04 تیر 1404 ساعت 09:02

در این مطلب به سراغ معرفی ده عنوان از فیلم‌های جنگی مهیج از دیدگاه سایت معتبر راتن تومیتوز رفته‌ایم که شاید اسم آن‌ها را نشنیده باشید.

ژانر جنگی به عنوان یکی از اصیل‌ترین و پرطرفدارترین ژانرهای فیلم و سریال، همواره جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطبان و منتقدان داشته است. قدمت این ژانر به اندازه تاریخ سینما است و شاید بتوان آن را یکی از نخستین ژانرهایی دانست که به طور جدی مورد توجه فیلمسازان قرار گرفت. جذابیت بی‌انتهای ژانر جنگی احتمالاً ریشه در این واقعیت دارد که این ژانر به لحاظ محتوایی، تقریباً هیچ‌گاه دچار کمبود و تکرار نمی‌شود.

با نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب بشریت می‌توان دریافت که هزاران نبرد و جنگ در طول سال‌های مختلف رخ داده‌اند. به این ترتیب، فیلم‌های جنگی همواره حرفی برای گفتن دارد و می‌تواند با رویکردها و دیدگاه‌های متفاوت، به روایت این داستان‌ها بپردازد.

با وجود سیل عظیمی از فیلم‌هایی که هر ساله با محوریت جنگ و پیامدهای آن ساخته می‌شوند، متأسفانه بسیاری از آثار ارزشمند و درخشان این ژانر، به دلایل مختلف و آن‌طور که شایسته است دیده نمی‌شوند. این فیلم‌ها، که اغلب با بودجه‌های کمتر و با تمرکز بر جنبه‌های انسانی جنگ ساخته شده‌اند، می‌توانند تجربه‌ای متفاوت از واقعیت‌های جنگ را به مخاطب ارائه دهند.

در ادامه این مطلب، قصد داریم شما را با مجموعه‌ای از فیلم‌های جنگی با امتیاز بالا در وب‌سایت راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) آشنا کنیم که احتمالاً نام بسیاری از آن‌ها را نشنیده‌اید، چه برسد به اینکه فرصت تماشای آن‌ها را داشته باشید.

فهرست مطالب

نگاهی به بهترین فیلم‌های جنگی گمنام به انتخاب راتن تومیتوز 

یکی از ویژگی‌های اصلی فیلم‌های جنگی، تمرکز بر درگیری‌های نظامی و به تصویر کشیدن نبردها، استراتژی‌های جنگی و عملیات نظامی است. این فیلم‌ها تلاش می‌کنند تا حد امکان واقعیت‌های میدان جنگ را به نمایش بگذارند. با این حال، فیلم‌های جنگی خوب فقط به نمایش صحنه‌های نبرد و انفجارها اکتفا نمی‌کنند، بلکه به بررسی جنبه‌های انسانی جنگ نیز می‌پردازند.

این آثار تأثیرات روانی، اخلاقی و اجتماعی جنگ بر سربازان و غیرنظامیان را بررسی می‌کنند و به موضوعاتی مانند ترس، فقدان، فداکاری، شجاعت و پیامدهای جنگ بر روابط انسانی می‌پردازند. در ذیل 10 مورد از فیلم‌های جنگی با امتیاز راتن تومیتوز بالا را معرفی کرده و توصیه می‌کنیم حتما تماشا کنید.

10- Sometimes in April (محصول سال ۲۰۰۵)

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ درصد

 

چند فیلم درباره جنگ داخلی رواندا و نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ ساخته شده‌اند، اما فیلمی که بیشترین شهرت را دارد، هتل رواندا با بازی دان چیدل است. این فیلم هالیوودی دیدنی و بسیار احساسی است، اما در نمایش وحشت واقعی نسل‌کشی، تا حدودی با احتیاط عمل می‌کند. سرعت، فراگیری و بی‌رحمی نسل‌کشی رواندا به حدی بود که بازنمایی مستقیم آن در یک فیلم، بسیار ناراحت‌کننده و طاقت‌فرسا می‌شد. به همین دلیل، فیلم‌های دیگر درباره این واقعه، اغلب به‌جای نمایش مستقیم، به آن اشاره می‌کنند یا درباره‌اش صحبت می‌کنند.

