از همان دقایق ابتدایی که از محیطی با رنگ آبی آرامشبخش، وارد صحرای بازی شدم و کوهی در مقابل خود دیدم و موسیقی آستین وینتوری در گوشم نواخته شد، اشک در چشمانم حلقه زد. این همان حس آشنایی بود که در آغاز بازی Journey داشتم؛ محیطی صحرایی، موسیقی که راوی داستان است و پروتاگونیست و هدفی که باید به آن دست پیدا کند. بازی Sword of The Sea یک سفر و ماجراجویی سه ساعته است که با محیطهای خارقالعاده و چشمنوازش، شما را از این دنیای خاکستری برای لحظاتی جدا میکند. با بررسی بازی همراه ویجیاتو باشید.
ناشر بازی:
Giant Squid
مدت زمان بازی:3 ساعت
سازنده بازی:
Giant Squid
کامل کردن بازی:8 ساعت
استودیوی Giant Squid توسط مت ناوا (Matt Nava)، کارگردان هنری بازی Journey و Flower تاسیس شد و این استودیو از زمان تشکیل، روی عناوین ABZU و The Pathless کار کرده است. بازیهایی که هر کدام تمرکز زیادی روی داستانگویی محیطی و طراحیهای هنری خاص دارند و اکثر گیمرها به واسطه اتمسفرهای خاص و دوستداشتنی، این بازیها را به یاد میآورند. حالا ساخته جدید این استودیو یعنی Sword of The Sea ترکیبی از تمام عناوین پیشین این استودیو است و به مانند یک پل، تمام بازیهای قبلی را به یکدیگر متصل میکند.

داستان بازی درباره یک سفر است. در Sword of The Sea شما کنترل کاراکتری با لقب Wraith را برعهده خواهید داشت. کاراکتری که نام و پیشینه مشخصی ندارد و تنها میدانیم که او به واسطه قطراتی کمیاب از خواب بیدار میشود و حالا با شمشیر جادویی خودش، باید جهانی دریایی را از زیر زمین آزاد کند و دنیا را از صحراهای بیپایان و خشک نجات دهد. این شمشیر جادویی در حقیقت کلیدی برای آزادسازی این جهانهای دریایی است که به مانند یک اسکیتبورد هم استفاده میشود و با آن میتوان در جهان بازی سواری کرد. سازندگان به مانند آثار پیشین، از استعارهها و علائم مختلف برای داستانگویی استفاده میکنند، اما اینبار به واسطه اشعار پراکنده در دنیای بازی، اتفاقات داستانی سرراستتر برای بازیکن روایت میشود.
داستان Sword of The Sea به مانند بازیهای برجستهای مثل Journey، داستانی جذاب با پیام تاثیرگذار ندارد. حتی پایانبندی بازی هم با وجود آنکه اتفاقی جالب و بهیادماندنی به همراه دارد، آنطور که باید پیام محکم و تکاندهندهای به بازیکن منتقل نمیکند. با این حال، بازی پایهگذاری خوبی برای شروع یک جهان پیوسته انجام میدهد. تعریف دیالوگ و شعر در جهان بازی، برای آشنا کردن مخاطب با کلیت این جهان جدید است، اما این مورد، کمی در شگفتی داستان تاثیر گذاشته و کمک خاصی به کلیت داستانگویی نکرده است.
بازی Sword of The Sea نهتنها در جهانسازی، بلکه در تمامی بخشها ترکیبی از آثار قبلی است. سواری با اسکیت و ضربه به اجسام مختلف، المانی است که از بازی The Pathless الهام گرفته شده، در حالی که طراحی هنری بازی و پرواز موجودات دریایی روی آسمانهای دنیا، موردی است که بازیکنان را یاد عنوان ABZU میاندازد. در حالی که کلیت بازی، شگفتی Journey را دارد و درباره یک سفر و ماجراجویی است.
بازی Sword of The Sea از جمله عناوینیست که تلاقی هنر و بازیهای ویدیویی را بار دیگر به ما نشان میدهد. طراحی هنری بازی شگفتانگیز است و کنترل اتفاقات سورئالی را به دست شما میسپارد که میتوان مو را به تن شما سیخ کند. مثلا کنترل یک دلفین و سر خوردن روی بیابانهای شنی، در حالی که کوهی با قلهای روشن در افق میبینید و موسیقی بینظیر آستین وینتوری، از لحظات و اتفاقاتیست که حتی در بین بازیهای ویدیویی هم کمتر میتوانید مثل آن را پیدا کنید.
به تعبیری میتوانم بگویم که Sword of The Sea بازی لحظههاست و سازنده هم از این موضوع کاملا آگاه است. به همین دلیل طراحی هنری، موسیقی و گیمپلی در خدمت لحظههای مختلف عمل میکنند و تاثیرگذاری را به بهترین شکل ممکن برای بازیکن به ارمغان میآورند. بدون شک یکی از مهمترین عواملی که باعث شده بازی در ایجاد لحظات خاص موفق عمل کند، المان اسکیتسواری است.


