دنیای سینمایی مارول (MCU) بسیاری از داستانهای این فرنچایز را با آوردن به روی پرده بزرگ زنده کرده است. با این حال به برخی از این روایتها آنطور که لیاقتش را داشتهاند پرداخته نشده است. دنیای کمیکهای مارول میزبان داستانهای بیشماری است که بسیاری از آنها به تحکیم محبوبیت سبک ابرقهرمانی در فرهنگ عامه کمک کردهاند. فیلمهای دنیای سینمایی مارول ساختهشدهاند تا برخی از این داستانها را از روی کاغذ خارج کرده و آنها را در این لایواکشنها و در یک روایت بزرگتر در دنیای فیلمها و سریالهای تلویزیونی زنده کنند.
با اینکه MCU ثابت کرده که بسیاری از آثارش در باکس آفیس موفق هستند، اما این فرنچایز همیشه هم بدون خطا نبوده است. در حقیقت در موارد متعددی دنیای سینمایی مارول با خط داستانی فیلمهای خود نتوانسته است که برخی از داستانهای کمیکها را به خوبی اقتباس کند. به همین خاطر این مقوله باعث شده که برخی از طرفداران در آخر فیلم احساس ناامیدی کنند. با اینکه اقتباس درست و وفادار از کمیکها نمیتواند همیشه اولویت MCU باشد، اما این فرنچایز قطعاً موفقیتش را تا حدی مدیون وفاداری به منبعش است. به همین منظور هر زمانی که این فرنچایز نتواند از پتانسیل عالی یک روایت به درستی استفاده کند مورد توجه قرار میگیرد. در فهرست زیر به سراغ ۱۰ تا از داستانهای مارول رفتیم که دنیای سینمایی مارول در به تصویرکشیدنش شکست خورده است. با ویجیاتو همراه باشید.
پی نوشت: فراموش نکنید که این فهرست شامل اسپویل میباشد، لذا اگر قبلا این عناوین را تماشا نکردهاید، از خواندن این مطلب اکیداً خودداری کنید.
نمایش
10. داستان هالک روی سیاره ساکار
Thor: Ragnarok (2017)
با اینکه با سومین فیلم شخصیت تور در دنیای سینمایی مارول طرف هستیم، اما فیلم Thor: Ragnarok داستان هالک را نیز ادامه داد. این دو قهرمان شاید هیچگاه در کنار یکدگیر به شکل یه جفت قرار نگرفتند، اما زمانی که تور در سیاره ساکار سرگردان میشود به همتیمی انتقامجوی خود یعنی هالک برخورد میکند. هالک در اینجا به عنوان قهرمان میدان مسابقات معرفی میشود. تا اینجا این روایت با خط داستانی Planet Hulk از کمیکها همسو بود، اما Thor: Ragnarok پس از آن از این خط داستانی فاصله گرفت و به داستان تور بازگشت. در نتیجه این شد که شخصیت هالک دوباره در نقش مکمل و فرعی قرار گرفت و MCU با این کار به طور کامل در روایتکردن داستان جذاب هالک شکست خورد. در حقیقت در اینجا کم استفاده کردن از شخصیت هالک بود که به عنوان یکی از ضعفهای مارول جلوه کرد.
09. MCU سریع از خیر داستان اعتیاد به الکل تونی استارک گذشت
Iron Man 2 (2010)
تاریخچه تونی استارک در کمیکها دقیقا مانند دنیای سینمایی مارول یک جورایی شطرنجی بوده است. این قهرمان در طی دوران تصدی خود در مارول برخی مشکلات و نقصها را نیز داشته است. یکی از این روایتها خط داستانی Demon in a Bottle در کمیکها است که به مسائل تونی استارک در مورد سوء مصرف مواد و اعتیاد به الکل میپردازد. این خط داستانی بیانیهای قدرتمند در مورد اعتیاد است و دنیای سینمایی مارول در فیلم Iron Man 2 شروع به پرداختن به آن کرد. جای تاسف دارد که این فقط یک موضوع تکمیلی و فرعی در داستان بود و در نهایت به جایی نرسید. در واقع پس از آن ما استارک را پس از بهبودی دیدیم و داستان فقط گاهی به آن اشاره میکرد که منجر به شکست کامل این روایت جذاب کمیکها شد.
