به ویلی وانکا با طعم تیموتی شالامی خوش آمدید، قنادی که دیدن آن زیباست و همچنین مملو از مهربانی و سخاوت است. فیلم «وانکا» یک فانتزی موزیکال مسحورکننده است که به طرز خلاقانهای از کتاب چارلی و کارخانه شکلاتسازی نوشته رولد دال اقتباس شده و توسط دو شخص موفق به نام پُل کینگ و سایمون فارنبی ساخته شده است. ما در این اثر به گذشته سفر میکنیم، به دوره قبل از شکلگیری کارخانه شکلات سازی، و با ویلی جوان با بازی تیموتی شالامی آشنا میشویم. در ادامه با نقد فیلم Wonka همراه ویجیاتو باشید تا این اثر خانوادگی شیرین را مورد بررسی قرار دهیم.
در طوفان به ظاهر بیپایان ریبوتها، پیش درآمدها و دنبالههای مبتنی بر IPهای موجود در هالیوود، گاه به گاه فیلمی وجود دارد که هم منبع اصلی خود را ارج مینهد و هم میتواند احساس تازگی و هیجان داشته باشد. اما از بین تمام فیلمهایی که امسال اکران شدند، نمیتوانستم حدس بزنم که وانکا، به عنوان پیش درآمد فیلم کلاسیک «ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی» در سال 1971، یکی از آنها باشد.
اما در کمال تعجب، این اثر به خوبی با فیلم اصلی و حساسیتهای داستان رولد دال مطابقت دارد، در حالی که استعداد خاص کارگردان خود را نیز به داستان اضافه میکند. باید بدانید مشکلاتی در بخش موزیکال فیلم وجود دارد، ولی وانکا موفق میشود انتظارات را زیر پا بگذارد، و یک داستان خندهدار آب نباتی برای یکی از نمادین ترین شخصیتهای سینما و تاریخ ادبیات کودک و نوجوان را خلق کند. این یعنی «وانکا» فیلمی روان، مطبوع و تقریباً زودگذر است که پس از تماشای آن نمیتوان احساس مثبتی را به همراه نداشت.
باید بدانید این فیلم داستانی پیش درآمد است؛ شکلاتساز جوان ویلی وانکا (تیموتی شالامی) با رویاها و آرزوهای باز کردن مغازه شکلاتفروشی خود و درست کردن شیرینیهای خوشمزه برای شهروندان محلی به یک شهر ساحلی اروپایی میرسد. با این حال، او به زودی متوجه میشود که موانع متعددی بر سر راه او وجود دارد، از یک صاحبخانه حریص تا یک کارتل قدرتمند شکلاتسازی و یک اومپا لومپا که به دنبال انتقام است. وانکا با وجود راه سختی که پیش رو دارد، سرش را بالا نگه میدارد و هر کاری که میتواند انجام میدهد تا رویاهای شکلاتی خود را محقق کند.
پیش از شروع بررسی فیلم «وانکا» باید بگویم که اعتراف میکنم که خود من اصلاً به این پروژه اعتقادی نداشتم. چه کسی به داستان ویلی وانکا جوان با تیموتی شالامی در نقش اصلی نیاز دارد؟! به این فرمول هیو گرانت با رنگ نارنجی که وانمود به اومپا لومپا بودن میکند را نیز اضافه کنید؛ و این احتمالاً نمیتواند کار کند. با این حال، در پایان و پس از تماشای وانکا، من مسحور فیلم پل کینگ، مردی که پشت موفقیت هر دو قسمت «پدینگتون» است، شدم.
از مکانها و لباسهای رنگارنگ تا شخصیتهای مضحک اغراقآمیز که گویی مستقیماً از یک کتاب کودکان گرفته شدهاند، و همچنین سبک و فرم با ظرافت در کنار طنز هوشمندانه، لحظات بسیار زیبا و تاثیرگذاری را پیش روی شما خلق میکنند که نمیتوان آنها را دوست نداشت. اگر بخواهم «وانکا» را صرفاً بر اساس احساساتی که در من برانگیخته بررسی کنم و به آن امتیاز بدهم، این فیلم به راحتی میتواند بالاترین امتیاز ممکن را از من کسب کند. باید بدانید تماشای چنین فانتزی شیرینی بسیار آسان و سرگرمکننده است.
