05 مرداد 1404 ساعت 19:41

در بهترین فیلم های جنگ جهانی دوم می‌توان اشتباهات عجیبی را دید که اصلا انتظار نمی‌رفت. از نجات سرباز رایان گرفته تا دانکرک و دشمن در دروازه هرکدام به‌نحوی مورخان را عصبانی کرده‌اند.

جنگ جهانی دوم یکی از پیچیده‌ترین و وحشتناک‌ترین رخدادهای بشری بود که اکثر کشورهای جهان را درگیر خود کرد. به همین خاطر طبیعی است که هنوز پس از گذشت چندین دهه برای فیلم‌سازها جذابیت داشته باشد. در واقع فیلم های جنگی تاریخی معمولا در لیست ۱۰۰ فیلم برتر جهان قرار می‌گیرند. با وجود این، شاهد برخی اشتباهات آشکار در فیلم های جنگ جهانی دوم بوده‌ایم.

نکته مهم: احتمال دارد موارد گفته شده داستان و بخش‌های حساس برخی از فیلم‌ها را لو دهند.

فهرست مطالب

بزرگترین اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم که واقعیت را وارونه می‌کنند

گاهی کارگردان عامدانه برخی جزئیات را تغییر می‌دهد تا جذابیت ماجرا را افزایش داده و به روند داستان کمک کند. هرچند گاهی نیز به‌خاطر عدم آگاهی یا دقت برخی موارد در تضاد کامل با رخدادهای تاریخی قرار می‌گیرند. این اشتباهات باعث می‌شوند که ما تصور غلطی از شخصیت‌ها، نیروهای نظامی و کشورهای درگیر در جنگ جهانی دوم داشته باشیم.

نجات سرباز رایان

بیایید لیست را با شاهکار اسپیلبرگ شروع کنیم. فیلم نجات سرباز رایان توانسته به‌عنوان یک درام قوی دل بسیاری از علاقه‌مندان به فیلم‌های تاریخی را به‌دست آورد. هرچند برخی اشتباهات در این فیلم باعث می‌شوند که چندان تصویر دقیقی از جنگ جهانی دوم ارائه نکند. اول از همه اینکه موانع ساحل برعکس نصب شده‌اند. در واقع آنها به‌جایی اینکه جلوی ورود قایق‌ها را بگیرند، به آنها حتی کمک خواهند کرد.

دوم اینکه سربازان ارتش آلمان از برجک‌های بتنی بی‌وقفه ساحل را هدف می‌گرفتند. در واقعیت آنها دیدی به ساحل نداشتند و به‌صورت کور و متقاطع شلیک می‌کردند. همچنین مهمات آلمانی‌ها بسیار محدود بود و نمی‌توانستند چنین تاکتیکی را پیاده کنند. تیربارهای آن زمان نیز امکان شلیک طولانی را نداشتند. چراکه خیلی زود داغ می‌شدند و دقت آنها پایین می‌آمد. یکی از اشتباهات اصلی فیلم نجات سرباز رایان به تصویر ارائه شده از ارتش آلمان و آمریکا مربوط می‌شود.

در آن زمان ارتش آلمان بسیار تضعیف شده بود و برتری هوایی کاملا در دست متفقین بود. همچنین آلمانی‌ها در دو جبهه مشغول نبرد بودند و نمی‌توانستند تجهیزات خود را به نرماندی منتقل کنند. با وجود همه اینها، سربازان آلمانی احمق و ساده‌لوح نبودند. در طول فیلم آمریکایی‌ها بدون‌ ترس و به‌آسانی حمله و پیشروی می‌کنند. اتفاقی که در طول جنگ رخ نداد.

تاریک‌ترین ساعت

وقتی از اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم صحبت می‌کنیم، معمولا افراد به‌ مسائل نظامی فکر می‌کنند. هرچند در این مورد اشتباهات به مسائل سیاسی مربوط هستند. در فیلم چرچیل را به‌عنوان یک قهرمان تنها نشان می‌دهد که تحت فشار زیاد قرار دارد و همه از او می‌خواهند که در برابر آدولف هیتلر تسلیم شود. چرچیل نیز در تردید شدید قرار دارد که وارد مترو لندن می‌شود. در این لحظه مردم از طیف‌های مختلف از او می‌خواهند که جلوی نازی‌ها مقاومت کرده و کشور را نجات دهد.

حالا بیایید واقعیت را بیان کنیم. اول از همه اینکه چرچیل اصلا در عمر خود وارد مترو لندن نشد. او هرگز از مردم عادی در رابطه با نحوه مدیریت روابط بین‌الملل درخواست مشورت نکرد و اگر هم می‌کرد، پاسخی یکپارچه و یکسان نمی‌گرفت. همچنین چرچیل تنها نبود و طرفداران خود را در کابینه و مجلس داشت. او هرگز آنقدر تحت فشار قرار نگرفت که مجبور شود برای مذاکره یا جنگ با آلمان دچار تردید شود.

