چندین نقش بسیار خاطره‌انگیز وجود دارد که کاملاً ممکن بود توسط بازیگران دیگری ایفا بشوند، اما به دلایلی عجیب و حتی خنده‌دار توسط آن‌ها رد شدند. با ویجیاتو همراه باشید.

هالیوود جای عجیبی‌ست که در آن خیلی از اتفاقات به شکلی دمدمی‌مزاج رخ می‌دهد. مسیرهای حرفه‌ای در کسری از ثانیه می‌توانند ساخته یا نابود شوند. مقدار کار و تلاشی که برای حتی یک فیلم رده متوسط در هالیوود صورت می‌گیرد، بسیار عظیم است.

به همین دلیل اکثر فیلم‌هایی که مشاهده می‌کنیم، چیزی نیست که دقیقاً کارگردان آن را در نظر داشته و تصور می‌کرد، بلکه تلفیقی است از مدارا کردن با تهیه‌کنندگان، شانس و البته کمی هم مهارت.

انتخاب بازیگران یکی از بزرگترین منازعات در مرحله‌ی قبل از توسعه‌ی فیلم‌هاست، مخصوصاً وقتی کارگردان و استودیو نتوانند بر سر بازیگر مورد نظر به توافق برسند یا این‌که بازیگری که در نظر دارند پروژه را به هر دلیلی رد کند.

این ۱۰ فیلمی که اکنون به آن‌ها می‌پردازیم، همگی توسط بازیگران به دلایلی رد شدند که حتی تصور آن را نخواهید کرد.

ورای دلایل عرف در رد کردن پروژه‌ها، مثل تداخل زمان‌بندی‌ها با دیگر پروژه‌ها و اختلاف در ذائقه‌ی هنری، بازیگران این لیست دلایل خاص و عجیبی برای رد کردن پروژه‌ها داشتند.

دلایلی همچون عدم اطمینان به فیلم‌نامه، نزاع‌های خانگی، داشتن حس ناامنی و اعتماد به نفس پایین یا حتی کنار کشیدن از پروژه برای اینکه بازیگر دیگری بتواند آن نقش را بازی کند، دلایلی عرف برای رد کردن پروژه‌ها در هالیوود نیست.

10. لارنس فیشبورن و نقش جولز وینفیلد در Pulp Fiction

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

جولز وینفیلد همکار خوش‌ صحبت و جدی رئیس خلافکاران، یعنی مارسلوس والاس (با بازی وینگ ریمز) است که در نهایت نقش آن را ساموئل ال. جکسون بازی کرد و موفق شد که نامزد اسکار بشود.

اما انتخاب اصلی کوئنتین تارانتینو کسی جز لارنس فیشبورن نبود. در واقع تارانتینو تماماً با تصور فیشبورن در این نقش، فیلم‌نامه‌ی مربوط به او را نوشت، در حالی که ساموئل جکسون انتخاب دوم بود.

چرا او این نقش را رد کرد؟

 تارانتینو عنوان کرده بود که فیشبورن به این دلیل پیشنهاد را رد کرده چون نقش وینفیلد را محور اصلی فیلم نمی‌دید. اما اخیراً در مصاحبه‌ای فیشبرن اذعان داشت که دلیل اصلی رد پروژه به علت نحوه‌ی به تصویر کشیدن هروئین و جذاب کردن استفاده‌ی آن در فیلم بود.

او حس کرد فیلم‌نامه‌ی تارانتینو استفاده از هروئین را جالب و هیجان‌انگیز نشان می‌دهد و این چیزی نبود که او بتواند با آن احساس راحتی کند. او در این مورد گفت:

«کلاً با نحوه‌ی به تصویر کشیدن هروئین و استفاده از آن در فیلم مشکل داشتم. حس کردم خیلی بی‌ملاحظه و بی‌مسئولیت است. فیلم استفاده از هروئین را یک جورهایی جذاب نشان می‌داد و این مسئله بیشتر به نحوه‌ای که بازیگر هروئین را به دست می‌آورد، برمی‌گردد. و تمام آن چیزهای مربوط به تزریق آدرنالین؟ نه، من آن را انجام نمی‌دهم!»

