دنیای مارول میزبان برخی از نمادینترین قهرمانان و شرورهای تاریخ است. از ویلنهای به یادماندنی بگیرید، تا قهرمانهای آرمانگرایی که به دنبال اخلاقیات و ارزشهای اجتماعیاند. اما حتی در دنیای رنگارنگ مارول نیز، میتوانید شخصیتها و قهرمانان تاریکی را پیدا کرد که واقعا ترسناکاند. شخصیتهای تاریک و شومی که میتوانند راوی یک بازی دوست داشتنی اما متفاوت باشند. اگر طرفدار مارولاید، همراه ویجیاتو باشید تا سری به ۱۰ قهرمان مارول که برای بازیهای ترسناک مناسب هستند، بزنیم.
هشدار! این مقاله ممکن است که حاوی اسپویل باشد.
Morbius

- سازندگان: Roy Thomas و Gil Kane
- اولین حضور: کمیک شماره ۱۰۱ Amazing Spider-Man – سال ۱۹۷۱
فکر میکنم که Morbius گزینه خوبی برای شروع لیست ما باشد. داستان این قهرمان از جایی شروع میشود که دکتر مایکل موربیوس پس از آنکه دچار یک بیماری خونی نادر و کشنده شد، تصمیم گرفت تا با استفاده از خفاشها؛ پادزهری برای این بیماری پیدا کند. اما این آزمایش چندان باب میل مایکل پیش نرفت و او تبدیل به یک خونآشام واقعی شد. او که حالا دچار غرایز ترسناکی شده، سعی دارد تا انسانیت خودش را به عنوان یک ومپایر حفظ کند.
مایکل یک گزینه دوست داشتنی برای ساخت عنوانی ترسناک است. قابلیتهای او برای روایت یک بازی ترسناک واقعا مناسباند و از سوی دیگر، اختلالات شخصیتی موربیوس که ما پیشتر در دنیای کمیکها و آثار سینمایی او دیده بودیم، المان جذاب دیگریست که میتواند برای ساخت یک بازی ترسناک، کارآمد باشد.
Man-Thing

- سازندگان: Stan Lee و Roy Thomas
- اولین حضور: کمیک شماره ۱ Savage Tales – سال ۱۹۷۱
دکتر Theodore Sallis، بیوشیمیست و استاد برجسته دانشگاه بود. او مشغول ساخت سرمی بود که انسانها را تبدیل به ابر سرباز میکرد. تئودور پس از تزریق اولین نمونه از این سرم به خود و همچنین تصادف وحشتناکی که داشت، تبدیل به موجودی به نام Man-Thing شد. موجودی وحشتناک با پوستی سبز رنگ و ظاهری ترسناکی که شباهت زیادی به گیاهان باتلاقی داشت. موجودی که حتی دیدن آن نیز، میتواند آزاردهنده باشد.
اما با اینحال، تئودور پس از تجربه سختی که پشت سر گذاشت، همچنان به دنبال انجام کار درست بود. تواناییهای ذاتی او در ایجاد حس ترس و وحشت در دشمنان، عالیست و Man-Thing را تبدیل به یک گزینه دوست داشتنی برای ترسناندن و همچنین روایت یک بازی ترسناک کرده.
Doctor Strange

- سازندگان: Stan Lee و Steve Ditko
- اولین حضور: کمیک شماره ۱۱۰ Strange Tales – سال ۱۹۶۳
اکثر ما دکتر استرنج را با بازی بندیکت کامبربچ میشناسیم. اما اولین حضور کمیکبوکی این شخصیت به دههها قبل باز میگردد. پس از آنکه زندگی استفن استرنج در یک سانحه تصادف تقریبا نابود شد. او از دنیای پزشکی فاصله گرفت. این تصادف باعث شد تا استفن استرنج، با بعد جدیدی از زندگی خود رو به رو شود و برای کسب قدرتهای جادویی به نپال سفر کرد. او پس از آنکه این قدرتها را به دست آورد و هنرهای عرفانی را آموخت، به نیویورک بازگشت و حال به عنوان نگهبان، از این شهر در مقابل تهاجم نیروهای تاریکی حفاظت میکند.
درحالی که استفن استرنج خود به تنهایی شخصیت ترسناکی نیست، منتهی او با قدرتهای تاریکی و جادوی سیاه سر و کار دارد. از زنده کردن مردگان بگیرید، تا مبارزه با شیاطین. همین موضوع باعث شده تا استفن استرنج تبدیل به یکی از بهترین شخصیتهای مارول برای روایت یک بازی ترسناک شود.
Werewolf by Night