08. داستان inhumans به شدت تقلیل داده شد
Doctor Strange in The Multiverse of Madness (2022)
سریال Inhumans قطعا عنوان چندان موفقی در بین آثار دنیای سینمایی مارول نبود، اما با این حال بسیاری آن را تماشا کردند. این سریال شخصیتهایی به همین نام را از کمیکها اقتباس کرد و نژاد Inhumans توسط خانواده سلطنتیای رهبری میشد که دقیقا همین نام را داشتند. MCU شخصیت بلک بولتِ «انسون مونت» را به عنوان یکی از شخصیتهای Doctor Strange in the Multiverse of Madness وارد داستان کرد که پیوندی را به داستان Inhumans ایجاد میکرد. تا اینجا همه چیز خوب بود تا اینکه فیلم به سرعت بلک بولت را کشت و شانس اقتباس دیگری در MCU را از داستان آنها در عرض چند دقیقه از بین برد.
07. داستان Extremis در کمیکها بسیار بهتر بود
Iron Man 3 (2013)
با اینکه فیلم Iron Man 3 بسیار بهتر و خوشساختتر از چیزی است که بتوان آن را یکی از آثار ضعیف مارول نامید، اما این عنوان در به تصویرکشیدن درست منبع خود ناکام ماند. داستان Extremis در کمیکها از خط داستانیای مشابه با فیلم پیروی میکند، با این تفاوت که به شکل غیرضروریای شخصیت ماندارین را در فیلم نیاورده است. این کمیک بوک بسیار مستقیمتر به سفر گناهآمیز و قهرمانانه تونی استارک میپردازد و رشد او را به عنوان یک فرد، یک دانشمند و یک قهرمان به تصویر میکشد. فیلم Iron Man 3 سعی میکند که این موضوعات را به نمایش بگذارد، اما با این حال با یقین و باور قلبی کمتری آن را انجام میدهد. همین پدیده باعث میشود که این اقتباس در استفاده درست از منبعش شکست بخورد.
مطلب پیشنهادی:۹ همتای شخصیتهای The Boys در دیسی و مارولسون = جاستیس لیگ؟
06. فیلم Love And Thunder آنطور که باید شخصیت گور را به تصویر نکشید
Thor: Love And Thunder (2022)
اضافه شدن بازیگر محبوب و سرشناس یعنی «کریستین بیل» به فیلم Thor: Love And Thunder در نقش گور (Gorr the God Butcher) بسیار مایه خوشحالی طرفداران شد، اما در نهایت این فرنچایز در به تصویرکشیدن درست این شخصیت شکست خورد. در کمیک بوکها این شرور یکی از کشندهترین دشمنان تور است و انتقام گیری او از خدایان به اندازه طبیعت خونخوار او افسانهای است. در فیلم شخصیت گور یک شرور دلسوز و انسانی است که در پایان فیلم تسلیم شده و دخترش را به سرپرستی تور میسپارد. متاسفانه Thor: Love And Thunder در به تصویرکشیدن این شخصیت نمادین و داستانهای کمیک بوکیای که او در آنها حضور دارد شکست خورد.
نکته: در کمیک بوکهای مارول، سه نسخه از تور – یک تور جوان از دوره قبل از انتقامجویان، نسخه فعلی و یک شاه تور قدیمی – لازم است تا گور بالاخره شکست بخورد.
05. فیلم Age Of Ultron شخصیت شرور خود را هدر داد
Avengers: Age Of Ultron (2015)
شخصیتهای شرور اندکی در دنیای سینمایی مارول وجود دارند که به اندازه خط داستانی اولترون ناامیدکننده باشند، و این پدیده به این خاطر است که او لیاقت داشت شرور خطرناکتر و در کل تهدید بزرگتری باشد. در کمیک بوکها شخصیت اولترون یک هوش مصنوعی میزانسازی شده است که قصد دارد بشریت را نابود کند. اگرچه MCU همان خط داستانی را دنبال کرد، اما در نهایت مرتکب یک اشتباه شد و تنها پس از یک بار حضور اولترون، این شرور جذاب را به کلی نابود کرد. تمام هدف وجود اولترون به عنوان یک شخصیت، ماهیت بیرحم و غیرقابلکشتن او است، و فیلم Avengers: Age Of Ultron در این پدیده دچار سوتفاهم شد. این سوتفاهم به این معنی بود که فیلم فقط در به تصویرکشیدن داستان های کمیک بوکهای این شخصیت شرور شکست خورده است.