فیشبورن اضافه کرد که میزان حضور بازیگر در فیلم‌نامه ربطی به رد کردن پروژه از سوی او نداشت و هیچ احساس بدی هم از این‌که در نهایت این نقش به جکسون رسید ندارد: «سم لعنتی فیلم رو تو جیبش می‌ذاره و بعد می‌ره، می‌ره به سمت مسیری که از این به بعد نقش اصلی دیگر فیلم‌ها بشه»

با این‌که چیزی که به پرده‌های سینما آمد دقیقاً آن چیزی نیست که در فیلم‌نامه نوشته شده است، با این‌حال باید فیشبورن را تحسین کرد که فیلم‌نامه‌ای از تارانتینو را به این دلیل که استفاده از هروئین را جذاب نشان می‌دهد، رد کرده است.

9. لیام نیسون و نقش جیمز باند در GoldenEye

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

اسطوره‌ای‌ترین شخصیت جاسوس در تاریخ، یعنی جیمز باند بعد از آخرین حضور راجر مور به عنوان جیمز باند در سال 1986،  این پیرس برازنان بود که در نهایت توانست یک دهه بعد به عنوان جیمز باند بعدی اولین حضور خود را در فیلم GoldenEye داشته باشد.

اما قبل از انتخاب پیرس برازنان، این نقش به برخی از دیگر بازیگران همانند مل گیبسون، هیو گرانت و لیام نیسون هم پیشنهاد شده بود. با این ‌که گرانت و گیبسون در همان اول کار نقش را رد کردند، اما اجتناب نیسون از پذیرفتن پروژه کمی جالب است.

چرا او این نقش را رد کرد؟

 نیسون از سن خوبی برای ایفای نقش جیمز باند برخوردار بود و کلاس کاری و نیازمندی‌های ملزم برای ایفای نقش باند را نیز داشت. با این‌که خود او اظهار داشت که کاملاً این پیشنهاد مورد توجه‌اش گرفته بود، اما نقش را به دلیلی غیرمنتظره رد کرد؛ اگر او این نقش را قبول می‌کرد، نامزد او  ناتاشا ریچاردسون با او دیگر ازدواج نمی‌کرد. او در این باره گفت :

«زن آینده‌ام بهم گفت : “اگر تو نقش جیمز باند رو بپذیری ما دیگه ازدواج نخواهیم کرد”. و من باید این حرف رو جدی می‌گرفتم چون نمی‌خواستم که با او ازدواج نکنم.»

در مصاحبه‌ای اخیراً نیسون به شکل جالبی اذعان داشت: «زنان. کشورهای خارجی. هلی بری. همه‌چی غیرقابل فهمه برام»

قطعاً این یکی از غیرمنتظره‌ترین دلایل برای رد کردن یکی از باکلاس‌ترین نقش‌های سینماست، اما با این‌حال نشان‌دهنده‌ی اشتیاق نیسون برای ازدواج با همسر سابقش است.

8. جیسون موموآ و نقش درکس در Guardians of The Galaxy

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

جنگجویی زمخت و انتقام‌جو، که به نحوی عالی توسط دیو باتیستا در دو فیلم نگهبانان کهکشان و در دو فیلم اخیر انتقام‌جویان بازی شد.

اما بازیگران دیگری هم برای ایفای نقش درکس در نظر گرفته شده بودند که جیسون موموآ در بین آن‌ها اصلی‌ترین گزینه بود. قضیه حتی تا جایی پیش رفت که یک کانسپت آرت با حضور جیسون موموآ کشیده شد و بعدها در سطح نت گسترش یافت.

چرا او این نقش را رد کرد؟

موموآ از بازی در نقش فردی خشن، لخت و کم‌حرف که در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی نظیر Stargate: Atlantis و Game of Thrones و Conan the Barbarian مشابه آن را بازی کرده، خسته شده بود و ترجیح داد این‌بار دیگر همچین نقشی را نپذیرد. او در این مورد گفت:

«در این زمان دیگه این نقش مناسبم نبود چون بازی‌های زیادی در نقش آدم کم‌حرف و رنگ‌آمیزی شده داشتم و باز هم باید پیراهنم رو از تنم در میاوردم… من 4 سال در Stargate: Atlantis شخصیتی مشابه را به اسم Ronon بازی کردم، یک موجود بیگانه که حرف زیادی نمی‌زد و فقط صدای خر خر از خود در می‌آورد. من همچین نقشی را انجام داده بودم حالا چه مردم دیده باشند چه ندیده باشند، دیگه خودم می‌خواستم نقش‌های متنوعی را برای خودم در نظر بگیرم.»

