در این سری مطلب از ویجیاتو به روایاتی که از قهرمانان ملی در دوره تاریخی ساسانیان وجود دارد، می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

رستم فرخزاد

رستم فرخزاد یکی از سرداران برجسته دوره ساسانیان، به‌ویژه در سال‌های پایانی این امپراتوری بود. او عضو خاندان قدرتمند فرخ‌هرمز بود، یکی از خانواده‌های مهم و مؤثر در نظام حکومتی ساسانی. پدر رستم، فرخ‌هرمز، یکی از مهم‌ترین وزرای دوران خسرو پرویز بود و نفوذ زیادی در دربار داشت. با توجه به ارتباطات خانوادگی و نظامی خود، رستم فرخزاد به‌عنوان یکی از فرماندهان عالی‌رتبه ساسانی منصوب شد و مسئولیت حفاظت از مرزهای غربی ایران و مقابله با هجوم اعراب مسلمان را به‌عهده گرفت.

نبرد قادسیه یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین نبردهای تاریخ ایران و جهان اسلام به شمار می‌رود. در این نبرد که در نزدیکی شهر قادسیه، در غرب ایران و در منطقه‌ای نزدیک به رودخانه فرات، رخ داد، سپاه ساسانی به فرماندهی رستم فرخزاد و سپاه عرب مسلمان به رهبری سعد بن ابی‌وقاص در مقابل یکدیگر قرار گرفتند.

رستم فرخزاد به‌عنوان یک فرمانده باتجربه، نیروهای خود را با استفاده از تاکتیک‌های سنتی ساسانیان به‌ویژه با تکیه بر فیل‌های جنگی و سربازان سنگین‌زره سازمان‌دهی کرد. او از فیل‌های جنگی به‌عنوان یکی از ارکان اصلی نیروی نظامی خود استفاده کرد، زیرا فیل‌ها با ایجاد وحشت در میان سربازان پیاده و سواره نظام دشمن، نقش مهمی در نبردها داشتند. همچنین رستم تلاش کرد تا از طولانی‌شدن نبرد استفاده کند تا دشمن را فرسوده کند، چرا که تصور می‌کرد نیروهای عرب به دلیل نبود منابع کافی برای یک نبرد طولانی مدت نمی‌توانند مقاومت کنند.

نبرد قادسیه چهار روز به طول انجامید و در ابتدا نیروهای ساسانی توانستند مواضع خود را حفظ کنند. اما در روز سوم نبرد، به‌دلیل طوفان شنی که به ناگهان بر منطقه وزید، وضعیت به‌طرز چشمگیری تغییر کرد. این طوفان که به‌سوی نیروهای ساسانی وزید، موجب ایجاد آشفتگی در صفوف سربازان ساسانی شد. فیل‌های جنگی ساسانی نیز به‌دلیل این طوفان دچار سردرگمی شدند و برخی از آنها به سمت نیروهای خودی فرار کردند که باعث ایجاد هرج‌ومرج بیشتری شد.

در این شرایط، عرب‌ها با استفاده از فرصتی که طوفان ایجاد کرده بود، حمله‌ای ناگهانی را ترتیب دادند. رستم فرخزاد که تلاش می‌کرد نیروهای خود را جمع‌آوری کند، در این آشفتگی کشته شد. طبق روایات تاریخی، بدن رستم زیر یکی از پل‌های رودخانه فرات پیدا شد و مرگ او عملاً پایان مقاومت سازمان‌یافته نیروهای ساسانی را رقم زد.

هنگام نیمروز بود که بادی سخت وزیدن گرفت و خاک و خاشاک همه جا را فراگرفت. باد طوری وزیدن گرفته بود که از بخت بد ایرانیان تمام خاک و شن های بیابان روی به صورت سپاه ایران در حرکت بود و چشمان آنها را کور کرده بود. در این هنگام سایبانی که رستم فرخزاد در زیر آن و بر روی تخت می نشست از جا کنده شد. تعدادی از تازیان از جمله قعقاع به نزدیک تخت رسیدند و آن را خالی یافتند. رستم در این هنگام به علت وزش شدید باد به پناه استرانی رفته بود که در همان روز بارهایی را برای سپاه ایران آورده بود.

