05 شهریور 1404 ساعت 17:49
کارشناسان نظامی نسبت به احتمال وقوع جنگ بر سر منابع آب هشدار میدهند. کمبود منابع آب تهدیدی جدی برای امنیت جهانی محسوب میشود.
در سالهای آینده، افزایش ناامنی آبی، ثبات داخلی بسیاری از کشورها را به خطر خواهد انداخت و اختلافات بینالمللی را تشدید خواهد کرد. آنچه نگرانی عمیقتری برمیانگیزد، فقدان حتی یک چارچوب نظری و ذهنی روشن در میان رهبران جهان برای درک این خطر است؛ چه رسد به آنکه بتوانند اقدامی عملی و بنیادین در برابر این تهدید انجام دهند.
احتمال جنگ بر سر منابع آب بسیار جدی است
مطالعهای علمی که بهتازگی منتشر شده نشان داد از سال 2002 تاکنون حجم عظیمی از آبهای سطحی و زیرزمینی در سراسر جهان از دست رفته است. تمامی قارهها دچار خشکی بیسابقه و کاهش منابع آبی شدهاند. بدتر آنکه مناطق با شدیدترین خشکی بهتدریج گستردهتر شده و با یکدیگر پیوند خوردهاند، بهگونهای که بخش بزرگی از نیمکره شمالی در معرض تهدید مستقیم قرار گرفته است.
پیامدهای بیتوجهی به ناامنی آبی، بهطور قطع فاجعهآفرین خواهد بود. برآوردها نشان میدهد تا سال 2050، بحرانهای مرتبط با آب میتوانند بیش از نیمی از تولیدات غذایی جهان را تهدید کنند. همچنین پیشبینی میشود کمبود آب تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورهای با درآمد بالا را تا 8 درصد و اقتصاد کشورهای کمدرآمد را بین 10 تا 15 درصد کاهش دهد. تقاضا برای آب شیرین تا سال 2030 حدود 40 درصد بیش از میزان عرضه خواهد بود. چنانچه دولتها در تأمین و توزیع آب میان شهروندان خود نظارتی دقیق اعمال نکنند، احتمال تهدید امنیت داخلی تقریباً قطعی خواهد بود.
تا سال 2050 انتظار میرود 68 درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی کنند. گسترش شهرها به طور طبیعی چرخههای تجدید منابع آبی را مختل میکند و ذخایر آبهای زیرزمینی پیرامون را به شدت مصرف میکند. کمبود آب هماکنون به موضوع ثابت حیات شهری تبدیل شده و نمونههای برجسته آن را میتوان در شهرهایی همچون بنگلور، پکن، بیروت، بوگوتا، قاهره، کیپتاون، دنور، هنگکنگ، اسلامآباد، جاکارتا، کویتسیتی، لاهور، لندن، لسآنجلس، میامی، مسقط، دهلی نو، شانگهای و تیانجین مشاهده کرد.
در برابر چنین بحرانهایی، قدرتهای بزرگ جهانی به اقدامات سختگیرانه و تهاجمی روی خواهند آورد، حتی اگر این رفتارها تأثیرات سنگینی بر همسایگان ضعیفترشان داشته باشد. ایالات متحده و مکزیک در مورد اجرای معاهده تقسیم آب سال 1944 همواره دچار تنش بودهاند.
روسیه نیز برای مقابله با کاهش بارندگی ناشی از تغییرات اقلیمی و صرفهجویی در منابع آبی، اقدام به احداث 40 سد بر رود ولگا کرده و در حال ساخت 18 سد دیگر است که این اقدام روند کاهش سطح دریای خزر را وخیمتر کرده است. این در حالی است که کشورهای قزاقستان، جمهوری آذربایجان، ایران و ترکمنستان علیرغم توافقنامه سال 2018 در زمینه تنظیم وضعیت خزر، عملاً گزینهای جدی برای مقابله با این بحران در اختیار ندارند.
رقابت بر سر منابع آب در نقاط مختلف جهان
قدرتهای بزرگ تنها بازیگران این عرصه نیستند. تمامی کشورها به مرور رویکردی تهاجمیتر برای دستیابی به آب شیرین اتخاذ خواهند کرد. مصر که همواره با کمبود آب روبهرو بوده، برای فشار بر آدیسآبابا در موضوع حقوق آبی رود نیل، حمایت نظامی خود را به رقیب تاریخی اتیوپی یعنی سومالی ارائه کرده است. ایران و افغانستان که سالها بر سر حقوق آبی رود هیرمند اختلاف داشتند، در سال 2023 زمانی که تنش بر سر آب به اوج خود رسید، در مرز درگیری مختصری داشتند. گرچه معاهدهای برای تنظیم جریان آب وجود دارد، تهران همچنان نسبت به دسترسی محدود به آب این رود نارضایتی خود را ابراز کرده است.
با تداوم کاهش ذخایر، احتمال وقوع جنگ بر سر آب در سالهای آینده امری اجتنابناپذیر به نظر میرسد. محتملترین نمونه، مناقشه میان هند و پاکستان است. این دو کشور حوضه رود سند را به اشتراک دارند؛ رودی که سرچشمهاش در هند است اما شریان حیاتی کشاورزی و بازرگانی پاکستان به شمار میآید. حوضه رود سند هماکنون با خشکی عظیمی مواجه است که ناشی از ذوب گسترده یخچالهای طبیعی هیمالیا و نیز کاهش بارشها بر اثر تغییرات اقلیمی است.
به نظر میرسد در آینده، آب به طور فزایندهای به منشا درگیریها تبدیل خواهد شد. سطح کنونی خشکسالی قارهای با بیتوجهی رهبران جهان به نشانههای هشداردهنده و امتناع از اقدام جدی در برابر تغییرات اقلیمی شدت خواهد یافت. مسائل آبی اغلب به صورت موردی و در چهارچوب مشکلات خاص یک سفره آب زیرزمینی یا حوضه رودخانهای بررسی میشوند.
با این حال، خشکسالیها و کمبود آب مشکلاتی بسیار گستردهتر را ایجاد میکنند که شامل حرکت گسترده مهاجران و پناهجویان است. ماهیت قارهای و گسترده این تهدیدها بدان معناست که هیچ کشوری مصون نخواهد ماند. تغییرات اقلیمی و بهرهبرداری نادرست از منابع موجود آبی از اصلیترین محرکهای بروز جنگ و بیثباتی در ادامه قرن خواهند بود.
source