آیتم کلکسیونی بود تا یک وسیلهی کاربردی برای بازی. با این حال، بازیکنان اونیموشا ۳ که از آن استفاده میکردند، حس غرق شدن در دنیای بازی را بیشتر تجربه میکردند. حال که کپکام قصد دارد سری اونیموشا را دوباره احیا کند، آیا ممکن است نسخهای مدرن از این کنترلر عرضه شود؟
کنترلر نووینت فالکون

نووینت فالکون (Novint Falcon) بیشتر به یک موس یا حتی یک دستگیرهی کنترلی شباهت دارد تا یک کنترلر معمولی، اما واقعا برای بازی استفاده میشد. این دستگاه یک وسیلهی هاپتیک (Haptic) بود، به این معنا که برای شبیهسازی تماس فیزیکی طراحی شده بود. نووینت فالکون بهعنوان جایگزینی برای ماوس کامپیوتر عمل میکرد و به گیمرهای پیسی (PC) کنترل دقیقتری روی نشانهگیری میداد، در حالی که با ارائهی بازخورد لمسی، تجربهای واقعی و طبیعی ایجاد میکرد، از جمله شبیهسازی لگد اسلحه هنگام شلیک.
یکی از اتصالات اختیاری این کنترلر، یک دستهی تفنگی بود که بازیکنان میتوانستند برای تجربهی تیراندازی واقعیتر از آن استفاده کنند. اما حتی بدون این اتصال نیز، دستگیرهی کنترل را میتوان به چپ و راست، جلو و عقب، و حتی بالا و پایین حرکت داد (مشابه یک موس). با این تفاوت که این کنترلر حرکت سهبعدی کامل را امکانپذیر میکرد. هنگامی که نشانگر سهبعدی به یک شیء برخورد میکرد، موتورها فعال میشدند تا حس فیزیکی برخورد با یک سطح جامد را به بازیکن منتقل کنند.
پاور گلاو

پاور گلاو (Power Glove) یکی از لوازم جانبی کنسول NES بود که به لطف حضور در فیلم جادوگر (The Wizard) به شهرت رسید. اما برخلاف تصور بسیاری، این وسیله توسط یک شرکت ثالث ساخته شده بود، این دستکش خاکستری بدون انگشت دارای کنترلهای داخلی، چندین دکمه و یک صفحهی شمارهگیر روی ساعد بود.
ردیابی حرکات این کنترلر توسط دو حسگر اولتراسونیک انجام میشد که باید روی صفحهنمایش تلویزیون بازیکن نصب میشدند، یک فناوری اولیه که بعدها توسط وی (Wii) نینتندو به کمال رسید. با این حال، پاور گلاو دقت زیادی در تشخیص حرکات نداشت و عملکرد آن در بازیهای پشتیبانیشده چندان خوب نبود. اما چیزی که باعث شد این کنترلر همچنان در تاریخ گیم ماندگار بماند، ظاهر جذاب و خاص آن بود.
این کنترلر در زمان عرضه ۱۵۰ دلار قیمت داشت و برای بازیهایی مانند سوپر گلاو بال (Super Glove Ball) و بد استریت برالر (Bad Street Brawler) طراحی شده بود. اما به دلیل قیمت بالا و عدم استقبال از واقعیت مجازی در آن دوران، پاور گلاو نتوانست مخاطبان زیادی پیدا کند. علیرغم کمپین تبلیغاتی گستردهی آن، فروش چندانی نداشت و پس از تنها یک سال، تولید آن متوقف شد. امروزه، پاور گلاو آنقدر کمیاب است که با قیمتهای سرسامآوری خریدوفروش میشود و بهعنوان یکی از ارزشمندترین آیتمهای کلکسیونی صنعت بازیهای ویدیویی شناخته میشود.
کنترلر غولپیکر استیل بتالیون

استیل بتالیون (Steel Battalion) بیش از هر چیز بهخاطر کنترلر بزرگ و پیچیدهی خود شناخته میشود، وسیلهای که برای هدایت تانکهای دوپای بازی کاملا ضروری بود. این کنترلر عظیم دارای ۴۴ ورودی مختلف بود که شامل دو جویاستیک، یک اهرم گاز، یک دکمهی کنترل رادیویی، پنج کلید سویچ، سه پدال مجزا و مجموعهای از دکمههای دیگر میشد.
کنترلر استیل بتالیون در گیمپلی بازی نقشی کلیدی داشت، زیرا هر مأموریت نیازمند یک توالی دقیق از فشردن دکمهها برای راهاندازی تانک بود. برخلاف بسیاری از بازیهای اکشن که کنترل سریع و سادهای دارند، استیل بتالیون بر شبیهسازی و واقعگرایی تأکید داشت. هر عملی، از تغییر سلاح گرفته تا مدیریت آسیبدیدگی، نیازمند ورودیهای دقیق و حسابشده بود.
اما چیزی که این بازی را واقعاً خاص کرده بود، سیستم پرمادت (Permadeath) آن بود. اگر بازیکنان در هنگام نابود شدن تانک آنها نتوانستند دکمهی خروج اضطراری را در زمان مناسب فشار دهند، شخصیت آنها بهطور دائمی شکست میخورد و فایل ذخیرهی بازی برای همیشه حذف میشد.
source
کلاس یوس