اسکیتسواری در این بازی، نهتنها سرگرمکننده است، بلکه گاهی اوقات حسی آرامشبخش هم به بازیکن منتقل میکند. در طول بازی با بهدست آوردن سکههای مختلف، میتوانید تواناییهای اسکیتسواری خود را ارتقا دهید، البته که پیدا کردن سکه در طول بازی چندان راحت نیست و باید گشتوگذار زیادی در محیطها داشته باشید تا سکه بهدست بیاورید.
البته که محیطهایی هم در بازی وجود دارد که در آنها با انجام چالشهای مختلف و رکوردزنی به امتیازهای زیادی دست پیدا کنید. چالشهای بازی هم معمولا آمیخته با چالشهای اسکیتسواری است. با بالا رفتن از محیطهای مواج، حرکت روی دیوارها و انجام حرکات نمایشی روی هوا، به امتیازات شما اضافه میکند و در نتیجه سکههای بیشتری بهدست میآورید.
اگر هم تمام ارتقاها را به دست نیاوردید، میتوانید در نیو گیم پلاس، تلاش بیشتری انجام دهید و به ارتقاهای باقیمانده دست پیدا کنید. بهنوعی وجود چنین قابلیتی برای یک بازی سه ساعته، ارزش تکرار بازی را بالاتر میبرد. در کل اسکیتسواری بازی بهقدری جذاب است که به تنهایی میتواند اشتیاق شما برای گشتوگذار در محیط بازی را افزایش دهد و خوشساخت بودن خودش را در لحطات حیاتی هم نشان میدهد.
به مانند جرنی، بازیکن در هر مرحله باید پازلهای محیطی حل کند تا به قسمت بعدی وارد شود. پازلهایی که اصلا دشوار نیستند و تداخلی در روند یکنواخت بازی ایجاد نمیکنند و شما برای حل آنها صرفا باید تواناییهای اسکیتسواری خود را به کار بگیرید. برای Sword of The Sea، من این مورد را یک ضعف نمیبینم، چرا که بازی در وهله اول تلاش میکند تا تجربهای لذتبخش و فرای سرگرمی باشد. البته که تنش در لحظات پایانی بازی بالاتر میرود اما خوشبختانه این تغییر ریتم هم به خوبی پایهگذاری میشود و بازیکن به راحتی میتواند با این فضا کنار بیاید.
امضای استودیوی Giant Squid و شخص مت ناوا، در تکتک لحظات بازی دیده میشود. فرمول برندهای که این استودیو در دست دارد، آن است که میداند با چه هدف و مقصودی و برای چه مخاطبی بازی بسازد. هنر در بازیهای این استودیو، همان چیزیست که بار بازی را به دوش میکشد و دقیقا همین مورد است که ارزش بازیهای این استودیو را در مقابل دیگر بازیهای مستقل بالاتر میبرد. Sword of The Sea از جمله بازیهایی محسوب میشود که میتوان آن را به افراد ناآشنا به دنیای ویدیوگیم معرفی کرد و همین مورد، ارزشمند بودن این تجربهها را نشان میدهد.

در نهایت میتوانم بگویم که Sword of The Sea یک ماجراجویی دیگر است که آغاز آن از سال 2012 رقم خورده است. Journey با آن قصهگویی استعارهای و تجربه اتمسفرمحوری که داشت، یک استاندارد جدید برای بازیسازی مستقل تعریف کرد که در ادامه با ABZU و The Pathless تلاش کرد تا مسیرهای متفاوت را پیش بگیرد. مسیری که حالا به یک هدف مشخص رسیده و نتیجه آن Sword of The Sea است. اثری که اگرچه شگفتی داستانگویی و تاثیرگذاری پیام را ندارد، اما از نظر تجربی و فضاسازی، چنان لحظاتی را پیشروی بازیکن میگذارد که در هیچ مدیوم و اثر هنری دیگری، مانند آن را پیدا نخواهیم کرد.
بررسی بازی Sword of The Sea بر اساس کد ارسالی ناشر (Giant Squid) برای ویجیاتو روی کنسول PS5 انجام شده است.

میخرمش…
Sword of The Sea از آن دست عناوینیست که با طراحی هنری خارقالعاده و اسکیتسواری لذتبخشش تلاش دارد تا تجربهای منحصربهفرد و آرامشبخش را به بازیکنان ارائه دهد. امری که در آن کاملا موفق است!

نمیخرمش…
عدم وجود پیام تاثیرگذار و تکاندهنده در داستان تنها موردی است که ارزش بازی را نسبت به آثار شاخصتری مثل Journey پایین میآورد.
85
امتیاز ویجیاتو
Sword of The Sea بازی لحظات است. لحظاتی که در هیچ مدیوم هنری دیگری نمیتوانید مثل آن را تجربه کنید و حتی نمونه مشابه آن در بین بازیهای ویدیویی هم کمیاب است. عنوانی درباره سفر که به راحتی میتوان آن را تلاقی بازی و هنر دانست.
source