هزینه مهاجران افغان برای اقتصاد ایران

اقتصاد ۲۴- مهاجرت افغان‌ها اساسا جمعیت، بازار کار و امور مالی عمومی ایران را تغییر داده است. علیرغم آن که اقتصاد ایران از هزینه‌های کمتر نیروی کار و بهره‌وری بالاتر ناشی از حضور مهاجران افغان سود می‌برد، بار مالی یارانه‌های غیرهدفمند، خروج ارز و هزینه‌های اجتماعی پنهان، مهاجرت افغان‌ها را به یک چالش اقتصادی ملی برای ایران تبدیل کرده است. بدون اصلاحات هدفمند، هزینه‌ها برای اقتصاد ایران کماکان افزایش خواهند یافت.

بیش از چهار دهه است که مهاجرت افغان‌ها به ایران، بافت اجتماعی پیچیده و در حال تکاملی را شکل داده است. این جامعه از مهاجران عمیقا ناهمگن هستند. اکثریت بزرگی از آنان مسلمانان سنی عمدتا پشتون‌ها و برخی نیز از قوم تاجیک هستند که آداب و رسوم و هنجار‌های اجتماعی شان متفاوت از اکثریت شیعه مذهب جامعه ایران است. از بسیاری جهات، سبک زندگی سنتی، قبیله‌ای و روستایی آنان با قوانین و فضای زندگی شهری ایران همسو نیست.

اقلیت شیعه افغان‌ها که عمدتا از قوم هزاره هستند از نظر زبانی و فرهنگی به ایرانیان نزدیک‌تر هستند و همین امر ادغام اجتماعی آنان در جامعه ایران را تسهیل کرده است. گروه‌های دیگری مانند ازبک‌ها، ترکمن‌ها، بلوچ‌ها و اسماعیلیان نیز پیچیدگی بیشتری به این وضعیت بخشیده‌اند.

فرهنگ خانواده‌محور، سنت‌ها و رسوم قبیله‌ای مانند چندهمسری، همراه با شکاف قابل توجه بین قوانین اجتماعی بسیاری از مهاجران و قوانین رایج در ایران، همزیستی آنان در جامعه میزبان را پیچیده کرده و گاهی اوقات باعث ایجاد اختلاف بر سر آموزش، بهداشت و مشارکت مدنی شده است. با این وجود، نسل دوم و سوم افغان‌ها به ویژه در شهر‌های بزرگ ایران، فارسی زبان و دوفرهنگی شده‌اند. آنان اغلب هویت دوگانه ایرانی-افغان را تجربه می‌کنند.

مهاجرت افغان‌ها ناشی از آشفتگی سیاسی افغانستان، نیاز‌های نیروی کار ایران و تغییر سیاستگذاری‌های دولت ایران بوده است. امروزه این جمعیت که بین مهاجران دارای مدرک و فاقد مدرک اقامت تقسیم شده‌اند صحنه اجتماعی و اقتصادی ایران را شکل می‌دهند و در عین حال چالش فزاینده‌ای را برای سیاستگذاری مالی ایران ایجاد می‌کنند. پیامد‌های این موضوع بسیار فراتر از آمار جمعیتی می‌باشد همان طور که در تحلیل مالی ذیل به تفصیل آمده است.

موج مهاجرت افغان ها به ایران

 

موج مهاجرت افغان ها به ایران

این نمودار مهاجرت افغان‌ها به ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا سال جاری را نشان می‌دهد. همان گونه که دیده می‌شود از سال ۱۹۷۹ میلادی تا سال ۲۰۲۱ میلادی موج افغان‌های بازگشته به افغانستان یا افغان‌های اخراج شده از ایران در سطح پایینی قرار داشته است. هم چنین، نوع مهاجرت اکثر افغان‌ها به ایران در فاصله سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۶ میلادی عمدتا قانونی بوده است. رشد قابل توجه مهاجرت از طریق غیر قانونی به ایران از سال ۲۰۲۱ میلادی همزمان با سقوط جمهوری اسلامی افغانستان و تصاحب دوباره قدرت توسط گروه طالبان اوج گرفت. از آن زمان به این سو یعنی در چهار سال اخیر بر حجم مهاجرت غیر قانونی افغان‌ها به ایران افزوده شد و در سال جاری میلادی این میزان به بالاترین حد خود رسید.

  

واقعیت مالی؛ یارانه‌ها و هزینه‌های اجتماعی

اقتصاد ایران بر اساس یک سیستم یارانه‌ای گسترده، ناکارآمد و غیرهدفمند ساخته شده که یکی از پرهزینه‌ترین سیستم‌های یارانه‌ای جهان محسوب می‌شود. برای جمعیت مهاجر بزرگ و کم‌درآمدی مانند افغان‌ها، این یک مسئله اجتماعی را به یک معضل مالی تبدیل کرده است. تحلیل ذیل هر مورد اصلی را با استفاده از منابع رسمی ایران و تحقیقات مستقل بررسی می‌کند:

یارانه‌های انرژی: یارانه‌های سوخت و انرژی بزرگترین جزء هستند. کنترل قیمت دولتی و هزینه‌های انرژی پایین‌تر از بازار منجر به هزینه‌های پنهان عظیم برای بنزین، گاز، گازوئیل و برق می‌شود. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و بانک جهانی یارانه پنهان انرژی سالانه ایران را تا ۱۲۰۰ تریلیون تومان (۲۸۶ میلیارد دلار) تخمین می‌زنند.

