نام یواکیم موگرن (Joakim Mogren) شاید امروز برای کمتر کسی آشنا باشد اما طرفداران سری بازی‌های متال گیر با آن خاطرات جالبی دارند. اواخر سال ۲۰۱۲ که عنوانی عجیب با نام The Phantom Pain معرفی شد، بسیاری شک داشتند که آیا این بازی، نسخه‌ای جدید از سری بازی‌های متال گیر است یا خیر. استودیوی سوئدی موبی‌دیک به عنوان سازنده بازی و نام یواکیم موگرن به عنوان کارگردان، فقط یک فریب از سمت ذهن خلاق هیدئو کوجیما بودند تا بتواند مثل همیشه در صدر اخبار قرار بگیرد. در واقع استودیوی موبی‌دیک وجود خارجی نداشت و Joakim هم با حروف تشکیل دهنده نام Kojima شکل گرفته بود.

به نظر می‌رسید که آقای خاص ویدیو گیم باز هم می‌خواهد مخاطب‌های خودش را شوکه کند ولی سرنوشت جور دیگری رقم خورد و این شرکت کونامی بود که نه تنها بازیکنان، بلکه خود کوجیما را سورپرایز کرد. در حالی که به نظر می‌رسید همه چیز خوب پیش می‌رود، ناگهان کونامی در ماه مارس سال ۲۰۱۵ خبر داد که هیدئو کوجیما و استودیویش از این شرکت جدا خواهند شد و این پروژه آخرین همکاری آن‌ها خواهد بود. باورش سخت به نظر می‌رسید اما حقیقت داشت؛ کوجیما دیگر نمی‌توانست روی بازی محبوبش کار کند و نسخه پنجم Metal Gear Solid به آخرین همکاری مشترک او و کونامی بدل شد.

با این حال کونامی نمی‌خواست این همکاری پایان خوشی داشته باشد و به همین دلیل نام کوجیما را از روی باکس آرت تمامی نسخه‌های بازی حذف کرد که این موضوع خشم طرفداران این فرنچایز را به همراه داشت. به نظر می‌رسید که کونامی شمشیر را از رو بسته و از کارمند قدیمی خود کینه به دل گرفته. این دشمنی با عدم اجازه حضور کوجیما در مراسم گیم اواردز سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید.

تاریخچه کونامی بازی متال گیر سالید فانتوم پین

پس از این ماجراها کونامی اعلام کرد که تمرکز خود را کمتر به روی بازی‌های ویدیویی خواهد گذاشت و فعالیت این شرکت محدودتر خواهد شد. البته این موضوع به دلیل ورشکستگی شرکت نبود؛ زیرا دستگاه‌های قمار در بسیاری از کازینوهای غرب توسط کونامی تامین می‌شد و پول بسیار خوبی گیرشان می‌آمد. با این حرکت، بسیاری از بازی‌ها و مجموعه‌های خوبی که حق امتیازشان در دست کونامی قرار داشت، زیر خاک رفتند که از بین آن‌ها می‌توان به Castlevania، Silent Hill و حتی Contra اشاره کرد. این شرکت متمول ژاپنی فقط یک بازی خود را زنده نگه داشت که همان فوتبال معروف یعنی Pro Evolution Soccer بود. این بازی هم به تدریج از چرخه رقابت با فیفا (بعدها FC) کنار رفت تا کمتر کسی امید به بازگشت کونامی داشته باشد. سران این شرکت، کوچک‌ترین اهمیتی به خواسته بازیکنان نمی‌دادند و طبیعی بود که محبوبیتشان روز به روز کمتر شود.

هفت سال گذشت و بالاخره در اکتبر سال ۲۰۲۲ خبرهای خوبی از سمت کونامی به گوش رسید. آن‌ها می‌خواستند تا یک بار دیگر فرنچایز سایلنت هیل را زنده کنند و به همین منظور در یک رویداد، چند نسخه جدید از این مجموعه را معرفی کردند که در بین آن‌ها بازسازی سایلنت هیل ۲ به چشم می‌خورد. به شحصه از این اتفاق خوشحال شدم ولی انتخاب استودیوی Bloober Team برای بازسازی یکی از مهم‌ترین عناوین ژانر وحشت تا چه اندازه تصمیم درستی به نظر می‌رسید؟ استودیویی که تا به امروز هر چه ساخته، فراتر از یک Walking Simulator نبوده، چطور می‌توانست از پس یک بازی در ژانر وحشت و بقا بربیاید؟ من تقریبا تمامی بازی‌های بلوبر تیم را بازی کرده‌ام و به نوعی خودم را طرفدار آن‌ها می‌دانم اما حتی من هم در خلوت، نمی‌توانستم نسبت به آن‌چه در شرف اتفاق افتادن بود، مطمئن باشم.

بیش از یک سال از رونمایی گذشت تا بالاخره چند روز قبل و در نمایش State of Play تریلر دوم سایلنت هیل ۲ را دیدم. هنگام مشاهده تریلر، باورم نمی‌شد که این نسخه یک بازسازی از یک بازی نسل ششمی است؛ زیرا نسخه اصلی که بیش از ۲۰ سال پیش منتشر شده، نسبت به بازسازی‌اش، اثری بهتر و شایسته‌تری به حساب می‌آید. جیمز ساندرلند به عنوان قهرمان داستان در بازی اصلی بسیار بهتر طراحی شده بود و حداقل شبیه به انسان راه می‌رفت. آن‌چه بلوبر تیم طراحی کرده، یک فاجعه متحرک است و نمی‌توان آن را تحمل کرد. از سوی دیگر تمرکز روی مبارزات، علامت سوال بزرگی را در ذهنم ایجاد کرد: مگر سایلنت هیل با مبارزات خود به شهرت رسیده که حالا نیاز به وجود تریلر اختصاصی برای شیوه مبارزات باشد؟

هر وقت که اسم کونامی را دیدید، فرار کنید - ویجیاتو

طراحی صدا هم که بماند؛ صدای ترقه از تفنگ جیمز بیشتر به شوخی شبیه است و می‌توان آن را تا مدت‌ها سوژه کرد. در جریان State of Play از یک سایلنت هیل رایگان هم با پسوند The Short Message رونمایی شد که جلوتر به آن می‌پردازم. آن شب حالم بد بود و از این‌که یک بار دیگر به کونامی اعتماد کرده‌ام، پشیمان بودم. سایلنت هیل ۲ را که از ویش‌لیست در آوردم و با خودم گفتم که دیگر سراغ بازی‌های این شرکت نمی‌روم اما همان‌طور که حدس زده‌اید، نمی‌توان از یک بازی رایگان گذشت؛ پس The Short Message را دانلود کردم. فردای آن شب قرار بود تا لتس‌پلی همین بازی را ضبط کنم و در کانال یوتوب خودم قرار دهم که ای کاش چنین اشتباهی مرتکب نمی‌شدم. این بازی بیشتر به یک شوخی شبیه بود و نمی‌شد با آن ارتباط گرفت. از همه بدتر این‌که اصلا ارتباطی به سایلنت هیل نداشت و فقط اسم فرنچایز را به دنبال خود می‌کشید. کونامی می‌خواست نشان دهد که بدون کوجیما هم می‌تواند دوباره مشابه آن‌چه که با P.T خلق کرد، بسازد اما اشتباه می‌کرد. در واقع The Short Message بیش از هر چیز به یک کاریکاتور از یک بازی در ژانر وحشت شبیه شده بود و به همین دلیل به سرعت پاکش کردم. چرا باید یک استودیو بخواهد چنین اثری خلق کند؟ چرا واکینگ سیمولیتور؟

به یاد آوردن واژه واکینگ سیمولیتور و البته استودیوی بلوبر، ضربه نهایی را به من وارد کرد؛ شما که می‌خواستید یک واکینگ سیمولیتور مشابه با آن‌چه در P.T دیدیم، بسازید؛ پس چرا از بلوبر تیم کمک نگرفتید و آن‌ها را سرگرم عنوانی کردید که برایشان مثل یک سنگ بزرگ است؟ داشتم دیوانه می‌شدم که چقدر این تصمیم ساده برای کونامی و مدیرانش پیچیده بوده که نتوانسته‌اند از پسش بر بیایند؟ حکایت ماجرای کریستال داینامیکس و بازی مارول اونجرز است که هیچ ارتباطی به یکدیگر نداشتند و از آن سو ایداس مونترال و بازی Tomb Raider؛ با این تفاوت که آن‌جا اسکوئر انیکس نشان داد که نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد. کونامی نشان داده که دیگر این‌کاره نیست و نباید انتظاری از محصولاتش داشته باشیم اما تکلیف شماری از بهترین فرنچایزهای ویدیو گیم چه می‌شود؟ سایلنت هیل که دیگر ابهتی برایش نمانده؛ امیدوارم کسلوینیا همان زیر خاک باقی بماند و حداقل هیچ‌وقت به دست کونامی ساخته نشود؛ راستی یادم آمد: بازسازی متال گیر سالید ۳…

بیشتر بخوانید:

source
بهترین عطر مردانه

توسط petese.ir