تمام شب در یک خانه دربسته ماندن یا یک ساعت و نیم در دفتر کار حبس شدن؟ همه ما ترس‌های خود را از فضاهای محدود یا کلاستروفوبیک داریم. برخی از مردم حتی نمی‌توانند یک دقیقه را در آسانسور با آرامش بگذرانند، در حالی که برخی دیگر از کسالت در خانه دیوانه می‌شوند زیرا نمی‌توانند بیرون بروند. بنابراین ایده کلاستروفوبیا پایه‌ای عالی برای هر فیلمی است که برای ترساندن یا ایجاد احساس ناراحتی بیننده ساخته می‌شود.

فضاهای کوچک مطمئناً می‌توانند احساس نزدیک شدن به عذاب را به کسی القا کنند یا می‌توانند او را متقاعد کنند که برای همیشه در آن فضا گیر خواهد کرد. بسیاری از فیلم‌های علمی تخیلی که در فضای بیرونی اتفاق می‌افتند، توانایی فضانوردان را برای تصمیم‌گیری درباره مرگ یا زندگی در حالی که در سفینه‌های فضایی تنگ محبوس هستند، به شما نشان می‌دهند. کلاستروفوبیا چیزی است که بسیاری از افراد از آن رنج می‌برند. این می‌تواند توسط آسانسور، اتاق‌های بدون پنجره یا حتی اتومبیل‌های کوچک فعال شود. این یک احساس ترس در فرد ایجاد می کند که می‌تواند باعث شود او رفتار غیر منطقی انجام دهد یا دچار حملات پانیک شود. اکنون ما در ویجیاتو۱۰ فیلم جذاب را گردآوری کرده‌ایم که در آنها کلاستروفوبیا نقش مهمی ایفا می‌کند.

Phone Booth

Phone Booth

آن باجه‌های تلفن قدیمی با درهای آکاردئونی ممکن است دیوارهای شفافی داشته باشند، اما وقتی مجبور شوید ساعت‌ها در آنجا بمانید بدون شک این اتفاق تبدیل به یک کابوس می‌شود؛ تصور کنید در یک باجه تلفن گیر کرده‌‌اید و یک قاتل با صدای کیفر ساترلند هر لحظه شما را وحشت زده می‌کند. این ایده فیلم باجه تلفن ساخته جوئل شوماخر است.

این فیلم محصول 2002 علیرغم اینکه به نظر سرگرم‌کننده است، در واقع یک فیلم هیجان‌انگیز کلاستروفوبیک است که باعث می‌شود در حالی که سعی می‌کنید روی لبه صندلی خود از هیجان بمانید، عضلات گرفته نشیمنگاهی را که هرگز نمی‌دانستید دارید نیز کشف کنید. فیلم Phone Booth به کارگردانی جوئل شوماخر، تلاشی میخکوب کننده است که تقریباً به طور کامل روی یک شخصیت گیر افتاده در یک باجه تلفن متمرکز می‌شود که برای ادامه زندگی‌اش مذاکره می‌کند.

Rear Window

Rear Window

یکی از شاهکارهای اصلی استاد تعلیق آلفرد هیچکاک؛ پنجره پشتی یک فیلم کلاسیک سینمایی واقعی است که در آن هیچکاک مهارت‌های خود را در ایجاد ترس تقویت کرده است. این کار به هیولا یا چند لیتر خون نیاز ندارد، فقط یک آپارتمان و یک فرد در آستانه حمله عصبی برای ایجاد هیجان کافی است. کارگردان آلفرد هیچکاک برای تقویت این احساس که شخصیت اصلی در آپارتمان خود قفل شده است و گویی در قفس است، همراهی موسیقی در فیلمش را رها کرده است، فقط صدای مردم و سر و صدای شهر در فیلم شنیده می‌شود.

داستان به این شرح است که عکاسی حرفه ای (با بازی جیمز استوارت) در حادثه‌ای پای چپش شکسته‌ است و مشغول سپری کردن دوران نقاهت خود در آپارتمانی کلاستروفوبیک در شهر نیویورک است و از پنجره اتاق سوت و کور رفتار همسایگان را زیر نظر دارد. در این بین قتلی رخ می‌دهد و شروع یک ماجرای هیجان‌انگیز است.