علیرغم آن که مهاجران افغان عمدتا از دهک‌های کم‌درآمد و عموما فاقد خودروی شخصی هستند و کم‌تر از میانگین ایرانیان مصرف می‌کنند همگی از طریق حمل و نقل عمومی و گرمایش از یارانه دولتی بهره‌مند می‌شوند. یارانه سرانه سوخت سالانه برای افغان‌ها حدود ۱۰ تا ۱۳ میلیون تومان است که بسیار کمتر از ۳۰ میلیون تومان برای ایرانیان است. بخش مهاجران افغان فاقد مدرک که عمدتا در بازار کار خاکستری ایران فعالیت می‌کند، فشار مالی بیش تری ایجاد کرده‌اند.

یارانه‌های آموزشی: قانون ایران ایجاب می‌کند که همه کودکان افغان، صرفنظر از آن که خانواده‌هایشان دارا یا فاقد مدرک باشند، در مدارس دولتی ثبت نام شوند. وزارت آموزش و پرورش ایران و مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، میانگین هزینه سالانه هر دانش‌آموز افغان را حدود ۴.۵ میلیون تومان تخمین می‌زنند. با توجه به حضور حدود ۳۰۰۰۰۰ کودک افغان در مدارس ایران این یک بار مالی قابل توجه و رو به رشد است که برای مهاجران افغان قانونی و فاقد مدرک یکسان است.

یارانه‌های مراقبت‌های بهداشتی: دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی به بیمه و وضعیت اقامت بستگی دارد. حدود یک میلیون افغان دارای بیمه سلامت عمومی هستند. سایر افغان‌های مقیم ایران به صورت پراکنده از خدمات عمومی استفاده می‌کنند. میانگین هزینه‌های سالانه سلامت برای هر مهاجر افغان حدود ۲ تا ۳ میلیون تومان تخمین زده شده که قابل مقایسه با دهک‌های کم‌درآمد ایرانی نیست.

یارانه نان: نان برای ایرانیان و افغان‌ها یک کالای اساسی است و یارانه نان دولت از جمله بزرگترین تعهدات مالی آن است. افغان‌ها به صورت سرانه سالانه حدود ۴ تا ۵ میلیون تومان یارانه نان دریافت می‌کنند که بر اساس میانگین مصرف (۱۶۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم) و شکاف قیمت بین نان یارانه‌ای و نان بازار محاسبه می‌شود.

خانوار‌های افغان که معمولا بزرگ‌تر هستند اغلب تا ۲۵ درصد بیش از خانوار‌های ایرانی نان یارانه‌ای مصرف می‌کنند. حتی مهاجران افغان فاقد مدرک نیز عملا دسترسی نامحدودی به نان یارانه‌ای دارند. در مجموع، یارانه نان کماکان یک ستون اصلی و پرهزینه امنیت غذایی برای هر دو جامعه است.

یارانه آب و برق: در مناطق متمرکز بر مهاجران، مصرف آب و برق برای هر خانوار به دلیل سبک زندگی ساده‌تر کم‌تر است، اما کل جمعیت فشار مزمنی بر زیرساخت‌ها وارد می‌کند. سرانه یارانه سالانه حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان است.

خدمات شهری: حمل و نقل عمومی، جمع‌آوری زباله، فضای سبز و خدمات شهری سالانه ۵۰۰ هزار تومان دیگر به ازای هر نفر به هزینه‌ها اضافه می‌کند که به صورت جداگانه کم است، اما در مجموع در مراکز شهری میزانی قابل توجه هستند.

سود و ضرر سالانه حضور افغان ها در ایران

در این نمودار سود و زیان سالانه مهاجران افغان‌ها به ایران برای اقتصاد ایران دیده می‌شود. همان گونه که نشان داده شده سود مهاجران افغان‌ها به ایران صرفا در حوزه تولید و بهره وری و دستمزد پایین‌تر دریافتی آنان در مقایسه با با کارگران ایرانی بوده که سالانه ۸۵۲ میلیون دلار برآورد شده است. این در حالیست که در سایر حوزه‌ها از جمله خروج ارز از ایران، تخصیص یارانه، تاثیر بر حوزه مَسکن و هزینه‌های امنیتی زیان مهاجرت افغان‌ها به ایران برای کشور بیش از سود آنان بوده است. این زیان مجموعا به صورت سالانه بین ۱۹۱۰ تا ۲۴۱۰ میلیون دلار برآورد شده است.