رستم در پناه این استران سنگر گرفته بود تا از وزش طوفان در امان باشد. هلال بن علفه بی خبر از همه جا با شمشیرش طناب های بار را قطع نمود .بار بسیار سنگین بود و بر روی پشت رستم افتاد و مهره های کمر اورا بشکست. در این لحظه هلال با شمشیرش ضربتی به رستم وارد آورد ناگهان بوی مشک و عطری دل انگیز برخاست.رستم افتان و خیزان با کمر شکسته شده و زخم شمشیر خود را به رود رسانید اما تازی وحشی خود را به وی رسانید و پای او را گرفت و به سمت خود کشید و با شمشیر به پیش سر رستم ضربه ای وارد آورد. این ضربات متوالی و پشت سرهم باعث کشته شدن رستم فرخزاد گردید. هلال تازی جسد رستم را به بیرون از آب کشید و به زیر پای استران انداخت.سپس بر روی تخت رستم خزید و بانگ برآورد که :

رستم کشته شد ….به خدای کعبه سوگند سوی من آیید.

تعدادی زیاد به دور او جمع شدند طوری که تخت رستم پیدا نبود.همگی بانگ تکبیر سر دادند.

تاریخ طبری

بهرام چوبین

بهرام چوبین یکی از سرداران بزرگ و هوشمند ساسانی بود که از خاندان مهران، یکی از هفت خاندان اشرافی بزرگ ایران، برخاست. او در ارتش ساسانی به‌سرعت پیشرفت کرد و به‌دلیل مهارت‌های نظامی و رهبری‌اش به مقام‌های بالای نظامی دست یافت. آنچه بهرام را از سایر فرماندهان متمایز می‌کرد، توانایی او در استراتژی‌های نظامی و نبردهای چریکی بود که در آن زمان، روش‌های غیرمتعارفی به‌شمار می‌رفتند.

یکی از بزرگترین پیروزی‌های بهرام چوبین در نبرد با خاقان ترک بود. در این نبرد که در منطقه فرارود (ماوراءالنهر) رخ داد، خاقان ترک، یکی از دشمنان قدیمی ایران، با نیرویی عظیم به سرزمین‌های شمال شرقی ایران حمله کرد. خسرو پرویز به بهرام چوبین دستور داد تا با این تهدید مقابله کند.

بهرام چوبین با تکیه بر تاکتیک‌های چریکی و استفاده از نیروی کمتر اما سریع‌تر، به مقابله با نیروهای عظیم ترک پرداخت. او از سرعت عمل و غافل‌گیری به‌عنوان سلاح‌های اصلی خود استفاده کرد و در نتیجه، توانست سپاه خاقان ترک را در چندین مرحله از نبرد شکست دهد. کشته شدن خاقان ترک توسط بهرام، نمادی از این پیروزی بزرگ بود و بهرام به‌عنوان یک قهرمان ملی و فرمانده‌ای بی‌نظیر شناخته شد.

با وجود پیروزی‌های نظامی چشمگیر، بهرام چوبین دچار درگیری‌های سیاسی با شاهنشاه خسرو پرویز شد. این درگیری‌ها عمدتاً از زمانی شروع شد که خسرو بهرام را پس از شکست در نبردی با امپراتوری بیزانس سرزنش کرد و از مقام خود برکنار نمود. بهرام که این توهین را غیرقابل تحمل یافت، به‌طور علنی علیه خسرو پرویز شورش کرد و توانست با حمایت بخش‌هایی از ارتش و اشراف، تاج و تخت را برای مدت کوتاهی به‌دست گیرد.

بهرام با حمایت گسترده‌تری از اشراف و ارتش، موفق شد برای مدتی کوتاه شاهنشاهی ساسانی را به‌دست گیرد. با این حال، سلطنت بهرام چوبین چندان طول نکشید، چرا که خسرو پرویز با کمک نیروهای بیزانسی و برخی از متحدان داخلی، به ایران بازگشت و بهرام را شکست داد. پس از شکست، بهرام به دربار خاقان ترک پناه برد و به‌طور موقت از خطر جان به در برد.

بهرام چوبین که به دربار ترک‌ها پناه برده بود، در نهایت به‌طرز غم‌انگیزی به‌دست خاقان ترک به قتل رسید. این مرگ، پایان یکی از مهم‌ترین و پرشورترین شخصیت‌های نظامی تاریخ ساسانی بود که در هر دو جبهه نبرد و سیاست حضوری مؤثر داشت.

تنگه بهرام چوبین؛ دژی نفوذ ناپذیر با تاریخچه‌ای شگفت انگیز

بیشتر بخوانید:

source

توسط petese.ir