Saw

Saw

اره شاید یک یک فیلم کوتاه دانشجویی بود که جیمز وان و دوستش لی وانل توانستند آن را به یک فیلم کامل تبدیل کنند. فیلم اره نتیجه یک ماجرای هیجان‌انگیز شیک و مجلسی با عناصر ترسناک است که در آن دو نفر در انتهای یک حمام کثیف و کلاستروفوبیک از خواب بیدار می‌شوند. صدای ناشناخته‌ای به این دو اطلاع می‌دهد که آنها در یک بازی مرگبار شرکت کرده‌اند که تنها یک نفر می‌تواند از آن فرار کند. اینجاست که هر دو مرد باید از قید و بند خود خارج شوند و تصمیم بگیرند که کدام یک از آنها برای زندگی شایسته‌تر است.

فیلمبرداری اولین «اره» فقط یک میلیون دلار هزینه داشت که طبق استانداردهای هالیوود نکته‌ای خنده‌دار است. با این حال، مفهوم غیر معمول، جنایتکار حیله گر و کمیاب بودن لوکیشن (در واقع فقط یک اتاق) امکان فیلمبرداری یک شاهکار واقعی در ژانر وحشت را فراهم کرد. این فیلم بیش از 100 درصد بار هزینه خود را در باکس آفیس کسب کرد و تهیه کنندگان تصمیم گرفتند دنباله آن را بعد از هفته اول اکران فیلمبرداری کنند. «اره» طولانی‌ترین مجموعه فیلمی است که می‌توان آن را در زمره زیرژانرهای هیجان‌انگیز کلاستروفوبیک طبقه‌بندی کرد و سازندگان هر بار راه‌های جدیدی برای غافلگیری تماشاگران و افزایش درجه ترس پیدا می‌کنند.

Cube

Cube

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های هیجان‌انگیز کلاستروفوبیک، مکعب است که اثری منادی و الهام بخش برای فیلم اره بود. یک روز، پنج غریبه کاملاً ناشناس در یک اتاق مکعبی بسته به ابعاد هشت در هشت متر از خواب بیدار می‌شوند. آنها لباس زندان پوشیده‌اند، نمی‌فهمند به چه گناهی به اینجا رسیده‌اند و چگونه می‌توانند بیرون بیایند. به لطف یک کار ذهنی کوتاه، قهرمانان متوجه می‌شوند که مکعب تنها یکی از اتاق‌های بسیار زیاد هزارتویی است که باید از طریق آن سفر کنند تا خروجی مورد انتظار را پیدا کنند. اما آیا آنها خواهند فهمید که چه کسی آنها را بسته است و درهای آزادی کجاست؟!

در فیلمنامه اولیه فرض بر این بود که همه شخصیت‌ها حسابدار باشند و نام آنها با نام زندان‌ها همراه باشد. علیرغم اینکه فیلم شامل هزارتویی از اتاق‌های زیادی بود، برای صرفه جویی در بودجه، کل فیلم در یک اتاق فیلمبرداری شد و فقط نور مکعب توسط تیم تولید تغییر داده می‌شد. طرح کاملاً غیرقابل پیش‌بینی، که با دقت ریاضی خاصی ابداع شد، آنقدر مورد علاقه تماشاگران و تهیه‌کنندگان قرار گرفت که فیلم دو دنباله دیگر داشت: «مکعب ۲. هایپرمکعب» و «مکعب صفر».

Buried

Buried

احتمالا فشرده‌ترین و کلاستروفوبیک‌ترین فیلم هیجان‌انگیز در انتخاب‌های ما همین اثر است، زیرا شخصیت اصلی که رایان رینولدز آن را بازی می‌کند کمترین فضا را دارد؛ در کل فیلم او در تابوتی است که در جایی در صحرای داغی در عراق دفن شده است. قهرمان داستان به نام پل فردی است که به عنوان یک راننده قراردادی در خاورمیانه کار می‌کند، اما گروهی نظامی او را به عنوان یک جنایتکار جنگی خطرناک گروگان می‌گیرند. اینجاست که پل به معنای واقعی کلمه چند ساعت فرصت دارد تا خود را نجات دهد، در حالی که هنوز هوا در تابوت باقی مانده است. او با کمک یک فندک و یک موبایل سعی می‌کند راهی برای آزادی پیدا کند.

در مونوتریلری که همه چیز حول محور رینولدز ساخته شده است، بازیگر به طرز ماهرانه‌ای توانست وحشت و ناامیدی را که می‌تواند آدمی را در چنین موقعیتی فرو ببرد، به مخاطب منتقل کند. و با وجود اینکه تنها یک شخصیت در قاب وجود دارد، تنش و علاقه از دقیقه اول تا آخرین لحظه فیلم حفظ می‌شود. برای فیلمبرداری فیلم از هفت تابوت چوبی استفاده شد و کل پروسه 17 روز طول کشید. فیلم Buried یک نمونه عالی از یک تریلر کم‌هزینه است که هم در بین منتقدان و هم در بین تماشاگران موفق بود. در اینجا همه چیز بر اساس ترس و درجه بالایی از احساسات ساخته شده است و نه بر اساس جلوه‌های ویژه درخشان یا دراماتورژی پیچیده با ده‌ها شخصیت با مشکلات متعدد.

Misery

Misery

استاد نوشتن آثار ترسناک، استیون کینگ، یکی از کتاب‌های زندگی‌نامه‌ای جزئی خود درباره زندگی دشوار یک نویسنده را در سال 1987 نوشت و در سال 1990 توسط کارگردان راب راینر یک اقتباس سینمایی از آن تولید شد. این فیلم درباره نویسنده موفق پل شلدون (جیمز کان) است که در کوه‌های کلرادو به دلیل طوفان وحشتناک برف تصادف می‌کند و در خانه پرستار آنی (کتی بیتس) از خواب بیدار می‌شود. به طور تصادفی، او یک طرفدار دیوانه (به تمام معنا) پل است که همه کتاب‌های او را چندبار خوانده است. و اکنون افتخار مراقبت ازاین مرد و معالجه او را دارد. او برای این کار دستمزد کمی می‌خواهد؛ دستمزدی که چکیده آن این است که مرد کتابی بنویسد که در آن قهرمان محبوبش میزری نمی‌میرد. و اگر این نویسنده این فرمول را رعایت نکند، اتفاق بسیار بدی در انتظار اوست.

«میزری» نماینده درخشان فیلم‌های هیجان‌انگیز کلاستروفوبیک است، جایی که نقش شرور و قربانی در آن چندین بار در طول فیلم تغییر می‌کند. در ابتدا قرار بود نقش نویسنده به جک نیکلسون داده شود، اما او از فیلمبرداری «درخشش» بر اساس رمان کینگ به همین نام به قدری خسته بود که بلافاصله نپذیرفت. ستاره واقعی فیلم کتی بیتس وشخصیت آنی ویلکس است که در فهرست 100 شرور برتر تاریخ سینما قرار دارد. به هر حال، کینگ در حین فیلمبرداری با بیتس ملاقات کرد و او چنان تأثیر شدیدی بر این بازیگر گذاشت که هنگام کار بر روی رمان دولورس کلیبورن، نویسنده شخصیت عنوان را به طور خاص برای او نوشت. پس از آن، بیتس نقش اصلی را در اقتباس سینمایی این اثر بازی کرد.

Exam

Exam

یک تریلر روان‌شناختی شیک از بریتانیا، که در آن عطش نامزدها برای یک موقعیت مطلوب در یک شرکت به نقطه بحرانی می‌رسد. هشت متخصص با استعداد در سنین و جنسیت‌های مختلف به مرحله نهایی یک مصاحبه می‌رسند، جایی که کاغذهای کاملاً خالی با یک مداد به آنها داده می‌شود. در 80 دقیقه زمان تعیین شده، آنها باید به سوالی که حتی نمی‌دانند چیست، پاسخ صحیح بدهند. قهرمانان این داستان یا ضد هم عمل می‌کنند یا به صورت گروهی متحد می‌شوند، اما این کمک چندانی به آنها نمی‌کند. شرکت کنندگان کمتر و کمتر می‌شوند و زمان به سرعت در حال اتمام است. آیا در پایان هیچ یک از آنها هرگز به شغل رویایی خود می‌رسد؟

در این فیلم، سازندگان عمداً نام شخصیت‌ها را نمی گویند، بنابراین شخصیت‌ها نام مستعار را برای خود انتخاب می‌کنند: بلوند، سبزه، سیاه، ناشنوا و غیره. اما حتی چنین ناشناس بودنی هم آنها را از کشف اسرار یکدیگر، بحث و جدل و تظاهر به اینکه برای منافع مشترک کار می‌کنند، باز نمی‌دارد. کارگردان استوارت هزلدین این شخصیت‌ها را در موقعیت‌های شدید قرار می‌دهد و در طول مدت زمان فیلم (بیش از 80 دقیقه است)، بهترین و بدترین‌ها را بررسی می‌کند. از جنبه‌های سرشت انسان تا این نکته که همه چیز انسان امروزی مشروط به داشتن یک شغل است.

