سال ۲۰۲۵ به لطف AC Shadows و نسخه جدید شینوبی و صد البته، حضور قدرتمند سری نینجا گایدن سال بسیار جذابی برای نینجا دوستان است. سری بازی Ninja Gaiden پس از سالها غیبت، حالا نه با یکی بلکه سه بازی برگشته است؛ ریمستر قسمت دوم، قسمت چهارم و همچنین یک نسخه فرعی با پسوند Ragebound که طرفداران نسخههای قدیمی حسابی منتظر آن بودند. بازی Ninja Gaiden Ragebound تلاش میکند به ریشههای این سری بازگردد، اما چه قدر موفق است؟
اگر در جریان نیستید، سری نینجا گایدن در واقع به دو بخش اصلی تقسیم میشود؛ اول عناوینی که در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی برای دستگاههای آرکید و NES منتشر شد و دوم، سهگانهای که حکم ریبوت برای این سری داشت. نسخههای ریبوت در ابتدا پیشدرآمدی بر داستان عناوین قدیمی بودند، اما حالا آنها را میتوان دو دنیای کاملا جدا در نظر گرفت. نکته جالب درباره Ragebound این است که اگر چه داستان تایملاین ریبوت با قسمت چهارم ادامه پیدا میکند، اما اتفاقات این نسخه فرعی همزمان با قسمت اول محصول سال ۱۹۸۸ اتفاق میافتد. همیشه هم عادت داشتیم «ریو هایابوسا» را به عنوان شخصیت اصلی ببینیم، اما این بار بازیکن در نقش یکی از نینجاهای قبلیه هایابوسا با نام Kenji قرار میگیرد که باید از روستا و قبیله خود در برابر حمله شیاطین محافظت کند. او در راه به ناچار با نینجایی زن با نام Kumori که عضو قبیله دشمن یعنی Black Spider است متحد میشود تا تهدید مشترکشان را از بین ببرند. کنجی در مبارزه با کاتانا مهارت دارد و سلاح اصلی کوموری، خنجرهای کونای است که میتواند آنها را از فاصله به سمت دشمنان پرتاب کند. هسته گیمپلی بازی ترکیبی از مهارتهای این دو شخصیت است که نه فقط در مبارزات، بلکه برای عبور از موانع هم کاربرد دارد.

سازنده Ragebound کسی نیست جز استودیوی اسپانیایی The Game Kitchen که به لطف خلق سری Blasphemous آن را میشناسیم. قطعا جالب است که ببینیم تیمی با سابقه ساخت دو اثر سولزلایک مترویدوینیا، این بار در مسیری متفاوت با ساخت یک اکشن پلتفرمر ساید اسکرولر چگونه عمل میکند. اشتراک بازی با ریشههای نینجا گایدن فقط به داستان محدود نمیشود، بلکه سازندگان اثری دوبعدی با گرافیک پیکسلآرت رترو ارائه دادهاند تا تداعیکننده همان بازیهای قدیمی باشد.
دو سه مرحله ابتدایی بازی بیشتر حکم آشنایی با مکانیکها و کنترل را دارد تا قلق دستتان بیاید. طی همین مراحل هم میبینید که Ragebound چه کنترل نرمی دارد و چه قدر خوب میتوانید روی پلتفرمینگ و مبارزه مسلط شوید. مبارزه با دشمنان هم پیچیدگی خاصی ندارد. برخی انواع را تنها با یک ضربه از بین میبرید و برخی دیگر باید با حملات Overcharged نابود شوند که ابتدا باید دشمن دارای انرژی را بکشید و سپس با شارژ شدن این نوع حمله سراغ دشمن مد نظر بروید. این رویکرد در طراحی، سرعت بالایی به مبارزات داده است و یک تجربه کامل روان ارائه میدهد. البته نظرات درباره این بخش میتواند دوگانه باشد، چون از طرف دیگر شما با دشمنانی طرف هستید که همگیشان تنها با یک ضربه نابود میشوند و خبری از استراتژی پیچیده و سختی بالا نیست؛ چیزی که احتمالا طرفداران نینجا گایدنهای قدیمی را به محض روبرو شدن با این اثر ناامید میکند. اما در عین حال انگار The Game Kitchen میخواسته یک جریان پیوسته در پیشروی مراحل ایجاد کند و ترکیب مبارزه و پلتفرمینگ ریتم مشخصی داشته باشد.

حقیقت این است که بازی Ninja Gaiden: Ragebound روی درجه نرمال اثر چالشبرانگیزی نیست. دشمنها با یک ضربه نابود میشوند و چکپوینتها هم فاصله زیادی از هم ندارند. تازه همین بین هم احتمالا آیتم پر کردن سلامتی به پستتان بخورد. اما در عوض باسفایتهای بازی که یکی از نقاط قوت به حساب میآیند، هم چالشبرانگیز هستند و هم از تنوع خیلی خوبی بهره میبرند. فقط مقداری دقت نیاز دارید تا با کمترین تعداد مرگ به انتهای هر مرحله برسید، اما تا شکست کامل هر باسفایت حداقل چهار پنج باری به آخرین چکپوینت بازخواهید گشت. مخصوصا باسفایتهای انتهایی که باید از تمام مهارتتان بهره ببرید.
اگر درجه سختی ریجباند در حالت عادی راضیتان نمیکند، خوشبختانه سازندگان تا حدی فکرش را کردهاند. پس از یک بار تمام کردن بازی حالت هارد آن باز میشود که ساختار مراحل در آن به کل تغییر میکند؛ از چینش موانع و دشمنان گرفته تا چکپوینتهای کمتر. خلاصه بگویم انگار مراحل کاملا جدیدی جلوی شما قرار میگیرد. علاوه بر آن چالشهای مشخصی برای هر مرحله تعیین شده است که با انجام آنها میتوانید رنک بهتری در هر مرحله بگیرید؛ از تمام کردن مرحله در زمان مشخص و پیدا کردن کالکتیبل گرفته تا کشتن تعداد معلومی از دشمنان با یک حمله خاص یا کشتن باسفایت بدون آسیب دیدن. از آیتمهای کالکتیبل بازی هم غافل نشویم که نه تنها چالش اضافه هستند، بلکه یک نوع آیتم به عنوان واحدی برای خرید مهارتها و سلاحهای جدید عمل میکند. شخصیتی که به عنوان فروشنده در بازی حاضر است، علاوه بر موارد ذکر شده آیتمهایی دارد که با آنها میتوان چالشهای بازی را کمتر یا بیشتر کرد. مثلا یک آویز باعث میشود با رسیدن به هر چکپوینت، نوار سلامتی کامل پر شود یا یکی دیگر برعکس، پر شدن سلامتی در هر چکپوینت را کامل غیر فعال میکند.

استودیوی گیم کیچن قبلا مهارت خود در پیادهسازی گرافیک پیکسلآرت را با سری Blasphemous به بهترین شکل اثبات کرده بود. اینجا هم گرافیک همان چیزی است که باید باشد؛ استایل پیکسلآرت با الهام از عناوین رترو دهه ۸۰ میلادی، اما در عین حال همراه با جزئیات خوب و انیمیشنهای روان. موسیقی بازی هم در یک کلام عالی است؛ همان فاز چیپتیون موسیقی آثار رترو که با صداهای مدرن ترکیب شدهاند و یک خروجی پرانرژی و جذاب تحویل میدهند. حتما پیشنهاد میکنم قطعه Unbreakable Determination را گوش دهید که در واقع بازسازی یکی از قطعههای نینجا گایدن قدیمی است.
راستش را بگویم، خودم هم از زمان رونمایی تا قبل از تجربه، انتظار بیشتری از بازی Ninja Gaiden: Ragebound داشتم. این رویکرد پیوستگی جریان در مرحله جواب میدهد، اما در عین حال نمیگذارد بازی در سطح عالی ظاهر شود. اگر بازی چالش بیشتری داشت، دشمنها بهیادماندنیتر بودند و طراحی مراحل تنوع بیشتری داشت، شاید الان از ریجباند به عنوان یک شاهکار یاد میکردم. البته به لطف باسفایتهای جذاب، جزئیات و تنوع بالا در بخش بصری و موسیقی درگیرکننده در نهایت، این بازی را تبدیل به تجربهای روان و لذتبخش تبدیل میکند که پیشنهاد مناسبی برای علاقهمندان به اکشنهای دوبعدی سایداسکرولر است. ولی احتمالا بازی زیر سایه یک اثر مورد انتظار دیگر یعنی Shinobi: Art of Vengeance قرار بگیرد. حداقل تا یک ماه دیگر که شینوبی جدید بیاید، میتوانید خود را با این نسخه فرعی نینجا گایدن سرگرم کنید.
بررسی بازی Ninja Gaiden: Ragebound بر اساس کد ارسالی ناشر (Dotemu) برای ویجیاتو روی پلتفرم پیسی انجام شده است.

میخرمش…
اگر طرفدار اکشنهای سایداسکرولر هستید، ارادت زیادی به نینجاها دارید یا دلتان برای بازیهای با گرافیک پیکسلآرت رترو ضعف میرود، حتما سری به این بازی بزنید. طرفدارهای نینجا گایدن به خصوص نسخههای قدیمی هم حتما علاقه دارند که سراغش بروند…

نمیخرمش…
تجربه یک بازی با ۲۳ سال عمر، پیشنهادی نیست که مخاطب کنسولهای نسل نهم بهراحتی آن را قبول کند. پس اگر با بازیهای دوران PS2 اصلا کنار نمیآیید، سراغ تجربه اونیموشا ۲ هم نروید.
80
امتیاز ویجیاتو
بازی Ninja Gaiden: Ragebound به عنوان یک اسپینآف، تلاش جذابی برای یادآوری ریشههای این فرنچایز است، اما در عین حال نمیتواند تاثیر بازی اصلی روی NES یا ریبوت سال ۲۰۰۴ را داشته باشد. ریجباند زیادی ساده است و به عمق یک اکشن سایداسکرولر فوقالعاده نمیرسد، اما یک تجربه ۶ تا ۸ ساعته جذاب و سرگرمکننده است.
source