مستند Will & Harper محصول سال ۲۰۲۴ شبکه نتفلیکس به سراغ یکی از مورد علاقهترین موضوعات خود اما با نگاهی متفاوت رفته است. این مستند به کارگردانی جاش گرینبام، مستندساز نسبتا با سابقه به سراغ مسئله افراد ترنسجندر رفته با تمرکز بر نویسنده اصلی سابق برنامه محبوب کمدی SNL، اندرو استیل که به هارپر استیل تغییر پیدا کرده که به همراه ویل فرل، دوست قدیمی خود سفری را برای بازیابی رابطه دوستانه خود و همچنین کمک برای یافتن هویت هارپر آغاز میکنند.
مستند Will & Harper، با توجه به حساسیتی که این روزها به ووک گرفته شده، تلاش کرده که جدای تمرکز بر افراد ترنسجندربه بررسی موضواعات روانشناختی انسان و همچنین وضعیت گذار کشوری مانند آمریکا و رویکرد جامعه نسبت به این مسائل به تصویر بکشد. این مستند جدای اینکه میتواند حال حمایتی از اقلیت تراجنسی داشته باشد بیشتر تلاش کرده تا سلامت روان انسان، کیفیت رابطه انسانی و بحث گمگشتگی هویت انسان مدرن را در معرض دید قرار دهد. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا با ویل و هارپر به سفری در شانزده روز از شرق تا غرب آمریکا برویم.
سفری برای پیدا شدن
شخصیت استیل از جایی شروع میشود که او از قبل تمایل زیادی به سفر کردن داشته و بیشتر اوقاتش را در سفر طی میکرده است. سفرهایی که نه بوی هتل لوکس و رستورانهای با کلاس را میداده بلکه سفری در کف جامعه در میان بارهای کهنه شهرهای کوچک و اقامتهای بین جادهای مخصوص کامیونها بوده. او همیشه در تلاش بوده تا با جامعه به صورت مستقیم در مواجهه باشد تا بیشتر با لحن کمدی و زندگی آنها آشنا باشد. اما پس از تغییراتی که برایش پیش آمده، احساس میکند که دیگر توانایی سفر را نداشته باشد و ترسی برایش پیش آمده که حتی به سختی از خانه بیرون میآید. از همین جهت تصمیم میگیرید که به همراه دوست قدیمیاش به ترسهایش غلبه کند و دست به سفری بزند که با هویت جدیدش تمام داشتههای قبلیش را بازیابی کند.
همچنین فرل که به عنوان همراه با او عازم این سفر میشود، پر ازسوالاتی است که میتواند هر کدام از سوالاتش، سوالهای ما باشد که از این اشخاص به صورت فردی داشته باشیم و در عین حال فرهنگ مواجهه با این دست گروه را پیدا کنیم. سفر در نقطهی آغازین از نگرانیها و ایدههای فرزاندان هارپر شروع میشود که به عنوان نسل جوانتر چگونه با این سفر و وضعیت پدر خود برخورد میکنند. به نوعی میتوان در آنها نگرانیهایی را کشف کرد به نسبت این نوع افراد که آیا تاب و تحمل برخورد با جامعه خام را دارند.
در نقطه بعدی مواجهه او با دوستانی است که سالهای سال با شخصیت مردانه او برخورد داشتن و شاید او را همیشه با نام اندرو یاد کنند تا هارپر. در این برخورد میتوان فهمید که جامعه هنرمند و به خصوص همکاران او در بخش کمدی، بسیار موضع منعطفانهای به نسبت شاید مردم عادی جامعه دارند. به نوعی که کیفیت و نوع شوخیهای بینشان تغییر نکرده و مسئله جنسیت صرفا مسئله آنها برای همزبانی با او نبوده بلکه شخصیت کاری او به عنوان همکار و همچنین دوست فارغ از کلیشه، نقطه اتصال آنهاست و آنها هم مانند خانوادهی نزدیک او هم نگران و در عین حال مشفق این سفر بزرگ او هستند چرا که بسیار با احوالات زندگی هارپر آشنا بودند.
