فصل اقتصاد – رشد چشمگیر بیش از 460 درصدی شاخص کل بورس تهران طی سالهای 1372 تا 1375، که در ادامه افت 21 درصدی اولیه تابستان 1371 رخ داد، رکوردی است که در این دوره به ثبت رسیده است.
خبرگزاری مهر ؛ گروه اقتصاد _ علی فروزان فر؛ روند تغییرات شاخص کل بورس در سالهای 1371 تا 1375، فراتر از تحلیل یک دوره تاریخی است؛ این تحلیل، بازتابی از رفتار بازار بورس ایران است که هنوز هم برای تحلیلگران و سرمایهگذاران امروز، قابلتأمل و آموزنده است. فهم دقیق این روند میتواند به ارتقای استراتژیهای معاملاتی، کاهش ریسک و تقویت بینش بلندمدت در مواجهه با نوسانات بازار کمک کند.
بررسی تاریخی تغییرات شاخص کل با وجود نوسانات شدید، دربردارنده نکاتی بنیادین برای درک رفتار بازار سهام است. این تجربه میتواند به سرمایهگذاران امروزی کمک کند تا به جای تمرکز بر بازدهی نهایی، مسیر زمانی رسیدن به آن را بررسی کنند؛ تفاوت میان بازدهیهای پرریسک و بازدهیهای پایدار را بشناسند؛ بدانند که بازگشت به سقف قبلی همیشه نیازمند زمان، ثبات و کفسازی است و مهمتر از همه، اینکه طمع در نواحی پرریسک ممکن است سود نهایی را کاهش دهد، نه افزایش.
با این مقدمه باید گفت، شاخص کل بورس تهران که قرار بود معیاری برای سنجش نبض بازار سرمایه باشد در ابتدای شهریورماه 1369 با عدد پایه 100 واحد تعریف شد. اگرچه در منابع رسمی آماری از تغییرات اولیه این شاخص بهدرستی مستند نشده، بررسی انجام شده نشان میدهد این شاخص توانسته در کمتر از دو سال (از شهریور ماه 1369 تا تیر ماه 1371) در حدود 400 واحد (300 درصد) افزایش یابد.
در عین حال دادههای موجود، از آغاز یک مسیر پر فراز و نشیب از تیرماه 1371 پرده برمیدارند؛ مسیری 4 ساله (8 تیر ماه 1371 تا 4 مهر ماه 1375) که نخستین تجربه جدی و پر نوسان بازار سرمایه ایران را با سطوح ریسکهای متفاوت رقم میزند.
آغاز یک مسیر پرنوسان: از سقوط 21 درصدی در 15 ماه تا پرواز 467 درصدی در 36 ماه
شاخص کل بورس تهران از 8 تیر 1371 تا 4 مهر 1375، یعنی حدود 4 سال و 3 ماه (به مدت نزدیک به 51 ماه، کمتر از 222 هفته و حدوداً 1550 روز)، با نوساناتی پیاپی همراه است.
شاخص کل در آغاز این دوره با ثبت سقف 484 واحدی در 8 تیر 1371، وارد مرحلهای نزولی میشود که بیش از 15 ماه به طول میانجامد. در این بازه، بازار سرمایه با افتی بیش از 21 درصدی طی 464 روز مواجه شده و شاخص تا کف 380 واحدی در 13 مهر 1372 سقوط میکند. افت 21 درصدی شاخص کل پایان این ماجرا نیست و در ادامه، بازار در مسیری آهسته و پیوسته، تلاش میکند تا تراز و سقف پیشین خود را باز پس گیرد.
بنابراین بعد از تشکیل کف شاخص در 13 مهر 1372، شاخص با رشد 28 درصدی آن هم طی یک سال (12.5 ماه / 380 روز) موفق میشود در 27 مهر 1373، مجدداً به سقف قبلی خود بازگردد و تراز 487 واحدی را ثبت کند.
به بیان دیگر، بازار در بازگشت دوباره به سقف قبلی (از سقف 8 تیر 1371 تا رکورد 27 مهر 1373)، مسیری 28 ماهه را طی میکند؛ دورهای 843 روزه که بهنوعی آزمون صبر و تحمل برای سرمایهگذاران به شمار میرود.
