اقتصاد ۲۴- پس از حذف ارز دولتی در راستای تامین نیازهای اساسی مردم حالا نوبت به حذف محصولات از فهرست کالاهای اساسی شده است به طوری که با اعلام معاون توسعه بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی، گوشت گرم از فهرست کالاهای اساسی خارج شد.
موضوع مسئولیت پذیری و عدم آن، هنوز در بسیاری از موارد مشترک بین وزارت خانه ها، باعث نپذیرفتن مسئولیتهای بزرگ آن در در تامین نیاز معیشت مردم شده است و این به معنای شانه خالی کردن از انجام وظایف دولتیها در مقابل مردم است. یکی از این ماجراها تفکیک نشدن وظایف میان وزارت جهاد کشاورزی و سازمان برنامه و بودجه در تعیین اقلام تخممرغ نطفهدار یا گوشت گرم بود که به وزارت جهاد سپرده نشد و امسال برخی از آنها از فهرست کالاهای اساسی خارج شدهاند. این به معنای تخصیص نیافتن ارز برای واردات گوشت گرم است.
حذف گوشت گرم از فهرست کالاهای اساسی و به تبع آن، افزایش سرسامآور قیمت این ماده غذایی، ضربه مهلکی به سبد غذایی خانوارهای کمدرآمد وارد کرده است. گرانی گوشت، تنها یک مسئله اقتصادی نیست؛ بلکه یک بحران اجتماعی است که سلامت و آینده میلیونها نفر را به خطر میاندازد. برای جلوگیری از گسترش فقر و نابرابری، دولت و جامعه باید با هم همکاری کنند و راهکارهای موثری برای حمایت از خانوارهای کمدرآمد و تامین نیازهای غذایی آنها ارائه دهند.
بررسی اثرات تورمی حذف ارز ترجیحی گوشت
حذف ارز ترجیحی از واردات گوشت، تصمیمی است که دولت با هدف اصلاح نظام یارانهای اتخاذ کرد اما اکنون به مثابه آتشی زیر خاکستر، شعلههای تورم را زبانه میکشد. این اقدام، نه تنها قیمت گوشت را به طور ناگهانی افزایش داد، بلکه اثرات زنجیرهای آن، سایر بخشهای اقتصادی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
بیشتر بخوانید: تبعات حذف ارز ترجیحی گوشت
حذف ارز ترجیحی گوشت، اگرچه با هدف اصلاح ساختار اقتصادی انجام شد، اما در عمل، به عاملی برای تشدید تورم و کاهش قدرت خرید مردم تبدیل شده است. دولت باید با اتخاذ سیاستهای مناسب و ارائه راهکارهای حمایتی، از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در برابر این شوک اقتصادی محافظت کند و از افزایش بیشتر نرخ تورم جلوگیری نماید. در غیر این صورت، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این تصمیم، میتواند بسیار وخیم باشد.
تاثیر افزایش قیمت گوشت بر سبد هزینه خانوار و نرخ تورم کلی
افزایش قیمت گوشت، فراتر از یک گرانی ساده، زلزلهای خاموش در اقتصاد خانوارها و لرزهای بزرگ بر پیکره اقتصاد کلان کشور است. این افزایش، نه تنها سهم گوشت در سبد هزینه خانوار را به شدت کاهش داده، بلکه به عنوان یک عامل کلیدی، نرخ تورم کلی را نیز به طور چشمگیری افزایش داده است.
افزایش قیمت گوشت، نه تنها یک چالش اقتصادی، بلکه یک بحران اجتماعی است که نیازمند توجه فوری و راهکارهای اساسی است. دولت باید با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و جامع، از یک سو از اقشار آسیبپذیر حمایت کند و از سوی دیگر، با اصلاح ساختارهای اقتصادی، زمینه را برای کاهش تورم و افزایش قدرت خرید مردم فراهم آورد. در غیر این صورت، سفرههای ایرانی روز به روز کوچکتر و اقتصاد کشور، روز به روز بیمارتر خواهد شد.
