مجموعه هیلو (Halo) کم کم به ۲۳ سالگی خود نزدیک میشود. واضح است که این مجموعه علمی-تخیلی در سالهای اخیر آن جذبهای را که زمانی بازار شوترها را قبضه کرده بود را از دست داده است. تغییرات در مکانیکهای اصلی گیمپلی بازی و پیچیده کردن الکی داستان باعث شده تا برخی از قدیمیترین طرفداران بازی آن را کنار نهند. در نتیجه آخرین ماجراجوییهای مسترچیف نتوانسته به اندازه نسخههای قدیمیتر، بازیکنان را به وجد آورد. به نظر میرسد که بهترین راهی که در مقابل 343 Industries قرار دارد، سفر به گذشته باشد. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
ریبوت مجموعهای با نام و اندازه هیلو کاری پر ریسک است، اما میتواند فرصت شروعی دوباره به مجموعه دهد و مایکروسافت و استودیو را از مشکلات نسخههای اخیر نجات دهد. بازیکنان میتوانند لحظات ماندگار هیلو را با آخرین فناوریهای روز تجربه کنند. دروازههای جدیدی باز خواهند شد تا بازیکنان جدید بتوانند جادوی روزهای قدیمی هیلو را با چشم خود ببینند. با نگاه به تجربههای موفقی مثل بازسازی Final Fantasy 7، ریبوت هیلو هم میتواند بازی را به اوج بازگرداند.
ریبوت هیلو باید به ریشهها باز گردد
از زمان معرفی در سال ۲۰۰۱، ساخت مجموعه هیلو به دو استودیوی مختلف سپرده شده و چندین نسل مختلف از سری برای ایکسباکسها عرضه شده است. در هر جابهجایی نیز تغییراتی در داستان و گیمپلی رخ داده که گاهی اوقات مسیر مجموعه را تغییر دادهاند. سازندگان با تغییراتی مثل معرفی دشمنان جدید در هیلو ۴ و از نو ساختن مکانیکهای جابهجایی در هیلو ۵ سعی داشتند تا فرمولی برای موفقیت مجدد هیلو پیدا کنند ولی گویا تلاش آنها کامل نبود. شاید همین اتفاق، دلیل خوبی باشد که مسئولان 343 Industries با ریبوت مجموعه، داستان و گیمپلی را به ریشههای هیلو باز گردانند.
داستان پیچیده دنبالهها را کنار بگذارید و داستان سرراست نسخه اصلی را الگو قرار دهید. مرحله ورودی بازی میتواند با نبرد ریچ (Fall of Reach) به بهترین شکل به استقبال بازیکنان برود. در عین حال تمرکز اصلی داستان باید روی مسترچیف و تلاش او برای رازگشایی از هیلو باشد. گیمپلی بازی هم باید همین مسیر را طی کند. به جای گیج کردن بازیکن با انبوهی از مکانیکهای پیچیده و جدید، ریبوت بازی باید نبردهای محدود با دشمنانی تطبیقپذیر و هوشمند را توسعه دهد. همان چیزی که نسخه اصلی بازی را انقلابی کرد.
خلاقیت در عین وفاداری به ریشهها
وفاداری به ریشهها به معنای کپی پیست کردن عین به عین بازی نیست. اسکوئر انیکس با بازسازی فاینال فانتزی ۷ بخشهایی از بازی قدیمی را گسترش داد و بخشهای دیگری را کوچکتر و یا به کل حذف کرد. به صورتی مشابه، ریبوت هیلو هم میتواند نقاط قوت مجموعه را تقویت کرده و بخشهایی را هم اصلاح کند. برای مثال با تجربه محیط جهان باز هیلو اینفینیت، میتوان محیط اطراف ماموریت را توسعه داد. یا این که سطحبندی بخش Labyrinthine Library را بازطراحی کرد یا آن را از بازی کنار گذاشت.
با دست گذاشتن روی نقاط خاطرهانگیز بازی و برطرف کردن هر آنچه که در روند سرگرمی بازی مزاحمت ایجاد میکردند، این ریبوت میتواند درهایی جدید را به روی مجموعه باز کند تا بار دیگر هیلو از نو متولد شود. این بار فارغ از غل و زنجیرهای داستان در هم پیچیده نسخههای اخیر. این اتفاق به استودیو اجازه میدهد تا بعد از سالها بتواند داستانی جذاب و قابل درک برای بازیهای خود تعریف کند.
ریبوت هیلو تصمیمی است پر ریسک که حتی امکان دارد طرفداران باقیمانده مجموعه را به شدت ناراضی کند. اما اگر این اتفاق موفقیتآمیز واقع شود، میتواند همزمان بازیکنان جدید را با جادوی هیلو آشنا کند و در عین حال حکم نامهای عاشقانه برای طرفداران قدیمی باشد.
نظر شما چیست؟ با وضعیت فعلی هیلو، بهتر است مسترچیف یک بار دیگر از اول و این بار با قدمهایی محکمتر و با تجربهتر شروع کند یا خیر؟ احتمال موفقیت استودیوهای مایکروسافت در یک بازسازی احتمالی را چقدر میدانید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
source
بهترین عطر مردانه