نمودار زیر تغییرات ماهانه شاخص کل را از سقف اولیه 484 واحدی در تیر ماه 1371 تا کف 380 واحدی در مهر ماه 1372 و نهایتاً فتح دوباره سقف اولیه با رسیدن به تراز 487 واحدی در مهر 1373 نشان میدهد.
/
مسیر پر پیچوخم بازدهی کل 467 درصدی شاخص کل از کف تشکیل شده تا سقف بعدی شامل یک فاز پس گرفتن سقف اولیه با بازدهی 28 درصد و سه فاز بازدهی کمریسک، متوسط و پرریسک به ترتیب با بازدهیهای 204، 22.5 و 19 درصدی است که بررسی این چرخه، درسهای ارزشمندی با موضوع مدیریت ریسک و کنترل شاخصه ترس و طمع برای سرمایهگذاران امروز دارد.
سه فاز رشد: کمریسک، متوسط و پرریسک
پس از آنکه شاخص سقف قبلی را پس گرفت، بازار در مسیر جدیدی قرار گرفت که شاخص طی آن و تا تاریخ 4 مهر 1375 توانست به سقف تاریخی جدید 2156 واحدی دست یابد. این مسیر صعودی، که بیش از 708 روز (حدود 23 ماه) به طول انجامید، رشد بیش از 342 درصدی را (از تراز 487 واحد در 27 مهر 1373، تا تشکیل سقف 2156 واحدی در 4 مهر 1375) برای شاخص کل رقم میزند؛ اما این صعود بزرگ را میتوان به سه فاز با درجات مختلف ریسک تقسیم کرد که هریک درسهایی آموزنده در زمینه مدیریت ریسک و شناخت هیجانات بازار در خود دارد.
بر همین اساس و با توجه به کف بعدی شاخص، یعنی کفی که در 28 مرداد 1377 و در تراز 1472 واحد برای شاخص کل ثبت میشود، میتوان بازدهی 342 درصدی شاخص را به سه حرکت در نواحی با ریسک کم، متوسط و زیاد طبقهبندی کرد.
مطابق آنچه که گفته شد، میتوان رشد شاخص کل از تراز 487 واحد تا تراز 1472 واحد را حرکت در ناحیه کم ریسک، در گام بعد و از تراز 1472 تا تراز 1813 واحد که در حقیقت میانگین حداقل تراز مورد انتظار (کف 1472 واحد) تا سقف تراز دیده شده (2156 واحد) است را حرکت در ناحیه با ریسک متوسط و نهایتاً حرکت از تراز 1813 واحد تا سقف 2156 واحد را ناحیه پر ریسک تعریف کرد.
نمودار زیر تغییرات ماهانه شاخص کل را از تیر 1373 تا تیر 1378 نشان میدهد. خطوط آبی، زرد، قرمز و نارنجی به ترتیب بیانگر سقف شکسته شده در تراز 487 واحد در مهر 1373، کفی که در 28 مرداد 1377 و در تراز 1472 واحد برای شاخص کل ثبت میشود، سقفی که در تراز 2156 واحد در 4 مهر 1375 برای شاخص ثبت میشود و نهایتاً متوسط تراز زرد (1472 واحد) و قرمز (2156 واحد) است.
/
//” alt=”فصل اقتصاد” width=”100%” />
بازدهی کم ریسک 200 درصدی
فاز اول از تراز 487 واحد (خط آبی – فتح سقف قبلی) در تاریخ 27 مهر 1373 تا ورود به ناحیه با ریسک متوسط در تراز 1481 واحدی (خط زرد رنگ) در 9 بهمن 1374 به طول انجامید. شاخص در این فاز بازدهی چشمگیر 204 درصدی را در مدت 15 ماه و نیم به ثبت رساند و از 487 به 1481 واحد رسید. این دوره 468 روزه، بهعنوان ناحیه کمریسک شناخته میشود؛ چرا که رشد پایدار، با نوسانات محدود و قابل پیشبینی همراه بود.
بازدهی با ریسک متوسط: از تله سود 68 درصدی تا سود واقعی 22 درصدی
در فاز دوم، شاخص با عبور از تراز 1472 واحدی و ثبت تراز 1481 واحدی در 9 بهمن 1374 وارد محدوده با ریسک متوسط شد و تنها در طی 106 روز (حدود 3 ماه و نیم) تا تراز 1814 واحد (حداکثر تراز مورد انتظار با ریسک متوسط) ثبت شده در 24 اردیبهشت 1375 بالا رفت.