04. پایان سنگهای بینهایت
Avengers: Endgame (2019)
سنگهای بینهایت (The Infinity Stones) در دنیای سینمایی مارول به عنوان برخی از قویترین شیهای کل هستی معرفی شدند. در کمیک بوکها این سنگها همین کاربرد را داشتند، با این تفاوت که کمیک بوکها بسیار بادقت بیشتری به آنها پرداختند. در واقع در کمیکها گروهی به نام Infinity Watch وجود داشت. این گروه فقط به این دلیل شکل گرفت تا از این سنگها در مقابل تهدیدهای آینده مواظبت کنند. همه اینها در حالی است که در فیلم Avengers: Endgame، مارول تنها آنها را بدون نشاندادنشان، درون خط زمانی پخش کرد. عدم توجه درست به این اشیاء قدرتمند به این معنی بود که این فرنچایز به طور کامل در اقتباسکردن داستان Infinity Watch قبل از اینکه حتی تلاش بکند شکست خورد.
مطلب پیشنهادی:سرنوشت سنگهای ابدیت در دنیای سینمایی مارول چیست؟چه بلایی سر اهداف تانوس آمد؟
03. خط داستانی House Of M قربانی حق نشر شد
Doctor Strange in The Multiverse Of Madness (2022)
یکی از تکاندهندهترین خطهای داستانی کمیک بوکهای مارول The House of M بود که در آن شخصیت واندا ماکسیموف (Wanda Maximoff) تقریبا وجود تمام جهشیافتهها را از هستی پاک کرد. با وجود طبیعت افسانهای این داستان، MCU به طور کامل در اقتباس آن شکست خورد؛ با این وجود که این دفعه این پدیده تقصیر استودیوهای مارول نبود. در زمان معرفی شخصیت واندا، حق نشر بیشتر شخصیتهای جهشیافته دست مارول نبود که به طور طبیعی از چنین اقتباسی جلوگیری میکرد. با وجود مرگ واندا در پایان فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness به نظر میرسد که دیگر هیچگاه مارول قادر به اقتباس داستان House of M نخواهد شد. با وجود اینکه این مقوله از کنترل مارول خارج بوده است، اما به این به این معنی است که این فرنچایز در این زمینه نیز شکست خورده است.
02. خط داستانی Civil War از معمای اصلی داستان فاصله گرفت
Captain America: Civil War (2016)
اقتباس دنیای سینمایی مارول از خط داستانی کمیک بوکی جنگ داخلی (Civil War) به شکل ناراحتکنندهای از نکته و هدف کلی این ماجرا فاصله گرفت. معاهده Sokovia به عنوان جایگزینی برای قانون نامنویسی ابرقهرمانان مورد استفاده قرار گرفت و انتقامجویان به دلیل مخالفتهایشان در مورد این موضوع که آیا باید توسط هر دولت جهانی قانونمند شوند یا خیر به دو دسته تقسیم شدند. این خط داستانی به منظور بررسی اخلاقی مسئولیتهای ابرقهرمانان طراحی شده است، اما دنیای سینمایی مارول یک شرور را به داستان تحمیل کرد و از هرگونه کند و کاو در موضوعات عمیقتر پرهیز کرد. با انجام این کار MCU تمام هدف این خط داستانی را فراموش کرد و در به تصویرکشیدن داستان عالی جنگ داخلی به طور کامل شکست خورد.
01. سریال Secret Invasion به هیچوجه به منبع خود وفادار نبود
Secret Invasion (2023)
داستان کمیک بوکی Secret Invasion دقیقا روایتی نیست که نیاز به اقتباس تکه به تکه داشته باشد و تنها نیاز به اقتباس جوهره و اصل داستان دارد. این یک داستان پرتنش و شکاکانه از اعتماد و فریب در جامعه ابرقهرمانان است، اما سریال دیزنی پلاس یعنی Secret Invasion نتوانسته است چنین داستانی را در هیچکدام از قسمتهای روایتش ارائه کند. این سریال مارول هیچ قهرمانی را نشان نداد و در عوض داستان خود را به عنوان یک سریال هیجانانگیزِ جاسوسی خشک و بدون عنصر تخیل تعریف کرد و در آن رمز و راز بسیار کمی وجود داشت. متاسفانه این پدیده Secret Invasion را به بزرگترین شکست دنیای سینمایی مارول در اقتباس از کمیک بوکها تبدیل میکند. شما چه فکر میکنید؟ فراموش نکنید که نظراتتان را با ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
مطلب پیشنهادی:معرفی کانگ فاتح – مسافر زمان دنیای مارولکسی که زمان را به بازی میگیرد
source
بهترین عطر مردانه