اما “Sometimes in April” «گاهی اوقات در آوریل» از این قاعده کلی تخطی می‌کند و به صورت مستقیم و بدون پرده پوشی به قلب وحشتناک نسل‌کشی رواندا می‌پردازد. این فیلم، برخلاف بسیاری از فیلم‌های دیگر که در مورد این واقعه ساخته شده‌اند، از نمایش واقعیت هراسی ندارد و تماشای آن واقعاً ناراحت‌کننده است. این ناراحتی نه به دلیل اغراق یا نمایشی بودن، بلکه به دلیل بازنمایی صادقانه و دردناک خشونت و وحشیگری این نسل‌کشی است.

فیلم به طور مستقیم به تجربیات وحشتناک قربانیان، وحشت و وحشیگری قاتلین و سردرگمی و بی‌تفاوتیِ برخی از ناظران می‌پردازد. این فیلم با روایت صادقانه، تماشاگران را با درد و رنج واقعی انسان‌ها درگیر می‌کند و آنها را با واقعیت تلخ و غیرقابل انکار نسل‌کشی روبه‌رو می‌کند.

به عبارت دیگر، Sometimes in April به جای اجتناب از واقعیت، آن را به صورت مستقیم و با تمام تلخی و دردش نشان می‌دهد و به مخاطب اجازه می‌دهد تا با واقعیت تلخ نسل‌کشی رواندا روبه‌رو شود. باید توجه داشت که تجربه دیدن این اثر به دلیل پرداخت مستقیم و بدون پرده پوشی به خشونت، می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده باشد.

9- The Inglorious Bastards (محصول سال ۱۹۷۸)

امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ درصد

فیلم “The Inglorious Bastards” «حرامزاده‌های لعنتی» بی‌شک برای بسیاری آشنا به نظر می‌رسد، اما همین آشنایی ظاهری پارادوکسی را ایجاد کرده و احتمالاً دلیل اصلی نادیده گرفته شدن این فیلم است. این اثر ایتالیایی محصول سال ۱۹۷۸، متأسفانه در سایه‌ سنگین فیلمی با همین نام ساخته کوئنتین تارانتینو، اسیر شده است؛ فیلمی که نه‌تنها از عنوان، بلکه از عناصر داستانی و سبک بصری نسخه‌ی اصلی نیز الهام گرفته است.

اما نکته‌ی جالب در این میان، این است که The Inglorious Bastards سال ۱۹۷۸، خود نیز بازسازی آزادانه‌ای از فیلم هالیوودی The Dirty Dozen محصول سال ۱۹۶۷ محسوب می‌شود. در حالی که فیلم تارانتینو بر نقشه‌ای جسورانه و مخفیانه برای ترور آدولف هیتلر در بحبوحه‌ جنگ جهانی دوم تمرکز دارد، The Inglorious Bastards روایتی متفاوت را دنبال می‌کند. داستان فیلم درباره گروهی از سربازان یاغی است که از وظایف نظامی خود سرپیچی کرده و در تلاش برای فرار از جنگ و عبور از مرز به سوی سوئیس بی‌طرف هستند.

با وجود آنکه The Inglorious Bastards در ایتالیا ساخته شده و عوامل آن نیز ایتالیایی هستند، فیلم به طور کامل به زبان انگلیسی فیلم‌برداری شده است. برخی از منتقدان، The Inglorious Bastards اصلی را از فیلم تارانتینو برتر دانسته‌اند. با این حال، نسخه‌ جدیدتر با جلب توجه بیشتر، توانسته نسخه‌ اصلی را تحت‌الشعاع قرار دهد و فیلم ایتالیایی سال ۱۹۷۸، همچنان در گمنامی به سر می‌برد که شاید استحقاق آن را نداشته باشد.

8- Ivan’s Childhood (محصول سال ۱۹۶۲)

امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ درصد

آندری تارکوفسکی، فیلمساز برجسته روسی دوران اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک کارگردان کالت، جایگاهی منحصربه‌فرد و غیرقابل انکار در تاریخ سینما دارد. در حالی که بسیاری از آثار او در دوران «پرده آهنین» در سطح بین‌المللی ناشناخته باقی ماندند، امروزه، فیلم‌های او مخاطبان جهانی و گسترده‌ای پیدا کرده‌اند.

با وجود کیفیت ذاتی و ارزش هنری فیلم کودکی ایوان، این اثر به اندازه‌ی سایر فیلم‌های مشهور تارکوفسکی شناخته شده نیست. “Ivan’s Childhood” «کودکی ایوان» اولین فیلم بلند در کارنامه فیلمسازی تارکوفسکی است، اما این فیلم هیچ‌گاه این حس را به مخاطب القا نمی‌کند که با اثری از یک فیلمساز تازه‌کار روبرو هستیم. کودکی ایوان از همان ابتدا، تمام تکنیک‌های خاص و منحصربه‌فرد این فیلمساز نابغه را به نمایش می‌گذارد.

بیشتر بخوانید

داستان فیلم در زمان تهاجم نازی‌ها به شوروی در طول جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. محور اصلی داستان، ایوان (با بازی نیکولای بورلیایف)، پسربچه‌ای است که پس از کشته شدن پدر و مادرش در حملات آلمان‌ها، یتیم می‌شود. ایوان پس از این فاجعه به نزد سربازان شوروی می‌رود و داوطلب می‌شود تا برای حمایت از کشورش، به جاسوسی از آلمان‌ها بپردازد. این پیشنهاد با موافقت سربازان روس مواجه می‌شود و ایوان با وجود سن کم، وارد دنیای خطرناک جاسوسی می‌شود.

اگرچه فیلم داستان کودکی ایوان تخیلی است، اما تصویری هولناک و تکان‌دهنده از تأثیرات جنگ جهانی دوم بر زندگی کودکان ارائه می‌دهد. این اثر به ما یادآوری می‌کند که در طول جنگ، کودکان نیز قربانیان بی‌گناهی بودند که مجبور بودند از خود مراقبت کرده و به اطرافیان‌شان کمک کنند. کودکی ایوان یک شاهکار سینمایی است که متأسفانه، هرگز توجهی که شایسته‌اش بود را دریافت نکرد.

7- Mongol (محصول سال ۲۰۰۷)

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ درصد

فیلم مغول به زندگی یکی از مخوف‌ترین چهره‌های تاریخ، یعنی چنگیز خان می‌پردازد؛ شخصیتی که نامش حتی پس از گذشت هشت قرن همچنان لرزه بر اندام می‌اندازد. تادانوبو آسانو در این فیلم نقش چنگیز خان را ایفا می‌کند. چنگیز خان، بنیان‌گذار امپراتوری مغول و نخستین خانِ این سلسله، با فتوحات خونین و بی‌رحمانه‌اش، دهه‌ها سایه‌ی وحشت را بر بخش وسیعی از قاره‌ی اوراسیا گستراند. در دوران حکومت او و جانشینانش، تقریباً تمام این منطقه تحت سلطه‌ مغول‌ها درآمد.

با وجود عظمت و اهمیت تاریخی این شخصیت، فیلم‌های انگشت‌شماری درباره‌ی او ساخته شده‌اند. مغول با کارگردانی سرزنده، روایتی جذاب و تماشایی از زندگی چنگیز خان ارائه می‌دهد؛ از دوران کودکی و زندگی قبیله‌ای او تا رسیدن به قدرت و آغاز تلاش‌هایش برای تسخیر جهان. فیلم به زیبایی به تصویر می‌کشد که چنگیز خان چطور با اتحاد قبایل پراکنده مغول، ارتشی قدرتمند ساخت و چگونه با استفاده از تاکتیک‌های جنگی نوآورانه و خشونت بی‌حدوحصر، امپراتوری خود را گسترش داد.

این فیلم در سال ۲۰۰۷ نامزد جایزه‌ اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان شد، اما در نهایت از کسب این افتخار بازماند و به همین دلیل، تا حد زیادی در انزوا باقی ماند. به نظر می‌رسد که اگر مغول موفق به دریافت جایزه‌ اسکار می‌شد، احتمالاً شهرت بیشتری کسب می‌کرد و مخاطبان گسترده‌تری را به خود جذب می‌نمود.

6- Overlord (محصول سال ۱۹۷۵)

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ درصد

۶ ژوئن ۱۹۴۴، روزی که تاریخ آن را با نام «دی-دِی» (D-Day) به یاد می‌سپارد، نقطه عطفی در جنگ جهانی دوم و سرآغاز رهایی اروپا از چنگال رایش سوم بود. در این روز سرنوشت‌ساز، نیروهای متفقین، متشکل از سربازان آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی، با تمام قوا به سواحل نورماندی یورش بردند.

عملیات «دی-دِی» که با نام رمز «Operation Overlord» شناخته می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌های نظامی تاریخ است. در این عملیات، هزاران سرباز با عبور از کانال مانش و پیاده شدن در سواحل مستحکم نورماندی، خطوط دفاعی آلمان نازی را در هم شکستند و راه را برای پیشروی به سوی قلب اروپا هموار کردند.

عملیات «اورلرد» به قدری عظیم و الهام‌بخش بود که دستمایه خلق آثار هنری متعددی شد. یکی از این آثار، فیلم «اورلرد» (Overlord) محصول سال ۱۹۷۵ است که نباید آن را با فیلم ترسناک و اکشن مدرن‌تری با همین نام محصول سال ۲۰۱۸ اشتباه گرفت. «اورلردِ» سال ۱۹۷۵، یک فیلم بریتانیایی است که داستان تام (با بازی برایان استیرنر)، جوان ساده‌دلی را روایت می‌کند که در بحبوحه جنگ جهانی دوم، از زندگی آرام خود جدا شده و به خدمت سربازی فراخوانده می‌شود.

تام، همچون میلیون‌ها جوان دیگر خود را در صف سربازان بریتانیایی می‌یابد که آماده یورش به ساحل «سورد بیچ» (Sword Beach) هستند. اگرچه ممکن است داستان «اورلرد» در نگاه اول کلیشه‌ای به نظر برسد، اما سادگی آن، اصلی‌ترین نقطه قوت آن است. فیلم به جای تمرکز بر ابعاد گسترده جنگ، صرفاً بر زندگی تام متمرکز می‌شود و این منطق را در مقیاسی وسیع‌تر به کار می‌گیرد.

اورلرد به ما یادآوری می‌کند که هر سرباز یک انسان با زندگی و داستان خاص خود است. تام، نماینده‌ای از میلیون‌ها انسانی است که در طول جنگ جهانی دوم جان خود را از دست دادند؛ انسان‌هایی که خانواده‌ای داشتند، دوستانی داشتند، و سرزمینی که آن را خانه می‌نامیدند. این فیلم با وجود مقیاس کوچک و حال و هوای قدیمی‌ خود، شایستگی دیدن را دارد.

5- In This Corner of the World (محصول سال ۲۰۱۶)

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ درصد

در دنیای فیلم‌های جنگی، انیمیشن‌ها معمولاً چندان رایج نیستند. اما این به معنای نبودن آثار پخته و تأثیرگذار در این ژانر نیست. اگر نگاهی به فیلم‌هایی مانند «خاک‌سپاری سرخ» (Grave of the Fireflies) یا «وقتی باد می‌وزد» (When the Wind Blows) بیندازید، متوجه خواهید شد که انیمیشن می‌تواند ابزار قدرتمندی برای بیان مفاهیم جدی و تأثیرگذار درباره جنگ باشد.

یکی دیگر از این نمونه‌های ممتاز، فیلم «در این گوشه از جهان» (In This Corner of the World) است، یک انیمه‌ ژاپنی که داستان زندگی دختری در نزدیکی هیروشیما را در زمان جنگ جهانی دوم روایت می‌کند. این فیلم به‌طور خاص، به وقایع پس از بمباران اتمی شهر هیروشیما می‌پردازد.

همچنین بخوانید

شخصیت اصلی با نام اسوکه، پس از حمله هسته‌ای شهر را ترک می‌کند و همراه شوهرش به بندر کوره می‌رود. در ابتدا زندگی مشترک آن‌ها پر از امید و آرامش است، اما به زودی، شوهرش به نیروهای دریایی ژاپن فراخوانده می‌شود و او را تنها در یک محیط ناآشنا و دشوار رها می‌کند، در حالی که حملات هوایی آمریکا به سرزمین‌های ژاپن شدت می‌گیرد.

«در این گوشه از جهان» یک فیلم بزرگسالانه است که موضوعات سنگین و تأمل‌برانگیزی مانند جنگ، تنهایی، امید و ناامیدی را با تصاویر خشن و واقعی به تصویر می‌کشد. این اثر با وجود ظاهری لطیف، فضای بسیار جدی و احساسی دارد و به هیچ وجه برای مخاطبان کودک مناسب نیست.

با این حال، این انیمه‌ی چشم‌نواز، همچنان در سایه‌ی دیگر فیلم‌های جنگی انیمیشنی مانند «خاک‌سپاری سرخ» باقی مانده است و شاید هنوز چشمان کافی برای دیدن ارزش‌های عمیق و معناهای پنهان آن بیدار نشده باشد. این اثر صبورانه انتظار می‌کشد تا طرفداران ژانر جنگی، و علاقه‌مندان به سینمای انیمیشن، فرصت درک و تحسین بیشتر را برای آن فراهم کنند.

4- A Screaming Man (محصول سال ۲۰۱۰)

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد

فیلم «مردی که فریاد می‌زند» (A Screaming Man)، محصول کشور آفریقایی چاد، دریچه‌ای به درام جنگی و درگیری‌های داخلی این کشور در سال ۲۰۰۵ می‌گشاید. این فیلم داستان تکان‌دهنده‌ زندگی آدام (با بازی یوسف جائورو) را به تصویر می‌کشد، قهرمان سابق شنای چاد که اکنون در یک هتل محلی به عنوان مدیر استخر کار می‌کند.

در کشوری که خشونت و تفرقه بیداد می‌کند، آدام تصمیم می‌گیرد که بی‌طرف بماند و از هیچ‌کدام از طرفین درگیر حمایت نکند. این تصمیم شجاعانه و اما پرهزینه، باعث می‌شود که او از مقام مدیریت استخر به نگهبانی تنزل پیدا کند و به این ترتیب، درآمد خانواده‌اش به شدت کاهش یابد و آن‌ها را در معرض مشکلات اقتصادی قرار دهد.

آدام که تحت فشار شدیدی برای تأمین معاش خانواده‌اش قرار دارد، با یک دوراهی اخلاقی وحشتناک روبرو می‌شود. او برای بازپس‌گیری شغل سابق خود و ادامه‌ حمایت مالی از خانواده، مجبور می‌شود تصمیمی بگیرد که تا ابد زندگی او را تحت تاثیر قرار خواهد داد: اجازه دادن به پسر بزرگسالش برای شرکت در نبرد با شورشیان.

مردی که فریاد می‌زند، فراتر از نمایش صحنه‌های جنگ و خشونت، به بررسی عمیق پیامدهای انسانی جنگ می‌پردازد و آدام نمادی از قربانیان جنگ است که مجبور می‌شوند برای بقا و حفظ خانواده‌شان، تصمیم‌های دردناکی بگیرند. این اثر فاخر نخستین و تا به امروز تنها فیلم چاد است که برای حضور در جشنواره‌ی فیلم کن انتخاب شده و توانسته جایزه‌ هیئت داوران این جشنواره معتبر را از آن خود کند.

این افتخارات، به وضوح نشان‌دهنده‌ی کیفیت بالای فیلم و اهمیت آن در سینمای جهان است. با این حال، متأسفانه همچنان در سایه‌ دیگر فیلم‌های جنگی شناخته‌شده‌تر باقی مانده و آن‌طور که شایسته است، مورد توجه قرار نگرفته است.

3- Sophie Scholl – The Final Days (محصول سال ۲۰۰۵)

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد

«سوفی شول – روزهای آخر» (Sophie Scholl – The Final Days) شما را به قلب جنبش مقاومت در آلمان نازی می‌برد. این فیلم زندگی سوفی شول (با بازی جولیا جنتس)، دانشجوی جوان و شجاع اهل مونیخ را به تصویر می‌کشد که به همراه برادرش و بهترین دوستش، گروه مقاومت زیرزمینی «رز سفید» را در طول جنگ جهانی دوم بنیان نهادند.

در دوران رایش سوم، این گروه کوچک با انتشار مخفیانه‌ تبلیغات ضدنازی، پخش اعلامیه‌ها و پوسترها در محوطه‌ی دانشگاه و گاهی با کشیدن گرافیتی‌های اعتراضی، به مبارزه با رژیم نازی پرداخت. فعالیت‌های آن‌ها که از نظر رژیم نازی جرائم خائنانه محسوب می‌شد و مجازات آن اعدام بود، نیازمند شجاعت و فداکاری فراوانی بود. با این حال سوفی و همراهانش، با وجود خطراتی که جانشان را تهدید می‌کرد به راه خود ادامه دادند و در برابر ظلم و ستم ایستادگی کردند.

در بحبوحه این مسیر فعالیت‌ این گروه از دید رژیم پنهان نماند و در نهایت سوفی دستگیر شد. فیلم تمرکز خود را بر سکانس‌های حضور او در دادگاه معطوف می‌کند. این دادگاه، یک محاکمه‌ نمایشی بود که هدف آن فریب افکار عمومی و ایجاد این تصور غلط بود که اعضای رز سفید محاکمه‌ای عادلانه داشته‌اند. در حالی که، سرنوشت آن‌ها از پیش تعیین شده بود و هیچ امیدی به رهایی نداشتند.