سخنرانی پایانی چرچیل و حمایت پرشور نمایندگان مجلس را نیز باید در زمره اشتباهات بهترین فیلم های جنگ جهانی دوم قرار داد. برخی فکر می‌کنند شاید اگر چرچیل از برنامه هیتلر برای شوروی پس از پیروزی در جنگ خبردار می‌شد، رویکرد دیگری اتخاذ می‌کرد.

اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم: Inglorious Basterds

تارنتینو کلا کاری به‌تاریخ و آنچه بین سال‌ها ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ رخ داده ندارد. او می‌خواهد نسخه خاص خود از اتفاقات را روایت کند. به همین خاطر است که هیتلر و سران آلمان نازی در سینما و توسط یک گروه چریکی آمریکایی یهودی کشته می‌شوند. این گروه چریکی در فرانسه اشغال‌شده حضور دارند و به‌راحتی افسران آلمانی را یکی پس از دیگری اسیر می‌کنند. پس از آن نیز پوست سر آنها را می‌کنند. مقاومت محدود فرانسوی‌ها نیز اصلا وجود خارجی ندارد.

در واقعیت اصلا هیچ گروه چریکی آمریکایی یهودی در فرانسه حضور نداشت. همچنین هرگز هیچ گروهی موفق نشد با آتش زدن سینما تعدادی از مقامات بلندپایه آلمان نازی (هیتلر به‌ کنار) حذف کند.

خشم

فیلم خشم با بازی برد پیت بسیار معروف است. هرچند برخی از عجیب ترین اشتباهات مربوط به جنگ جهانی دوم را نیز در همین فیلم می‌بینیم. آلمانی‌ها در طول جنگ جهانی دوم به تانک‌های پیشرفته با زره سخت علاقه داشتند. آنها حتی بزرگترین تانک جهان را نیز توسعه دادند. هرچند در یک صحنه فیلم می‌بینیم که آمریکایی‌ها با تعدادی تانک شرمن یک تانک تایگر آلمانی را نابود می‌کنند.

در واقعیت تایگر می‌توانست حتی پیش از نزدیک شدن شرمن‌ها آنها را هدف قرار دهد. حتی در نبرد نزدیک نیز زره تایگر آنقدر قوی بود که از پس چند شرمن برآيد. اشتباه دوم به اقدامات قهرمانانه آمریکایی‌ها در جنگ ارتباط دارد. اینگونه به‌نظر می‌رسد که سربازان می‌توانستند به‌صورت تکی یا در دسته‌های کوچک پیشروی کرده و تغییرات بزرگی را رقم بزنند. هرچند چنین چیزی در جنگ حکم خودکشی را داشت.

آخرین مورد نیز به یکی از جنجالی‌‌ترین اشتباهات در میان تمام فیلم های جنگ جهانی دوم مربوط می‌شود. در فیلم گروه تانک پس از اشغال شهر وارد یک خانه می‌شوند. برد پیت اعضای خانواده را تهدید می‌کند که هرگونه اقدام اشتباه می‌تواند با برخورد جدی مواجه گردد. طبیعتا خانواده آلمانی وحشت‌زده و تحت فشار قرار دارند. در همان لحظه اینگونه به‌نظر می‌رسد که بین دختر خانواده و یک سرباز دشمن رابطه عاطفی شکل گرفته و آنها به هم علاقه دارند. اندکی بعد هم رابطه جنسی از راه می‌رسد.

بیشتر بخوانید

بسیاری این صحنه را تلاش آمریکایی‌ها برای سرپوش گذاشتن بر تجاوز جنسی می‌دانند. چطور ممکن است سربازان دشمن وارد خانه شوند و دختر جوان در مدت بسیار کوتاهی اینگونه دل بدهد. در واقعیت ورود سربازان دشمن به‌معنی وحشت گسترده، سردرگمی و مرگ بود. در نتیجه هیچ رخداد رمانتیک و زیبایی وجود نداشت و صرفا تجاوز جنسی صورت می‌گرفت.

بازی تقلید

در بازی تقلید آلن تورینگ به‌عنوان یک نابغه موفق می‌شود از انیگما رمزگشایی کند. هرچند جالب‌ است بدانید گروهی از دانشمندان لهستانی نقشی چشم‌گیر در این پروژه داشتند. در سال ۱۹۴۲ تورینگ در یک پروژه دیگر اشتغال داشت و می‌خواست یک خط تماس ایمن به چرچیل و رزولت ایجاد کند. پس از پیوستن به پروژه انیگما نیز نقشی مهم در کنار دیگر دانشمندان ایفا کرد.