- سازندگان: Roy Thomas و Jean Thomas
- اولین حضور: کمیک شماره ۲ Marvel Spotlight – سال ۱۹۷۱
پس از آنکه دراکولا، همسر گریگوری راسوف را به قتل رساند؛ او توسط یکی از افراد دارکولا گزیده و به گرگینه تبدیل شد. از آن زمان به بعد، گریگوری راسوف، دچار یک نفرین شد. نفرینی که بر اساس آن، هرکسی که خون گریگوری راسوف را داشت، تبدیل به گرگینه میشد. روی صحبت ما با Werewolf by Night است که راستش را بخواهید، پتانسیلهای بالایی برای ساخت یک بازی ترسناک دارد.
مارول میتواند با استفاده از این کاراکتر، بازی را روایت کند که حول محور گرگینهها و نفرین آنها جریان داشته باشد. هر بازی میتواند با تمرکز روی نسل خاصی از خاندان گریگوری راسوف باشد. همچنین به دلیل نوع روایت این شخصیت، نویسندگان مارول این فرصت را دارند تا با استفاده از یک بازی ترسناک، مفاهیم مهمی چون عاشق به خانواده را روایت کنند.
Gorr the God Butcher

- سازندگان: Jason Aaron و Esad Ribic
- اولین حضور: کمیک شماره ۲ Thor: God of Thunder – سال ۲۰۱۲
پس از آنکه Gorr تمام خانواده خود را از دست داد، باور داشت که خدایان او را رها کردهاند. او برای رسیدن به انتقام، علیه خدایان قیام کرد و در طی این مسیر؛ به شمشیر Necrosword – یکی از قویترین سلاحهای دنیای مارول – دست پیدا کرد. این شمشیر به او کمک کرد تا انتقام خودش را خیلی سریعتر پیش ببرد و هر خدایی که پیش روی او قرار میگرفت از بین میبرد. همین موضوع باعث شد تا به Gorr لقب God Butcher که به معنای قصاب خدایان است، بدهند.
شخصیت Gorr the God Butcher یکی از بهترین گزینههای مارول برای ساخت و روایت یک بازی ترسناک است. داستان او فرصتهای خوبی را پدید آورده تا بازیسازان با الهام از آن فضای تاریک و ترسناکی را بازگو کنند. جاییکه بازیکنان احساس یک هیولای واقعی را تجربه خواهند کرد.
Moon Knight

- سازندگان: Doug Moench و Don Perlin
- اولین حضور: کمیک شماره ۳۲ Werewolf By Night – سال ۱۹۷۵
مارک اسپکتور سرگذشت تاریکی داشت. او در بیابانهای سوزناک مصر به حال خود رها شد تا بمیرد. اما به کمک خدای ماه که با نام Khonshu شناخته میشود، فرصتی به او داده شد تا دوباره به دنیای فانی بازگردد و زنده بماند. از آن زمان، مارک سوگند خورد تا عدالت را برقرار کند و از بیگناهان و مسافران محافظت کند. جالب است بدانید که مارک در دوره جوانی دچار اختلالات هویتی و شخصیتی نیز شده بود و همین موضوع، به ترسناکتر شدن آن کمک شایانی کرد.
مون نایت، یک مبارز و سرباز تمام عیار است. او سابقه نبرد و شکست دادن بسیاری از شرورهای قدرتمند دنیای مارول را دارد و برای روایت یک بازی ترسناک، فوقالعاده است. اختلالات شخصیتی او نیز، میتواند چاشنی خوبی برای روایت یک بازی ترسناک باشند. اینطور نیست؟
Scarlet Witch

