انشا درباره صدای باران : نوشتن انشا در پایه های ابتدایی و حتی دوره اول راهنمایی ضروری است. پس باید موضوع خاص و زیبا و سرگرم کننده باشد. در ادامه همراه حرف تازه باشید.

4 انشا درباره صدای باران برای پایه اول تا ششم دبستان با مقدمه و نتیجه گیری

۴ انشا درباره صدای باران برای پایه اول تا ششم دبستان با مقدمه و نتیجه گیری

انشا اول :

مقدمه:

باران نعمت بی بدیل خداوند است که همواره در گوشم می ماند و روز به روز برایم خاطره های جدید می سازد. دانه دانه و آرام به روی گونه های خیس پنجره می افتد و غبار اندوه از دلش می برد. انگار رنگ و روی پنجره هم باز شده است.

بدنه:

کم کم آسمان پیچ و تابی به خود می دهد و خودش را از حضور ابرها می تکاند، ابرهای تار به گوشه ای می خزند و در دور دست ها جایی که کویر منتظر است خود را به رقص در می آورند، نرم نرم می افتند و صدایی چون صدای نجوای عاشق فریاد زندگی را در دلم زنده می کند. صدایی دل انگیز و پی از حس ناب عاشقی، خدا هم تماشاگر می شود و من به این ترانه آسمانی دل می سپارم و بی چتر در حوالی دل تنگی های خیابان به راه می افتم.صدایی پر از حس سالها غم و دوری و انتظار که با آمدن باران به سر می آید و همه با هم دعای روح انگیز باران را سر می دهند و من هم در حوالی کوچه های تنهایی حباب باران را می شمارم و با خالق باران سخن می گویم. ای باران تو از بهشت می آیی که این همه روح نواز و پر از حس غرور و عشقی، تو که هستی همه در حوالی پنجره دل از حسرت ها می شویند و خدا را با عشق صدا می زنند و بی چتر تا انتهای ابرها می دوند.صدای بهشتی و نرم باران در من معجزه می کند و یاد روزهای دیرین گذشته و کودکی و شعر جذاب باران در من طنین اندازمی شود. صدایش در من و لایه های درونم غوغا می کند و من نو به نو مسلمان می شوم از این همه عشق و حال و هوای معنوی

نتیجه :

همه زیبایی این جهان را مدیون خدایی هستیم که این همه را برای ما انسانها خلق نموده است، ای همه لطف و خوبی و بزرگی تو را با دادن این همه نعمت سپاس فراوان که همه جهان از ابتدا تا انتها در فرمان توست. باران و صدایش همه نجوای آسمان بر عبادتش بر درگاه توست ای همه مهر و مهربانی تو را سپاس

انشا درباره صدای باران

انشا دوم :

مقدمه:

باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می چکد بر بام خانه …

بدنه:

آسمان از صبح دلی پر دارد و آماده گریه است.نمی دانم چه چیزی آسمان را ناراحت کرده که اینگونه رنگ سیاه به خود گرفته و مانع تابش آفتاب به زمین شده است.در حال نوشتن درس هایم بودم که صدای خوردن چیزی به شیشه ی اتاقم حواسم را پرت کرد.آرام آرام به پنجره نزدیک شدم، پنجره را باز کردم و سرم را بیرون بردم تا چیزی که با شیشه برخورد کرده است را ببینم.ناگهان قطره ی باران بر پیشانی ام چکید.لبخندی زدم، دستم را دراز کردم تا قطرات باران بر روی دستم بچکد. صدای رعد و برق در گوشم طنین انداز شد.یکباره قطره های زیادی به زمین ریختند و من را غافلگیر کردند.صدای باران مانند لالایی مادر گوش نواز است و آدم را غرق در خود می کند آنقدر ذهن را آرام می کند که یادت می رود چندین ساعت است که بر روی صندلی نشسته ای و مشغول شنیدن صدایی آرام بخش هستیم.چه زیباست صدای آهنگ باران که گاهی با خشونت خاصی بر زمین ضرب می‌گیرد و گاهی به آرامی فرو می‌ریزد.باران از پنج حرف تشکیل شده است که هر کدام از این کلمات معنی خاصی از آن را تعبیر می کنند (ب) بوی خانه کاهگلی (الف) آسمانی دلگیر (ر) رنگین کمانی زیبا ( الف) آرامش و (ن) بوی گل نسترن را در ذهنم تداعی می کند.

