ذهنتان را با این ۱۰ فیلم هوشمندانه به چالش بکشید

همه دربارهٔ سینمای هوشمند حرف می‌زنند، اما واقعاً این ژانر چیست؟ فیلم‌های هوشمندانه آن‌هایی هستند که با زبانی پیچیده حرف می‌زنند یا آثاری که بدون دانش تخصصی نمی‌توان تماشایشان کرد؟ ما در میان بهترین فیلم‌ها به دنبال آثاری گشتیم که در آنها فرمی نوآورانه با محتوایی عمیق و غیرمعمول ترکیب شده‌است. سعی کنید با تماشای این فیلم‌ها مغزتان را به چالش بکشید!

و به خاطر داشته باشید که فیلم‌های هوشمند، لزوماً دربارهٔ باهوش‌ترین افراد نیستند؛ برخلاف مجموعه‌ای که قبلاً دربارهٔ نابغه‌ها در فهرست «بهترین فیلم هایی که ضریب هوشی شما را افزایش می‌دهند» معرفی کردیم.

Mulholland Drive

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

فیلم دیوید لینچ که نزدیک به ربع قرن پیش ساخته شد، بی‌چون‌وچرا یکی از بهترین آثار سینمایی قرن جدید شناخته می‌شود. اگرچه رقبای زیادی برای کسب عنوان برترین وجود دارند، اما این اثر همچنان جذابیت و رازآلودگی خود را حفظ کرده‌است. نمادهای پیچیدهٔ آن مانند یک نوار موبیوس به هم پیوند می‌خورند—هیچ‌کس تا به حال نتوانسته داستان پرپیچ‌وخم این فیلم را به‌طور قطعی تفسیر کند، اما روایت آن با حس آشنایی و دردی شیرین همراه است.

نائومی واتس در نقش دختری ظاهر می‌شود که—در نگاه اول—برای بازیگری به لس‌آنجلس آمده‌است. اما دیدار تصادفی او با دختری دیگر (با بازی لورا هرینگ) که حافظه‌اش را از دست داده، سرنوشت هر دو را تغییر می‌دهد. آنها سعی می‌کنند راز این زن را کشف کنند، اما حقیقت ممکن است بیش‌ازحد ترسناک باشد. همه‌چیز به چیزی بزرگ و غیرقابل‌وصف تبدیل می‌شود: کابوی‌های شبانه، خوانندگان کاباره، یک کافهٔ معمولی و درعین‌حال وحشت‌آور کنار جاده، کلیدها و چیزی که باید بازشان کنند.

Memento

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

همسر لئونارد (با بازی گای پیرس) به قتل رسیده‌است. او که یک مأمور تحقیقات بیمه است، مصمم به یافتن قاتلان است. اما آسیب مغزی ناشی از حمله به همسرش باعث شده حافظهٔ کوتاه‌مدت خود را از دست بدهد—لئونارد هرچیزی را پس از پنج دقیقه فراموش می‌کند. او مجبور است از یادداشت‌ها، عکس‌های پولاروید و حتی خالکوبی‌های روی بدنش استفاده کند و به دو نفر تکیه کند. یافتن حقیقت در چنین شرایطی تقریباً غیرممکن است، اما لئونارد مصمم است تا بر ذهن خود غلبه کند و ناممکن را ممکن سازد.

«ممنتو» اثر کریستوفر نولان—همانند «آینه»—به موضوع حافظه می‌پردازد، ناپایداری آن را به نمایش می‌گذارد و با تکنیک‌های روایی بازی می‌کند. این فیلم به صورت معکوس روایت می‌شود و با فلش‌بک‌هایی همراه است که خط زمانی مستقیم داستان را قطع می‌کنند. این یک سفر جذاب برای کارگردان و تماشاگر است. نولان در این اثر ثابت کرد که می‌تواند همزمان یک تجربه‌گرای مشتاق و خالق فیلم‌های هوشمند برای مخاطبان عام باشد.