- سازندگان: Stan Lee و Jack Kirby
- اولین حضور: کمیک شماره ۴ X-Men – سال ۱۹۶۴
از همان دوره کودکی، واندا متوجه شد که میتواند واقعیت را دست خوش تغییرات گستردهای کند. او میتوانست احتمالات و آینده را ببیند و قدرتهای ماورائی داشت. به همین دلیل واندا توسط معلمان بزرگی تعلیم داده شد و قدرتهای خود را بهبود بخشید. اما اغلب اوقات، با تاثیرات و عوارض قدرتهای خود بر ذهنش دست و پنجه نرم میکرد و همین موضوع دردسر بزرگی برای Scarlet Witch بود.
کاراکتر Scarlet Witch میتواند شخصیتی مهم برای ساخت یک بازی ترسناک با المانهای روانشناختی باشد. قدرتهای او مرز میان واقعیت و دنیای رویا را از بین میبرند و تاثیرات روانی جادوی او، میتواند جذابیت خاصی برای گیمرها داشته باشد.
Ghost Rider

- سازندگان: Gary Friederich و Mike Ploog
- اولین حضور: کمیک شماره ۵ Marvel Spotlight – سال ۱۹۷۲
گوست رایدر در مقایسه با دیگر ویلنها و قهرمانان دنیای مارول، آنطوری که باید مورد توجه قرار نمیگیرد. به همین دلیل فرصت بسیار خوبی فراهم است تا بازیسازان با الهام از این شخصیت، یک بازی ترسناک دوست داشتنی بسازند. گوست رایدر برای اولینبار در پنجمین شماره از کمیک Marvel Spotlight معرفی شد. اما بیشتر گیمرها و طرفداران دنیای مارول، گوست رایدر را به لطف فیلم سینمایی که با همین نام در ۲۰۰۷ با هنرنمایی نیکولاس کیج ساخته شد، میشناسند.
این شخصیت هرآنچیزی که برای ساخت یک بازی ترسناک نیاز دارد را در اختیار دارد. گوست رایدر میتواند گلوگههای آتشین پرتاب کند. از سوی دیگر چهره جهنمی و گذشته تاریک آن نیز، به خوبی پتانسیل لازم برای روایت یک بازی ترسناک را دارند.
Magik

- سازندگان: Len Wein و Dave Cockrum
- اولین حضور: کمیک شماره ۱ Giant Size X-Men – سال ۱۹۷۵
Magik گذشته واقعا سختی را پشت سر گذاشت. زمانی که او تنها شش سال داشت، به قلمرو شیطانی لیمبو ربوده شد. او سالها در لیمبو زندانی بود و مورد آزار و اذیت شدیدی قرار گرفت. اما موفق شد تا به جادوی تاریک مسلط شود و قدرتهای ماورائی پیدا کرد و نهایتا موفق شد تا در نوجوانی از لیمبو فرار کند.
اما این فرار باعث نشد تا او تجربیات تلخ خود را فراموش کند و گذشته تاریک او، همواره همراه Magik بود. چنین سرگذشت تاریکی میتواند بهانه خوبی برای روایت یک بازی ترسناک باشد. مارول میتواند به لطف این شخصیت، گذشته تاریک او را توام با یک بازی ترسناک روانشناختی بازگو کند و مبارزات Magik با هیولاهای جهنمی لیمبو را به تصویر بکشد.
Elsa Bloodstone

- سازندگان: Dan Abnett و Michael Lopez
- اولین حضور: کمیک شماره ۱ Bloodstone – سال ۲۰۰۱
السا از همان ابتدا یک شکارچی هیولا بود. پدرش، Ulysses Bloodstone؛ السا را از همان دوره کودکی مجبور به مبارزه با هیولاها کرد. با وجود روشهای بیرحمانه و سخت پدرش، السا از این کار لذت میبرد و طولی نکشید که تبدیل به یکی از افسانهایترین شکارچیان هیولا شد.
السا در طول زندگی خود، با ترسهای زیادی رو به رو شده. از هیولاهای ترسناکی را از بین برده و حالا، یک فرصت طلایی برای مارول است تا با استفاده از تجربیات و ماجراجوییهای السا، یک بازی ترسناک تمام عیار بسازد.
source
کلاس یوس