موموآ البته همچنان از نقش‌های کلیشه‌ای خود بیرون نیامده و Aquaman را هم نمی‌توان آن‌چنان نقش متنوعی در نظر گرفت. در مورد ایفای نقش باتیستا او این‌گونه اذعان داشت: «به نظر کاملاً مناسب این نقش بود… دیو فردی عالی برای بازی کردن در نقش درکس است.»

7. شارلیز ترون و نقش مادر Wonder Woman

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

Hippolyta، ملکه‌ی Themyscira و مادر دایانا/واندر وومن (با بازی گل گدوت)، فردی باوقار و متین، خردمند و نیرومند که دخترش دایانا را راهنمایی می‌کند تا بتواند تبدیل به ابرقهرمانی شود که دنیا به آن نیاز دارد.

این نقش ابتدا برای شارلیز ترون در نظر گرفته شد و پس از این که او این نقش را رد کرد، زک اسنایدر، کانی نیلسون را برای این نقش انتخاب کرد. بنابراین نیلسن هم در فیلم Wonder Woman 1984 و هم در Justice League در نقش مادر واندر وومن بازی کرد.

چرا او این نقش را رد کرد؟

در آن زمان شایعاتی وجود داشت که خود نقش واندر وومن به ترون پیشنهاد شده، اما او در مصاحبه‌ای گفت او نه برای نقش دایانا، بلکه پیشنهادی برای بازی در نقش مادر دایانا دریافت کرده است. او در این باره گفت:

«این نمونه بارز دریافت سیلی از هالیوود هست برای وقتی که پا به سن می‌گذارید… فردی اومد و بهم گفت: ” ببین یک فیلم هست به اسم واندر وومن و کلی صحنه‌های اکشن توش هست و ما میخواستیم که تو رو از این موضوع مطلع کنیم” و بعدش من گفتم : ” زیاد باهاش آشنا نیستم… منظورم اینه این واندر وومن چه کارا می‌کنه؟” و اون در جواب گفت : ” نه، نقش پیشنهادی برای مادر واندر وومن هست.”»

با این‌ که ترون حدوداً یک دهه از نیلسن جوان‌تر است و هالیوود هم متاسفانه با زنان بالای 35 سال طوری رفتار می‌کند که انگار تاریخ ستاره بودن آن‌ها گذشته است، خیلی مهم است به این نکته اشاره کنیم که نژاد آمازون در جهان دی سی، آن‌گونه که انسان‌های عادی رو به کهولت می‌روند، پیر نمی‌شوند.

به همین دلیل پیشنهاد بازی در نقش مادر دایانا به شارلیز ترون آن‌قدرها هم توهین‌آمیز نیست. البته که می‌شود درک کرد زنی با خصوصیات شارلیز ترون ترجیح دهد در نقش اصلی بازی کند. با این وجود، ترون در مورد این موضوع نگاهی فیلسوف‌مآبانه دارد و وقتی در مورد این موضوع می‌خواست صحبت کند اذعان داشت که:

«مشکلی نیست… صرفاً یک لحظه‌ی تعیین کننده برام بود تا بفهمم که از سن مورد نظر برای این چیزا عبور کردم، چیزی که تا قبلش آن‌طور که باید و شاید ازش مطلع نبودم.»

6. جت لی و دنباله‌های Matrix

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

Seraph ، یک برنامه‌ی احراز هویت هوش مصنوعی، که به عنوان بادیگارد اوراکل (به ترتیب با بازی گلوریا فاستر و مری الیس) در فیلم‌های The Matrix Reloaded و The Matrix Revolutions حضور دارد.