بسیاری از جادوی فیلم در ژانر آن نهفته است. به هر حال، اینجا ما فقط یک داستان تماشایی نداریم، بلکه یک موزیکال داریم. علاوه بر این، این یک موزیکال خوب است که از پذیرش جنبه تئاتری خود ترسی ندارد و با مسئولیت کامل آن را درک میکند. افسوس که نمیتوان گفت که ترانهها جدا از داستان به عنوان آثار مستقل به خوبی کار میکنند. با این حال، در زمینه اجرای سینمایی آنها کامل به نظر میرسند.
این فیلم با تعداد نسبتاً زیادی خط داستانی و شخصیتهای رنگارنگ بسیار خوشایند است. علاوه بر این، فیلمنامه و ساختار کلی روایت با همه متغیرهایش با موفقیت عمل میکند. در Wonka هیچ عنصر افتادگی یا بیش از حد عجلهای وجود ندارد، همه چیز کاملاً در جای خود قرار دارد. بنابراین، جادو برای یک ثانیه هم ناپدید نمیشود.
با این حال، با نگاه انتقادیتر به آن، چند عنصر درون فیلم تأثیر ضعیف تری روی من مخاطب ایجاد میکنند و میتوان از آنها ایراد گرفت. اما در مجموع Wonka یک ماجراجویی شکلاتی پر از شخصیتهای رنگارنگ و داستانی با روح کلاسیک قصهگویی است که همه خانواده میتوانند از تماشای آن لذت ببرند.
این فیلم از نظر بصری نیز چشمگیر به نظر میرسد. زیباییشناسی انقلاب صنعتی بریتانیا را میگیرد و آن را با جادوی عجیب شیرینیها ترکیب میکند. در نتیجه، هر صحنه، حتی سادهترین صحنه که فقط از خیابانها و دیوارهای کثیف تشکیل شده، همچنان جذاب به نظر میرسد. اتفاقاً این عنصر وانکا را نیز شبیه ماجراهای پدینگتون میکند.
اما برای کسانی که فیلمهای پدینگتون پل کینگ را دیدهاند، تماشای این فیلم واقعاً قدم منطقی بعدی برای این کارگردان بریتانیایی به نظر میرسد، زیرا او در حال بازی کردن با یک شخصیت نمادین از یکی دیگر از کتابهای محبوب کودکان است، آن هم در مقیاسی بزرگتر از دو فیلم پدینگتون. اگر سینمای پل کینگ را دنبال کرده باشید، بدون شک میدانید که کینگ دارای حساسیتی خاص در تصویرسازی ساده و خونگرم است که مکمل سازههایی بزرگتر است که در بسیاری از فیلمهای او نمایش داده میشود. پس همین ویژگی او را به یک کاندیدای عالی برای کارگردانی یک پروژه از داستانهای رولد دال (یا در این مورد اقتباس آزاد از آنها) تبدیل میکند، زیرا او حس شوخ طبعی خاص خودش را دارد و انرژی عجیبی دارد که در جلو و مرکز کارش قرار میگیرد.
با این تفاسیر، یک نکته مهم در وانکا وجود دارد؛ نکته اینجاست که پل کینگ در این فیلم فقط سعی نمیکند از کتاب رولد دال یا فیلم کلاسیک سال 1971 مربوط به آن تقلید کند، بلکه بیشتر کارهای مورد نظر خودش را در داستان انجام میدهد و در عین حال به هر دوی آنها (یعنی نویسنده و فیلم کلاسیک) ادای احترام میکند.
واضح است که کینگ بیشتر به داستان سرایی سینمایی مورد نظر خودش علاقه دارد تا ساختن چیزی که مبتنی بر ارجاعات آشنا به منبع اصلی باشد. این رویکرد بسیار به فیلم کمک میکند، زیرا از آنچه من حدس میزدم بدیعتر به نظر میرسد و میتواند به خوبی آنچه را که پیشینیانش قبلاً ایجاد کردهاند گسترش دهد.
