باشگاه استقلال به‌عنوان یکی از دو قطب اصلی فوتبال ایران، همواره زیر ذره‌بین هواداران و رسانه‌ها بوده است. طبیعی است که مدیران چنین باشگاهی در معرض قضاوت افکار عمومی قرار بگیرند، اما آنچه در ماه‌های اخیر به چشم می‌آید، پدیده‌ای متفاوت و البته خطرناک است؛ مدیرانی که به‌جای مدیریت بحران‌های واقعی، بیش از اندازه سرگرم دیده شدن در شبکه‌های اجتماعی هستند.

مدیرانی در سودای دنبال‌کننده

نام‌هایی، چون علی تاجرنیا، مجتبی فریدونی، علی نظری جویباری و محمود بابایی، تنها بخشی از اعضای هیأت مدیره استقلال هستند که ردپای پررنگشان در اینستاگرام و توئیتر بیش از جلسات رسمی و تصمیم‌گیری‌های جدی دیده می‌شود. آنان با انتشار اخبار درونی باشگاه، نمایش چت‌های خصوصی با بازیکنان و حتی استوری‌های جنجالی، فضایی ساخته‌اند که بیشتر به رفتار بلاگر‌ها شباهت دارد تا مدیران یک باشگاه حرفه‌ای فوتبال.

این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که در فوتبال حرفه‌ای جهان، کمتر مدیر باشگاهی را می‌توان یافت که به شکل مستقیم و روزانه در شبکه‌های اجتماعی تولید محتوا کند. مدیران در دنیا با گزارش‌های رسمی، کنفرانس‌های خبری برنامه‌ریزی‌شده و بیانیه‌های شفاف پاسخگوی هواداران هستند، نه با انتشار مکالمات خصوصی و توئیت‌های جنجالی.

نمونه‌های بارز رفتار غیرحرفه‌ای

مجتبی فریدونی تازه‌وارد، با انتشار تصاویر گفت‌و‌گو‌های شخصی خود با بازیکنان مدنظر استقلال، تلاش کرد خود را فعال در بازار نقل‌وانتقالات نشان دهد. اما این اقدام، نه تنها غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای بود بلکه می‌تواند روابط باشگاه با بازیکنان و مدیران دیگر تیم‌ها را مخدوش کند. جالب آن‌که همین فرد پیش‌تر به دلیل یک استوری نسنجیده، در جلسه هیأت مدیره با علی نظری دچار درگیری لفظی شده بود.

از سوی دیگر، علی تاجرنیا در نقش پرچمدار فعالیت مجازی ظاهر شده است. او در حالی که روزی در یک برنامه تلویزیونی ادعا کرد «مدیریتش توئیتری نیست»، امروز تقریباً تمام تصمیمات و دیدگاه‌هایش را در توئیتر و رسانه‌های مجازی منتشر می‌کند. حتی گزارش‌هایی وجود دارد که او برای برخی هواداران پیام صوتی ارسال کرده؛ اقدامی که نه تنها بی‌سابقه بلکه در شأن جایگاه مدیریتی یک باشگاه بزرگ نیست.

استقلال یا زمین بازی اینفلوئنسرها؟

رفتار امروز مدیران استقلال بیش از آنکه نشان‌دهنده دغدغه برای اصلاح امور و حل مشکلات ساختاری باشگاه باشد، شبیه به عملکرد اینفلوئنسر‌هایی است که برای جذب مخاطب به هر کاری متوسل می‌شوند. چنین الگویی، نه تنها استقلال را از مسیر حرفه‌ای دور می‌کند بلکه در بلندمدت به اعتماد عمومی هواداران نیز آسیب می‌زند.

هوادار استقلال از مدیرانش انتظار دارد در جلسات مدیریتی راه‌حل‌های مالی، حقوقی و ورزشی ارائه دهند، نه آنکه وقت خود را صرف استوری و پست‌گذاری کنند. در شرایطی که استقلال با بحران‌های متعدد، از بدهی‌های مالی تا پرونده‌های حقوقی بین‌المللی مواجه است، این میزان غرق شدن در فضای مجازی بیش از هر زمان دیگری خطرناک به نظر می‌رسد.

توجیهی غیرمنطقی

مدافعان این رویکرد همواره بر این نکته تأکید می‌کنند که «حضور در شبکه‌های اجتماعی احترام به هوادار و پاسخگویی به افکار عمومی است». اما واقعیت آن است که پاسخگویی واقعی تنها از مسیر شفافیت در عملکرد، گزارش‌دهی رسمی و اتخاذ تصمیمات درست می‌گذرد. انتشار تصاویر غیررسمی یا استوری‌های لحظه‌ای نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه باعث تشدید بی‌اعتمادی و ایجاد حاشیه‌های تازه خواهد شد.

ضرورت بازگشت به ریل حرفه‌ای

اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، استقلال بیش از آنکه باشگاهی ورزشی باشد، به صحنه اجرای نمایش‌های مجازی مدیرانش تبدیل خواهد شد. برای رهایی از این وضعیت، لازم است وزارت ورزش و ارکان بالادستی باشگاه نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند و چارچوبی مشخص برای رفتار مدیران در فضای مجازی تعیین کنند. استقلال نیازمند مدیرانی است که در دنیای واقعی فعال باشند، نه کسانی که در پی وایرال شدن و افزایش دنبال‌کننده‌اند.

source

توسط petese.ir