شاید سوپرمن قدرتمندترین شخصیت ابرقهرمانی باشد و از یک گلوله سریعتر و از یک موشک قویتر باشد، ولی هنوز هم حتی یک بازی خوب با محوریت او وجود ندارد. هر استودیویی که تلاش میکند یک بازی خوبی از سوپرمن درست کند، با شکست مواجه میشود. بازی را به طور کلی از ذهن خود بیندازید بیرون، حتی نمیتوان یک داستان خوب از سوپرمن را به راحتی تعریف کرد. ایجاد یک داستان هیجانانگیز در مورد این شخصیت به قدری سخت است که هیچ بازیسازی به سراغ ساخت یک اثر از سوپرمن نمیرود.
ولی خب نیاز شدید به یک بازی سوپرمن وجود دارد. ابرقهرمانهایی مثل بتمن و مرد عنکبوتی همیشه در حال دریافت بازی هستند، ولی در حال حاضر نیاز به یک بازی خوب از سوپرمن داریم. اینجا یک سوال پیش میآید؛ بودجه است، استقبال هم از آن قطعا وجود دارد، پس چرا یک بازی خوب نیست؟ چرا هیچ بازی خوبی از سوپرمن ساخته نمیشود؟ خب برای جواب این سوال باید خیلی عمیقتر وارد جزئیات ساخت یک بازی و خلق داستان شویم. پس با ویجیاتو همراه باشید تا شاید بتوانیم جوابی پیدا کنیم.
تلاشهایی که به جایی نرسیدند
قطعا استودیوهای زیادی در این زمینه تلاش خود را کردند. ولی خب هیچ کدام از آنها نتوانستند یک بازی خوب و محبوب را بسازند. اولین تلاش برای ساخت یک بازی سوپرمن در سال ۱۹۷۹ بود و این بازی برای دستگاه Atari 2600 منتشر شد. البته به سن بازی نگاه نکنید، این بازی واقعا المانها بسیار جالبی داشت. شما هم به عنوان کلارک کنت بازی میکردید و هم به عنوان سوپرمن مشغول نجات دنیا بودید. ولی خب نباید از یک بازی که قبل از تکنولوژی سهبعدی ساخته شده، انتظار زیادی داشته باشید. این بازی در نهایت یک سری پیکسل بود که رنگهای متفاوتی داشتند. اگر الان این بازی را تجربه کنید، بعید است حتی بتوانید متوجه شوید که دارید چه کاری انجام میدهید.
بعد از آن بازیهای دیگری هم بودند که سعی کردند یک داستان از سوپرمن را به تصویر بکشند. به هر حال تکنولوژی پیشرفت کرد و زیرساختها برای ساخت چنین بازیای به شدت بهتر شد. با این حال هنوز هم این پیشرفت تکنولوژی به قدری خوب نبود که بتواند شکوه سوپرمن را به درستی به تصویر بکشد. برای همین تنها در سال ۱۹۸۹ بود که با انتشار بازی Superman: The Man of Steel گیمرها متوجه شدند که پتانسیل فرزند کریپتون چقدر بالاست. سرعت بالا، پروازی زیبا و دنیای قشنگتر از همیشه نشان دادند که یک بازی سوپرمن خوب چقدر میتواند جذاب باشد. ولی هنوز هم این بازی به قدری خوب نبود که بتواند یک جایگاه در میان بهترین بازیهای ابرقهرمانی داشته باشد.
اشکال کار چیست؟
اگر با استانداردهای امروزی بخواهیم به آن بازی نگاه کنیم، اصلا بازی خوبی را نمیبینیم. انتظاراتی که ما از یک بازی سندباکس امروزی داریم به طور کامل با آن بازی فرق دارد و پرواز در شهری که از یک بازی سوپرمن انتظار داریم را نمیتوانیم در آن بازی ببینیم. در سال ۱۹۹۲ بود که تکنولوژی بازیهای ویدیویی به قدری بهتر شده بود که یک بازی نسبتا خوبی از سوپرمن را دریافت کردیم. بازیای که در این سال منتشر شد به خوبی از پیشرفت تکنولوژی پیکسلی استفاده کرد تا بتواند یکی از زیباترین بازیهای سوپرمنی زمانش را تولید کند.