این نقش در نهایت به یک هنرجوی هنرهای رزمی تایوانی به نام کالین چو رسید، هر چند قبل از آن این نقش به میشل یئو پیشنهاد شده بود که او آن را رد کرد. پس از آن، جنسیت این نقش تغییر کرد و برای ایفای آن سازندگان رو به جت لی افسانه‌ای آوردند.

چرا او این نقش را رد کرد؟

با این‌که به راحتی می‌شود جت لی را در این نقش تصور کرد، اما او یک دست‌مزد عالی را به دلیلی غیرمنتظره رد کرد. او نگرانی‌های جدی در مورد تصاحب شدن هنرهای رزمی‌اش توسط هالیوود داشت. او در این مورد گفت:

«این در واقع یک چالش تجاری برام بود… فهمیدم که آمریکا‌یی‌ها فقط من رو برای 3 ماه فیلم‌برداری نیاز دارند اما می‌خواهند که کل 9 ماه رو با دست‌اندرکاران و عوامل بگذرونم. یعنی برای 6 ماه آن‌ها می‌خواستند که تمام حرکات من رو در داخل یک کتاب‌خانه‌ی دیجیتالی ضبط و کپی کنند. در انتهای این عملیات، حق استفاده از این حرکات به آن‌ها می‌رسید. من با خودم فکر کردم: من در تمام طول عمرم داشتم تمرین می‌کردم و تنها مسیر جلو روم پیرتر شدنه… با این‌حال اون‌ها می‌تونند برای همیشه حق استفاده از حرکات من رو داشته باشند. برای همین نمی‌تونستم دیگه به این پیشنهاد جواب مثبت بدم».

با این‌که همچین توجیهی در سال 2003 مسخره به نظر می‌رسید، اما در این دوران که تشابهات بین بازیگرا در فرمت دیجیتالی به کمترین حد ممکن رسیده، می‌فهمیم که جت لی جلوتر از زمان خود را می‌دیده است.

5. استیو مک‌کویین و نقش روی نیری در Close Encounters of The Third Kind

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش :

روی نیری، قهرمان اصلی فیلم سمبلیک علمی-تخیلی استیون اسپیلبرگ، یعنی برخورد نزدیک از نوع سوم است. کارگری عادی که شیفته‌ی سفینه‌های فضایی می‌شود پس از آن‌که با یکی از آن‌ها دیدار می‌کند.

این نقش در نهایت به ریچارد درایفس رسید که به خوبی هم از پس آن برآمد، اما قبل از او اسپیلبرگ بازیگران زیادی را در نظر داشت که از آن لیست می‌توان به داستین هافمن، آل پاچینو، جین هکمن و جک نیکلسون اشاره کرد.

در حقیقت، انتخاب اول اسپیلبرگ کسی جز استیو مک‌کویین نبود، که البته نقش را نپذیرفت.

چرا او این نقش را رد کرد؟

مک‌کویین به اسپیلبرگ گفت با این‌که فیلم‌نامه و نقش را دوست دارد حس نمی‌کند که بازیگر خوبی برای ایفای این نقش باشد، به این دلیل که او نمی‌تواند در جایی که باید، خودخواسته گریه کند و اشک بریزد و این باعث می‌شود که طیف احساسی شخصیت و فیلم خراب شود.

اسپیلبرگ آن‌چنان مک‌کویین را برای این نقش می‌خواست که قبول کرد اگر جایی از فیلم‌نامه را بخواهد تغییر دهد، اما مک‌کویین به او گفت فیلم‌نامه را به همین شکلی که است نگه دارد و در نهایت هم نقش به ریچارد درایفس رسید.

این تنها یکی از فیلم‌های بزرگ و موفق دهه‌ی 70 بود که مک‌کویین پیشنهاد ایفای نقش در آن‌ها را رد کرد وقتی که در میانه‌ی راه بازنشستگی بود. از این لیست می‌توان به فیلم‌های بزرگی همچون Dirty Harry و The French Connection و Apocalypse Now اشاره کرد.

قطعاً مک‌کویین انرژی متفاوتی را در به شکل کشیدن این شخصیت به کار می‌بست، اما هنوز هم آسان است که او را در نقش نیری تصور کنیم، حال بخواهد اشک بریزد یا نه.

4. ایوان مک‌گرگور و فیلم  American Psycho

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

پاتریک بیت‌من، فردی تازه تحصیل کرده و در عین حال روان‌پریش و یک قاتل سریالی است، که نقش اصلی رمان ایستون الیس می‌باشد؛ رمانی که فیلم هم از روی آن اقتباس شده است. ایفای این نقش در نهایت به کریستین بیل رسید که نمایش خیره‌کننده‌‌اش در این فیلم او را به یک ستاره تبدیل کرد.

اما قبل از این که بیل بتواند صاحب این نقش شود، استودیوی Lionsgate پیشنهادی به ایوان مک‌گرگور ارسال کرد، که او آن را رد کرد.

چرا او این نقش را رد کرد؟

در دنیای هالیوود، این یکی از عجیب‌ترین اتفاقات است. بیل متوجه اخبار شد و فهمید که به مک‌گرگور پیشنهاد ایفای این نقش داده شده است. سپس خودش شخصاً با او تماس گرفت و از او درخواست کرد تا این نقش را نپذیرد.

بیل سال‌ها قبل از این که فیلمبرداری فیلم آغاز شود برنامه داشت تا خود را برای این نقش آماده کند و پس از اینکه در تصاحب این نقش از لئونارد دیکاپریو شکست خورد (که البته او این نقش را برای بازی در فیلم The Beach رد کرد)، بیل دیگر مصمم بود ابداً این نقش به کس دیگری نرسد. بنا به گفته‌ی خود بازیگر:

«به تعدادی از افراد زنگ زدم تا بهشون بفهمونم که چقدر این نقش رو می‌خوام. بهشون زنگ زدم و گفتم این نقش مال منه. بهش دست نزنید. دور شید ازش. یا اگر نمی‌خواهید بیخیالش شید، بدونید که دارید جلوی چه کسی وایمیستید».

با توجه به این که بیل و مک گرگور قبلاً با هم روی Velvet Goldmine کار کرده بوند، این تعویض نقش آن طور که بیل گفته بود آن قدرها هم تهدید آمیز به نظر نمی‌آید، اما سوای از همه‌ی این‌ها باز هم اتفاق عجیبی است که یک بازیگر به خاطر شور و اشتیاق کس دیگری، از نقشی که به او پیشنهاد شده کناره‌گیری کند. این حرکت کلاس و شخصیت مک‌گرگور را می‌رساند.

3. جک نیکولسون و فیلم The Mosquito Coast

نقش:

الی فاکس، مخترعی که تصمیم می‌گیرد با خانواده‌اش به جنگل‌های آمریکای مرکزی برود به این امید که تمدن جدیدی در آن‌جا ایجاد کند.

در نهایت این هریسون فورد بود که نقش الی را بازی کرد، هرچند که پیتر وایر کارگردان فیلم در ابتدا می‌خواست فردی که ذاتاً برای همچین نقش‌های عجیب و غریبی مناسب است را برگزیند، یعنی جک نیکلسون دیوانه.

چرا او این نقش را رد کرد؟

اگر مطلع نیستید باید بگویم که جک نیکلسون هوادار متعصب تیم بسکتبال لوس آنجلس لیکرز است و به معنای واقعی کلمه برنامه‌های کاری و پروژه‌ای خود را طوری تنظیم می‌کند که بازی‌های لیکرز را از دست ندهد. او حتی در قراردادهایش می‌نویسد که می‌تواند برای دیدن بازی‌های لیکرز مرخصی بگیرد.

ولی به خاطر اینکه فیلم The Mosquito Coast باید برای چندین ماه در کشور بلیز فیلم‌برداری می‌شد، نیکلسون چاره‌ای نداشت جز این که پیشنهاد بازی در این فیلم را رد کند.

با توجه به این‌که نیکلسون بلیط‌های فصلیِ فرا گران‌قیمت لیکرز از سال 1970 را تهیه می‌کند، این موضوع کمتر از آن چیزی که فکر می‌کنید مسخره است.

2. تام کروز و فیلم Edward Scissorhands

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

ادوارد دست‌قیچی، شخصیت اصلی هم‌نام با فیلم فانتزی فوق‌العاده‌ی تیم برتون است که نهایتاً به شکلی خارق‌العاده توسط جانی دپ اجرا شد.