آنچه باید متذکر شد این است که اگرچه رشد کلی شاخص با رسیدن به این تراز به 272 درصد (از 487 تا 1814 واحد) رسید، رشد این مرحله به تنهایی فقط 22.5 درصد بود. به عبارت دیگر، اگرچه شاخص کل در این مرحله توانسته طی 106 روز مجموعاً 68 درصد بیشتر از 204 درصد بازدهی مرحله قبل (کم ریسک) افزایش یابد و بازدهی کل را به بیش از 272 درصد برساند اما باید دقت کرد که رشد شاخص کل در مرحله با ریسک متوسط (از تراز 1481 تا تراز 1814 واحد) بیش از 22.5 درصد نبوده است و این یعنی این دوره اگرچه با افزایش نسبی ریسک همراه شده است سود چشمگیری نصیب سهامداران نکرده است و به همان نسبتی که سرعت رشد بالاتر رفته، سطح ریسک نیز شدت گرفت است.
بازدهی پر ریسک: از فریب سود اسمی 70 درصدی تا سود رسمی کمتر از 19 درصدی
سرانجام، فاز پرریسک در 4 ماه و نیم پایانی شکل میگیرد. در این مدت شاخص کل از تراز 1814 واحدی ثبت شده در 24 اردیبهشت 1375 تا تراز 2156 واحدی (سقف تراز ثبت شده) در 4 مهر همین سال میرسد.
با وجود اینکه بازدهی کلی شاخص در این مرحله 136 روزه به بیش از 342 درصد رسیده، رشد قطعی و واقعی این مرحله به تنهایی کمتر از 19 درصد بوده است. به عبارت دیگر اگرچه در این 4 و ماه نیم پایانی، شاخص کل مجموعاً 70 درصد بیشتر از 272 درصد (بازدهی کل با ریسک متوسط) افزایش مییابد و بازدهی کل به بیش از 342 درصد میرسد اما باید دقت کرد که رشد شاخص کل در مرحله پر ریسک (از تراز 1814 تا تراز 2156 واحد) کمتر از 19 درصد بوده است و این یعنی یک بازدهی بسیار کم، اما آکنده از هیجان و نوسانات ناگهانی که بیش از هر چیز نیاز به مهارت در مدیریت ترس و طمع و تحمل حجم زیادی از استرس و بار روانی دارد.
درسهایی از نخستین چرخه بزرگ بورس تهران (1371 تا 1375)
بنا بر آنچه که آمد، شاخص کل بورس تهران از ابتدای تیرماه 1371 تا مهرماه 1375، یکی از نخستین و آموزندهترین چرخههای خود را تجربه کرد، اگرچه در این دوره با بازاری مواجه هستیم که هنوز ابزارهای پیشرفته، نظارتهای رفتاری و عمق کافی ندارد. در این مقطع بازار فاقد ابزارهای مشتقه ، صندوقها یا حتی بازارگردان است.
بازگشت به سقف قبلی؛ آزمونی روانی برای بازار
شاخص کل برای عبور مجدد از سقف پیشین خود به بیش از 840 روز (تقریباً 28 ماه) زمان نیاز داشت. این بازه طولانی، بیانگر یک حقیقت مهم است: بازار برای بازیابی اعتماد و عبور از نقاط عطف، به زمان، کفسازی و ثبات نیاز دارد.
الگوی کلاسیک چرخه بازار: سقوط و ترس، بازگشت و در نهایت فصل طمع
این دوره همانند سایر دورهها یک چرخه کلاسیک را به تصویر میکشد. مرحله نخست ریزش و کفسازی، با کاهش 21 درصدی در 15 ماه (از تیر 1371 تا مهر 1372)؛ سپس بازگشت تدریجی و عبور از سقف قبلی طی 12 ماه و نیم (از مهر 1372 تا مهر 1373)، و نهایتاً رشدی در سه فاز با ریسکهای متفاوت: کمریسک (بازدهی جذاب 204 درصدی)، متوسط (بازدهی 22.5 درصدی) و پرریسک (بازدهی فاقد جذابیت کمتر از 19 درصدی).
این ساختار شباهت زیادی به الگوهای موجی (مثلاً الیوت ) یا مدلهای چرخهای بازارهای جهانی دارد که طی آن سرمایهگذاران بهتدریج از مرحله «ترس و بیاعتمادی» به «طمع و سرخوشی» وارد میشوند.
درسهایی مهم برای سرمایهگذاران امروز
1- بازدهیهای بزرگ الزاماً در فازهای پرریسک حاصل نمیشود و برخلاف تصور رایج که بیشترین بازدهیها در فازهای پرریسک اتفاق میافتد، این بررسی نشان میدهد که بخش عمده رشد شاخص (204 درصد از 342 درصد) در فاز کمریسک و پایدارتر بازار رخ داده که از نظر زمانی طولانیتر و از نظر ریسکی پایینتر بوده است و نه در فازهای هیجانی و پرریسک . بیشترین بازدهی این دوره، در فاز کمریسک و طی 15 ماه و نیم رخ داده است و در مقابل، فاز پرریسک که کوتاهترین بازه زمانی را داشته، کمترین سهم را در رشد کل داشته است. این نکتهای کلیدی برای سرمایهگذاران امروزی است: همیشه لازم نیست برای کسب سود، به نواحی پرریسک حمله کرد.
2- بازگشت به سقف قبلی، یک آزمون روانی بزرگ است و عبور مجدد شاخص از سقف قبلی (پس از 28 ماه) نشان میدهد که بازارهای مالی حافظه دارند و عبور از نقاط عطف قبلی، نیازمند زمان، کفسازی و بازیابی اعتماد است. سرمایهگذارانی که در اوج خرید کردهاند، معمولاً تا جبران زیان، از بازار خارج نمیشوند یا در همان نقطه، نقد میکنند. این یک پدیده رفتاری است که در همه بازارهای مالی (از بورس تهران تا والاستریت) قابل مشاهده است.
3- زمان، عنصر مغفولمانده در ارزیابی ریسک است. بسیاری از تحلیلگران فقط بر عدد بازدهی تمرکز میکنند، اما این گزارش نشان میدهد که مدتزمان رسیدن به آن بازدهی، یکی از عوامل تعیینکننده در ارزیابی نسبت ریسک به بازده است. مثلاً بازدهی 28 درصدی طی یک سال (12 ماه و نیم) آن هم بعد از یک سقوط 21 درصدی 15 ماهه، لزوماً نمیتواند سودآور محسوب شود چرا که بعد از این مدت تنها ما را به نقطه سر به سر رسانده است و عملاً سودی خنثی تلقی میشود. در مقابل، بازدهی 204 درصدی طی 15 ماه ونیم ، نشاندهنده ناحیهای کمریسک با سود منطقی است.
4- ترس و طمع، ساختار دهنده رفتار بازارند . شکلگیری کف همزمان با ترس عمیق و بازگشت تدریجی شاخص، نشاندهنده مرحله «ترس» بازار است. اما هرچه به سمت ترازهای بالاتر پیش میرویم، طمع جای تحلیل را میگیرد و جهشهای نهایی ناشی از طمع، بهخوبی چرخه احساسی بازار را نشان میدهد. این موضوع میتواند با روانشناسی بازار (market sentiment) و مفاهیمی مانند چرخه احساسات سرمایهگذاران (cycle of investor emotions) تبیین شود.
5- ساختارهای رفتاری تکرارپذیرند: آنچه در دهه 70 رخ داده، با اندک تفاوتهایی، در دورههای مختلف بازار تکرار شده و خواهد شد (که موضوع گزارشات بعدی ماست).
بررسی این دوره از حیات شاخص بورس تهران، نهتنها یادگاری از نخستین جهشهای تاریخی بازار سرمایه است، بلکه سرنخی برای تحلیلگران امروز فراهم میکند تا با رجوع به گذشته، الگوهای رفتاری بازار و چرخههای ریسک را بهتر بشناسند.
تحلیل فنی این دوره نشان میدهد که بازارها، اگرچه در بازههای زمانی خاص میتوانند رشدهای خیرهکنندهای را ثبت کنند، اما این رشدها همواره به شکل خطی و قابل پیشبینی نیستند و گاه نیازمند صبر، شناخت و واکنش درست در زمان مناسباند.
در گزارش بعدی به سراغ دوره 1375 تا 1383 خواهیم رفت.

source