شاید بهترین مکالمههایی در مستند Will & Harper شکل میگیرد، مکالمه آن دو در جاده و مسیرهای بین جادهای است که باهم انجام میدهند. جایی که هارپر از برخوردها و حالت روحی خود در تمام این سالهایی که احساس میکرد که چیزی متفاوت در درونش اتفاق میافتد، میگوید. از برخوردش با تراپیستش که تلاش میکرد که این حس را در او متوقف کند و مانع ابراز آن به شکل بیرونیتر شود و وضعیت عذابآوری که برای هارپر در مقابله این مصاحبتهایی که به به صورت طبیعی باید جای امنی برایش میبوده اما نبوده، توضیح میدهد. از دفترچه هایی میگوید که زمانی درحال فروپاشی بوده، هرکدام از آنها را به موضوعی که او را اذیت میکرده تعلق میداده تا بار ذهنی خود را اینگونه خالی کند.
ویل فرل که خود کمدین خاصیست در طول سفر در تلاش است که یک دوست حمایتگرباشد و از دوستش مراقبت کند در عین حال خود را به عنوان واسطهای از مردم قرار میدهد و شروع به مکالماتی میکند که به نوعی در حال تولید فرهنگی است که نوع و شیوه برخورد با این اقشار از جامعه را از زبان خودشان متوجه شویم و فاصله خود را با آنها کم کنیم و آن را به شکل عادیتری در جامعه قبول کنیم. تلاشی که در طول سفر با رد شدن از نقاطی از آمریکا به وضوح نقطه تاریک نبود این نوع فرهنگ را نمایان میشود. لحظات احساسی که بین این دو اتفاق میافتد، تلاش میکند که حس همزاتپنداری مخاطب را برانگیزد تا گارد پایینتری این موضوعات را دنبال کنیم.
درنقطهای دیگر این سفر بحث حضور در انظار عمومی در قالب این قشراز افراد مطرح میشود و طریق حضور درآن که توسط اندرو غالبا بر این عادت بوده که آن همسوشده در مکانهای مختلف اعم از کلوپها، استادیومها و محل مسابقات ماشین که جنسی مردانه به خود دارد و هارپر خود را برای اینکه در این جامعه وارد کند به ناچار در هویت مردانهاش پنهان میکرده تا بتواند در کنار انسانهای دیگر راحتتر زیست کند. ازهمین جهت حضور در این مکان با هویت تازهاش چالشی دو چندان را برای او ایجاد کرده که در این سفر برای آن برنامهریزی کند تا بتواند که به تنهایی مانند هویت مردانهاش به این جوامع خود را بقبولاند. چالشی که گاه مانند استادیوم با برخورد با فرمانداری که با جامعه تراجنسیستیز مواجهه میشود و لحظات ناخوشایندی برایش پیش میآید یا تجربه کلوپ که قبل از ورود ویل به بار شاید کیفیت رابطه کم رمق بوده اما به شکل طبیعی در جریان خوبی از ارتباط گرفتن قرار میگیرد.
در طول سفر به زادگاه هارپر قدم میگذاریم، جایی که او برای اولینبارها متوجه چالشی درونی در خود شده بود و سعی میکرده که به صورت پنهان هویت زیرین خود را در خود کشف کند اما از سوی دوستانش به صورت ناخواسته آسیب کلامی میدیده و این اتفاق باعث کمرنگ شدن تمایل او برای نمایان کردن احساسات خود بوده و از این امر این احساساتش آرام آرام در زیر لایههای ذهنیاش پنهان میشده و آن را تبدیل به رنجی میکرده که میدانسته از طرف جامعه پذیرفتنی نمیباشد. از سویی بعضی از علایقش در کنار احساساتش باعث تسلایی بر آنها رنجها میشده که با آنها راهحلها تلاش میکرده که تجربه کودکیاش را شیرین کند. هر چند که خانوادهاش فهمی از این حالاتاش نداشتند اما نکتهی جالبش از عشق و حمایتی بوده که اکثرا برای او فراهم میشده حتی در زمانی که تصمیم به آشکارسازی هویت واقعی خود داشته است.