البته این حرف من به معنی نبود ارجاع به فیلم دوستداشتنی مل استوارت نیست؛ چرا که دکوراسیون، فیلمبرداری و موسیقی همگی مملو از ارجاع هستند. اما کینگ و همکار نویسندهاش سعی کردهاند با الهام از آن آثار، داستانی مستقل درباره یتیمان، بزرگسالان پست، دوستیهای دلگرمکننده و تخیل بیپایان بسازند.
یکی از بزرگترین برداشتهای من از قسمت دوم پدینگتون این بود که پل کینگ باید کارگردانی یک موزیکال را در آینده برای خودش در نظر بگیرد، زیرا آن فیلم دارای تعدادی صحنه موزیکال است که واقعاً در ذهن من ماندگار شد. بنابراین وقتی فهمیدم وانکا یک موزیکال است، ابتدا بازهم کمی مشکوک بودم و دید منفی به آن داشتم، اما به شدت کنجکاو بودم که ببینم کینگ چگونه با آن برخورد خواهد کرد. همانطور که مشخص است، او یک کار نسبتاً عالی انجام میدهد و با پتانسیل خود در خلق تصاویر زیبا در این بخش نیز خوب عمل میکند.
ترانههای این فیلم در برخی لحظات حسی قدیمی دارند، اما در برخی از آنها برداشت مدرنتری نیز وجود دارد که کینگ از آن استفاده میکند. اما یک نکته نیز وجود دارد که شاید مهمترین بخش مورد نقد من از این فیلم باشد، نکته این است که هرچه ظاهر اجرای سکانسهای موزیکال بسیار محکم است اما خود آهنگها کمی ناامید کننده به نظر میرسند.
به طور کلی ترانههای اصلی فیلم کمی ملایم و معمولی هستند، زیرا به موسیقیهای به یاد ماندنی فیلم کلاسیک سال 1971 حتی نزدیک هم نمیشوند. متن آهنگها در بهترین حالت متوسط هستند، و با توجه به اینکه موسیقی بخش مهمی از اقتباسهای قبلی وانکا است، پس این بخش فیلم پل کینگ کمی ناامیدکننده است.
با این حال، باید به کینگ و نویسنده همکارش سایمون فارنبی اعتبار بدهم، زیرا مسیری که این دو روایت کلی فیلم را با آن پیش میبرند، قابل ستایش است. در نتیجه نمیتوان گفت که این فیلم خستهکننده است، زیرا حرکت داستان و جزئیات سرگرمکننده پیرامون شخصیت وانکا شیرینی دارد که باعث میشود فیلم تمام مدت توجه من را به خود جلب کند. برای مثال: عجیب بودن موقعیتهایی که وانکا در آن قرار میگیرد، به خصوص با کارتل شکلات و آن مکانی که در آن اقامت میکند، فیلمنامه بسیار خوبی دارد و به زیبایی جان میگیرد.
فیلمنامه کینگ و فارنبی به طور موثری خط بین رئالیسم جادویی و کمدی اسلپاستیک را نشان میدهد. اما این مدل روایت هرگز از پیگیری آنها برای به تصویر کشیدن روایتی جذاب و معتبر از سفر وانکا دور نمیشود. در واقع فیلمنامه کار با قاطعیت عناصر رمز و راز، توطئه، عشق، دوستی، جاهطلبی و احساسات مختلف را در بر میگیرد و ساخت یک داستان ظریف و جذاب را ایجاد میکند که توجه بیننده را در کل زمان نمایش به خود جلب میکند.
در این بین انتخاب بازیگران نیز در بهتر کردن اجرای فیلمنامه نقش مهمی ایفا میکند. به ویژه تجسم وانکا جوان توسط تیموتی شالامی. عملکرد او تمام مواد مورد نیاز زنده کردن چنین شخصیتی را دارد. از طنز و روحیه غیرقابل توصیف بگیرید تا آن صورت کودکانه و البته جادوی نگاه بازیگر که در این داستان به خوبی با هم ترکیب میشوند. تصویر شالامی از وانکا نفسی تازه به این شخصیت است، آن هم فارغ از اجرای بازیگرانی که پیش از او این نقش را ایفا کردهاند. این کمک میکند که ویلی وانکا کینگ بسیار شخصیسازی شده از سینمای خودش باشد.
این یعنی وانکا شالامی به اندازه جین وایلدر در فیلم 1971 عجیب و غریب نیست و همچنین آن ویلی وانکای مرموز و ترسناکی هم نیست که جانی دپ در فیلم تیم برتون بازی کرد. ویلی وانکا شالامی شیرین، مهربان و درخشان است و هم جذابیت زیادی دارد. صورت کودکانه شالامی جذابیت ملایمی را برای این شخصیت به ارمغان میآورد که از منبع اصلی کتاب رولد دال دور میشود. این عدم تکرار از نمایش یک ویلی وانکای آشنا شروعی تازه را ارائه میکند که میتوانیم آن را به فال نیک بگیریم.
اما از سوی دیگر اجراهای بازیگران مکمل، مانند تصویر جوان و کاریزماتیک کلاه لین از شخصیت نودل، و البته دیگر شخصیتهای رنگارنگ فیلم مانند الیویا کلمن شرور یا روآن اتکینسون در قامت پدر روحانی و همچنین هیو گرانت در قامت اومپا لومپا، فضایی احساسی و کمدی را خلق میکند که دوست داشتنی است.
در واقع همانطور که از پل کینگ انتظار داریم، فیلم او پر از نامهای بزرگ در غیرمنتظرهترین نقشها است. برای مثال سالی هاوکینز مادر وانکا است، اولیویا کولمن نقش صاحب رختشویخانه شیطانی را بازی میکند، کیگان مایکل کی افسر پلیس فاسد شهر است، روآن اتکینسون رئیس صدها راهب معتاد به شکلات است و هیو گرانت نقش اومپا لومپا را بر عهده میگیرد. بازیگران به وضوح از نقشهای خود در این فیلم شیرین خانوادگی لذت میبرند و همه آنها با شور و هیجان بازی میکنند. داستان پیرامون این بازیها نیز صمیمانه و پر از طنز است. در این میان، داستان هیجان انگیزی نیز در حال چرخش است که انگار از میان گرداب شکلاتی، شما را در آن فرو میبرد.
بنابراین، بازهم میگویم رویکرد جادویی کینگ به این داستان به خوبی کار میکند، و دید خیالی رولد دال را با تصاویری هنری و جذاب گسترش میدهد. در نتیجه وانکا چیزی بیش از یک پیشدرآمد است. این گسترش شخصیتی است که طرفداران برای سالها او را میشناسند و دوست دارند. وانکا همچنین به طرز ظریفی به موضوعات جدی مانند بیسوادی و کار کودکان هم میپردازد. این نکات از طریق شخصیت کاملاً ساخته شده نودل است که بیشتر به چشم میآید، و به طور موثری شکاف بین ادبیات کودکان و مضامین سنگین را در دل این داستان پُر میکند.
همچنین در حالی که فیلم به طور مؤثر حرص و طمع و سرمایه داری را نقد میکند، اما همزمان لحن شیرینی دارد و از نمایش زشتی روزگار به صورت سنگین دوری میکند. چیزی که این امکان را به وانکا میدهد، تخیل تازهای از یک داستان کلاسیک است؛ فراموش نکنید که این یک فیلم خانوادگی دلگرمکننده است که سرشار از امید، شادی و جادو است.
در پایان باید گفت: با یک نگاه سختگیرانه و انتقادی وانکا میتوانست یک فیلم معیوب باشد، به خصوص وقتی صحبت از لحظات موزیکال آن میشود، اما در واقعیت این فیلم بسیار سرگرمکننده است و ویژگیهای بسیار جذابی دارد. من در ابتدا انتظار زیادی از آن نداشتم، اما در نهایت باید بگویم این فیلم یک پیش درآمد کوچک و زیبا برای یکی از نمادین ترین فیلمهای تمام دوران است. پل کینگ قطعاً کار خود را با این فیلم درست انجام میدهد و آن را به یک فانتزی جذاب و پر از احساس در یک پوشش شیرین خوشمزه تبدیل میکند.
source
بهترین عطر مردانه