Donnie Darko

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

فیلمنامه‌ای که ریچارد کلی سال‌ها روی آن کار کرد، به یکی از امیدوارکننده‌ترین آثار اولیهٔ هالیوود تبدیل شد. متأسفانه کلی پس از آن چندان فعال نبود، اما «دانی دارکو» به یک اثر کالت تبدیل شد. به‌طرز عجیبی، این هم فیلمی برای نوجوانان یاغی است و هم اثری برای تمام خانواده. داستان دربارهٔ دانی، دانش‌آموز دبیرستانی است که مبتلا به خواب‌گردی است. یک شب، توربین یک هواپیما روی اتاق او سقوط می‌کند و او رویایی دربارهٔ پایان جهان می‌بیند. چگونه می‌توان از فاجعه جلوگیری کرد، درحالی‌که باید با مشکلات مدرسه و اولین عشق هم کنار بیاید؟

این فیلم را «لینچ مخصوص نوجوانان» نامیدند—تعریفی به‌شگفت‌انگیز دقیق. مانند آثار لینچ، اینجا هم شوخی‌هایی با پیوستار زمان‌-مکان وجود دارد، اما در چارچوب دنیای فیلم، به‌صورتی علمی-عرفانی توضیح داده می‌شوند. کابوس‌های شبانه و رویاهای عجیب دانی دارکو، او را به سمت تحقق آرزوهای جوانی و یک رسالت بزرگتر هدایت می‌کنند.

The Ghost Writer

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

رومن پولانسکی در این اثر نفس‌گیر، داستان یک نویسندهٔ سایه (با بازی یوان مک‌گرگور) را روایت می‌کند که مأمور می‌شود خاطرات یک نخست‌وزیر سابق بریتانیا (پیرس برازنان) را تکمیل کند. اما هرچه بیشتر در جزیره‌ای منزوی پیش می‌رود، رازهای سیاسی تاریکی را کشف می‌کند که جانش را تهدید می‌کنند. فیلم با فضاسازی پرتنش و دیالوگ‌های تیز، مخاطب را در چرخه‌ای از سوءظن و توطئه غرق می‌کند.

پولانسکی در «The Ghost Writer» اثری خلق کرده که هم یک تریلر سیاسی است و هم تأملی بر قدرت رسانه و حقیقت. فیلمبرداری سرد و بی‌رنگ، همراه با موسیقی مرموز، حس پارانویایی ایجاد می‌کند که تا دقیقهٔ آخر همراه تماشاگر می‌ماند. این فیلم نه‌تنها یک داستان جنایی است، بلکه پرسش‌های عمیقی دربارهٔ مسئولیت اخلاقی و هزینهٔ دانستن حقیقت مطرح می‌کند.

It’s Such a Beautiful Day

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

این انیمیشن تجربی اثر دن هرتزفلد، داستان «بیل» را روایت می‌کند—مردی معمولی که با اختلالی عصبی دست‌وپنجه نرم می‌کند. روایت به ظاهر ساده، با ترسیم خطوط سیاه‌وسفید و صدای آرام راوی، به تدریج به کاوشی عمیق در معنای زندگی، حافظه و مرگ تبدیل می‌شود. هرتزفلد با ترکیب انیمیشن سنتی و تکنیک‌های دیجیتال، تجربه‌ای سینمایی خلق کرده که هم شخصی است و هم جهانی.

«انگار آخرالزمان است» یکی از آن آثار نادری است که در کمتر از یک ساعت، تمام مفاهیم فلسفی را در قالب داستانی ساده و درعین‌حال پیچیده ارائه می‌دهد. این فیلم با طنزی تلخ و تصاویری به‌ظاهر ساده، بیننده را به فکر فرو می‌برد و نشان می‌دهد که سینمای هوشمند لزوماً نیاز به دیالوگ‌های پیچیده یا جلوه‌های ویژه ندارد—گاهی یک خط ساده روی کاغذ می‌تواند عمیق‌ترین مفاهیم را منتقل کند.

Persona

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

الیزابت (با بازی لیو اولمان)، یک بازیگر زن، صدایش را از دست داده‌است—یا بهتر است بگوییم، در وسط اجرا از حرف زدن امتناع کرده‌است. پزشکان پرستاری به نام آلمه (با بازی بیبی آندرشون) را به او اختصاص می‌دهند و این دو زن به خانه‌ای کنار دریا می‌روند. در اینجا الیزابت آرام می‌گیرد، اما آلمه بی‌فایده سعی می‌کند او را به حرف زدن وادار کند و در این راه، رازهای نگفتهٔ خود را برایش فاش می‌سازد. رابطهٔ آنها ابتدا به شکلی نیمه‌عاشقانه درمی‌آید، سپس به دشمنی تبدیل می‌شود و بعد—به چیزی کاملاً غیرعادی: آیا این دو روح تنها درواقع یکی هستند؟

اینگمار برگمان، اسطورهٔ سینمای سوئد، این فیلم را مهم‌ترین اثر کارنامهٔ خود می‌دانست. حتی پس از نیم قرن، هیچ‌کس نمی‌تواند با قطعیت بگوید که در «پرسونا» چه اتفاقی می‌افتد، اما سینمای هنری بدون این اثر غیرقابل‌تصور است. در اینجا، درون‌مایه‌های یونگی دربارهٔ دوگانگی و تأمل بر ماهیت فریبندهٔ هنر به هم می‌رسند. تنش هوشمندانه، عاطفی و بصری آنقدر شدید است که گویی خود فیلم نیز از پا درمی‌آید.