نتیجه:

باران زیباست و نشان دهنده عظمت و نعمت های بی پایان خداوند است که برای همه ما بندگانش سرازیر کرده است.

انشا سوم :

مقدمه :

صدای باران، یکی از زیباترین و دلنشین ترین صداهایی است که می توان شنید. این صدا ، در هر زمانی از سال ، لذت بخش و آرامش بخش است.

بدنه :

صدای باران ، در فصول مختلف، حال و هوای متفاوتی دارد. در فصل بهار، صدای باران ، نوید فصلی جدید و پر از طراوت را می دهد. در فصل تابستان ، صدای باران ، خنکی و آرامش را به همراه دارد. در فصل پاییز ، صدای باران ، نوید فصلی جدید و پر از زیبایی را می دهد. در فصل زمستان، صدای باران ، شادی و نشاط را به ارمغان می آورد.صدای باران ، در هر مکانی، حس متفاوتی را ایجاد می کند. در شهر، صدای باران، آرامش و سکوت را به همراه دارد. در طبیعت ، صدای باران، زندگی و نشاط را به نمایش می گذارد.صدای باران ، در هر موقعیتی، معنای متفاوتی دارد. در زمانی که غم و اندوه بر دل ها سنگینی می کند ، صدای باران ، امید و شادی را به ارمغان می آورد. در زمانی که شادی و نشاط بر دل ها جاری است، صدای باران ، آن ها را دو چندان می کند.صدای باران ، صدای زندگی است. صدایی که هرگز نمی توان از آن خسته شد. صدایی که همیشه با ما خواهد بود.

نتیجه :

صدای باران ، یکی از نعمت های بزرگ خداوند است. این صدا، زیبایی و طراوت را به طبیعت هدیه می دهد و آرامش و شادی را به دل ها می آورد.

انشا چهارم :

مقدمه :

من عاشق باران و صدای آرامش بخش آن هستم که وقتی به پنجره می خورد چنین حس خوبی در من ایجاد می کند، به طوری که تمام ناراحتی هایم را فراموش می کنم.

بدنه :

صدای باران صدای موسیقی طبیعت است که به بهانه ابری شدن آسمان و تلاقی قطره های باران با هر آن چه روی زمین است ایجاد می شود. قطره هایی که بی هوا به هر جا برخورد می کنند، گاه به آرامی در دل خاک فرو رفته، گاه به سختی با زمین آسفالت شده برخورد می کنند، گاه با شدت به پنجره می کوبند و گاه با لطافت هر چه تمام تر روی گل ها و برگ درختان می نشینند.هر گاه باران می بارد به اتاقم می روم، پنجره اتاقم را باز می کنم و بی صدا و در سکوت می نشینم تا لذت شنیدن این صدای آسمانی را از دست ندهم. باران خواه تند و رگباری ببارد یا نم و نم و آهسته، در هر حال صدایش مایه آرامش است و خاطرات قشنگ زندگی ام را به یادم می آورد.شب های بارانی نیز لطف دو چندان دارند زیرا در حالی که آوای باران را می شنوم به رختخوابم می روم و همزمان با غرق شدن در دل هر قطره باران، آرام آرام خواب وجودم را می رباید. در هوای بارانی رویاهایم هم قشنگ تر هستند و صبح که از خواب بیدار می شوم حال و هوای بسیار بهتری دارم.

نتیجه :

من عاشق صدای باران هستم.

source

توسط petese.ir