در یکی از ایستگاههای این سفر ما وارد جنبه تاریکی از زندگی این شخص میشویم که عملا تروماها و رنجهای او بدل به سیاهی و طرد شدگی نسبت به جهان خودش ایجاد شده. زمانی که تصمیم میگیرد که از این دنیا فاصله بگیرد و در شهر خیلی کوچک به دور از مردم ساکن شود تا شاید آنجا بتواند تا با خیال راحت و به دور چشم آدمها با این هویتش روبرو شود و گرههای خود را نسبت به این وضعیتش بازکند. از نوشتهای او متوجه میشویم که دچار جنگی مهلک با خود شده بود که میتوانست بهایش گرفتن جان خود باشد اما در هرصورت خود را با تصمیماتش روبرو کرد و تصمیم گرفت تا در سن ۶۱ سالگی با هویتی که آن را هویت اصلی خود میداند با مردم روبرو شود و آنگونه که میخواهد زندگی کند.
در ایستگاه آخر وقتی که کنار ساحل امن کالیفرنیا نشستهاند، گویی به پایان سفری از خودشناسی و بازتعریف بسیاری معانی رسیدهایم که مستند Will & Harper در تلاش بود برای ما توضیح دهد که نه فقط بحث جنسیت در میان است بلکه چیزهای زیادی در جامعه برای زندگی یک انسان دخیلاند که گاهی فراموش میشوند و انسانها فکر میکنند که در تجربهی آنها تنها هستند. موضوعاتی مانند اهمیت دوستی در جوامعی که همهچیز را با سر تیترهای از قبل تعریف شده، حساب و کتاب میکنند و خود را نسبت به جهان روبرویشان که در حال تغییر است،منعطف نمیکنند.
دوستی و روابط در فرای جنسیتها
مستند Will & Harper، جدای مسیری که در تلاش است، فرهنگی در ارتباط با جنسیتها را که کمی هم با سیاستهای روز آمریکا درگیر است را نشان دهد، توانسته با انتخاب روایت جادهای تصویری از ارتباطات به خصوص پس از دوره کووید را تصویر کند. این که در جوامعی که به آزادیعمل مشهور هستند در سیاستهای خرد و زیر پوست جامعه ناتوان بودند تا ارتباطات سالم را آن طور که جهان امروز به آن نیاز دارد در سطح فرهنگی اقشار دایر کنند. این که ارتباطات صرفا از سر اجباری که انواع مختلف دارد، شکل میگیرد و انسان با زیست امروز پرسشی را نسبت به آن در خود ایجاد نمیکنند.
چیزی که در مستند قابل توجه بود همین سوالاتی است که ویل و هارپر هر از چندگاهی در مورد ارتباطات خود میپرسند. ارتباطی که بر عکس تصور نه از روی دلسوزی بلکه از سر آگاهی و نیاز داشتن به چنین اتفاقاتی در زندگی هستند. ارتباطاتی امن که به دور از هر نوع جهتگیری و سرزنش، جنسی از پذیرش و حمایت را داراست و مکانی امن برای اشخاص میشود تا راحت از خود، علایق و تصویری واقعی از ذهنیت خودشان را در معرض دید بگذارند. از همین امر وضعیت سالمی پیش میآید که اشخاص دچار معضلاتی مانند سوءبرداشت یا از قیبل این موضوعات نمیشوند.
این تصویر که شخص بتواند در نقطهای امن شروع به تحلیل هویت و شخصیت خود بکند تا هم جامعهای سالمتر و هم پروسه پیشرفت انسانی شکل بگیرد تا جهان فردای انسان کمتر دچار برداشتهایی اشتباه از زندگی بشود و اسیر تبلیغات شیادهایی بشوند تا آنها را در دام مصرفگرایی و پوچی قرار دهد تا زمانی که احساس پوچ بودند و بیهویتی برای فرد قابل کنترل شود و زودتر بتواند آن را تحلیل و شناسایی بکنند و جلوی بروز مشکلاتی که سلامت روان را به خطر میاندازند ، بگیرند.