The Hidden Face

The Hidden Face

یک اثر مهیج اسپانیایی درباره وحشت زندگی پشت درهای بسته؛ یک رهبر مشتاق ارکستر که از اخبار غیرمنتظره جدایی غیرقابل برگشت خودش متلاشی شده است، در مورد ناپدید شدن مرموز و به ظاهر غیرقابل توضیح نامزدش متحیر می‌شود. اما آیا او می‌تواند فراتر از واقعیت‌ها را نگاه کند؟! یا در اتاق نفس خود گیر می‌کند؟!

فیلم «چهره پنهان» زاویه‌ای غیرمنتظره از موضوع بحران روابط و اعتماد به بینندگان می‌دهد، چیزی که ساختن آن برای زوج‌های عاشق همیشه آسان نیست. از مزیت‌های مهم فیلم می‌توان به موسیقی متن و همچنین بازی روانی ظریف کلارا لاگو اشاره کرد که فوراً نظر مخاطب را به خود جلب می‌کند و تماشاگر را وادار می‌کند تا ماجراها و فانتزی‌های او را در حالت تعلیق شدید دنبال کند.

Devil

Devil

ام. نایت شامالان این اثر هیجان‌انگیز کلاستروفوبیک را در مقام تهیه‌کننده و نویسنده تولید کرد که در آن گروهی از افراد در یک آسانسور مخوف گیر کرده بودند و برای نجات خود تلاس می‌کردند. همانطور که تنش‌ها بین این گروه گیر افتاده بالا می‌رود و واضح‌ و واضح‌تر می‌شود که آنها برای مدت طولانی در آنجا گیر افتاده خواهند بود، ناگهان آشکار می‌شود که چیزی ماورایی و احتمالاً شیطانی در اینجا در حال بازی با این افراد خاص و انتخاب شده است. اینجاست که آن‌ها یکی یکی قربانی می‌شوند؛ اما آیا کسی زنده خواهد ماند؟! برای جواب فیلم را تماشا کنید.

با این‌که خود شیامالان کارگردانی این فیلم را برعهده نداشت، اما موفق شد با یکی از پایان‌های پیچشی مشخص در سینمای خود به این فیلم نیز کمک ویژه کند، و از قضا، پیچش درون این فیلم، پیچش بسیار بهتری (اگر کمی قابل پیش‌بینی) نسبت به بسیاری از فیلم‌هایی است که در واقع او خودش کارگردانی آن را انجام داده است. بدون شک این اثر هیجان‌انگیز فیلم کاملی نیست، اما برای طرفداران آثار ترسناک ارزش دیدن دارد.

Speed

Speed

این کلاسیک دهه 90 هالیوود با ایده خاصش نشان می‌دهد که هنوز هم می‌توان هنگام پرواز کردن با یک اتوبوس از روی یک پل در بزرگراه با سرعت 50 مایل در ساعت احساس تنگناهراسی کرد. با حضور کیانو ریوز در نقش قهرمان اکشن جذاب و ساندرا بولاک در نقش ستاره‌ مکمل این داستان، فیلم هیجان‌انگیز بسیار محبوب یان دی بونت نشان می‌دهد که دو نفر ستاره اصلی تلاش می‌کنند تا اتوبوسی از مسافران را به سمت امن شهر هدایت کنند که متوجه می‌شویم شروری آن را بمب گذاری کرده تا منفجر شود. این در صورتی است که اتوبوس نباید از سرعت بالای خود پایین بیاید.

مطمئناً، فینال جذاب و اکشن این اثر سینمایی، پیش‌فرض مضحک و سرگرم‌کننده‌اش را یک قدم فراتر می‌برد. شایده ایده فیلم قابل قبول نباشد، اما اکشن سریع و تنش بالا در خود اتوبوس آنقدر ماهرانه کارگردانی می‌شود که هر مخاطبی احساس می‌کند که خودش در آن مکان با کیانو ریوز و بولاک گیر افتاده است.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir