یکی از درخشانترین آثار در کارنامهی پربار آلن مور Watchmen به شمار میآید. این نویسنده در کنار دیو گیبنز توانست با کمیک Watchmen یکی از برترین (اگر نه برترین) آثار ابرقهرمانی تاریخ را پدید آورد. با وجود کاراکترهای گوناگونی که در این سری میبینید شاید متوجه نشوید که مور در ابتدا میخواست از شخصیتهای چارلتون کامیکز برای گروه واچمن استفاده کند.
در سال ۱۹۸۳، دیسی کامیکز حقوق استفاده از ابرقهرمانان انتشارات چارلتون را خریداری کرد. آلن مور از این فرصت بهره برد تا ایدهای که در ابتدا برای مایتی کروسیدرزِ آرچی کامیکز داشت را عملی کند؛ ایدهای که در پایان تبدیل به کمیک Watchmen شد. ولی دیسی زمانی پا پس کشید که فهمید پایان این کمیک همراه است با کشته شدن، پلید از آب درآمدن یا استفادهناپذیری کاراکترهای درگیر برای آثار آینده. به جایش، انتشارات دیسی کاراکترهای چارلتون را با Crisis on Infinite Earths وارد دنیای بنیادین خود کرد.
با این وجود، این نویسندهی بریتانیایی کار روی Watchmen را متوقف نکرد. آلن مور با این که شخصیتهای تازهای برای گروه واچمن پدید آورد اما آنها را بر اساس کاراکترهای مد نظرش از چارلتون کامیکز آفرید. در این نوشتار میخوانید که کدام شخصیتهای واچمن بر اساس کدام کاراکترهای چارلتون هستند.
بلو بیتل الهامبخش نایت آول
بلو بیتل کهنهترین قهرمان چارلتون است؛ به گونهای که حتی از خود این انتشارات نیز قدیمیتر به شمار میآید. او در ابتدا توسط انتشارات فاکس کامیکز خلق شد تا در دوران طلایی کمیکها حضور داشته باشد. محبوبترین نسخه از این شخصیت یکی از مخلوقات دیتکوی افسانهست که تد کُرد نام دارد. تد هویت بلو بیتل را از دن گرت دوران طلایی به ارث برد. از مشهورترین ابزارهای او میتوان به یک هواپیمای به شکل بیتل با نام باگ و همچنین تفنگی که نور کورکننده اما نامرگبار شلیک میکند اشاره کرد.
همانند بلو بیتل، هویت نایت آول نیز به دو قهرمان تعلق دارد: هالیس میسون دوران جنگ و دنیل درایبرگ که یک مخترع مدرن به شمار میآید. حتی تنپوشهای آنها هم اشاره به نگارشهای متفاوت بلو بیتل داشتند. میسون و گرت یک نقاب کوچک دومینو روی صورت میگذاشتند و لباسی به تن میکردند که تنها اسماً مربوط به جانور مورد نظرشان بود. در همین حال درایبرگ و کرد از عینکهای محافظ بزرگی استفاده میکردند و به تنپوش خود نقوش مربوط به جانور مربوطشان را افزودند. هواپیمای نایت آول با نام آولشیب نیز کم و بیش با باگ یکسان است؛ تنها این که آولشیب به جای کور کردن از ابزارهای کرکننده بهره میبرد.
نایت آول تأثیر چندانی روی بلو بیتل دیسی نداشت تا این که در کمیک The Multiversity: Pax Americana یک نسخهی متفاوت از بلو بیتل پدیدار شد. این نگارش همان نقش نایت آول را در Watchmen بازی میکرد: بررسی یک راز حول محور یک کشتار برجسته آن هم در حالی که پیوندی دوستانه با کوئسشن شبیه به پیوند نایت آول با رورشاک داشت.
بلک کناری و نایتشید الهامبخش سیلک اسپکتر
سیلک اسپکتر کمی از دیگر کاراکترهای واچمن متفاوت است؛ چرا که هر چند المانهایی از یکی از شخصیتهای چارلتون در خود جای داده است ولی شباهتهای بیشتری با یکی از کاراکترهای خود دیسی دارد. تنپوش زرد رنگ سیلک اسپکتر بر پایهی فانتوم لیدی طراحی شده است که در ابتدا برای کوالیتی کامیکز پدید آمده بود (یک شرکت دیگر که دیسی آن را خریداری کرد). از سوی دیگر او بیشتر مثل بلک کناری یک شخصیت نسل دوم است. قناری سیاه در آغاز در دوران طلایی رونمایی شد تا این که دوباره نگارشی متفاوت از او در کمیکهای جاستیس لیگ حضور پیدا کرد و بعدتاً به عنوان دختر بلک کناریِ پیشین ریتکان شد.
اگر به سراغ همتاییِ کاراکترهای واچمن و چارلتون برویم نزدیکترین فرد به سیلک اسپکتر دوم در واقع نایتشید است. نایتشید در داستانهای چارلتون در جایگاه معشوقهی دکتر اتم استفاده شد؛ همان نقشی که سیلک اسپکتر در بازهای در Watchmen برای دکتر منهتن بازی میکند. عنوان The Multiversity: Pax Americana این شباهت را بیشتر میکند تا نایتشید مادر پیری داشته باشد که هر از چند گاهی رگ نژادپرستیاش بیرون میزند و این توهم را دارد که شاهدخت سرزمین نایتشیدها بود.
تاندربولت الهامبخش آزیمندیس
تاندربولت در سال ۱۹۶۶ برای چارلتون به دست پیت موریسی آفریده شد. همانند آزیمندیس، او نیز توسط استادان عرفان در آسیا آموزش دیده بود. البته بر خلاف آزیمندیس بر اساس انتخاب خودش نبود بلکه به خاطر مرگ پدر و مادرش در هیمالیا و پذیرفته شدن سرپرستیاش به دست راهبان بودایی در این مسیر قرار گرفت. راهبان به او نیروی «ذهن بر ماده» را یاد دادند تا بتواند آینده را ببیند و با ذهن خود اشیا را جا به جا کند. نزدیکترین نمایش آزیمندیس از این توانایی گرفتن یک گلوله در اوج ماجرای Watchmen است.
هر چند دوران حضور پیتر کنون در دیسی چندان طولانی نشد. این انتشارات چند سال پس از به دست آوردن حقوق شخصیتهای چارلتون فهمید که حق استفاده از تاندربولت به خود موریسی تعلق دارد و قانوناً نمیتواند بخشی از داراییهای خریداری از چارلتون کامیکز باشد. بدین گونه پیتر کنون از دیسی سوا شد و راه به دیگر انتشارات همانند داینامایت باز کرد.
پیسمیکر الهامبخش کمدین
پیسمیکر به عنوان یکی از شخصیتهای چارلتون توسط جو گیل و پت بویت با گزارهی «به اندازهای عاشق صلح است که آماده است برایش بجنگند!» آفریده شد. در کمیکهای مربوط به این کاراکتر، او وارون قهرمانان سرشناس دوران خود با خیال آسوده جنگافزارهای مرگبار همراهش داشت و ایرادی در کشتن دیگران نمیدید. همچنین پیسمیکر بیشتر از شخصیتهای معمول کمیک بوکها با ژئوپلیتیک درگیر بود و بدون پشتیبانی هیچ دولتی به سرزمینهای خارجی گام میگذاشت.
همان گونه که از مردی که در Brought to Light یک تفسیر بلند از جنایات آمریکاییها در خاکهای خارجی نوشت و در The League of Extraordinary Gentlemen جیمز باند را در جایگاه یک ویلن بازنویسی کرد انتظار میرود، مور دیدگاه تیرهتری نسبت به آفرینندگان پیسمیکر روی این کاراکتر داشت. مثل پیسمیکر، شخصیت کمدین هم یک مأمور بینالمللی تفنگ به دست است که البته در Watchmen پشتیبانی کامل ارتش ایالات متحده را دارد. حتی در کمیک اشاره به این میشود که او قاتل جان اف. کندی نیز است.
بازنویسی دیسی از پیسمیکر به اندازهی همتای واچمنیِ او تیره نیست ولی هنوز هم با مشکلات فراوانی همچون چالشهای روحی و تسخیر شدن توسط روح قربانیانش دست و پنجه نرم میکند. The Multiversity: Pax Americana شباهت پیسمیکر و کمدین را پررنگتر میکند تا این قهرمان چارلتون مسئول مرگ یک رئیسجمهور باشد.
کاپیتان اتم الهامبخش دکتر منهتن
همانند بسیاری از سرشناسترین قهرمانان چارلتون، کاپیتان اتم آفریدهی استیو دیتکوی افسانهای بود. در این انتشارات، کاپیتان اتم یک کاپیتان ارتش ایالات متحده با نام آلن آدام به شمار میآمد که ظاهراً در آزمایشی از بین رفت. ولی نمایان شد که او در واقع تواناییهای اتمی به دست آورد که به کمک آنها میتوانست بدنش را دگرگون کند و در جایگاه یک ابرقهرمان قرار بگیرد.
دکتر منهتن که نامش از پروژهی منهتنی که بمب اتم را پدید آورد گرفته شده است، کم و بیش اوریجینی مشابه با کاپیتان اتم دارد. مور و گیبنز پتانسیل وحشت داستان دیتکو را بالا بردند. دکتر منهتن از درون به بیرون خودش را تغییر داد و به عنوان چیزی که دیگر عملاً انسان نبود بازگشت. او فرای زمان زندگی میکرد و کنترل کاملی روی ساختارهای اتمی داشت.
خود بازنویسی مدرن دیسی از کاپیتان اتم الهامات فراوانی از دکتر منهتن داشت. مثل منهتن، او دیگر یک تنپوش ویژه نداشت. کاپیتان اتم اکنون پوششی از پوست درآمیخته با فلز داشت و سوای دستکش و چکمههایش برهنه بود. در حالی که تواناییهای اتمی ابتدایی این شخصیت تنها یک روش برای توضیح دادن دلیل پدید آمدن همان قابلیتهای معمول ابرقهرمانان محسوب میشدند ولی این نگارش بازنویسیشده بر اساس کنترل دکتر منهتن روی اتمهای هر شیای پدید آمد.
کوئسشن الهامبخش رورشاک
یکی دیگر از آفریدههای دیتکو برای چارلتون با نام کوئسشن شناخته میشود که کارآگاهی مثل بتمن است. او کت و شلواری آبی همراه با یک بارانی و یک کلاه تریلبی به تن میکند. همچنین یک ماسک ساده با رنگ پوست که از جنس سیودودرم بود روی چهره دارد تا این گونه نمود کند انگار صورتی ندارد. ماجراهای کوئسشن شریانی برای فلسفهی عینیتگرایی بود که دیتکو از نوشتههای آین رند برداشت کرد. در این کمیکها، همهی مجرمان غارتگرانی بودند که از دیگران امرار معاش میکردند، هیچ جای دلسوزی و رحمی برایشان نبود و کوئسشن به طور مداوم از نجات زندگی دشمنانش سر باز میزد.
مور متوجه این کاراکتر شد تا رورشاک را بیافریند. بدین ترتیب کاراکتری مرموز پدید آمد که ایدهی خودش را برای عدالت به هر بهایی دارد. با اشاره به آزادیخواهی محافظهکارنهی دیتکو و رند، رورشاک یکی از مخاطبان روزنامهی خبری نیو فرانتیرزمن پیرو جبههی راست تندرو است. تنپوش این شخصیت کم و بیش همتای کوئسشن به چشم میآید. هر چند کلاه و کت قهوهای رنگش کسلکننده محسوب میشوند ولی ماسک سیاه و سفید همواره در حال دگرگونیاش دقیقاً وارون کسلکننده است آن هم در حالی که همان المان بیچهره بودنش را نشان میدهد.
هنرمندان انتشارات دیسی در آغاز در بازنویسی کوئسشن توجهی به Watchmen نکردند. به مرور زمان المانهای بیشتری از رورشاک متعصب به بازنویسی کوئسشن افزوده شد که آشکارترینش در کارتون Justice League Unlimited دیده میشود؛ جایی که او نقش تئورسین توطئهی تیم را بازی میکند. پس از ریبوت نیو ۵۲، کوئسشن بیشتر با گزارههای کوتاه شبیه به رورشاک سخن میگفت که همراه با تکیه کلام مشهورش از Watchmen بودند.
source