مستند Will & Harper شاید آن قدرت ویژه را برای گوشزد کردن این نکات به صورت شفاف نداشته باشد به واسطه این که شاید جهتگیریهای سیاسی هم در میان روایتش برای مخاطب پیش بیاورد اما تا سر حدی از احساس را توانست درگیر کند تا مخاطب به صورت ناخواسته به این کیفیت رابطه، حداقل به صورت سطحی فکر کند و برای زندگی شخصی خودش هم آن را طلب کند که زندگی فقط این روایت احساسی نیست بلکه گاهی هم باید به احساسات خود فکر کرد و پرده از اتفاقاتی که میتواند زندگی ازش را سودمند کند، بردارد و تلاشش را برای رسیدن به همچین کیفیتی در روابط شخصیاش ایجاد کند. به نوعی سطحی پایدار از حمایت عاطفی را برای عزیزانش ایجاد کند تا آنها و خودش را در تکامل قرار دهد.
بی هویتی شاید خرخره ما را بگیرد
در مستند، هارپر را به عنوان شخصی در نظر میگیریم که در عمر ۶۱ سالهاش در در یک تصمیمگیری بنیادی در زندگیاش دچار تعللی شده که تمام عمر ۶۰ سالهاش را با ساختاری تکمیل کرده که خوشایند حال او نبوده و در عذابی اسیر بوده که به نسبت مسئله هارپر اتفاقی جانکاه است که میتواند تاب هر موجودی را بگیرد اما مشاهده میشود که این شخص با گذشتن از پستی و بلندیهای زندگی در سفری که هم بعد بیرونی و تجربهگرایی داشته و هم بعد درونی و تحلیلی توانست که نسبت به جهانی که قبل آن زندگی میکرد، آگاهی پیدا کند که تمام این سالها نیز به هدر نرفته و توانسته که از کنار آن برای خود روابط و اتفاقاتی ایجاد کند که امروز با هویت آگاهانهش به کمک او بیایند.
هویتی که با گذشت از جامعه و نوع برخورد آنها در تلاش است برای خود ایجاد کند به نوعی که بتواند آن زندگی ایدهآلی را که به آن به فکر میکند، خلق کند. هرچند شاید این اتفاقی نشدنی باشد اما گوشهای از تلاشهای او برای پیدا کردن هویتی هدفمند برای استفاده از حق زندگی خود را محقق میکنند. هویتی که مطمئنا زندگی قبلی او هم در تمام این سالها دخیل بوده و به نوعی بخشی از جهان بزرگ انسانیاش است. چیزی که میتواند به عنوان انسان با هارپر دخیل باشد، همین یافتن هویت است که من چیستم و چکار میکنم.
مستند Will & Harper از این جهت قابل فکر است که ما هم میتوانیم در جهان امروز گمشده باشیم و از دنبال کردن خواستههای قلبیمان جا مانده باشیم. خواستههایی که نه در جنسیت خلاصه میشوند و نه در پوششی که در آن قرار گرفتیم. این که بعضا با گرفتار شدن در دام شرایط جامعه به سمت چیزی که احساس میکنیم که متعلق به آن هستیم، نمیرویم و تا سالهای زیادی مانند عذابی همیشه گوشه ذهنمان چیزی وجود دارد که رنجمان بدهد و باعث شود که از زندگی و ارتباطاتمان سرخرده شویم و بخواهیم خود را از دایره زندگی حذف کنیم. اما مستند این فکر را در ما تولید میکند که هر آن چیزی که از سر گذراندیم نیز میتواند توشهای باشد برای این پازل بهم ریخته که در افکارمان شکل گرفته است.
