به گزارش ایلنا، شاید اگر در ابتدای فصل به هواداران صنعت نفت آبادان گفته می شد که طالب ریکانی مانع صعود آن ها به لیگ برتر خواهد شد، احتمالا هیچکس این حرف را باور نمی کرد. اما ظاهرا توپ فوتبال مانند دنیا معادلاتش پیچیده است، به معنای واقعی توپ فوتبال همانند زمین گرد است و غیر قابل پیش بینی.

گاهی برای عده ای تبدیل به بلیط شانس و خوشبختی می شود و مسیر زندگی آن ها را دگرگون می کند و گاهی برای بازیکنان بزرگی تبدیل به فرشته عذاب می شود. طالب ریکانی اولین و آخرین بازیکنی نیست که فوتبال با او سر ناسازگاری داشت اما سرنوشت این بازیکن متفاوت تر از بقیه خواهد بود.

فوتبال برای بازیکنی مثل سرخیو روبرتو می شود ناجی،  او یک بازیکن معمولی برای تیم بارسلونا بود اما در شب فراموش نشدنی تاریخ فوتبال اروپا یک گل مسیر حرفه ایش را عوض کرد. با گلزنی به تیم پاری سن ژرمن و تکمیل کامبک معجزه آسای بارسلونا، در مقطعی به بازوبند کاپیتانی بارسلونا رسید، او حتی پیراهن تیم ملی اسپانیا را پوشید و نام او تا مدتی روی زبان تمام کارشناسان فوتبال بود.

نیازی به ورق زدن تاریخ فوتبال نیست، آچربی مدافع کهنه کار تیم اینتر که در همین فصل جاری با گلزنی مقابل بارسلونا در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا توانست زمینه ساز صعود اینتر به فینال شود، برای رسیدن به این نقطه سرطان را شکست داد و مقطعی که اینزاگی او را به خدمت گرفت هیچکس این مدافع را باور نداشت، اما اولین گل خود را در تورنومنت های اروپایی در بهترین لحظه زد تا او هم چهره خوب فوتبال را ببیند.

اما این رشته ورزشی همیشه با بازیکنان تا این حد رعوف نبوده، او برای افراد بزرگی تبدیل به یک شیطان بی رحم شده.

روبرتو باجو، در آن لحظه ایستاده مرد: صحبت از یک بازیکن معمولی نیست، کسی که قهرمان ایتالیا بود و او را یکی از بهترین مهاجم های تاریخ فوتبال می نامند، روبرتو باجو افسانه ای که بیشتر عمر فوتبالی خود را در تیم یوونتوس سپری کرد و سابقه بازی در تیم های اینتر، میلان و برشا را در کارنامه دارد. اما همه چیز پس از جام جهانی ۱۹۹۴ تغییر کرد. فینال جام جهانی مقابل برزیل و خراب کردن آخرین پنالتی در آن بازی. اگرچه قبل از او هم دو پنالتی توسط ایتالیایی ها خراب شد اما باجو قهرمانی برزیل را با آن پنالتی امضا کرد. 

همه مارا ببخش به جز روبرتو باجو، جمله معروف در دیوارهای شهر های ایتالیا که با گذشت سال ها نیز همچنان آن لحظه تلخ برای باجو تازگی دارد. او پس از این اتفاق نتوانست باجو همیشگی شود در سال ۲۰۰۴ نیز از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.

استیون جرارد، پایان رویای قهرمانی: ۱۷ سال حضور در لیورپول و بیش از ۵۰۰ بازی برای این تیم کافی بود تا استیون جرارد به عنوان اسطوره فراموش نشدنی این باشگاه لقب بگیرد. او در طول دوران خود در این تیم عناوین زیادی را کسب کرد و همواره تاثیر زیادی در موفقیت های تیم خود داشت اما در فصل ۲۰۱۴ همه چیز برای او تغییر کرد. لیورپول در آن فصل فقط یک پیروزی تا پایان طلسم قهرمان نشدن هایش در لیگ فاصله داشت.

اما وقتی در هفته سی و ششم مقابل چلسی در ورزشگاه آنفیلد قرار گرفت کاپیتان محبوب لیورپول در دقایق پایانی نیمه اول در یک صحنه سر خورد و زمینه ساز گل اول آبی های لندن شد، این بازی در نهایت با نتیجه ۲-۰ به سود چلسی به پایان رسید و در پایان منچسترسیتی عنوان قهرمانی را کسب کرد. جرارد فصل بعد در حالی لیورپول را برای همیشه ترک کرد که نتوانست افتخارات خود را با تیم محبوبش با قهرمانی در لیگ تکمیل کند.

پرده آخر، طالب ریکانی: هافبک محبوب و وفادار آبادانی ها که فوتبال خود را از همین تیم شروع کرد. اگرچه او سابقه بازی در تیم های استقلال خوزستان، آلومینیوم اراک، سپاهان و فولاد را در کارنامه دارد اما همواره به کمک برزیلی های ایران آمد. بییش از دویست بازی برای صنعت نفت انجام داده و حتی در مقطعی پیشنهاد تیم بزرگ استقلال را رد کرد. اما او هم تسلیم بی رحمی فوتبال شد.

هفته پایانی رقابت های لیگ آزادگان و تیم آبادانی که تنها به یک پیروزی برای صعود به لیگ برتر فاصله داشت. پنالتی دقایق آخر مقابل آریو اسلامشهر که طالب ریکانی آن را نتوانست گل کند. رویای صعود به لیگ برتر همان جا نابود شد. این اتفاق به قدری تلخ بود که کاپیتان صنعت نفت از فوتبال خداحافظی کرد. 

مشخص نیست تصمیم او مقطعی و احساسی است یا همیشگی اما شاید بتواند بازیکنان بزرگی مثل جرارد و باجو را درک کند. سرنوشت فوتبالی او به تلخ ترین شکل ممکن به پایان رسید.

ایتالیا بعد از روبرتو باجو باز هم قهرمان جام جهانی شد، لیورپول پس از استیون جرارد به همراه یورگن کلوپ و آرنه اشلوت همه جام ها را درو کردند، صنعت نفت هم دیر یا زود مسافر لیگ برتر می شود اما شاید طالب ریکانی در همان لحظه تلخ یخ بزند، این فوتبال است بی رحم و غیر قابل پیش بینی.

 

 

 

source

توسط petese.ir