محاسبه سهم گوشت از سبد هزینه خانوار قبل و بعد از افزایش قیمت
گوشت، زمانی نهچندان دور، جایگاه ویژهای در سفره ایرانی داشت و سهم قابل توجهی از سبد هزینه خانوار را به خود اختصاص میداد. اما با افزایش سرسامآور قیمتها، این ماده غذایی ارزشمند به تدریج از سفرهها رخت بربست و سهم آن در سبد هزینه خانوار، سقوطی آزاد را تجربه کرد.
سقوط سهم گوشت در سبد هزینه خانوار، نشاندهنده وخامت اوضاع اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم است. این امر، نه تنها بر سلامت و تغذیه خانوارها تاثیر منفی میگذارد، بلکه نشاندهنده کاهش رفاه و کیفیت زندگی جامعه است. دولت باید با اتخاذ سیاستهای مناسب، زمینه را برای کاهش قیمت گوشت و افزایش قدرت خرید مردم فراهم کند تا سفرههای ایرانی دوباره رنگین شوند.
به گزارش خبرنگاراقتصاد ۲۴، وضعیت گوشت قرمز برخلاف ادعای متولیان تنظیم بازار همچنان در صدر قیمت مواد خوراکی قرار دارد به طوری که هنوز هم برای خرید یک کیلو گوشت قرمز گوسفندی باید حداقل ۶۰۰ هزار تومان بپردازیم. گوشت خورشتی گوسفند بدون استخوان و بدون چربی هم کیلویی ۶۵۰ هزار تومان، نیم شقه گوسفندی شامل ران سردست گردن راسته و قلوه گاه دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، راسته بدون استخوان گوسفند کیلویی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در بازار به فروش میرسد.
حذف کامل گوشت از سبد معیشت مردم
با نگاهی به نمودارهای تاریخی مصرف سرانه گوشت قرمز در کشور، متوجه خواهیم شد که روند مصرف این محصول در حال کاهش است؛ این افت از سالهای ابتدای دهه ۹۰ درکشور آغاز شده و در سالهای پایانی این دهه به تدریج شتاب گرفته است.
میانگین مصرف گوشت خانوادهها در کشور ۸ کیلوگرم و در سه دهک پایین جامعه ۲ کیلوگرم در سال است سرانه مصرف گوشت قرمز برای هر نفر در ۳ دهک پایین جامعه، حدود ۷۰۰ گرم در یک سال است.
اگر همان ۸ کیلوگرم را به عنوان میانگین مصرف گوشت خانوادهها در نظر بگیریم و یک خانواده متوسط ایرانی را ۳ نفر فرض کنیم، سرانه سالانه مصرف گوشت در ایران، ۲.۶ کیلوگرم میشود؛ به عبارتی هر فرد به طور متوسط در سال، ۲.۶ کیلوگرم گوشت قرمز مصرف میکند و این در حالیست که مصرف سالانه گوشت قرمز برای هر نفر در ۳ دهک فرودست، فقط ۷۰۰ گرم است! به عبارتی هر ایرانی متعلق به سه دهک کمدرآمد با این مزدها و حقوقبگیران شاغل و بازنشسته نیز در همین گروه قرار میگیرند، در هر سال، یک کیلوگرم گوشت قرمز هم مصرف نمیکنند.
مردم دیگر توان خرید گوشت را ندارند
دولت با این قیمتهایی که در بازارگوشت ایجاد کرده متوجه یک موضوع شده است که میتواند به راحتی قیمت این محصول پِرتقاضا در بازار را تا کیلویی ۵ میلیون تومان هم برساند، اما فقط این نکته باقی است که فقط عدهای خاص توان خرید دارند و حدود ۹۰ درصد از جمعیت کشور دوست دارند که گوشت مصرف کنند، اما توان خرید ندارند و این برای دولت مهم نیست!
source