همچنین علائم جدید روی عرشه و استقرار تجهیزات پرتاب الکترومغناطیسی نشان میدهد که فوجیان به مرحلهای نزدیک به عملیات واقعی رسیده است. پیشبینی میشود این ناو تا پایان سال ۲۰۲۵ رسماً وارد خدمت شود و احتمالاً در مراسمی مانند «روز پیروزی» بهطور نمادین معرفی گردد.
ورود فوجیان فقط یک اتفاق نظامی نیست، بلکه پیامدهای سیاسی و امنیتی گستردهای بهدنبال دارد. این ناو به چین امکان میدهد تاکتیکهایی مشابه ناوهای آمریکایی بهکار گیرد، مانند حملات همزمان با دهها جنگنده (Deck Load Strikes) که در جنگ ویتنام برای ایجاد برتری هوایی مؤثر بود.
حضور یک ناو مجهز به EMALS، معادلات امنیتی در شرق آسیا و اقیانوس آرام را تغییر میدهد. حتی اگر چین هنوز در بهرهبرداری عملیاتی از چنین فناوری پیچیدهای به تجربه بیشتری نیاز داشته باشد، پیام سیاسی و روانی این پیشرفت کمتر از قدرت واقعی آن نیست.
ناو هواپیمابر ۸۰ هزار تُنی فوجیان سومین ناو هواپیمابر چین است، اما آخرین نخواهد بود. گزارشها نشان میدهد که چین هماکنون در حال ساخت ناو هواپیمابر چهارم با پیشرانه اتمی است که میتواند مدت طولانیتری در دریا باقی بماند. این روند نشان میدهد که پکن قصد دارد به یک نیروی دریایی با قابلیتهای جهانی تبدیل شود. چیزی که تاکنون تنها در اختیار آمریکا و تا حدی بریتانیا و فرانسه بوده است.
با وجود این پیشرفتها، کارشناسان تأکید میکنند که چین هنوز فاصله زیادی با تجربه عملیاتی آمریکا دارد. ناوهای هواپیمابر نهتنها نیازمند فناوری، بلکه به نیروی انسانی ماهر، دکترین جنگی آزموده و پشتیبانی لجستیکی گسترده نیاز دارند. ایالات متحده طی دههها جنگ و تمرینهای دریایی این تجربه را به دست آورده، اما چین تازه در ابتدای این مسیر قرار دارد.
ناو هواپیمابر فوجیان نماد جاهطلبی و تواناییهای رو به رشد چین در عرصه دریایی است. از این پس رقابت چین و آمریکا دیگر فقط در زمین و هوا نیست، بلکه اکنون وارد مرحلهای تازه در دریاها شده است.
منبع: interestingengineering
source