همچنین او به‌عنوان شخصیتی ضداجتماعی و عجیب تصویر شده است. در صورتی که تورینگ واقعی اهل شوخی بود و با دیگران همکاری می‌کرد. از دیگر اشتباهات این فیلم می‌توان به تصمیم‌گیری در مورد جلوگیری از حمله آلمان‌ها به یک کشتی بریتانیایی در جنگ جهانی دوم اشاره کرد. اصلا گروه دانشمندان پروژه انیگما چنین اختیاری نداشتند. چنین تصمیماتی در اختیار مقامات بالارده سیاسی و نظامی بود.

اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم: دانکرک

هیچکس نمی‌داند که چرا هیتلر از یک کشتار شدید جلوگیری کرد و اجازه پیشروی ارتش آلمان در دانکرک را نداد. چیزی که در فیلم اصلا دیده نمی‌شود. همچنین در واقعیت سربازان فرانسوی تا لحظه آخر از شهر دفاع کردند و به سربازان بریتانیایی اجازه دادند تجهیزات خود را تخریب کنند. گفته می‌شود که در ساحل دانکرک وحشت و آشوب زیادی حکم‌فرما بود و همه می‌خواستند هرچه سریع‌تر از چنگال سربازان آلمانی خارج شوند.

به‌گفته مورخان نیروی هوایی و نیروی دریایی انگلستان با ارسال صدها هواپیما و کشتی نقش پررنگی در نجات سربازان داشت. مردم انگلستان نیز با هزاران قایق کوچک غیرنظامی به‌سمت دانکرک رهسپار شدند تا فرزندان خود را نجات دهند. هرچند در فیلم همه‌چیز آرام و مرتب است و هواپیماها و کشتی‌های نظامی نیز نقش اندکی دارند. فرانسوی‌ها تقریبا دیده نمی‌شوند و مردم عادی ناجیان واقعی هستند.

دشمن در دروازه

اگر بخواهیم از اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم صحبت کنیم، باید مطلبی را به‌‌‌صورت اختصاصی به دشمن در دروازه اختصاص دهیم. در این فیلم نبرد بین واسیلی زاتسف به‌عنوان تیرانداز افسانه‌ای شوروی و یکی از برترین تک‌تیراندازان ارتش آلمان به‌نام کونیگ جریان دارد. اول از همه باید بگوییم که کونیگ وجود خارجی نداشت. در نبرد استالینگراد میلیون‌ها انسان درگیر بودند و جنگ به‌صورت خانه‌به‌خانه دنبال می‌شد.

افراد و گروه‌های زیادی درگیر این نبرد بودند و کل بار نبرد روی دوش تک‌ تیراندازها نبود. ارتش شوروی نیز آنقدر ضعیف نبود که یک سرباز تفنگ و سرباز دیگر خشاب همراه خود ببرد. خروشچف نیز در نبرد استالینگراد حضور داشت؛ اما نقش رهبر سیاسی و قاتل سربازان فراری را بر عهده نگرفته بود. توصیه می‌کنیم به‌جای دشمن در دروازه بهترین سریال‌های جنگ جهانی دوم را تماشا کنید.

اشتباهات فیلم های جنگ جهانی دوم: پرل هاربر

اگر می‌خواهید از واقعیت جنگ جهانی دوم آگاه شوید، سراغ این فیلم نروید. بسیاری از کشتی‌ها، ناوها و هواپیماهایی که در این فیلم می‌بینید به جنگ جهانی دوم تعلق ندارند. جمله معروف ژنرال ژاپنی مبنی بر بیدار کردن یک غول خفته (منظور حمله به آمریکا) ساخته خود آمریکایی‌ها است. همچنین واحدهای نظامی آمریکایی موجود در فیلم نیز درست نیستند.

در فیلم هواپیماهای ژاپنی را می‌بینیم که از عمد غیرنظامیان را هدف قرار می‌دهند. در واقعیت ژاپنی‌ها برای نابودی ناوگان دریایی آمریکا و آسیب زدن به هواپیماهای این کشور آمده بودند و امکان هدف قرار دادن غیرنظامیان را نداشتند. اصلا چنین کاری برای آنها ممکن نبود. همچنین حمله پرل هاربر کاملا یکطرفه بود و آمریکایی‌ها نتوانستند اقدام خاصی انجام دهند.

در آن زمان آمریکا برخی از بدترین هواپیماهای جنگ جهانی دوم را در اختیار داشت. هرچند در این فیلم دو خلبان آمریکایی تقریبا نصف نیروی هوایی ژاپن را نابود می‌کنند. کل عملیات پرل هاربر با شناسایی حدود ۴۵ دقیقه طول کشید؛ اما در طول فیلم گویا این عملیات چند ساعت طول کشیده و شاهد صحنه‌های دراماتیک زیادی هستیم. بعدها نیز خلبانان شجاع فیلم در حمله به توکیو شرکت می‌کنند. در صورتی که مدافعان اندک پرل هاربر نقشی در حمله به توکیو نداشتند.

آیا شما اشتباهات دیگری را در فیلم های معروف جنگ جهانی دوم دیده‌اید؟

source

توسط petese.ir