با از بین رفتن چالشهای ظاهری و گیمپلیای سوپرمن بود که تازه مشکل اصلی این بازیها خودش را نشان داد. وقتی که از ظاهر بازی بگذریم و به پشت آن نگاه کنیم، متوجه یک ضعف بزرگ در بازیهای سوپرمن میشویم. این ضعف هم این است که این بازیها هیچ چالشی ندارند. یک گیمپلی خوب زمانی میتواند بازیکنان را به خودش جذب کند که چالشهای مناسبی را جلو آنها قرار دهد. ولی متاسفانه به جز یک مورد خاص، سوپرمن هیچ نقطهضعفی ندارد. این شخصیت به طور کامل شکستناپذیر است و هیچ چیزی جلودار او نیست.
این دقیقا همان دلیلی است که یک بازی سوپرمن خوب نداریم. دلیلی که توسعهدهندهها دوست ندارند به سراغ سوپرمن بروند این است که نمیتوانند یک داستان و گیمپلی مهیج را برای شخصیتی ایجاد کنند که هیچ نقطهضعفی ندارد. بازیای که در آن هیچ چالشی برای بازیکن وجود نداشته باشد، بازیای نیست که کسی دلش بخواهد رویش سرمایهگذاری کند. شاید در بهترین حالت چنین بازی بتواند شما را برای یکی دو ساعت سرگرم نگه دارد. این زمان اصلا مدت کافی برای تعریف یک داستان خوب که ارزش پول بازیکنان را داشته باشد نیست.
شخصیتی سخت از نظر هنری
اگر به داستانهایی که در مورد سوپرمن وجود دارد نگاه کنیم، متوجه یک نکته خیلی خاص میشویم. چه در کتاب و چه در فیلم یا سریال، موضوع اصلی نگرانی شخصیت سوپرمن خودش نیست. او یا نگران خانوادهاش است، یا سیارهاش یا حتی دوستان نزدیکش. نویسندگان این داستانها هم میدانند که سوپرمن آسیبناپذیر است (تقریبا)، برای همین مجبورند از نظر داستانی به سراغ خانواده و نزدیکانش بروند.
حالا استانداردهای بازیهای AAA امروزی را در نظر بگیرید. ما از این بازیها انتظار داریم که ساعتها و ساعتها بتوانند ما را سرگرم کنند. این موضوع دیگر از طریق یک داستان خوب انجام نمیشود بازیکنان به گیمپلی اکشن و مهیج نیاز دارند. برای مثال کافیست که بازی اسپایدرمن آخر را ببینید. این بازی واقعا عالی بود و از هر نظر یک شاهکار محسوب میشد. شما هم یک داستان زیبا داشتید و هم یک گیمپلی خیلی جذاب و مهیج.
در این بازی محدودیتهای شخصیت مرد عنکبوتی به خوبی نشان داده شدند. او از نظر اخلاقی دوست ندارد کسی را بکشد و همیشه دوست دارد که به مردم کمک کند. ولی خب شاید همیشه نتواند به سرعت در همه جا ظاهر شود. این موارد هر کدام میتوانند چالشهایی را ایجاد کنند و توسعهدهندهها به بهترین شکل ممکن آن را نشان دادند. در طول بازی شما نمیتوانید کسی را بکشید و صرفا آنها را با تار میبندید یا بیهوش میکنید. از طریق یک سری نوآوری نرمافزاری هم میتوانید به سرعت تا جایی که میتوانید به مردم کمک کنید.
این موارد به خوبی نشان میدهند که چرا بازی خوبی از سوپرمن نمیتواند از این مسیر پیروی کند. از آنجایی که سوپرمن هم کسی را نمیکشد، به تصویر کشیدن آن در گیمپلی خیلی سختتر از تارپیچ کردن یک زورگیر است. بعد از طرفی المان آسیبپذیری هم در او وجود ندارد هیچ دشمنی نمیتواند به او آسیبی بزند. این موضوع را با سرعتی مشابه شخصیت فلش ترکیب کنید تا به طور کلی المان عجله را هم میتوانید از بازی حذف کنید. پس دیگر چه چالشی میماند؟
تلاش EA برای ساخت یک سوپرمن خوب
متاسفانه با گذر زمان، کسی راه حل بهتری برای این مشکل پیدا نکرد. در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود که دوباره قرار شد یک بازی جدید از سوپرمن بسازند. این بار ولی یک استودیو خیلی بزرگ و قدرتمند به نام EA بود که تصمیم گرفت این کار را انجام دهد. به هر دلیلی که بود، EA تصمیم گرفت که این کار را بر عهده استودیو EA Tiburon قرار دهد. تا قبل از این بازی، این استودیو مسئول ساخت بازیهای فوتبال آمریکایی بود. ولی به صورت ناگهانی قرار شد که یک بازی جهان باز از سوپرمن بسازد.
این بازی قرار بود که بر اساس فیلم جدید سوپرمن باشد که برادران وارنر میخواستند منتشر کنند. قرار بود که Tiburon و برادران وارنر با هم کار کنند تا بازی یک تبلیغی برای فیلم و فیلم تبلیغی برای بازی باشد. ولی وقتی که زمان انجام پروژه رسید، استودیو وارنر گفت که قصد ندارد جزئیات فیلم را به انتشار بگذارد. آنها میترسیدند که قبل از انتشار فیلم، محتوا آن لو برود و برای همین به سختی حاضر شدند تا یکی از فیلمنامههای قدیمیتر خود را با Tiburon به اشتراک بگذارند.
دقت کنید که تنها یک نسخه از این فیلمنامه را به Tiburon دادند و کل استودیو باید با همان یک نسخه بازی را میساختند. ساخت این بازی سوپرمن یک فاجعه به تمام معنا بود. از طرفی در این فیلم سوپرمن را در صحنههای اکشن زیادی ندیدیم. این موضوع را هم میدانیم که یک بازی خوب و محبوب عنوانی است که صحنه اکشن زیادی داشته باشد. این هم یکی دیگر از دلایلی بود که این بازی در طول توسعهاش با هزاران مشکل مختلف مواجه شد.
تلاشی قابل احترام
سوپرمن شخصیتی به شدت مثبت دارد. او مثبت فکر میکند، به همه کمک میکند، تا جایی که بتواند به کسی آسیب نمیزند و همیشه از خودش میزند تا به بقیه آسیبی نرسد. خیلی سخت است که یک بازی سرگرمکننده را از چنین شخصیتی ساخت. اکثر بازیها بابت انفجار و نابودی و هرج و مرج به شما پاداش میدهند. قسمت اصلی شادکننده و سرگرمکننده بسیاری از بازیها هم همین است که ما از واقعیت فرار میکنیم تا در دنیایی خیالی نابودی به بار بیاوریم. در غیر این صورت در دنیای واقعی هم میتوانیم به راحتی آدمی خوب و درستکار باشیم. دیگر نیاز نداریم که در بازی هم با همین قوانین بازی کنیم.
با این وجود بازی Superman Returns یک بازی خوب بود. درست است که هنوز هم از نظر استقبال مردم از بازیهای ابرقهرمانی یک بازی خوبی از سوپرمن نبود، ولی بهترینی بود که تا الان داریم. این بازی به خوبی توانست این موضوع را نشان دهد که شاید سوپرمن آسیبناپذیر باشد، ولی شهری که آن را دوست دارد آسیبناپذیر نیست. برای همین یک حس عجله و هیجان را به بازیکن منتقل میکرد تا برای شهری که دوست دارند، بجنگند.
شانسی دوباره؟
از آن موقع تا الان هم دیگر خبری از یک بازی سوپرمن نبود. انگار که استودیوها همه آن را فراموش کردند. ولی اخیرا با داغ شدن تب فیلم جدید سوپرمن به ساخته جیمز گان و انتشار یک تریلر از آن، دوباره یک امید جدید شکل گرفت. وقتی که استودیو برادران وارنر استقبال شدید از بازی Hogwarts Legacy را دید، به راحتی این را متوجه شد که اگر یک بازی ویدیویی خوب از مجموعهای محبوب را درست کنند که به طور کامل به محتوا منبع و اصلیاش وفادار باشد، مردم و طرفدارانش هم به خوبی از آن حمایت میکنند.
برای همین بعید نیست که این استودیو تصمیم بگیرد که در ادامه و یا به همراه این فیلم جدید از سوپرمن، یک بازی مرتبط به آن را هم منتشر کند. اگر واکنش مردم نسبت به تریلر سوپرمن را ببینید، مشخص است که هنوز عشق به این شخصیت کمیکی هنوز هم زنده است. درست است که این شخصیتی که به ظاهر نقطه ضعفی ندارد سالیان سال است که در هیچ بازیای حضور ندارد، ولی این موضوع به این معنی نیست که او را فراموش کردیم. الان میتواند یک زمان بسیار عالی برای انتشار یک بازی عالی از سوپرمن باشد.
تاثیر فیلم روی پتانسیل بازی
درست است که نیاز به یک بازی سوپرمن خیلی بالاست، ولی متاسفانه انتظارات از آن هم همینطور. یکی از دلایلی که باعث میشود هیچ بازی خوبی از سوپرمن را دریافت نکنیم این است که همیشه قرار است انتظاراتمان از آن خیلی بالا باشد. سوپرمن شخصیتی است که نماد امید، همدلی و تفکر مثبت محسوب میشود و برای همین جای خیلی خاصی در قلب همه طرفداران کتابهای کمیک دارد. از این رو، وقتی که یک بازی سوپرمن منتشر میشود، تک تک جزئیات بزرگ و کوچک آن مورد نقد قرار میگیرد و با این کار اشکالهای کار آن خیلی بزرگتر میشوند و راحتتر دیده میشوند.
اگر قرار باشد که یک بازی عالی سوپرمن را دریافت کنیم، باید استودیویی پیدا شود که بتواند مرز حساس بین قدرت یک خدا و اخلاقی مردمی را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. دنیا این بازی نیاز نیست خیلی بزرگ باشد، چون باید بازیکن یک حس تعلق به دنیای مجازی این بازی پیدا کند. این دقیقا همان حسی است که یک نقطهضعفی بزرگ برای موجودی محسوب میشود که به ظاهر شکستناپذیر است. به این شکل یک المان ریسک اضافه میشود ولی تا الان هیچ استودیویی موفق نشده که این حس را با کیفیتی خوب به عنوان یک بازی منتشر کند. ولی خب شاید با انتشار و موفقیت فیلم سوپرمن، انگیزه برای ساخت بازی آن هم بیشتر شود.
قبلا هم دیدیم که یک فیلم باعث انتشار یک بازی شود. بازیهای ویدیوییای که از روی فیلم ساختهاند به قدری زیاد است که نمیتوان آنها را شمرد. استودیو بازیسازی برادران وارنر هم سابقه خیلی خوبی در زمینه ساخت بازیهای جهان باز و ابرقهرمانی دارد. اگر استقبال خوبی از فیلم سوپرمن شود، احتمال اینکه بازی آن را هم در آینده نزدیک ببینیم خیلی زیاد است. حتی ممکن است که این بازی احتمالی دنیایی مشترک با دیگر عناوین ابرقهرمانی وارنر داشته باشد و خودش پنجرهای باشد برای فیلمها و بازیهایی بیشتر و بهتر.
source
کلاس یوس