جستجو برای بازیگر نقش ادوارد بسیار سخت و سنگین بود، هم تام هنکس و هم گری اولدمن این نقش را رد کردند. استدیو البته ترجیح می‌داد که این نقش را تام کروز بازی کند.

چرا او این نقش را رد کرد؟

کروز با برتون دیداری را تدارک دید تا در مورد این نقش با او صحبت کند و هرچند کارگردان با این فکر که او بازیگر خوبی برای نقش است از جلسه دیدار برگشت، کروز آن‌چنان جذب شخصیت اردوارد دست‌قیچی نشد. در یک مصاحبه‌ی جذاب، کارولین تامسون فیلم‌نامه‌ نویس این‌گونه در مورد این موضوع صحبت می‌کند:

«کروز می‌خواست بدونه که ادوارد چطوری به دستشویی می‌ره… اون سوالاتی رو داشت می‌پرسید که نباید در مورد شخصیتی این‌چنینی پرسید! بخشی از ظرافت داستان دقیقاً به این برمی‌گرده که مجبور نباشی تا جواب بدی ادوارد چطوری به دستشویی می‌ره و خودشو تمیز می‌کنه! یا این‌که این همه سال چطور بدون خوردن هیچی زنده مونده؟ تام کروز حقیقتاً تمایلی به حضور در این فیلم نداشت حتی اگر جواب درخوری برای این سوال‌ها دریافت می‌کرد».

و چنین شد که کروز پروژه را رد کرد و فضا را برای حضور دپ باز گذاشت که به هر حال انتخاب اول برتون هم خود دپ بود. در عوض این فیلم، کروز در فیلم پرفروش Days of Thunder بازی کرد پس هیچ‌کس در این داستان ضرر نکرد.

1. گیل سوندرگارد و فیلم The Wizard of Oz

ده نقشی که به دلایل عجیب توسط بازیگران معروف رد شدند

نقش:

شرور صورت‌سبز فیلم جادویی «جادوگر شهر آز»، که پس از 80 سال همچنان در فرهنگ عامه‌ی مردم باقی مانده است، نقش مورد نظر ما در اینجاست.

به گیل سوندرگارد نه تنها این نقش پیشنهاد شد، بلکه او حتی در ابتدا نقش را قبول هم کرد، اما بعداً جایش با مارگارت همیلتون عوض شد.

چرا او این نقش را رد کرد؟

در ابتدا وقتی سوندرگارد قبول کرد تا این نقش را بازی کند، قرار شد که نقش‌اش ادای احترامی به ملکه‌ی شیطانی فیلم سفید برفی و هفت کوتوله باشد و جلوه‌ی جذاب و خیره‌کننده‌ای هم داشته باشد.

سوندرگارد وقتی به آزمون گریم فیلم وارد شد، هم شمایل یک جادوگر شیطانی و هم یک جادوگر کلیشه‌ای زشت برایش انجام شد. بعد از آن سازندگان فیلم تصمیم گرفتند که جادوگر بد ترکیب، انتخاب بهتری برای فیلم خواهد بود.

سوندرگارد پس از این تصمیم، دیگر میلی برای حضور در فیلم نداشت و تنها در 3 روز قبل از شروع فیلمبرداری، جایش را به مارگارت همیلتون داد.

علی‌رغم موفقیت چشمگیر فیلم، سوندرگارد هیچ افسوسی برای رد کردن نقش نداشت و گفت: «در آن روزها دوست نداشتم که خودم رو زشت کنم!»

جمع بندی

در هالیوود عوامل زیادی برای انتخاب بازیگرِ نقش‌های متفاوت اهمیت دارد و در این پروسه اتفاقات زیادی هم می‌افتد. تغییر بازیگر هم به کرات رخ می‌دهد. در طول متنی که خواندید به ده تا نقش‌هایی پرداختیم که به دلایل عجیب و جالب، توسط هنرپیشگان مشهور هالیوودی رد شدند. امیدواریم که ازه مراهی ویجیاتو لذت برده باشید.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir