image_pdfimage_printچاپ خبر

به گزارش خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا )، مبینا نعمت‌زاده شاید جنجالی‌ترین اسم این روزهای ورزش ایران باشد، دختر ۱۹ ساله‌ای که ابتدا به واسطه درخشش در المپیک پاریس و کسب مدال برنز، تبدیل به یک سوپر قهرمان شد اما چند دقیقه بعد و با مطرح کردن درخواستش از رئیس جمهور برای حضور بدون کنکور در دانشگاه، با موج شدیدی از انتقادات مخالفین و البته حمایت موافقین مواجه شد. مبینا اما برای پاسخ به سوالات جنجالی در ویژه برنامه آنتن حضور پیدا نکرده است؛ او اینجاست تا به عنوان یک قهرمان در یک گفت‌وگوی دوستانه کنار ما باشد، گفت‌وگویی که البته باز هم تحت تاثیر حواشی قابل پیش‌بینی قرار گرفت اما ابعاد جالب توجه دیگری هم دارد.

مبینا کمی زودتر از ناهید کیانی خودش را به استودیوی ضبط ویژه برنامه آنتن رسانده بود، خسته از حضور در چند برنامه تلویزیونی در روزهای اخیر و اولین سوال او از مجری برنامه، گریم دارید؟ دومین سوال او مربوط به ماجرای درخواستش از رئیس جمهور بود، ممکن است به این بحث ورود نکنیم؟ او لحظاتی بعد با حضور در اتاق گریم آماده بود که یک برنامه متفاوت را پشت سر بگذارد.

– مبینا بعد از المپیک رسما به سلبریتی تبدیل شدی، چند هزار فالوور در این روزها گرفتی؟

من اصلا اهل فضای مجازی، چیزی جز ورزش در صفحه‌ام وجود ندارد و دو ماه قبل از المپیک هم استاد ساعی از من خواستند که صفحه اینستاگرامم را غیرفعال کنم و من هم همینکار را انجام دادم؛ اما بعد از کسب مدال برنز، با پیام‌های دوستانم مواجه شدم. صفحات فیک با نام من تا ۷۰ هزار فالوور گرفته بودن و من به همین دلیل صفحه‌ام را دوباره فعال کردم. الان هم حدود ۸۰ هزار فالوور دارم.

– عجیب‌ترین کامنتی که در اینستاگرام دیدی چه بود؟

با خنده توضیح می‌دهد؛ یک تابلو درست کرده بودند؛ روی آن نوشته بودند دکتر مبینا نعمت‌زاده و زیر آن نوشته شده بود که لطفا به این مطب نروید!

– روتین روزانه‌ات را به مخاطبین بگو.

قبل از المپیک، هشت صبح بیدار می‌شدم، صبحانه می‌خوردم. از ۸:۳۰ تا ۹:۳۰ کارهای روانشناسی و لیست کارهای روزمره‌ام را می‌نوشتم. سپس تمریناتم را تصویرسازی می‌کردم. از ساعت ۱۰ تا ۱۲ تمرین، بعد دوش و ناهار. از ۱:۳۰ تا ۲:۳۰ می‌خوابیدم و یک تغذیه کوچک. تمرین دوم از ساعت ۳:۳۰ تا ۵:۳۰، بعد از آن استراحت و کارهای روزمره و ساعت ۱۰ هم می‌خوابیدم.

– در خانه کاری انجام می‌دهی؟

وقتی به خانه می‌روم، مادرم به اعضای خانواده می‌گویند که مهمان آمده. حتی اتاقم را هم مادرم جمع می‌کند. اتاق اردو را هم مادرم مرتب می‌کند و من کاری نمی‌کنم.

– بعد از دریافت مدال، تصویری از تو وایرآل شد که انگار مدالت را نوازش می‌کردی.

آن لحظه بهترین لحظه زندگی‌ام بود. دوست داشتم رنگش طلا باشد اما برای همان مدال سال‌های سال تلاش کرده بودم. آن لحظه را داشتم زندگی می‌کردم و فکر می‌کردم این مدال ارزشمندترین چیزی است که دارم. از مدت‌ها قبل تصویرسازی کرده بودم و منتظر چنین روزی بودم تا با دستان خودم لمسش کنم.

– یکی از جوایز امروز ما برای مخاطبین آنتن و ورزش سه، موتور است. موتورسواری دوست داری؟

خیلی موتور دوست دارم. قبل از المپیک می‌خواستم یک موتور صورتی که تازه مد شده است و دخترها سوار می شوند، بخرم. الان هم به خریدنش فکر می‌کنم.

– و حرف‌های پایانی‌ات با مردم.

در خصوص ماجرای مربوط به پزشکی خواندن من خیلی صحبت‌ها شد، فقط هم مردم نبودند و ورزشکارهایی بودند که نه رشته آن‌ها در حد المپیک است و نه این مسائل به آن‌ها مربوط است. این ناراحت کننده است؛ این ورزشکاران باید بدانند که وقتی به دیگران توهین می‌کنند، به زودی به آن‌ها هم توهین می‌شود. اینجا می‌خواهم به مردم توضیح بدهم، من منظور خاصی نداشتم. گزارشگر از من پرسید چه درخواستی داری و من مطرح کردم که از من برای تحصیل در دانشگاه حمایت کنند، اصلا اسمی از رشته پزشکی نیاوردم تا بعدا که در یک برنامه دیگر از من پرسیده شد که به چه رشته‌ای علاقه داری و من گفتم پزشکی. این فقط علاقه من است و قرار نیست به هرچیزی که علاقه دارم، دست پیدا کنم. این تمام موضوع است و می‌خواهم که مردم هم این را بدانند.

source
کلاس یوس

توسط petese.ir