سود اقتصادی در مقابل زیان مالی

علیرغم هزینه‌هایی که ذکر شد، مهاجرت افغان‌ها سود اقتصادی ملموسی ایجاد می‌کند. کارگران افغان با دستمزد پایین‌تر و تقریبا ۱۵ تا ۲۰ درصد بهره‌وری بالاتر نسبت به همتایان ایرانی، سالانه حدود ۸۵۲ میلیون دلار (۷۵۰۰۰ میلیارد تومان) صرفه‌جویی در بخش خصوصی ایجاد می‌کنند. این صرفه‌جویی‌ها صنایع کلیدی به ویژه ساخت و ساز و کشاورزی را که با کمبود مزمن نیروی کار داخلی مواجه هستند تثبیت می‌کند.

با این وجود، هزینه‌های مالی و اجتماعی حضور آنان در ایران از سود حاصل از آن بیشتر است. افغان‌ها سالانه ۱ تا ۱.۵ میلیارد دلار به افغانستان پول می‌فرستند و ارز خارجی ایران را هدر می‌دهند. هزینه سالانه دولت ایران برای برای یارانه‌ها و خدمات عمومی از ۸۱۹ میلیون دلار فراتر می‌رود. فشار بر بازار‌های مسکن، به ویژه در مناطق کم‌درآمد، حداقل ۳۴ میلیون دلار به هزینه‌های سالانه مستاجران ایرانی می‌افزاید. امنیت و اجرای قانون مربوط به مهاجران نیز ۵۷ میلیون دلار دیگر به این هزینه‌ها می‌افزاید.

هزینه های سالانه حضور افغان ها در ایران

در این نمودار هزینه سالانه مهاجران افغان برای بخش‌های مختلف از جمله سوخت و انرژی، آموزش و پرورش، خدمات بهداشتی و درمانی، نان و و مواد غذایی، آب و برق و خدمات شهری نشان داده شده است. همان طور که دیده می‌شود عمده بار هزینه مهاجران افغان برای ایران در حوزه سوخت و انرژی بوده است. در این میان، مهاجران افغان فاقد مدرک اقامت بار هزینه به مراتب بیش تری در این حوزه به صورت سالانه (۳۰۷.۴ میلیون دلار) در مقایسه با مهاجران افغان دارای مدرک (۱۰۲.۳ میلیون دلار) برای ایران به همراه داشته‌اند. مجموع هزینه مهاجران دارا و فاقد مدرک در حوزه سوخت و انرژی برای ایران به صورت سالانه ۴۰۹.۷ میلیون دلار بوده است. پس از آن بار اصلی هزینه مهاجران افغان برای ایران در حوزه یارانه نان و مواد غذایی بوده که این میزان در مورد مهاجران افغان فاقد مدرک به صورت سالانه ۱۱۳.۳ میلیون دلار و برای مهاجران دارای مدرک به صورت سالانه ۴۱.۴ میلیون دلار بوده است. سپس بار هزینه اصلی مهاجران افغان فاقد مدرک برای ایران در حوزه آب و برق به صورت سالانه ۷۴.۷ میلیون دلار و در مورد مهاجران افغان دارای مدرک به صورت سالانه ۳۲.۱ میلیون دلار بوده است. مجموع هزینه سالانه مهاجران افغان فاقد و دارای مدرک برای ایران ۸۱۸.۷ میلیون دلار بوده است. این رقم در مورد مهاجران افغان فاقد مدرک به صورت سالانه ۵۸۶.۷ میلیون دلار و برای مهاجران افغان دارای مدرک به صورت سالانه ۲۳۲ میلیون دلار بوده است.


بیشتر بخوانید:  افغان‌ها اخراج شدند، کارگاه‌ها خوابیدند/ روایت رکود اقتصادی در سایه بحران نیروی کار


فراتر از اعداد

علیرغم تمام اثرات مثبت اقتصادی، سود نهایی مهاجرت افغان‌ها برای امور مالی عمومی ایران منفی است. ضرر خالص سالانه بیش از ۱ میلیارد دلار مبلغی است که با آن می‌توان دو نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی یا ۲۰۰ مدرسه مدرن در مناطق محروم ساخت.

هم چنین، در صورت عدم حضور این تعداد از جمعیت مهاجران افغان، دولت ایران هر ساله می‌تواند زیرساخت‌های ملی را گسترش دهد یا بیمه درمانی کامل را به هر ایرانی بدون بیمه ارائه دهد.

چالش واقعی صرفا مهاجرت نیست، بلکه سیستم یارانه‌ای غیرهدفمند و ناکارآمد ایران و عدم مدیریت مهاجران است. بدون انجام اصلاحات، بار‌های مالی پیش‌تر ذکر شده کماکان افزایش خواهند یافت. سیاستگذاری شفاف، یارانه‌های هدفمند و داده‌های قوی برای ایران امری ضروری است تا نیاز‌های اقتصادی، انسجام اجتماعی و ثبات ملی را متعادل کند.

منبع: آسیا تایمز

source

توسط petese.ir