گویا همهی ما هر از چندگاهی نیاز به سفری در خود داریم تا ذهنمان را بررسی کنیم و قطعههای پازل را بهم وصل کنیم، واقعیت خود را بشناسیم و یاد بگیریم که چگونه در جهان امروز با آن زندگی کنیم. سفری معنوی که گاهی نیاز است که از آدمها فاصله بگیریم و گاهی ملزوم که با آنها همکلام شویم تا پویایی خود را نسبت این جهان آزمایش کنیم و از موقعیتهایی که برای ما شکل میگیرد، استفاده کنیم تا از زندگی آن طور که میخواهیم لذت ببریم. این مسیری که با ارتباطاتمان با جهان اطراف میسازیم، میتواند بخشی از هویت ما باشد که در گذر زمان هر بار که خواستیم هویت خود را به نسبت زمانه بازتعریف بکنیم، دچار فروپاشی نشویم و در بین معنا خود را گم بکنیم و در بین تصمیمات گیر بیافتیم.
روایتی خوشساخت و همراهکننده
در سالهای اخیر میتوان تنفلیکس را از پر کارترین و موفقترین شبکهها در امر تولید مستند دانست و هر مستندسازی که با آنها کار میکند، دارای کیفیت فنی مناسبی است که محتواهای قابل قبولی در چارچوب مستند تولید میکند. مستند Will & Harper هم از این قاعده مستثنا نیست و محصولی قابل قبول ارائه شده است. هر چند که مستند با انتقادهای شدیدی از سوی جامعه راستی آمریکا مواجه شده است به دلیل آن که در نظر دارند که در حال تبلیغ سبک زندکی تراجنسیتی است اما با علم بر این که بیشتر از سمت جامعه مذهبیون این موضوع شدت گرفت، مستند کنایههایی به دولت دموکراتیک کنونی آمریکا میزند، هر چند که خیلی این مسئله برای سازنده به آن شدت موضوعیتی ندارد.
مستند با تکیه بر ژانر فیلم مستندهای جادهای و روایتهای تکه تکه از ویل و هارئر با مردم و مکانها توانسته یک ریتم خوش ضرب برای مستند دربیاورد به طوری که گذر زمان را شاید کمتر از چیزی که وجود دارد، حس کنید. همینطور شیوه فیلمبرداری و قاببندی، تصویرهایی میسازد که بهتر میتوانید خود را در سفر و میان احساسات آدمها حس کنید. به نوعی با درک فیلمبرداری درست و شیوه خوب تدوین، ما را درگیر وضعیتی که در طول سفر میافتد، نگه میدارند.
در این بین موسیقی هم بخش جداییناپذیر مستند است به طوری که جایی که نیاز به موسیقی تمپو بالا و پر انرژی باشد، به موقع پخش میشود و در نقطهای نیاز باشد سکوت میکند. در لحظهای از مستند هم خود با کمک دوست موزیسینشان برای مستند موسیقی سفارش میدهند که در بخش پایانی پخش میشود. موسیقیای که حسن ختامی بر سفر و مرور رابطه بانمک این دو دوست است.
جمعبندی پایانی
مستند ویل و هارپر از نمونه مستندهای خوبی از مستندهای امسال است که ارزش تماشا دارد و میتواند دو ساعت در کنار سرگرمی و شیمی بانمک دو شخصیت، شما را هم با فرهنگ و جامعه آمریکا تا حدودی آشنا کند و هم میتواند سر موضوعاتی شما را مجاب بازبینی کند. در هر صورت مفاهیم که گفت شده صرفا برداشت آزادی نسبت به یک سری از مفاهیم بوده و در آخر این نگاه شخصی مخاطب است که به کار معنا میبخشد.
70
امتیاز ویجیاتو
مستند با تکیه بر روایت جادهای و خوشریتم دست به سفری میزند که در آن بعضی از مفاهیم درگیر یک بازتعریفی میشود که میتواند مخاطب را با خود همراه کند با شخصیتها بتوانند بعضی از مفاهیم را دسخوش تغییراتی کنند.
source
کلاس یوس