با وجود اینکه قهرمانان داستان همانند واقعیت، در پایان شکست می‌خورند، Sophie Scholl – The Final Days، همچنان یک پیام قدرتمند از امید، ایستادگی و مقاومت در برابر ناملایمات را به مخاطب منتقل می‌کند. این فیلم، نشان می‌دهد که حتی در شرایطی که هیچ شانسی برای پیروزی وجود ندارد و همه چیز علیه شماست، ایستادگی در برابر ظلم و ستم و انجام کار درست بسیار ارزشمند است. اگرچه این اثر در داخل آلمان با استقبال خوبی روبرو شد، اما متاسفانه در سطح بین‌المللی آن‌طور که باید دیده نشد.

2- The Admiral: Roaring Currents (محصول سال ۲۰۱۴)

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد

«دریاسالار: امواج خروشان» (The Admiral: Roaring Currents)، داستان جنگ ایمجین در اواخر قرن شانزدهم را روایت می‌کند، نبردی سرنوشت‌ساز بین پادشاهی جوسون (که زمانی تمام شبه‌جزیره‌ی کره را در بر می‌گرفت) و امپراتوری ژاپن. در این دوران، پادشاهی جوسون در شرایط بسیار دشواری قرار دارد و به دلیل برتری نیروی دریایی ژاپن، در حال شکست است. در این میان، دریاسالار یی سون سین (با بازی چوی مین سیک)، فرماندهی ناوگانی متشکل از تنها ۱۳ کشتی را بر عهده می‌گیرد تا در نزدیکی جزیره‌ی میونگ نیانگ، با ناوگان عظیم ژاپنی متشکل از بیش از ۱۰۰ کشتی جنگی روبرو شود.

این نبرد، یک جنگ نابرابر و تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. با این حال، اسناد تاریخی نشان می‌دهند که دریاسالار یی سون سین، با استفاده از تاکتیک‌های هوشمندانه و شجاعتی بی‌نظیر، در نهایت به پیروزی دست می‌یابد، ناوگان ژاپنی را به شدت زمین‌گیر می‌کند و جان سربازان خود را نجات می‌دهد.

بیشتر بخوانید

دریاسالار: امواج خروشان، با صحنه‌های نبرد دریایی خیره‌کننده‌، تجربه‌ای بصری بی‌نظیر را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد. این فیلم، با ترکیبی از تفنگ‌های فتیله‌ای، توپخانه‌ی قدیمی و تیر و کمان، تصویری واقعی و هیجان‌انگیز از جنگ‌های دریایی باستانی را به نمایش می‌گذارد. این فیلم، نه تنها یک اثر سرگرم‌کننده است، بلکه یک اثر تاریخی ارزشمند نیز به شمار می‌رود. با وجود اینکه این فیلم در کره جنوبی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای این کشور شناخته می‌شود، اما در خارج از این کشور هنوز به طور گسترده‌ای شناخته نشده است.

1- Under Fire (محصول سال ۱۹۸۳)

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ درصد

داستان فیلم «زیر آتش» (Under Fire)، دوران انقلاب نیکاراگوئه را روایت می‌کند. این انقلاب از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ در این کشور رخ داد. دو عکاس خبری که در مناطق مختلف جهان به مأموریت‌های ژورنالیستی پرداخته بودند، پس از دریافت پیشنهاد کاری برای پوشش وضعیت سیاسی در حال تحول نیکاراگوئه، به این کشور در آمریکای مرکزی منتقل می‌شوند.

در پی این جابجایی، این دو عکاس با چالش‌هایی فراتر از تجربه‌های گذشته‌ خود روبه‌رو می‌شوند، از جمله بازداشت‌های خودسرانه و مواجهه با مرگ. در بین تمام فیلم‌های جنگی‌ که بر خبرنگاران و گزارشگران جنگی تمرکز دارند، «زیر آتش» بدون شک بهترین آن‌هاست. این فیلم امتیازهای عالی از منتقدان دریافت کرده و مورد تحسین گسترده‌ی تماشاگران قرار گرفته است.

امتیاز دیگری که می‌توان به این فیلم جنگی اختصاص داد، این است که به درگیری‌ می‌پردازد که تا حد زیادی از حافظه‌ی جهانیان پاک شده و همین احتمالاً دلیل دیده‌نشدن آن نیز هست. البته این فیلم وقتی منتشر شد محبوبیت خوبی داشت، اما در قرن ۲۱ تقریباً از حافظه تمامی عاشقان فیلم‌های جنگی پاک شده است.

source

توسط petese.ir