A Space Odyssey

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

صدهزار سال پیش، یک هوش فرازمینی اولین تماس را با اجداد انسان برقرار کرد. یک تخته‌سنگ سیاه که روی زمین فرود آمد، آرامش جامعهٔ انسان‌نمایان را برهم زد و یک میمون را وادار کرد تا برای اولین بار از ابزار به عنوان سلاح استفاده کند. زمانی که انسان‌ها به کاوش ماه پرداختند، این تخته‌سنگ سیاه در آنجا هم پیدا شد—و سیگنالی به اعماق فضا فرستاد. یک مأموریت فوق‌محرمانه به مقصد مشتری آغاز شد، جایی که یک تخته‌سنگ دیگر در مدار آن قرار داشت. حتی خدمهٔ فضاپیما هم از هدف واقعی مأموریت خبر نداشتند—تنها یک هوش مصنوعی به نام HAL 9000 از حقیقت آگاه بود. اما این ذهن مصنوعی که کمی هم روانی داشت، حاضر بود برای حفظ راز، حتی به قیمت جان انسان‌ها تمام شود.

این فیلم تحول‌آفرین از استنلی کوبریک، نمونهٔ نادری از «علمی‌تخیلی خالص» است و علاوه بر این، پیشگام تمام آثار فضایی پس از خود—از جمله «بین‌ستاره‌ای» نولان و حماسهٔ ریدلی اسکات—به شمار می‌رود. این اثر تأملی ژرف بر ماهیت انسان و هوش برتر، و همچنین نتیجهٔ تماس این دو است. و حتی پس از این همه سال، هنوز یک تجربهٔ بصری فراموش‌نشدنی محسوب می‌شود.

Drive My Car

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

یوسوکه (با بازی هیدتوشی نیشیجیما) در جشنواره‌ای در هیروشیما نمایش «دایی وانیا»ی چخوف را کارگردانی می‌کند. زندگی به او سخت گرفته—ابتدا دختر کوچکش را از دست داده و سپس همسرش را، که—همان‌طور که او کمی قبل‌تر فهمیده—معشوقه‌ای داشته‌است. او کمکم به راننده‌اش، میساکی (با بازی توکو میورا)، که مادرش را از دست داده، نزدیک می‌شود. کارگردان و راننده غم‌هایشان را با هم در میان می‌گذارند. همچنین یوسوکه با بازیگر جوانی به نام تاکاتسوکی (با بازی ماساکی اوکادا) آشنا می‌شود، که هم‌سن دختر مرحومش است. او می‌خواهد به این جوان نقش دایی وانیا را بدهد—اما یک تراژدی ناگهانی دیگر، اجرای نمایش را تهدید می‌کند.

این فهرست می‌توانست با فیلم‌های آسیایی ادامه یابد. «ماشین مرا بران» به‌نوعی عصارهٔ سینمای ژاپن است—تأملی و ظریف، همانند آثار اوزو در میانهٔ قرن گذشته. این فیلم از ریوسوکه هاماگوچی، بر اساس داستانی از هاروکی موراکامی ساخته شده، اما از اصل داستان جذاب‌تر است. اگرچه در طول سه ساعت تقریباً هیچ اتفاقی در صفحهٔ نمایش نمی‌افتد، اما چیزی درون تماشاگر جابه‌جا می‌شود و رشد می‌کند. عشق مخاطبان و تحسین بی‌قیدوشرط منتقدان گواه این ادعاست.

Eternal Sunshine of the Spotless Mind

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

جوئل (با بازی جیم کری) متوجه می‌شود که دوست‌ سابقش، کلمنتاین (با بازی کیت وینسلت)، تمام خاطرات مربوط به او را با فناوری شرکت «لاکونا» پاک کرده‌است. جوئل تصمیم می‌گیرد همین کار را انجام دهد و متخصصان شرکت، فرآیند حذف خاطرات کلمنتاین از ذهن او را آغاز می‌کنند. درحالی که جوئل خواب است، در خاطرات خود سفر می‌کند و بارها با معشوقهٔ سابقش روبرو می‌شود. او می‌فهمد که واقعاً نمی‌خواهد او را فراموش کند—پس سعی می‌کند تصویر کلمنتاین را در گوشه‌های پنهان ذهنش پنهان کند. در همین حال، کلمنتاین و کارمندان لاکونا درگیر درام خودشان هستند.

استعداد چارلی کافمن—یکی از خلاق‌ترین فیلمنامه‌نویسان هالیوود—که به ساختارهای پیچیده و مفاهیم ذهنی («اقتباس»، «جان مالکوویچ بودن») علاقه دارد، در اینجا با سبک گرم و لطیف میشل گوندری، کارگردان فرانسوی، ترکیب می‌شود. نتیجه فیلمی است که سفر به درون ذهن انسان را به‌صورتی زنده و مستقیم به تصویر می‌کشد. بیست سال پیش، این فیلم با ایده‌ای هوشمندانه و فرمی پیچیده، مخاطبان عام را مجذوب خود کرد و جیم کری ثابت کرد که می‌تواند یک بازیگر جدی باشد. امروز شاید بد نباشد به این فکر کنیم که چه زمانی فناوری‌هایی مانند «لاکونا» به واقعیت تبدیل خواهند شد.

The Killing of a Sacred Deer

۱۰ فیلم هوشمندانه که ذهن شما را به چالش می‌کشند

می‌گویند هر پزشکی گورستان خودش را دارد—اما برای دکتر مورفی (با بازی کالین فارل)، این گورستان ممکن است به شکلی بسیار ناخوشایند گسترش یابد. یکی از بیماران او روی میز عمل جان می‌دهد و پسر این مرده—مارتین (با بازی بری کئوگان)—با دختر دکتر، کیم (با بازی رفی کسیدی)، رابطه دارد. مارتین نزد مورفی می‌آید و از او می‌خواهد یکی از اعضای خانواده‌اش را به عنوان قربانی تقدیم کند. در غیر این صورت، یکی پس از دیگری با مرگی وحشتناک خواهند مرد—آنا (با بازی نیکول کیدمن)، همسر دکتر، کیم یا پسر کوچکشان، باب. وقتی تهدیدهای مارتین به واقعیت می‌پیوندند، مورفی می‌فهمد که نه چانه‌زنی و نه خشونت کمکی به او نمی‌کنند—مارتین درواقع تجسم سرنوشت است.

امروز یورگوس لانتیموس به‌نماد سینمای هوشمند اروپایی (و حتی جهانی) تبدیل شده‌است. این کارگردان یونانی که در بریتانیا و هالیوود هم فعالیت کرده، توانایی نادری در تبدیل فیلم‌های هنری به آثار پرفروش دارد. «کشتن گوزن مقدس» اولین فیلم لانتیموس در آمریکا بود و نقطهٔ عطفی برای استودیوی A24 محسوب می‌شود. در این فیلم، روزمره‌گی به امری جادویی تبدیل می‌شود و اعضای طبقهٔ متوسط که در زندگی راحت و استریل خود غرق شده‌اند، ناگهان خود را در میانهٔ یک تراژدی باستانی می‌بینند—جایی که شرط‌ها به‌شدت بالا است.

جمع‌بندی

در این فهرست، با ۱۰ فیلم هوشمندانه آشنا شدیم که هرکدام به‌شیوه‌ای منحصربه‌فرد، ذهن را به چالش می‌کشند و مرزهای سینما را جابه‌جا می‌کنند. از پیچیدگی‌های روانی «جاده مالهالند» تا سفرهای فرازمینی «ادیسهٔ فضایی» و از دغدغه‌های انسانی «ماشین مرا بران» تا توطئه‌های سیاسی «The Ghost Writer»، این آثار ثابت می‌کنند که سینما می‌تواند هم سرگرم‌کننده باشد و هم عمیقاً تأمل‌برانگیز.

فیلم‌های هوشمند، مانند آینه‌ای از ذهنِ سازندگانشان، ما را با پرسش‌های بزرگ روبه‌رو می‌کنند: حافظه چقدر قابل‌اعتماد است؟ واقعیت چیست؟ و آیا انسان‌ها می‌توانند سرنوشت خود را تغییر دهند؟ این آثار نه‌تنها برای لذت بردن ساخته شده‌اند، بلکه برای به فکر واداشتنِ بیننده طراحی شده‌اند، همین ویژگی است که آنها را ماندگار می‌کند.

حالا نوبت شماست: «کدام یک از این فیلم‌ها بیشترین تأثیر را روی شما گذاشت؟ و به نظرتان چه فیلم‌های دیگری شایستهٔ قرار گرفتن در این لیست هستند؟»؛ نظراتتان را با ما به‌اشتراک بگذارید!

source

توسط petese.ir